بخشی از مقاله

چکیده :

شرط لازم برای تامین مالی به طور مناسب کنترل و نظارت صحیح است که درصورت وجود منجر به دستیابی به چرخه عمر مناسب کسب و کارها می گردد . بنابراین تفکر ،تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین چرخه کسب وکار تامین مالی در 111 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1391 تا 1395 پذیرفته است درنهایت نتایج حاکی از آن است که ،میان اهرم مالی سود آوری ، اندازه شرکت و نسبت داراییهای ثابت به کل دارایی ها رابطه وجودداشته و نیز عمر شرکت در رابطه بین سودآوری و نیز اندازه شرکت با اهرم مالی معنادار را به عنوان یک متغییر میانجی بازی می کند.

مقدمه

یکی از قابل تأملترین و چالش بر انگیزترین مسائل اقتصاد عصر حاضر، بحث تامینمالی بهینه شرکتها میباشد، به گونه ای که تحقق آن به یکی از اهداف اساسی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورها از جمله ایران تبدیل شده است. به اعتقاد صاحبنظران. شرط لازم برای دستیابی به نیاز مالی بهطور مناسب، کنترل و نظارت صحیح است که یکی از راهکارهای اصلی تجهیز، تخصیص بهینه و نظارت اصولی بر شرکتها جهت دستیابی به این امر، استفاده از سازو کارهای مناسب کسبوکار میباشد.

مطالعه ادبیات نظری حوزه مذکور و بررسی شواهد تجربی موجود در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نشان میدهد که دستیابی به این امر، مستلزم بیان این موضوع بهطور عام و اجرای آن بهطور خاص است. عدم اطمینان حاکم بر تفکر بازیگران عرصه بازار سرمایه، بهویژه سرمایهگذاران فعال در بورس اوراق بهادار و در کل همه ذینفعان شرکتها نیاز به اطلاعات را اجتنابناپذیر میسازد. اطلاعات، به عنوان آگاهیدهنده موجب ارزیابی مجدد تصمیم گیرندگان درخصوص احتمالات مربوط به وقوع رویدادهای آتی می گردد .

بیان مسئله و پرسش پژوهش

همانگونه که پیش از این تشریح شد، رشد و توسعه اقتصادی یک کشور مستلزم تجهیز منابع سرمایهای و تخصیص بهینه آن به فعالیتهای مولد اقتصادی است و تحقق این امر، نیازمند توسعه بخش مالی اقتصاد و به ویژهگسترش بازار سرمایه و در رأس آن بورس اوراق بهادار میباشد. دستیابی به این مهم نیز جز با بستر سازی مناسب از جمله نظارت صحیح و ایجاد اعتماد جهت ترغیب سرمایه گذاران به مشارکت در چنین بازارهایی، میسرنمیگردد.

در این راستا، سرمایه گذاران و در کل همه ذینفعان شرکتها نیاز به ایجاد و حفظ اعتماد دارند که بر پایه آن قادر به ارزیابی تصمیم گیریهای خود در مورد خرید، نگهداری ، فروش و ... باشند - کمیته فنی سازمان حسابرسی، 1383 ، مفاهیم نظری گزارشگری مالی، بند 51، جزء الف - . حداکثر ساختن ثروت سهامداران، ایفای وظایف اخلاقی و مسئولیتهای اجتماعی میتواند از اهداف بسیار مهم شرکت ها به شمارآید.

یکی از عواملی که تأثیر قابل ملاحظه ای در تحقق اهداف مزبوردارد اجرای مناسب اصول حاکمیت شرکتی میباشد. در حدود سیصد سال قبل که آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل بحث تفکیک گردانندگان - مدیران - شرکت ها را از مالکیت آنها مطرح کرد، همواره سازوکارهایی برای برقراری تعادل میان منافع صاحبان مؤسسات - سرمایه گذاران - و مدیران پیشنهاد گردیده است.که مجموعه این سازوکارها باعث ایجاد حاکمیت شرکتی کارآ خواهد شد.

بهینه سازی منابع مالی باعث به حداکثر رسیدن بازدهی باتحمل کمترین هزینه در تمامی کسبوکارها مطرح است. شرکت ها برای تامین مالی تنها از یک منبع - سرمایه یا بدهی - استفاده نمیکنند؛ بلکه ترکیبی از آن ها را بکار میبرند. نکته مهم این است که شرکت ها در جهت دستیابی به اهداف اصلی خود، باید کدامیک از منابع مالی را انتخاب کرده و چه میزان از آن منبع را درترکیب سرمایه خود استفاده کنند. قطعا شناسایی راه های مختلف تامین مالی و بهرهگیری از ابزارهای مناسب مالی، مدیریت را دراتخاذ تصمیمات صحیح تر و کسب منافع بیشتر برای شرکت ها یاری خواهد نمود و استفاده بهینه از منابع مالی به مدیران این فرصت را خواهد داد تا ارزش کلی شرکت و ثروت صاحبان سرمایه را افزایش دهند.

تاکنون یک الگوی مطلق جهت ساختار مطلوب سرمایه ارائه نشده، اما برای دستیابی به چنین الگویی، تحقیقات و مطالعات زیادی صورتگرفته است. حاصل این تحقیقات، ارائه واقعیت ها، تعیین یا شناخت هزینه ها و مشخص شدن نقاط ضعف و قوت راه هایی است که شرکت ها بدان وسیله خود را از نظر مالی تامین میکنند. در این تحقیق سعی بر آنست که تاثیر تامین مالی ناشی از بدهیهای عملیاتی بر بازده آتی حقوق صاحبان سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، مورد بررسی قرارگیرد تا با جمع آوری اطلاعات واقعی، مدیران مالی و همچنین سرمایه گذاران بتوانند از این نتایج استفاده کنند.

با توجه بهاینکه یکی از عناصر مهم تأمینمالی شرکتها، دسترسی شرکتها بهمنابع مالی است، لذا استفاده از انواع روش و فنون منحصر به فرد جهت تحقق این مهم از جایگاه خاصی برخوردار است. روشها متعدد هستند مثل استقراض از سیستم بانکی،قرار دادهای غیررسمی که بهطور گسترده بهعنوان یک کانال اصلی تأمین مالی برای شرکتها بیان شده است و نقش مهمی در سراسر جهان ایفا میکند - راجان و زینگالس، 21995؛ کولر و همکاران، 32000؛ گواریگلیا و متیوس، - 42006، در بازار مالی رسمی، نظیر بازار بورس اوراق بهادار و سیستم بانکی، که به خوبی توسعه نیافتهاند، در نتیجه شرکتها با محدودیت به کانالهای تأمینمالی رسمی دسترسی پیدا میکنند.

اخیاًر تحقیقاتی برای تمرکز برروی اینکه چگونه قراردادهای غیررسمی و موسسات، مانند ارتباطات سیاسی و ارتباطات حرفه ای از طریق کانونهای کسبوکار، که تسکین دهنده بازار اعتباری و تسهیل دسترسی شرکتها بهمنابع مالی رسمی، مانند وامهای بانکی و بازار سرمایه هستند، در سایر کشورها آغاز شده است - آگراوال و نوبر، 62001؛ خواجا و میان، 72005؛ ادیکاری و همکاران، 82006؛ اهمیت و ضرورت انجام پژوهش امروزه واژه تامین مالی یک مفهوم مورد توجه و در حال تکوین در دنیای کسب و کار است.تامین مالی شالوده روابط شرکت با گروه های ذینفع است.

در یک بیان کلی، مدیریت کسبوکارنظام کنترل و هدایت شرکت است، نظامی که ارتباط بین شرکت و    ذینفعان آن را تعیین، کنترل و هدایت میکند. مدیریت کسبوکار در سطح خرد، دستیابی به هدف های شرکت و در سطح کلان، تخصیص بهینه منابع جامعه را در نظر دارد. کسبوکار مجموعه ای از سازوکارهای عملیاتی درون شرکتی و برون شرکتی است که تعادل مناسبی میان حقوق صاحبان سهام از یک سو و نیازها و اختیارهای هیئت مدیره از سوی دیگر، برقرار میکند و در نهایت، این سازوکارها اطمینان معقولی را برای صاحبان سهام و تهیه کنندگان منابع مالی و سایر ذی نفعان، نسبت به حفظ منافعشان فراهم می آورند زیرا هدف از هر نوع سرمایه گذاری کسب بازدهی مناسب است و برای دستیابی به این مهم اداره شرکتها باید به نحوی باشد تا برای قضاوت و تصمیم گیری استفاده کنندگان نسبت به واحد انتفاعی، مفید، قابل اعتماد و به  طور نسبی صحیح به شمار آید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید