بخشی از مقاله
چکیده:
سند چشمانداز کمیته امداد امام خمینی H در افق 1404 یکی از ویژگیهای اساسی این نهاد را توانمندسازی محرومین و زدودن فقر با تأکید بر مناعت طبع و خوداتکایی قلمداد نموده است. این در حالی است که در میان معیارهای متفاوتی که برای تقسیم جوامع به توسعهیافته، درحالتوسعه و یا کمتر توسعهیافته، به کار گرفته میشود، بی شک وضعیت زندگی که تجلی آن در شاخص فقر تداعی میشود معیاری پذیرفتهشده در تمامی جوامع است. فقر با همه ابعاد از زاویه دیگری نیزقابل بررسی بوده و آن دورهای است که یک فرد یا خانواده در شرایط فقر قرارگرفته و به عبارتی خود را فقیر میپندارد. ازاینرو در ادبیات توسعه عالوه بر فقر و خط فقر، دوره فقر نیز مفهومی است که تنها در دهههای اخیر به ادبیات این حوزه اضافه شدهاست و ازاینرو، مطالعات این حوزه نیز چندان گسترش نداشته است.
بر این اساس، این مقاله میکوشد تا قدمهای نخستین را در راستای شناسایی دوره فقرو عوامل مؤثر بر آن در اقتصاد ایران برداشته و تأکید خود را بر بررسی این موضوع در کمیته امداد و با تأکید بر مددجویان کمیته امداد شهرستان مهریز استان یزد قرار داده است. با استفاده از روش تحقیق همبستگی و مدل اقتصادسنجی حداقل مربعات معمولی - OLS - 4 برای دوره نهساله 13911382، نتایج این مطالعه نشان داده است که دوره فقر متغیری قابل تخمین بوده و به ویژگیهای کیفی مددجویان بستگی دارد. این یافته ازنظر سیاستگذاری میتواند زمینه را برای بازشناسی عوامل مؤثر بر دوره فقر و نیز نحوه کاهش آن فراهم نماید.
واژگان کلیدی:دوره فقر، کمیته امداد امام خمینی H، فقر.
.1 مقدمه
در میان ادیان الهی، دین مبین اسالم بهعنوان دینی فراگیر، موضوع فقر را همواره در آموزهها و تعالیم خود مدنظر قرارداده، بهطوریکه نهتنها در قرآن مجید بهعنوان کاملترین کتاب الهی، بلکه در سخنان و احادیث معصومین و بهصورت ویژه در احادیث رضوی بر توجه به این موضوع و نیز راههای پیشگیری و کاهش آن در جوامع تأکید شده است. ادبیات اقتصادی نیز از دیرباز کوشیده است تا با تعریف واژگانی چون فقر، خط فقر، احساس فقر و... تصویر روشنی را از وضعیت فقر در سطوح بینالمللی و یا ملی ارائه نماید. بااینوجود، همچنان این حوزه را میتوان بهعنوان حوزهای که در آن توافق نسبی چندانی وجود ندارد قلمداد نمود.
بر این اساس، موضوع فقر و اندازهگیری آن و نیز راههای مختلف فقرزدایی در ادبیات اقتصادی و توسعه، جایگاه ویژهای دارد که در دهههای اخیر اهمیت بیشتری در سیاستگذاریهای اقتصادی كشورهای دنیا بهویژه كشورهای کمتر توسعهیافته، پیدا كرده است - پیرایی، . - 235:1388 در این راستا ایرانهمواره تمهیدات الزم را برای ریشهکنی فقر در نظر داشته و با تشکیل نهادهایی چون کمیته امداد امام خمینی، سازمان بهزیستی و سازمان تأمین اجتماعی اولین قدمها را در این زمینه برداشتهاست. دراینبین یکی از ویژگیهای اساسی کمیته امداد امام خمینی در سند چشمانداز 1404 توانمندسازی محرومین و زدودن فقر با تأکید بر مناعت طبع و خوداتکایی است. این در حالی است که دوره فقر بهعنوان یکی از شاخصهای اصلی در اندازهگیری فقر و عوامل مؤثر بر آن کمتر موردتوجه واقع شده و مطالعات این حوضه نیز چندان گسترش نداشته است.
بااینوجود و بر اساس ادبیات موجود دوره فقر همواره بیش از فقر اهمیت داشته، چراکه وجود فقر در جامعه امری گریز ناپذیر و برای همه افراد جامعه قابل وقوع است. بر این اساس، مسئله اساسی این پژوهش بررسی دوره فقر در بین مددجویان کمیته امداد امام خمینی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. ازاینرو، این پژوهش در راستای دستیابی به شش هدف طراحیشده است:بررسی تأثیر محل سکونت مددجو از بعد شهری و روستایی بر دوره فقر بررسی وضعیت اشتغال مددجو بر دوره فقر بررسی وضعیت تأهل مددجو بر دوره فقر بررسی وضعیت سواد مددجو بر دوره فقر بررسی وضعیت سکونت مددجو بر دوره فقر
بررسی وضعیت سالمت جسمانی مددجو بر دوره فقر
در راستای دستیابی به اهداف مذکور، این پژوهش دارای شش فرضیه خواهد بود. این فرضیهها عبارتاند از:
دوره فقر برای ساکنین مناطق روستایی نسبت به دوره فقر ساکنین مناطق شهری بیشتر است.دوره فقر برای افراد شاغل کمتر از این دوره برای افراد بیکار است. دوره فقر در افراد متأهل بیش از این دوره در افراد مجرد است. افراد با سطح سواد باالتر دوره فقر کوتاهتری را تجربه میکنند.مالکیت واحد مسکونی و استفاده از واحد مسکونی بدون پرداخت اجارهبها موجب کاهش دوره فقر میگردد.با افزایش سطح سالمت افراد دوره فقر کوتاهتر میشود.در راستای دستیابی به اهداف و نیز آزمون فرضیههای پژوهش، این مطالعه از پنج بخش كلی تشكیل شده است. پس از مقدمه بهعنوان بخش اول، در بخش دوم به بررسی پیشینه تحقیق پرداخته میشود. در بخش سوم روش تحقیق بیان گردیده و متغیرهای این پژوهش معرفی میشوند. در بخش چهارم با استفاده از آمار و دادههای مورد بررسی به محاسبه و برآورد دوره فقر و متغیرهای ذكر شده در بخش سوم برای دوره نهسالهی 13821391 پرداخته میشود. بخش پنجم سعی در برسی نتایج حاصل از برآورد مدل و ارائه پیشنهاد دارد.
.2 فقر و دوره فقر: مروری بر مطالعات پیشین
همانگونه که پیشتر نیز یادآوری گردید موضوع فقر و اندازهگیری آن و نیز راههای مختلف فقرزدایی در ادبیات اقتصادی و توسعه، جایگاه ویژهای داشته و با گذشت زمان اهمیت بیشتری نیز بهویژه در كشورهای کمتر توسعهیافته پیدا كرده است. این نیز بدان دلیل است که فقر یک پدیده پیچیده اقتصادی است که دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است که بسته به شرایط مکانی و زمانی به صورتهای مختلف تعریف شده است. بهعنوان مثال، تانسند - 1985 - 1 در مطالعات خود در دهههای 1960 و 1970 فقر را اینگونه تعریف میکند: افراد، خانوادهها و گروههای جمعیتی را زمانی میتوان فقیر بهحساب آورد که با فقدان منابع برای کسب انواع رژیمهای غذایی مشارکتدر فعالیتها و شرایط و امکانات معمول زندگی مواجه باشند. سن2 در سال 1981 فقر را بهصورتمحرومیت از قابلیتهای اساسی و نه صرفا پایین بودن درآمدها، تعریف نموده است.
با توجه به اینکه محرومیت مفهومی نسبی است و ممکن است در شرایط زمانی و مکانی متفاوت دارای تعاریف متفاوتی باشد. بوت و راونتری3 در اواخر قرن نوزدهم بین فقر مطلق و نسبی تمایز قائل شدند. فقر مطلق بهعنوان ناتوانی در کسب حداقل استاندارد زندگی تعریف شده که بستگی به تعریف حداقل معاش دارد و فقر نسبی بهعنوان ناتوانی در کسب یک سطح معین از استانداردهای زندگی که در جامعه فعلی الزم یا مطلوب تشخیص داده میشود، تعریف میشود. اتکینسون - 1989 - 4 به دو مفهوم از فقر اشاره دارد؛ مفهوم اول فقر را بهعنوان عدم دسترسی به امکانات معیشتی معینی بیان میکند که طبق آن هرگاه کل هزینهها یا مصرف کاالهای خاصی توسط فرد از حد معینی کمتر باشد فقیر تلقی میشود. مفهوم دیگر فقر را بهصورت حق برخورداری از حداقل خاص از منابع و امکانات