بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش تعیین رابطه هوش معنوی با بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی شهرستان آمل در سال تحصیلی 1396- 1397 بود که از این میان 108 نفر از مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه هوش معنوی کینگ - 2008 - و پرسشنامه معبد - گلزاری، - 1380 جمعآوری شدند.
داده های جمع آوری شده به وسیله آزمون تی همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و SPSS-20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که 12/1 درصد از واریانس بهزیستی روان شناختی مادران را متغیرهای تفکر وجودی انتقادی و تولید معنای شخصی با هم به طور مشترک پیش بینی نموده اند . - P<0/05 - همین طور بین نمره کل هوش معنوی - مولفه های تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای شخصی و آگاهی متعالی - با بهزیستی روانشناختی مادران رابطه مثبت و معنادار وجود داشته است . - P<0/05 - با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که هوش معنوی در بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی نقش دارد.
مقدمه
کودکان با نیازهای خاص، نیازمند تربیت و آموزش ویژه می باشند و ممکن است به ناتوانی یادگیری، کم توانی ذهنی1، ناتوانی جسمی یا مشکلات عاطفی دچار باشند . ناتوانی ذهنی نوعی اختلال عمومی است که در آن عملکرد شناختی زیر میانگین و دارای تفاوت قابل توجه با همسالان در دو یا چند رفتار - هوشی، جسمی، روانی و اجتماعی - بوده و قبل از سن 18 سالگی در کودک مشاهده می شود. تربیت کودک عادی و سالم برای والدین هم لذت بخش و هم دارای مشکلات و نگرانی های فراوانی است.
این مشکلات در مورد خانواده های کودکان دارای نیازهای ویژه به مراتب مشکل تر و با فشار بیشتری می باشد . پدران و مادران درباره کودکان خود که هنوز به دنیا نیامده اند، رویاها و تخیلاتی دارند. آنان ویژگی های کودک دلخواه خود را در حد بسیار مطلوب و مطابق میل خویش تصور میکنند اما تمام این رویاها با به دنیا آمدن یک کودک معلول فرو می ریزد و یکی پس از دیگری محو می شود - محمودی، . - 1396 بدین سان از آنجایی که والدین هنگام تولد فرزند انتظارات بسیار زیادی دارند، به طوری که از آن به عنوان حادثه ای با استرس ولی هیجان انگیز یاد می کنند، تولد یک کودک با ناتوانی، همه انتظارات و توقعات آنها را مخدوش نموده و به عنوان یک بحران هیجانی استرس آمیز قلمداد می شود، که میتواندعمیقاً، بر ارتباطات و کنشهای خانوادگی اثر گذارده و سازگاری اجتماعی و تابآوری را تحت تأثیر منفی قرار دهد.
والدین در پی آگاهی از عقب ماندگی ذهنی کودک احساس تقصیر و گناه، ناکامی، اضطراب و نگرانی می کنند و سطح بالایی از فشار روانی را تجربه می نمایند، ضمن اینکه تولد یک کودک کم توان ذهنی، عاملی در جهت تأثیر منفی بر سازگاری خانواده نیز محسوب می شود - کنعانی و گودرزی، - 1395 و بدین سان به نظر می رسد می تواند زمینه بروز مشکلات روانشناختی و کاهش سلامت روان و بهزیستی روانشناختی2 را در والدین و به ویژه مادران فراهم نماید.
از طرفی در پنجاه سال گذشته بیشتر تلاش روانشناسان بالینی بر درمان کمبودها و رفع ناتوانایی ها متمرکز بوده است و این تمرکز سنتی روانشناسی بر آسیب شناسی و بیماری ها با تغییرات به وجود آمده در روانشناسی در سال های اخیر کاهش یافته و رویکرد جدیدی در دهه اخیر تحت عنوان روانشناسی مثبت گرا مورد توجه روانشناسان قرار گرفت که به افزایش شادمانی و سلامتی و مطالعه علمی در مورد نقش نیرومندیهای شخصی و سامانه های اجتماعی مثبت در ارتقای سلامت بهینه تأکید دارد. یکی از مفاهیم اصلی الگوی سلامت بهزیستی استاصولاً از دیرباز دورویکرد اصلی در تعریف بهزیستی وجود داشته است.
رویکردمبتنی بر لذت گرایی که معتقداست بهزیستی به معنی به حداکثر رساندن لذت و به حداقل رساندن درد است - ریان و دسی 3، . - 2001 لینلی و جوزف - 2004 - 4 بهزیستی روان شناختی را هر حالت مثبتی که جنبه های روحی، روان شناختی و عاطفی افراد را در بر گیرد و سبب شکوفایی و کامیابی انسان ها شود، تعریف می کنند. بهزیستی روان شناختی به کارکرد روان شناختی فرد، رضایت وی از زندگی و توانایی ایجاد و حفظ روابط مفید متقابل، اطلاق می شود. از طرفی پژوهشگران همواره به دنبال شناسایی متغیرهای تاثیرگذار بر بهزیستی روانشناختی بوده اند.
در این راستا یکی از متغیرهایی که مورد توجه قرار گرفته است، هوش معنوی1 می باشد. جنبه ی از هوش کهکاملاً منحصر به فرد و انسانی است، هوش معنوی نام دارد. این نوع از هوش به عنوان ریشه ی سایر هوش ها شناخته می شود. مفهوم هوش معنوی در دهه ی 1990 رونق گرفت. ایمونز - 2000 - 2 تلاش کرد معنویت را بر اساس تعریف گاردنر3 از هوش، در چارچوب هوش مطرح نماید. وی معتقد است معنویت می تواند شکلی از هوش تلقی شود؛ زیرا عملکرد و سازگاری فرد را پیشبینی میکند و قابلیت هایی را مطرح می کند که افراد را قادر می سازد به حل مسائل بپردازند و به اهدافشان دسترسی داشته باشد.
هوش معنوی دربردارنده نوعی سازگاری و رفتار حل مسأله است که بالاترین سطوح رشد را در حیط ههای مختلف شناختی، اخلاقی، هیجانی، بین فردی شامل می شود و فرد را جهت هماهنگی با پدیده های اطراف و دستیابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری می نماید . هوش معنوی از روابط فیزیکی و شناختی فرد با محیط پیرامون خود فراتر رفته و وارد حیطه شهودی و متعالی دیدگاه فرد به زندگی خود می گردد. این دیدگاه شامل همه رویدادها و تجارب فرد می شود که تحت تأثیر یک نگاه کلی قرار گرفته اند.
فرد می تواند از این هوش برای چارچوب دهی و تفسیر مجدد تجارب خود بهره گیرد. این فرایند قادر است از لحاظ پدیدارشناختی به رویدادها و تجارب فرد معنا و ارزش شخصی بیشتری بدهد - عرب زاده، نعیمی و پیرساقی، . - 1396 در راستای پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، میشرا و واشیست - 2014 - 4 در پژوهشی نشان دادند که هوش معنوی در بهزیستی روانشناختی نقش دارد. احمدی، شیخ و سرابندی - 1391 - در پژوهشی دریافتند که دلبستگی و ارتباط با خدا در سلامت روان والدین کودکان عقب مانده ذهنی نقش دارد. علی رغم پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، مرور پژوهش ها نشان می دهد که کمتر پژوهشی نقش هوش معنوی را در بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی بررسی نموده که بدین سان در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده می شود که آیا بین هوش معنوی با بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی رابطه وجود دارد؟
روش پژوهش
روش پژوهش با توجه روش گردآوری داده ها از نوع همبستگی و با توجه به هدف، کاربردی میباشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی شهرستان آمل در سال تحصیلی 1396 1396- 1397 می باشد. نمونههای پژوهش بر اساس جدول مورگان و با توجه به حجم جامعه، تعداد 108 نفر محاسبه شده که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند گزینش شدند. بدین صورت که ابتدا به مراکز نگهداری کودکان عقب مانده مراجعه نموده و با هماهنگی با مدیریت این مراکز، با مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی تماس گرفته و از بین مادرانی که حاضر به شرکت در پژوهش بوده اند، نمونه های پژوهش انتخاب شده و به پرسش نامه های پژوهش پاسخ دادند. پس از انتخاب نمونه، توضیحاتی در رابطه با پایان نامه برای شرکت کننده گان ارائه شد و به سئوالات ایشان پاسخ داده شد و بر »بدون نام« بودن پرسش نامه تاکید شد. سپس پرسش نامه ها در اختیار ایشان قرار گرفت.