بخشی از مقاله

خلاصه

فعالیتهای مدیریت دانش به صورت نوآور و ویژه میباشد که میتواند بر روی اثر بخشی سازمانی تاثیر گذار باشد. اقدامات مدیریت دانش تحت تأثیر فرهنگ سازمانی می تواند بر اثربخشی سازمانی تأثیر گذار باشد. هدف این مقاله ، بررسی نقش میانجیگر مدیریت دانش در رابطه بین فرهنگ با اثربخشی سازمانی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل مدیران و کارکنان شرکتهای بیمه استان کرمان است . جهت گرد آوری اطلاعات از دو روش میدانی و کتابخانه ای استفاده گردید که به طور مشخص مبتنی برمدل معادلات ساختاری بوده و اطلاعات و داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شدند. .نتایج بدست آمده از تحقیق بیانگر وجود رابطه مثبت و معنی دار بین مدیریت دانش ، فرهنگ و اثر بخشی سازمانی می باشد .هر مقاله باید دارای یکخلاصه باشد که در یک پاراگراف تهیه گردیده، دارای حواشی 30 میلیمتری از لبه راست و 25 میلیمتری از لبه چپ باشد. این بخش باید بصورت مستقل بیانگر موضوع، اهداف، روش تحقیق و دستاوردهای مقاله باشد ولی یک مقدمه تلقی نمیگردد.

کلمات کلیدی: مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی، اثربخشی سازمانی.

.1 مقدمه

به زعم بسیاری از کارشناسان،در سالهای اخیر مدیریت دانش به عنوان یکی از چالش برانگیزترین موضوعات مدیریت کسب و کار بوده و دایره کاربرد آن همچنان با سایر مباحث عرصه مدیریت، گسترده تر می شود.از اواسط دهه 90 میلادی، حجم وسیعی از تحقیقات به سمت مفهوم مدیریت دانش جهت یافت و از آن پس روز به روز سازمان ها به این سو گرایش بیشتری پیدا کردند. در واقع مدیریت دانش به عنوان فرایندی که طی آن، سازمان به تولید، بدست آوری، تسخیر و به کارگیری دانش برای ارتقای بهر ه وری سازمان می پردازد،شناخته شده است - کینی، - 1998هم اکنون بزرگترین شرکتهای دنیا ، برتری اصلی خود را نه در دارایی های انباشته ناشی از کارخانجات و حتی بازار بزرگ، بلکه در دانش در جریان فرایندهای خود کسب کرده اند .

داونپورت و پروساک، مدیریت دانش را فرایندی برای به جریان انداختن دانش در میان افرادسازمان به عنوان ابزاری برای دستیابی به نوآوری در فرایندها، محصولات و خدمات، تصمیم گیری اثربخش و انطباق سازمان با محیط پویا و رقابتی تعریف کرده اند .هدف اصلی در مدیریت دانش، تلفیق دانش بیرونی و درونی سازمان به منظور حل چالش های محیطی و سازمانی است و درپی توسعه و تسهیم و به کارگیری دانش در سازمان برای کسب و نگهداری مزیت رقابتی است. - پترسون1وپائوفلت2، - 2002 بر همین اساس بسیاری از صاحبنظران در سالهای اخیر بر این عقیده اند که دانش، منبع عمده ی کسب مزیت رقابتی پایدار محسوب می شود و برای دستیابی سازمان ها به چنین مزیتی، فر آیند مدیریت دانش می تواند به عنوان فرصتی استراتژیک، مورد توجه قرار گیرد. - لاجوردی وخان بابایی، - 1386

اما در این میان وجود فرهنگی مناسب برای ایجاد شرایطی مناسب جهت تسهیل فرایند مدیریت دانش بسیار ضروری است.فرهنگ سازمانی به عنوان کلیدیترین عوامل سازمانی در اثرگذاری بر اثربخشی سازمانی و مدیریت دانش شناخته شده اند، به طوری که می توان فرهنگ سازمانی را به عنوان یک برنامه سازمانی در ایجاد و به کارگیری دارایی های دانشی در نظر گرفت که در نهایت سبب اثر بخشی سازمانی خواهد شد. مدیریت دانش می تواند به عنوان یکی از مکانیزم های میانجی مؤثر در رابطه عوامل سازمانی و اثربخشی سازمانی عمل کند .با این وجود نقش میانجیگری مدیریت دانش به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفته است.

کشف و شناسایی نقش بالقوه آن به عنوان یک عامل میانجی، درک بهتری از نحوه استفاده آن در دستیابی به اهداف سازمانی می دهد .مدیریت دانش موفق می تواند مزیت رقابتی، تمرکز بر مشتری، بهسازی کارکنان، نوآوری و هزینه های کمتر در یک سازمان را افزایش دهد .مدل مفهومی این پژوهش از مدل ژنگ و همکارانش گرفته شده است. - یانگ3ورویی4، - 2009 با این تفاوت که بعد ساختار سازمانی و راهبری سازمانی از مدل حذف گردیده است .در همین راستا، با توجه به تعاریف ابعاد مدیریت دانش، فرهنگ و اثربخشی سازمانی، پژوهشگران در تلاشند تا تأثیر فرهنگ را بر اثربخشی سازمانی با لحاظ نقش میانجیگری مدیریت دانش، مورد سنجش قرار دهند.

.2ادبیات موضوع

اداره یک سیستم مدیریت دانش ، تلاش عظیمی را می طلبد و همانند دیگر فناوری های اطلاعات ، شروع ، راه اندازی و بهره برداری از آن نیازمند تلاشی چشمگیر است . برای موفقیت یک سیستم مدیریت دانش ، مسائل متعددی در ارتباط با مدیریت افراد و فرهنگ ها باید در نظر گرفته شود. به نظر اسمیت مدیریت دانش، یک محیط کاری جدید ایجاد می کند که دانش و تجربه به آسانی می توانند به اشتراک گذارده شوند و همچنین اطلاعات و دانش را فعال میکند تا به سمت افراد واقعی و در زمان واقعی جریان یابند تا آنها بتوانند موثر و کاراتر عمل کنند . - اسمیت5، - 2001 داونپورت و پروساک، مدیریت دانش را فرایندی برای به جریان انداختن دانش در میان افراد سازمان به عنوان ابزاری برای دستیابی به نوآوری در فرایندها، محصولات و خدمات، تصمیم- گیری اثربخش و انطباق سازمان با محیط پویا و رقابتی تعریف کرده اند .

گروهی دیگر مدیریت دانش را تسهیل فعالیت های کسب، ایجاد، حفظ، به اشتراک گذاری، نشر، توسعه دانش و استفاده از دانش گروهها و افراد تعریف کرده اند . - اریلی6، - 1989، - دمرست7، - 1996و - سالیمون 8، - 2000 مفهوم اصلی مدیریت دانش به این صورت ارایه می شود که هریک از افراد بدانند چیزی را که همگی می دانند، آن را به کارگیرند و همه بدانند چیزی را که هریک از افراد می دانند، آن را به کارگیرند و همه بدانیم چیزی را که نمی دانیم، آن را فرا گیریم. - هاونس1، 1999 - مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن دانش سازمانی از دانش اعضای مؤسسه به وجود می آید. - زاراگا2و همکاران، - 2006 چارچوبهای زیادی برای فرایندهای مدیریت دانش معرفی شده است .

مطالعه حاضر سه فرایند از فرایندهایی که بیشترین اجماع راداشته، بررسی می کند :تولید، به اشتراک گذاری و به کارگیری دانش. - داونپرت3و پروساک4، - 1998تولید دانش به فرایندی اشاره دارد که در آن سازمان از منابع داخلی و خارجی دانش را کسب می کند .به اشتراکگذاری که همچنین" انتقال دانش "یا" انتشار دانش "نیز نامیده می شود به فرایندی اشاره دارد که دانش از یک فرد به فرد دیگر، از یک فرد به گروه یا از یک گروه به گروه دیگر منتقل می شود .به کارگیری دانش که کاربرد دانش یا اجرای دانش نیز نامیده می شود به فرایند استفاده واقعی از دانش اشاره دارد . - داونپرت و پروساک، - 1998مدیریت دانش نه تنها مقدم بر اثربخشی سازمانی است بلکه واسط های میان عوامل سازمانی و اثربخشی نیز می باشد.

عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش را می توان به پنج دسته اصلی: - 1رهبری، - 2فرهنگ، - 3نقشها،ساختار و مسولیت - 4فناوری اطلاعات - 5اندازه گیری تقسیم کرد - حسنعلی5 ،. - 2002 .منابع دانش یکی از بروندادهای فرهنگ سازمانی است، چرا که دانش بر مبنای یکسری هنجارها و ارزش های فرهنگی، روابط ساختاری و اولویت های راهبردی ایجاد و به کارگرفته می شود. - نوناکا6وهمکاران،. - 200رای مثال اقدامات به اشتراک گذاری دانش تحت تأثیر انتظارات فرهنگی از نوع دانشی که به اشتراک گذاشته شده، افراد مرتبط با آن و سرعت دانش منتشر شده از کانالهای رسمی سازمان است . - گرانت7، - 1996به نوبه خود، دانش سازمانی که منعکس کننده ویژگی های فرهنگی یک سازمان است، برای کمک به ایجاد محصولات و خدمات جدید، بهبود کارایی و افزایش اثربخشی مورداستفاده قرار می گیرد. - نوناکا8وهمکاران،. - 200

اثر بخشی سازمانی روشی است که سازمان ها ،چگونگی تحقق موفقیت آمیز ماموریت هایشان را از طریق راهبردهای سازمانی مورد ارزیابی قرار می دهند. - جمرگ 9و اورهالت 10 ، - 2014اثربخشی یک نظام را بدون در نظر گرفتن نوع و خصوصیات عملکرد سازمان، می توان توانایی آن نظام در پایداری، تطبیق، نگهداری و رشد تعریف کرد. اثربخشی سازمانی حدی است که در آن یک سازمان به اهدافش دست می یابد - رابینز11، . - 1378 جمرگ و اورهالت - - 2014 معتقدند که هر سازمانی برای اینکه اثربخش باشد، قبل از هر چیز بایستی بتواند در شرایط بحرانی ضمن انطباق و سازش با محیط متغیر و مقابله با هر مشکلی، بهترین منابع خود را به کار گرفته و با نیروهای تهدید کننده خارجی به طور موفقیت آمیز برخورد کندونیروی آنها را در جهت هدف اصلی سازمان هدایت کند و همواره با حفظ تواناییها و پایداری خود، آن را رشد و توسعه دهد و  به تعبیری دیگر، از سلامت سازمانی برخوردار باشد.

اثر بخشی سازمانی و فردی زمانی حاصل می گردد که فرصت های لازم جهت دستیابی کارکنان به قابلیت های منحصر به فردشان فراهم آید. - گسلر12، - 2005 به طور کلی محققان مطالعات اثر بخشی سازمانی را در دو طبقه جای می دهند.الف - رویکرد هدف مدار یا نظام های عقلانی:در این رویکرد سازمانها دارای مجموعه ای از اهداف بوده و در صدد محقق ساختن آنها هستند.ب - رویکرد نظام های طبیعی:که در آن اندازه گیری درونی اثربخشی را مورد استفاده قرار می دهد و بیشتر بر منابع انسانی متمرکز است و شاخص های آن شامل بهره وری،هزینه و کارایی است - صادقی ، - 1389در این مطالعه، معیارهایی که اثربخشی سازمانی را اندازه گیری میکند از تحقیق لی و چویی گرفته شده که شامل ادارک کلی اعضای سازمان از میزان موفقیت سازمانی، سهم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید