بخشی از مقاله
چکیده:
سکونتگاههاي غیررسمی یکی از جلوههاي بارز ناپایداري شهري هستند که در شکلگیري آنها، مهاجرتهاي روستاشهري نقشی اساسی دارند. هدف این نوشتار، تحلیلی است از ویژگیهاي ساکنین سکونتگاه هاي غیررسمی با تأکید بر مهاجرین ساکن در این سکونتگاه ها. بر این اساس در جهت یک مطالعه تطبیقی، شهرهاي اراك و بیرجند به عنوان نمونه موردي انتخاب گردیدند.
روش تحقیق مبتنی بر استفاده از روشهاي اسنادي و پیمایشی بوده است. حجم نمونه براي شهرهاي مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران به ترتیب 374 نمونه براي اراك و 363 نمونه براي شهر بیرجند است که به نسبت جمعیت هر یک از محلات در بین خانوارهاي آنها توزیع شده است. واحد تحلیل تحقیق نیز خانوارهاي ساکن در سکونتگاه هاي غیررسمی است که مجموعاً برابر با 21364 خانوار است.
یافته هاي تحقیق حاکی از این است که مهاجرتهاي روستاشهري نقشی اساسی در شکلگیري سکونتگاههاي غیررسمی دارند؛ به گونهايکه در سکونتگاه هاي غیررسمی شهر اراك بیش از 65 درصد و در سکونتگاه هاي غیررسمی شهر بیرجند بیش از 85 درصد مهاجران داراي منشأ روستایی بودهاند.
مهم ترین عامل مهاجرتزا در سکونتگاه هاي غیررسمی شهرهاي مورد مطالعه، اشتغال و دستیابی به کار و درآمد بیشتر بوده است و در این میان سایر عوامل همانند دستابی به امکانات رفاهی بیشتر، بهرهگیري از امکانات آموزشی و تحصیل، خشکسالی و مخاطرات طبیعی و ... نسبت به عامل نخست اهمیت کمتري داشتهاند.
فصلی نبودن مهاجرتها به سکونتگاه هاي غیررسمی در شهرهاي مورد مطالعه و قدمت بالاي سکونت ساکنان در بخش عمدهاي از آنها، زمینه مناسبی را براي بهسازي و ساماندهی این محلات فراهم میکند. چرا که احساس مالکیت و تعلق ساکنان به محل زندگی خود زمینه ساز بهبود وضعیت محیط زیست آنها را با هزینههاي به مراتب کمتر فراهم خواهد ساخت و نهایت اینکه، پایین بودن نرخ باسوادي در میان مهاجران نسبت به ساکنان غیرمهاجر و شهروندان شهر اصلی، گویاي اختلافات در خواستها و نیازهاي فرهنگی، اجتماعی، کالبدي و ... میان آنها با دیگران خواهد بود.
لذا ضروري است با اتخاذ تمهیداتی در راستاي کاهش سطح اختلاف فرهنگی آنان با دیگر شهروندان قدم برداشت تا بتوان امیدوار بود که نه تنها در وضعیت کنونی از شهروندانی نسبتاً آگاه نسبت به حقوق و وظایف خود برخوردار هستیم، بلکه در آینده نیز فرزندانی که در این خانوادهها تربیت میشوند، شهروندانی فعال و مشارکتجو و مشارکت خواه خواهند بود.
١ - مقدمه
اگرچه پدیده مهاجرت در طول تاریخ اجتماعی بشر همواره وجود داشته، لیکن مهاجرت انبوه و مداوم روستاشهري پدیدهاي است که تنها در فرایند صنعتی شدن کشورها ظاهرشده است. مهاجرتهاي روستاشهري، رشد سریع شهرنشینی را بخصوص در کشورهاي در حال توسعه پدید آورده و موجد مسائل زیادي در شهرها گردیده است. این مسأله باعث شده است که کشورهاي در حال توسعه علاقه روزافزونی به طرح برنامههایی جهت تغییر و کنترل جریانهاي مهاجرتی روستاشهري داشته باشند.
مطالعات سازمان ملل نشان میدهد که 50 درصد کشورهاي درحال توسعه، رشد حوزههاي شهري خود را زائد تلقی کرده و حدود 46 درصد این گونه کشورها خطمشیهایی را براي معکوس کردن مهاجرت از حوزههاي شهري به مناطق روستایی طرح کردهاند - فیندلی،. - 8-7 :1372 با این حال در طی چند دهه گذشته بیشتر کشورهاي در حال توسعه شاهد جابهجاییهاي شتابآلود جمعیت به مناطق شهري و بهطور خاص شهرهاي بزرگ بودهاند که این روند مشکلات زیادي را براي کشورهاي در حال توسعه ایجاد کرده است.
در کشورهاي در حال توسعه ارتباط معنیدار و عمیقی را بین مهاجرت و شهرنشینی میتوان دریافت. در این کشورها، یکی از عوامل اصلی رشد شتابان شهرها، مهاجرتهاي روستاشهري است که در نتیجه دفع جمعیت از مناطق روستایی به طرف شهرها به واسطه کنترل مرگ و میر و افزایش جمعیت طبیعی روستاها و عدم قدرت بخش کشاورزي در جذب نیروي انسانی صورت گرفته است. بنابراین، رشد شهر بیش از آنکه موجب بهرهوري فزاینده و بالارفتن معیارهاي زندگی شود، مشکلات جذب نیروي کار و شیوةي بهرهبرداري موثر از آن را وخیمتر کرده است
یکی از مهمترین موضوعات مرتبط با شهرنشینی و مهاجرتهاي روستاشهري، مساله سکونتگاههاي غیررسمی در شهرهاست.
این مسأله مشکلات زیادي را براي شهروندان شهرها ایجاد کرده است. مشکلاتی که تقریباً در همه ابعاد زندگی شهري قابل مشاهده است. امنیت شهري، اقتصاد غیررسمی، دوگانگی فرهنگی و اجتماعی، چالشهاي مربوط به زیرساختها و تاسیسات و تجهیزات شهري و ... بخش کوچکی از مشکلاتی هستند که بخشی از علت آن را باید در مسأله مهاجرتهاي روستاشهري جستجو کرد.
-2 طرح مسأله
زمانی هانري لوفور عنوان کرد که“سرنوشت بشر نه در میان ستارهگان و نه در روستا، بلکه در شهرها رقم خواهد خورد.”
این سخن شاید در زمان خود اغراق آمیز به نظر میرسید،اما نگاهی به تحولات نظام اسکان جمعیت جهانی طی سالهاي اخیر این گفته را تایید خواهند کرد - معصوم، . - 5 :1383 در طی سالهاي اخیر براي اولین بار تعداد ساکنین شهرها با ساکنین نواحی غیرشهري برابر شده است
سال 2007 نخستین سالی است در تاریخ بشر، که بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها به سر بردند. در همین سال شاهد عبور تعداد جمعیت ساکن در نواحی فرودست شهري از مرز یک میلیارد نفر بودیم
پیش بینی هاي سازمان ملل حاکی از این هستند که تا سال 2030 بیش از 60 درصد جمعیت جهان ساکن شهرها خواهند بود و تا سال 2017 جهان در حال توسعه داراي خصوصیتی شهري خواهد بود تا روستایی
از این رو استنتاج میشود که شهري شدن فقر از بزرگترین چالشهاي توسعه جهانی است که در صورت تداوم روند نامطلوب کنونی، تعداد ساکنین نواحی فرودست شهري طی سه دهه آتی به دو میلیارد نفر افزایش خواهد یافت - . - Ibid,2006 این همه در حالی است که یکی از اصلیترین اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد - - MGDs، ریشه کن کردن فقر و گرسنگی در جهان عنوان شده است
آمارها نشان میدهد که در صورت عدم اقدام به موقع، تا سال 2010 از هر شش نفر شهرنشین یک نفر ساکن نواحی فرودست شهري خواهند بود
تخمین زده شده که حدود 72 درصد جمعیت شهري آفریقا ساکن سکونتگاههاي غیررسمی هستند، این رقم براي آسیا و اقیانوس آرام 43 درصد، براي آمریکاي لاتین 32 درصد و براي خاورمیانه و شمال آفریقا 30 درصد برآورد شده است
آمارها نشان میدهند که در بسیاري از کشورهاي فقیر جهان نرخ رشد فقر شهري در مقابل نرخ رشد جمعیت شهري فزونی یافته است - . - Ibid,2004 همچنین کمیسیون جهانی آینده شهرها در قرن بیست و یکم، هشدار داده است که به موازات رشد ابرشهرها، فقر شهري در کشورهاي جنوب افزایش یافته و بخش عمدهاي از شهرنشینی بر پایه اقتصاد غیررسمی و همراه با گسترش سکونتگاههاي غیررسمی صورت خواهد گرفت و این گرایش را غیررسمی شدن شهرنشینی نامیده است
متأسفانه رشد سریع شهري بخصوص در جهان در حال توسعه به طور چشمگیري از ظرفیت اکثر این شهرها براي تامین خدمات اساسی شهروندانشان پیشی گرفته است
از این رو میبینیم که پدیدة اسکان غیررسمی مسألهاي گذرا و با ابعاد محدود نبوده و توافقی بر بقاي باز تولید و بسط آن وجود دارد که حاکی از عدم کفایت راهحلها و سیاستهاي متداول شهري است و رهیافتها و اقدامات نوینی را میطلبد
پدیده اسکان غیررسمی متأسفانه در نظام شهري ایران نیز به وفور قابل مشاهده است. حبیبی ریشه اسکان غیررسمی در ایران را به سالهاي دهه 1340 نسبت میدهد و معتقد است که در این سالها براي نخستینبار با آثار و کارهایی مواجه می شویم که مسأله جمعیت و جوامع حاشیهنشین در آنها مورد بحث واقع میشود
آغاز مطالعه پدیدة اسکان غیررسمی در ایران نیز از اواخر همین دهه شروع میشود. اولین مطالعه سازمان یافته پس از تشکیل وزارت آبادانی و مسکن در سال 1342 و زیر نظر مدیریت اجتماعی آن وزارتخانه انجام شد که بیشترمعطوف به توصیف زندگی ساکنان محلات حاشیهنشین بود
در آغاز دهه 50 با همکاري سازمان برنامه و بودجه و موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، این سکونتگاهها در چند شهر بزرگ کشور از جمله بندرعباس، همدان و کرمانشاه مورد مطالعه قرار گرفتند که در این مطالعات، ویژگیهاي عمومی این سکونتگاهها تشریح شده و بر حسب نوع مسکن طبقه بندي شدند