بخشی از مقاله

چکیده

هدف این تحقیق بررسی رابطه سبک های دلبستگی و جهت گیری مذهبی با نگرش مادران به فرزند کم توان ذهنی آموزش پذیر خود است. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران کودکان کم توان ذهنی بود که در اردیبهشت ماه، سال تحصیلی 1394-95 در مدارس استثنایی شهر ارومیه مشغول تحصیل بودند. تعداد 50 نفر از مادران دانش آموزان کم توان ذهنی به شیوه نمونه داوطلبانه انتخاب شدندومقیاس نگرش والدین، پرسشنامه جهت گیری مذهبی و سبک های دلبستگی بزرگسال را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده و برای بررسی فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی اجتنابی با نگرش مثبت مادران به فرزند کم توان ذهنی رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. بین جهت گیری مذهبی و نگرش مادران به فرزند کم توان ذهنی نیز رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین جهت گیری مذهبی می تواند 13 درصد نگرش مادر به فرزند کم توان ذهنی را پیش بینی کند. نتیجه اینکه میزان نگرش مادران به واسطه متغیر جهت گیری مذهبی قابل پیش بینی است.

کلید واژه ها: سبک های دلبستگی، جهت گیری مذهبی، نگرش به فرزندان، کم توان ذهنی

مقدمه

با توجه به اینکه مادران در بین اعضای خانواده، نقش کلیدی و اساسی در نگهداری و تربیت فرزندان بر عهده دارند و بیشتر با مسائل فرزندانشان درگیر هستند نگرش مادران آثار زیادی را بر سیستم خانواده بر جای خواهند گذاشت. بنابراین، با توجه به نقش باورهای مذهبی در نگرش به فرزند از یک سو، و نیز اهمیت متغیر دلبستگی در مباحث مربوط به نگرش و کیفیت ارتباط مادر با فرزند از سوی دیگر، این پژوهش به بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و جهتگیری مذهبی با نگرش مادران به فرزند کم توان ذهنی خود می پردازد. پس سؤال قابل طرح این است که آیا سبک های دلبستگی و جهت گیری مذهبی با نگرش مادران به فرزند کم توان ذهنی آموزش پذیر خود رابطه دارد؟

با توجه به اینکه جهتگیری مذهبی یک متغیر مهم در زندگی افراد است، تاکنون نقش آن را در مسایل روانشناختی گوناگون مورد بررسی قرار داده اند .برای مثال بررسی ها نشان میدهندکه جهتگیری درونی به مذهب با عزت نفس بالاتر و جهتگیری بیرونی به مذهب با نمرات پایین تر درعزت نفس رابطه دارد - نلسون1 ، 1991؛ رایان2 ، ریگبی 3 و کینگ4 ، . - 1993هم چنین - بیکر 5 و گورسا1982 - - 6 میان جهتگیری درونی به مذهب و ا ضطراب، همبستگی منفی و میان جهت گیری مذهبی بیرونی و ا ضطراب همبستگی مثبت - یافتند .علاوه بر اضطراب، جهت گیری مذهبی با افسردگی نیز ارتباط دارد.به عنوان مثال نشان داده شده است که جهتگیری درونی در مقابل جهتگیری بیرونی به مذهب رابطه مثبت ، مذهب رابطه منفی معناداری با نشببانه های افسردگی دارد - گنیا 7 و شاو1991 - 8معناداری با نشانه های افسردگی دارد - واتسون9 ، موریس 10 و هود 1989،11، . -

هم چنین مطالعات و پژوهشهای انجام گرفته در دهه اخیر نقش موثر و جایگاه ویژه مذ هب را در قلمرو بهداشت روانی و نیز کارایی آن را در در مان بیماری های روانی نشان داده ا ند. - برگین12 ، - 1983نتایج تحقیقات بهرامی احسان - 1381 - نشان می دهد که بین جهتگیری مذهبی و ا ضطراب رابطه معکوس و بین جهت گیری مذهبی و حرمت خود رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد .هم چنین نتایج تحقیقات خداپناهی و خاکسار بلداجی - - 1384 در برسی رابطه جهت گیری مذهبی و سازگاری روانشناختی در دانشجویان بیانگر آنست که افراد با جهتگیری درونی از نظر سازگاری کلی، اجتماعی، هیجانی و تندرستی نسبت به افراد با جهتگیری مذهبی بیرونی وضعیت مناسبتری دارند .

ازآنجا که طبق یافتهای فوق، مذهب ومعنویت در زندگی انسان اعم ازبُعد فردی و اجتماعی نقش بسزایی را ایفا میکند و خانواده نیز به منزله رکن و اساس زندگی جمعی می باشد، می بایستی تاثیر این امر مهم را برروی مسایل گوناگون خانوادگی در راستای ارتقای بهداشت روانی خانواده مدنظر قرار داد.یکی از مسایلی که همواره در خانواده ها مطرح می باشد، شیوه های فرزندپروری والدین و نحوه تربیت کودکان است .سبک های تربیتی والدین ساختارهای قوی در اجتماعی کردن کودکان هستند و غالبا به عنوان تفاوت های فردی در تربیت کودکان توصیف می شوند .1997 . - گسترده ترین سنخ شنا سی مورد ا ستفاده از رفتارهای تربیتی در غرب تو سط بامریند مطرح شد .، می شوند - کوهن 13 و رایس1971 - .

بررسی ها نشان می دهد عوامل ، بامریند سه سبک تربیتی را شناسایی کرد :سبک های استبدادی، سهل گیرانه و قاطعانه - بامریند - 15 متعددی ا هداف واعمال تربیتی وا لدین را تحت تاثیرقرار می د هد که یکی از این عوا مل جهت گیری مذهبی وا لدین می باشد - ویه16 ، . - 1991تحقیقات تجربی با این دیدگاه همسان هستند که اهداف و اعمال تربیتی والدین می تواند از طریق آموزه هایی که از مذاهبشان دریافت می کنند، تحت تاثیر قرار گیرد، چنانکه استبدادگرایی والدین با عقاید مذهبی آنها مرتبط می باشد - آلتمیر 17 وهانزبرگر18 ، - 1992 .در تحقیق دیگری - ویه 1991 - نشان دادکه والدین مسیحی که خود را مذهبی می پنداشتند، در تربیت کودک خود بیشتر ازشیوه مستبدانه استفاده میکردند.براساس شواهد موجود این پژوهش در صدد بررسی نقش جهتگیری مذهبی والدین در سبک های فرزندپروری آنان است

روش

روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است.جامعه آماری مطالعه کنونی عبارت است از تمامی مادران دانش آموزکم توان ذهنی - آموزش پذیر - که در مرکز آموزشی و توانبخشی دانش آموزان مراکز استثنایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 94-95 تحت آموزش قرار دارند. در این پژوهش تعداد نمونه 80 نفر بهصورت نمونهدر دسترس از بین مادران دانشآموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر ارومیه انتخاب شدند. برای این منظور پس از هماهنگیهای لازم با اداره آموزش و پرورش استثنایی شهر ارومیه مادران کودکان کم توان ذهنی به مدارس دعوت شدند و پرسشنامه ها را تکمیل کردند.پرسشنامه نگرش به فرزند کم توان ذهنی: مقیاس نگرش والدین نسبت به فرزند دارای نیازهای ویژه شان اولین بار توسط گوندر - 2002 - ساخته شد. گویه های این مقیاس از گسترش گویه های مقیاس نگرش والدینی شفر و بل به دست آمده است. گوندر ابتدا این مقیاس را به صورت دو سر کور به زبان ناتالی ترجمه نمود و پس از تهیه اولیه ابزار، آن را در یک جمعیت روستایی هنجاریابی کرد. گویه های این پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات در مورد رفتار، ادراک، تعامل، ارزشها، و احساس های والدین در رابطه با کودک دارای نیازهای ویژه شان آماده شده است که در مطالعه گوندر و در این مطالعه به عنوان نگرش تعریف شده است. این

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید