بخشی از مقاله

چکیده

مقدمه: سبک های فرزند پروری و عملکرد خانواده تاثیر بسزایی در افزایش هوش معنوی فرزندان دارد.این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سبکهای فرزندپروری وهوش معنوی در دانش آموزان انجام شد.

روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعهی آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر همدان که در سال تحصیلی 95 - 96 مشغول تحصیل بوده اند ، از میان آنها نمونهای به حجم214 نفر با روش نمونه گیری خوشهای انتخاب گردید، و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سبک های فرزند پروری و مقیاس هوش معنوی استفاده گردید.

یافته ها :یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سبک فرزند پروری مستبدانه با هوش معنوی رابطهی منفی و معناداری وجود دارد و همچنین بین سبک فرزند پروری مقتدرانه با هوش معنوی رابطهی مثبت و معنا داری به دست آمد.

بحث و نتیجه گیری: نتیجه پژوهش نشان داد که سبک مقتدرانه به علت نقش مشاور داشتن و راهنما بودن والدین ، موجب می شود هوش معنوی فرزندان افزایش یابد.

مقدمه:

خانواده نخستین پایگاه تربیتی و قطعاً اولین و مهمترین کانون پرورش صحیح ، احیاء و شکوفایی استعدادهای کودکان است و بخش عمده ای از پرورش صحیح عقل و عاطفه که پایه اساسی سعادت انسان را تشکیل می دهد برعهده والدین می باشد که باید از کودکی شروع شود - رحیم زاده،. - 1381 خانواده به عنوان یکی از مهمترین عوامل رشد انسانی، در جامعه از جایگاه ویژهای برخوردار است - مصریپور و همکاران، . - 1395 نقش خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی یا کارکردهای مختلف آن میتواند هم در جنبه مثبت آن یعنی ایجاد کانون آرامش و هم در جنبه منفیاش یعنی ایجاد آسیب اجتماعی بسیار مهم و تأثیرگذار باشد.

زمانیکه کودک پا به عرصه وجود می گذارد والدین بیشترین سعی وتلاش خود را به کار می برندتا بهترین وعالیترین امکانات رابرای رشد همه جانبه ی کودک فراهم کنند .همه والدین می خواهند فرزندان سالم،شاداب ونیرومندداشته باشند با این وجود،بسیاری ازکودکان درطول فرایند رشدخودخصوصیات نامطلوب تربیتی رابه تدریج کسب می کنندوازداشتن اعتمادبه نفس واحساس امنیت دورمی مانند ودچارمشکلات رفتاری می شوند. - نلسون وایزرائیل4،ترجمه منشی طوسی، . - 1381

نظارت و کنترل ، بخشی از فرایند تربیت فرزندان توسط والدین است که تعیین کننده شیوه ی فرزند پروری می باشد - خدابخش، - 1387،که طبق دسته بندی بامریند در یکی از سبک های فرزندپروری دیکتاتوری، مقتدر و سهل گیرانه قرار می گیرد. والدین دیکتاتور معمولا دارای تعامل سرد همراه با کنترل زیاد با فرزندان هستند، در حالی که والدین مقتدر کنترل همراه با رابطه گرم و پاسخ گویی به فرزندان را شیوه خود می دانند، در مقابل والدین سهل گیر از فرزندان خود انتظارات اندکی داشته و هیچ گونه کنترل و پاسخ گویی نسبت به آنان ندارند - رجایی و همکاران، - 1387، که این خود می تواند نقش بسزایی در رفتار کودکان داشته باشد.

همچنین عملکرد خانواده یکی از شاخص های مهم تضمین کننده ی زندگی و سلامت روانی خانواده و اعضای آن است. رابطه منفی آنان به عنوان یکی از مهمترین عوامل ایجاد کننده و نگهدارنده اختلالات روانی و هیجانی افراد مطرح میشود. تحقیقات نشان داده اند در خانواده هایی که ارتباط میان اعضاء و تعاملات داخل خانواده بر اساس نزدیکی و صمیمیت و تفاهم بین افراد استوار است همه ی اعضاء به نسبت علیه فشار های زندگی مقاوم و مصون هستند.

عملکرد خانواده با سلامت روانی اعضا ارتباط دارد و بین عملکرد ضعیف خانواده وابتلای فرزندان به علائم جسمی، اضطراب، اختلال خواب، افسردگی و اختلال در کار کرد اجتماعی رابطه معنا داری وجود دارد - قمری و همکاران،. - 1390 اگرچه پژوهش های گذشته نشان می دهندکودکان ازداشتن والدین مقتدربیشترین سودرا می برند،امااکثر این پژوهشها روی مادرمتمرکز بوده اند - مرسیگلو. - 20005 نتایج تحقیقات گلاسکو6وهمکاران - - 1997 درزمینه ی بررسی رابطه ی شیوه های فرزندپروری واسنادوپیامدهای تحصیلی درنوجوانان نمایان ساخت شیوه استبدادی ومسامحه کارانه والدین باانجام تکالیف وپیشرفت تحصیلی ارتباط منفی داشت.

دهقانی و همکاران - - 1393امیری وهمکاران - - 1395 تمنایی فر و قانعی - - 1394کریمی - - 1380 در پژوهش های خود دریافتند که بین نگرش شیوه ی فرزندپروری - مقتدرانه - همراه با پرسش و پاسخ خانواده با داشتن نگرش مذهبی، پیشرفت تحصیلی - معدل کل ونمره ی علوم - و افزایش میزان امید دانش آموز رابطه ی مثبت و معنی دار وجود دارد و بین نگرش شیوه فرزندپروری - استبدادی - مادر،رابطه ی منفی ومعنادار وجود دارد .رحمانی و موسوی - - 1395 در پژوهش خود تحت عنوان ارتباط بین هوش معنوی و سبک های فرزند پروری والدین دریافتند که هوش معنوی به عنوان بعد سوم از هوش بشری می تواند در تمامی مسائل زندگی از جمله رضایت زناشویی ، کیفیت زندگی و شیوه های فرزند پروری والدین تأثیرگذار باشد.

نیاز انسان به دین قدمتی به عمر تاریخ دارد، زیرا بشر از همان آغاز زندگی خود به حامی مقتدر و تکیه گاهی نیرومند احساس نیاز کرده است. موضوع دین مورد بحث محققان پیشگامی همچون جیمز7، فروید8، یونگ9و دیگران بوده و پس از آن اندیشمندانی نظیر آلپورت10 به تبیین مذهب پرداخته اند - بهرامی احسان و تاشک، . - 1383 کسانی که دارای اعتقادات مذهبی هستند، تعهدهای مذهبی خود را به عنوان وسیله ای برای کسب مقام، قدرت و یا امنیت و بطور کلی نوعی مصلحت اندیشی بکار می گیرند. ولی افرادی که دارای جهت گیری درونی هستند، باورهای خود را درونی کرده اند و با آنها زندگی می کنند هر چند نشانه های بحران بیرونی در آنها دیده می شود. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید