بخشی از مقاله

چکیده

هدف از این مقاله بررسی ویژگیهای فردی مهاجران افغان و میزان تاثیر خرده فرهنگ فقر در تصمیم این افراد برای بازگشت به افغانستان است. در این مقاله تلاش شده است تمایل به بازگشت از منظر روان شناختی بررسی شود در این مقاله پارامترهایی مانند احساس ناتوانی، احساس ناامیدی، احساس بی ارزشی و تقدیر گرایی که از ویژگی های فردی مهم خرده فرهنگ فقر است، متغییر مستقل پژوهش و تمایل به بازگشت به افغانستان متغییر وابسته پژوهش است. جامعه آماری پژوهش جوانان افغان در شهر ری و تهران و شیوهی نمونه گیری افراد در دسترس است. انجام پژوهش با پرسشنامه صورت گرفته و نتیجه با روش مقایسه میانگینها و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار spss تحلیل شده است. نتیجه تحلیل نشان میدهد میان ویژگی های مربوط به درماندگی آموخته - احساس ناتوانی و ناامیدی و بی ارزشی - و تمایل به بازگشت رابطه معکوس معناداری وجود دارد؛ ولی میان متغییرهای مستقل دیگر مانند تقدیرگرایی با متغییر وابسته یعنی تمایل به بازگشت رابطهای وجود ندارد. منابع: کلیه منابع مورد استفاده در این پژوهش آثار مکتوب و منتشر شده میباشد.

واژگان کلیدی: خرده فرهنگ فقر، درماندگی آموخته، مهاجران افغان، برنامه ریزی عصبی زبانی.

1 مقدمه

پدیدهی مهاجرت امروزه یکی از دغدغههای اکثر کشورهای جهان است. از یکسو کشورهای مهاجر فرست به دلیل از دست دادن سرمایه انسانی خود نگران هستند، از سوی دیگر کشورهای هدف نگران تبعات فرهنگی و اقتصادی حضور مهاجران به خصوص مهاجران غیرقانونی هستند. برخی کشورها از جمله افغانستان و عراق به دلیل ناامنی و جنگهای داخلی مهاجران زیادی به کشورهای همسایه به ویژه ایران فرستادهاند. ولیکن پس از استقرار دولت و حاکمیت نسبی امنیت در کشورهای مزبور به نظر میرسد مهاجران تمایل اندکی به بازگشت به میهن خویش دارند. ضمن اینکه برای ایجاد انگیزه بازگشت میان مهاجران زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی باید فراهم شود؛ لازم است مهاجران نیز از نظر روانشناختی آمادگی بازگشت به موطن خویش را کسب کنند. این تحقیق به ریشههای روانشناختی انگیزهی مهاجران به بازگشت و بررسی تفاوتهای روانشناختی میان مهاجران در خصوص تمایل به رجعت پرداخته است.

1-1 طرح مسئله

افغانستانیهای مقیم خارج یا مهاجران افغانستانی به مردم تبعه کشور افغانستان اطلاق میشود که از این کشور بیرون رفته و به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند؟ × در سال 2013 بیش از 8٫2 میلیون پناهنده افغانی در ایران زندگی میکردند که فقط 800 هزار نفر از آنها به عنوان مهاجرقانونی ثبتنام کردهاند و بقیه به صورت غیرقانونی در ایران زندگی میکنند. آمار رسمی پاکستان هم نشان از این دارد که 5٫1 میلیون پناهنده ثبتنام شده و حدود یک میلیون پناهنده به صورت غیرقانونی در آنجا زندگی میکنند. به گزارش سرشماری رسمی آمار سال 1390 تعداد اتباع افغانستان از 1211171 در سال 1385 به تعداد 1452513 در سال 1390 افزایش یافته است. این تعداد مهاجر که در حدود 12 تا 15 درصد از جمعیت افغانستان را تشکیل میدهد، در صورت بازگشت به کشورشان سرمایهی انسانی باارزشی برای افغانستان محسوب میشود.

در حال حاضر سرنوشت خانوادههای مهاجر افغانی از حیث بازگشت یا ابقای آنان در ایران مساله نگران کننده این خانواده ها و دل مشغولی دولتمردان ایرانی در اتخاذ تصمیم مناسب در مورد آنها است... نتایج مطالعات نشان میدهد که صرفنظر از جنگ و ناآرامیهای داخلی به عنوان متغییر کلیدی در تحلیل این مهاجرت، بازگشت یا عدم بازگشت مهاجرین افغانی تابعی از وابستگی و تعلق به ارزشا و هنجارهای جامعه مبداء و مقصد مهاجر است. گذر سالهای زیاد و گسترش وابستگیها و تعلقات مادی و غیرمادی - شغلی، تحصیلی، مذهبی، خانوادگی و قومی و... - به جامعه میزبان سبب فراموشی و گسستن از تعلقات و ارزشهای جامعه مبداء - افغانستان - شده است. - جمشیدیها، - 1383:43 این سرمایه عظیم نیروی انسانی در حالی در ایران به سر میبرند که روزنامه دیلی نیوز افغانستان در مورخ 19اسد1391 درمقالهای اصلی ترین مانع توسعه افغانستان را نبود نیروی انسانی متخصص بیان میکند. بخشهایی از آن مقاله در زیر آمده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید