بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سبک های فرزند پروری والدین و میزان خودکنترلی فرزندان دختر در جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان تربت حیدریه که در سال تحصیلی 93-93 مشغول به تحصیل و با حجم نمونه 100 نفر می باشد که از میان دانش آموزان دختر هرسه پایه اول و دوم و سوم متوسطه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد ه اند و با استفاده از ابزار های گرد آوری مقیاس فرزند پروری آرنولد و همچنین مقیاس خود کنترلی صورت گرفته است . روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد . بر اساس یافته های پژوهش مطابق با مبانی نظری انتظار می رود فرزندان رشد یافته با سبک فرزند پروری دموکرات خودکنترلی بیشتری داشته باشند زیرا در این سبک روش عقلانی در کلیه شئون زندگی این خانواده نفوذ دارد و همکاری اساس زندگی و فعالیت افراد این خانواده را تشکیل می دهد .

واژگان کلیدی : خود کنترلی . دموکرات . سبک های فرزند پروری .

بیان مسئله

تربیت عبارتست از فراهم کردن زمینهها و عوامل برای شکوفا کردن و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه انسان و حرکت تکامل او به سوی هدف مطلوب و منطبق بر اصول معین و برنامه های منظم و سنجیده . - بامیسر و همکاران - 1994 که ابتدا توسط والدین در خانواده شروع م یشود.خانواده اولین نهاد اجتماعی است که کودک را مورد پذیرش قرار می دهد، مادر و پدر به کودک عشق م یورزند و برای او سرچشمه مهر و عاطقه و پذیرش بهحساب می آیند، که می تواندبرای سازگاری های بعدی کودک در زندگی و روابط اجتماعی فوق العاده موثر باشد .رفتاری را که در خانواده نسبت به کودک پیش می گیرند اثر بسیارمحسوسی در رشد اجتماعی و شخصیتی او به جا میگذارد، شخصیت مفهومی برگرفته از رفتار است و با همه جنبه های رفتار آدمی ارتباط دارد.

زیرا ما فقط رفتار را مشاهده می کنیم، صفات شخصیت به صورت رفتاری پایدار در انسان جلوه می کند - پارسا،. - 1392اصطلاح فرزندپروری از ریشه پریو - Pario - به معنی زندگی بخش گرفته شده است. منظور از سبک های فرزندپروری روش هایی است که والدین برای تربیت فرزندان به کار م یگیرند و بیان نگرش هایی است که آن ها نسبت به فرزندان خود دارند .پدر و مادر اولین کسانی هستند که زیر بنای شخصیت سالم را در یک نوجوان می گذارند به همین جهت ضرورت دارد که با شیوه ها و الگوهای مناسب تربیتی به حد کافی آشنا باشند.والدین از شیو ههای مختلفی در تربیت فرزندانشان استفاده می کنند که به چند روش اشاره می کنیم.

- 1 دموکراسی

-2 آزادی منطق یا عدم دخالت در کار یکدیگر

-3 دیکتاتوری

-4 وابسته به فرزند

-1 دموکراسی: منظور از دموکراسی در اینجا عاقلان هترین و انسانی ترین راه زندگی است. در این خانواده همه افراد متناسب با موقعیت و امکانات خود حق دخالت در اداره امور خانواده اظهار نظر درباره مسائل مختلف را دارند، به طور خلاصه تمام افراد خانواده قابل احترام هستند، روش عقلانی    در کلیه ی شئون زندگی این خانواده نفوذ دارد - همکاری اساس زندگی و فعالیت افراد این خانواده    را تشکیل می دهد. - شریعتمداری، - 1376    

-2 آزادی مطلق : بر روابط اعضای این خانواده هرج و مرج و ب ینظمی حاکم است . از برخود با واقعی تهای زندگی خودداری می کنند، از تمایلات خود پیروی میکنند، منافع و مصالح جمعی را از نظر دور دارند، بلکه متوجه مصالح و منافع خود نیز نیستند، افراد این خانوده بی بند وبار، لاابالی، سهل انگار، خودخواه و بی هدف هستند . - شریعتمداری، - 1376

-3 دیکتارتوری این خانواده ها رشد بچهها را محدود میسازن د، یک نفر حاکم بر اعمال ورفتاردیگران است، فقط دیکتاتور تصمیم می گیرد که غالباًپدراست و در بعضی م وارد ممکن است باشد،گاهی نیز برادران و خواهران بزرگتر ، در این محیط ترس و وحشت غلبه دارد، شخصت تمایلات و اجتماعات بچهها به هیچ وجود مورد توجه نیست، از محبت خبری نیست، هدف انجام کارها را نمی دانند و جرأت نمیکنند دلیل آن را بپرسند، بچههایی که در این محیط پرورش می یابند در ظاهر تسلیم و اطاعت از خود نشان می دهند. ولی در واقع دچار هیجان و اضطراب هستند. این افراد متعصب بار می آیند، در زمینه های عاطفی و اجتماعی رشدکافی ندارند. اغلب متزلزل و ضعیف النفس هستند . - شریعتمداری، . - 1376

-4 وابسته به فرزند: این خانواده هامعمولاً همیشه دوست دارند که بچه پهلوی آنها باشند، محبت افراطی می کنند، گاهی وقت ها به خاطر حساسیت بیش از حد، بچه ها از استقلال لازم برخوردار نمی شوند یا چنان جسور و بی نزاکت بزرگ می شوند که به راحتی به پدر و مادر خود توهین می کنند، بیش تر خانوداه های تک فرزندی این طور هستند. والدین موقع جدایی از فرزند دچار آشفتگی روحی یا بیماری جسمی می شوند. - شریعتمداری ، . - 1376به طور خلاصه این گونه شیوه های تربیتی مختلف رشد کودکان را تحت تأثیر قرار داده و بر رفتار و شخصیت آنها تأثیر گذار است - بامیسر و همکاران . - 1994یکی از احتیاجات روانی افراد " ابراز خود " است. منظور از ابراز خود ارائه ی افکار و عقاید خود به دیگران است - شریعتمداری، . - 1376

کنترل خود، کنترل نفس یا خود کنترلی توانایی کنترل احساسات و رفتارها و خواست هها است که انسان به منظور بدست آوردن برخی پاداش ها یا جلوگیری از برخی مجازا تها انجام میدهد. ظرفیت انسان برای اعمال خودکنترلی به طور بحث انگیزی یکی از قدرتمندترین توانای یها و موجب سازگاری سودمند در روان انسان است .یافته های پژوهشی و برداشت های محققان پیشنهاد می کند کهساساً افراد در دارا بودن ظرفیت خود کنترلی با هم متفاوتند، برخی از مردم بهتر ازدیگران می توانند زندگی شان را اداره کرده، خشمشان را کنترل کنند. تغذیه متعادلی داشته باشند، به تعهدات شان عمل کنند، پس انداز داشته باشند، ثبات شغلی داشته و رازدارباشند و از این قبیل. - سانتراک، . - 1961

پژوهشهای بسیار نشان داده است که عزت نفس بالا با خود کنترلی بهتر همراه است، وقتی ما دیدگاه منفی تری نسبت به خود داریم و تصورات ما از خود و خود کنترلی خود منفی باشد، به جای تلاش برای رها شدن از چرخه معیوب، بیشتر در برابر موقعی تها تسلیم خواهیم شد و این عامل خود باعث ایجاد انزجار از خویشتن شده و باعث تقویت سازه های منفی تری از کنترل در ذهن ما خواهد شد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید