بخشی از مقاله

رابطه هوش هیجانی و عزت نفس خانوادگی بر هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی با توجه به میانجی گري ادراك انصاف

چکیده
پژوهش حاضر به بررسی رابطه هوش هیجانی و عزت نفس خانوادگی بر هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی با توجه به میانجی گري ادراك انصاف هدف در زوجین پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات زمینه یابی همبستگی است که ارتباط بین متغیرها را در قالب مدل تحلیل مسیر مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آماري در پژوهش حاضر زوجین شهر کرمان در سال 1394 بودند که حداقل 7 سال از زندگی زناشویی آنها گذشته بود. حجم نمونه 110 (زوج) نفر بود که بصورت تصادفی ساده انتخاب گردیدند. زوجین از بین دانشجویان، کارمندان و معلمان متاهل انتخاب گردید . بدین صورت که پرسشنامه به یکی از زوجین داده شد و درخواست شد که پرسشنامه را به همسر خود نیز بدهد و پس از پاسخ دادن برگردانده شدند. ابزار پزوهش پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (1967)، پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (1992)، پرسشنامه ادراك انصاف پِري 2004) )، پرسشنامه هماهنگی زناشویی و پرسشنامه ناهماهنگی زناشویی زولا (2004) بودند. تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با تحلیل مسیر در نرم افزار آموس انجام گرفت. نتایج بررسی مدل و شاخص هاي برازش مدل نشان داد مدل بازسازي شده با داده ها برازش دارد. همچنین نتایج بوت استراپ نشان داد ادراك انصاف میانجیگر معنی داري بین رابطه هوش هیجانی و عزت نفس با هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی است.

-1مقدمه
خانواده نظام اجتماعی پویایی است که براي خود ساختار، اجزاء و قواعدي دارد و در بین تمامی نهادها ، سازمان ها و تأسیسات اجتماعی ، نقش و اهمیتی خاص و بسزا دارد. خانواده در زمره ي عمومی ترین سازمان هاي اجتماعی است و نشان یا نماد اجتماعی شمرده می شود و برآیند یا انعکاس از کل جامعه است خانواده، یک سازمان اجتماعی کوچک است که روابط اعضاي آن، بخصوص روابط والدین با فرزندان، مهم ترین عنصر شکل دهنده این سازمان است. رشد مطلوب و سالم فرزندان در تمام ابعاد مرهون ارتباط مؤثر و مطلوب والدین با فرزندان می باشد. تحلیل هاي نظري و تجربی بسیاري به ارتباط مؤثر والدین با فرزندان اختصاص یافته است و براي آن اهمیت و ارزش خاصی قایل شده اند. از سوي دیگر، مطالعات و تحقیقات فراوانی به اثر فرزند بر هر یک از والدین و دیگر اعضاي خانواده و یا بر کل خانواده به عنوان یک رابطه دوجانبه و تأثیر متقابل توجه داشته اند(بارکر1، .(1382 از جمله مظاهر مظاهر زندگی اجتماعی انسان،وجود تعامل هاي سالم و سازنده میان انسان ها و برقرار بودن عشق به همنوع و ابراز صمیمیت وهمدلی به یکدیگر است. انسان موجودي چند بعدي است که بخش مهمی از ماهیت پیچیده او را میل به زندگی جمعی و پیوند جویی با همنوع تشکیل می دهد. روان شناسان و سایر متخصصان علوم رفتاري از جمله متخصصانی هستند که با مطالعه ابعاد پیچیده رفتار انسان و دنیاي روانی او براي بهزیستی و دستیابی به سلامت تن و روان اطلاعات و راهبردهاي سودمندي را ارایه می دهند تا از این راه رسیدن به زندگی صلح آینده و توام با آسایش براي فرد فرد آدمیان امکان پذیر گردد (الیس،مینوچن2،1998؛ به نقل ازقربانی،( 1386 خانواده را محل ارضاي نیازهاي مختلف جسمانی و عقلانی و عاطفی می دانند. داشتن ادراك درست از عدالت و انصاف در روابط زناشویی و همچنین داشتن توانمندیهاي فردي مانند عزت نفس و اعتماد به نفس مسلح بودن به چگونگی ارضا درست نیازها ضرورتی انکار ناپذیر می باشد. تحقیقات زیادي در این زمینه مشاهده می شود که دلالت برتائید نقش ادراك انصاف و در پیوند هاي بزرگسالان و روابط زناشویی رضایت مند می باشد. تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته به طور خاص به بررسی رابطه بین عزت نفس، ادراك انصاف و میزان هماهنگی ناهماهنگی زناشویی پرداخته اند. میزان هماهنگی زن و شوهر در طول زندگی زناشویی یکی از عوامل موثر در ثبات و پایائی خانواده ها و در عین حال بهداشت روانی همسران و فرزندان است. در روابط زناشوئی عوامل متعددي باعث رضایت همسران از یکدیگر می شود. شاملو( ( 1380 مهمترین عوامل موفقیت در زندگی زناشوئی را رشد عاطفی و فکري، اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات، درك واقع بینانه و مبتنی بر عدالت نسبت به هم می داند. سلامت فیزیکی و عاطفی و بهداشت روانی افراد در جامعه در گرو سلامت روابط زناشویی و تداوم و بقاي ازدواج می باشد. رضایت یک فرد از زندگی زناشوئی به منزله رضایت وي از خانواده محسوب می شود و رضایت از خانواده به مفهوم رضایت از زندگی بوده ودر نتیجه تسهیل در امررشد و تعالی و پیشرفت مادي و معنوي جامعه خواهد شد. بنابراین با توجه به اهمیتی که روان شناسان , جامعه شناسان و حتی همه مذاهب به خانواده و ارتباط زناشویی موثر می دهند و اینکه تشکیل خانواده جایگاهی براي نارضایتی نیست این سوال به ذهن می رسد که چرا زوجین دچار نارضایتی می شوند چه علل و عواملی می تواند بر رضایت مندي آن تاثیر گذارد (برادشاو3 ، ترجمه مهدي قراچه داغی، .(1385 این پژوهش به بررسی رابطه هوش هیجانی و عزت نفس خانوادگی بر هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی با توجه به میانجی گري ادراك انصاف میان دانشجویان ، کارمندان و معلمانی که بیش از هفت سال از ازدواجشان گذشته باشد در شهرکرمان می پردازد.

-2بیان مساله
شواهد نشان می دهند که حدود نیمی از ازدواجهاي امروزي به طلاق می انجامد (گاتمن، .4(2008مشکلات ارتباطی از رایجترین مشکلاتی است که زوجین بیان می کنند بیش از %90 زوج هاي آشفته این مشکلات را به عنوان مساله اصلی در روابط خود بیان می کنند مشکلات ارتباطی مساله کلیدي در رویکرهاي ارتباطی به خانواده است .این رویکرها تعارض زناشویی را به عنوان رابطه اي ناکارساز تحلیل می کنند .این منازعات اغلب دور باطلی را ایجاد می کنند که یافتن نقطه آغاز در آن بی معناست(رضا زاده، .(1387 همواره در پژوهش هاي مختلف دز حوزه زندگی زناشویی و روابط زوجی متغیرهاي شخصیتی و روانشناختی زوجین مد نظر بوده است.عزت نفس یک شاخص بسیار مهم در شخصیت افراد است و به مقدار ارزشی که ما به خود نسبت می دهیم و فکر می کنیم دیگران براي ما قائل هستند ، گفته می شود .عزت نفس براي بقا و سلامت روانی انسان حیاتی است و یکی از ملزومات عاطفی زندگی است و بدون آن بسیاري ازنیازمندیهاي اساسی برآورده نمی شوند (گرینبرگ،.( 2009 صدها محقق به بررسی هزاران نفر در سنین و موقعیت هاي مختلف پرداخته اند تا عوامل موثر در عزت نفس را درك کنند . چه کسانی عزت نفس بالاتري دارند؟ عزت نفس چه اهمیتی دارد؟ چگونه می توان عزت نفس را افزایش داد؟(شهرآراي، .(1387 در دهه هاي اخیر نشانه هاي تغییر در در خانواده ها اشکار گردیده است(کافمن،.(2000 مردان و زنان بطور روز افزون به این تفکر که هوش هیجانی و عزت نفس عامل تغییر در روان ساخت خانواده بسیار مهم جلوه میکند به باور رسیده اند(تورنتون، .(2011 به همین ترتیب تغییر در باورها و عقاید در مورد رفتار هاي مناسب براي زنان و مردان در خانه بر پویایی رابطه بین زوجین و خانواده تاثیر گذاشته است.این نگرش مهم است زیرا بر هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی تاثیر می گذارد(پري، جنگیز و کروتر،.(2009 هماهنگی زناشویی مفهومی پویا است.ماهیت و کیفیت زناشویی در طول زمان تغییر می کند(لارسون و هومن،(1994هماهنگی زناشویی مترادف با کیفیت زناشویی و یا سازگاري زناشویی است.ناهماهنگی زناشویی نیز مترادف با تعارض زناشویی است که شامل جنبه هاي منفی یا ارزیابی منفی فرداز روابط زناشو یی اش است(زو و لاي،.(2004 یکی از عوامل ارتباطی که پژو هش ها تاثیر انرا بر هماهنگی رابطه زناشویی نشان داده اند ادراك انصاف در نتیجه تعامل متغیر هاي هوش هیجانی و عزت نفس در رابطه زناشویی است .انصاف در ك ضمنی تعادل است،در رابطه غیر منصفانه یک شریک بیش از حد بهرمند و دیگري کمتر از انچه باید باشد. این موضوع افسردگی ،رنجش،احساس فریب خوردن و یا محروم شدن را در پی دارد(سولیوان،.( .(2008 این پژوهش به بررسی رابطه هوش هیجانی و عزت نفس خانوادگی بر هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی با توجه به میانجی گري ادراك انصاف میان دانشجویان ، کارمندان و معلمانی که بیش از هفت سال از ازدواجشان گذشته باشد در شهرکرمان می پردازد. و سعی بر این داریم به چند سوال اساسی پاسخ دهیم:آیا مدل تدوین شده با داده ها برازش دارد؟ آیا بین هوش هیجانی ،هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی باتوجه به میانجیگري ادراك انصاف رابطه وجود دارد؟آیا بین عزت نفس ،هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی باتوجه به میانجیگري ادراك انصاف رابطه وجود دارد؟ آیا بین هوش هیجانی و هماهنگی زناشویی باتوجه به میانجیگري ادراك انصاف رابطه وجود دارد؟آیا بین هوش هیجانی و ناهماهنگی زناشویی باتوجه به میانجیگري ادراك انصاف رابطه وجود دارد؟آیا بین عزت نفس وهماهنگی زناشویی باتوجه به میانجیگري ادراك انصاف رابطه وجود دارد؟آیا بین عزت نفس و ناهماهنگی زناشویی باتوجه به میانجیگري ادراك انصاف رابطه وجود دارد؟

-3مبانی نظري و پیشینه پژوهش
ازدواج اولین قدم براي یک پیوند خانوادگی و پرورش نسل بعد به حساب می آید. از این رو به عنوان مهمترین و اصلی ترین عامل ارتباطی میان انسانها معرفی شده است (لارسن و هلمن 5، 1994؛ به نقل از روزن و گراندن6 و همکاران، 2004؛ به نقل از فهیمی، .(1380 از نظر برخی محققان ازدواج داراي مولفه هاي است ( نیکولز7 ،1996؛ به نقل از بادکوك، (200 مولفه هاي ازدواج را این گونه بیان می کند.

-1 ارتباط، توانایی اشتراك معنایی با یکدیگر است که می تواند به شکل هاي کلامی و غیرکلامی و یا نمادین باشد. ارتباط ابزاري براي تاثیرگذاري بر رابطه و تقویت آن است. در اینجا این اصطلاح به ساختن یک فضاي مشترك، به وجود آوردن تعاملات کلامی و برقراري الگوهاي مناسب ارتباطی اشاره دارد.

-2 تعهد، به معنی این است که زوجین تا چه حد براي روابط خود ارزش قائل هستند. و براي حفظ و تداوم آن انگیزه دارند.

-3 توجه، نوعی دلبستگی عاطفی است که زوجین را در پیوند با یکدیگر نگاه می دارد. این اصطلاح در تجاربی که درمانگران با مراجعان دارند به جاي اصطلاح عشق به کار می رود.

وایلنت8 ، به نقل از قربانی،1386 در مورد تاثیر یک ازدواج خوب بیان می کند که یک ازدواج خوب می تواند از لحاظ روانی نیز خاصیت درمانی داشته باشد و به شخص در غلبه کردن بر عوارض ناخوشایند بودن دوران کودکی کمک کند و بسیاري از مطالعات حاکی از این است که افراد متاهل شادمان تر و سالم تر از افراد مجرد هستند. با وجود خوشایند بودن پیوند ازدواج، داده هاي آماري حکایت از آن دارد که رضایت زوجین به آسانی در دسترس نمی باشد.(گورین، ورف و رلد1960. 9؛ به نقل از باقري، (1386 گزارش کردند که 24 درصد از تمامی کسانی که براي حل مشکلات روانی خود در پی دریافت کمک هاي تخصصی هستند، این مشکلات را با کارکرد زناشویی ضعیف مرتبط می دانند. آنها چنین نتیجه می گیرند که میان ناآرامیهاي زناشویی و اختلاف جسمانی و عاطفی، یک رابطه صریح و روشن وجود دارد. برخی از صاحب نظران در تعریف رضایت زناشویی آن را تابعی از مراحل چرخه زندگی می دانند. از جمله الیس (1989) می نویسد، تعاریف مختلفی براي تعریف رضایت زناشویی وجود دارد که یکی از بهترین تعاریف توسط هاوکینز 10 انجام گرفته است. وي رضایت زناشویی را چنین تعریف می کند، احساسات خشنودي، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن یا شوهر زمانی که همه جنبه هاي ازدواج شان را در نظر می گیرند.از نظر ساروخانی (1370)، رضایت یک متغیر نگرشی است. بنابراین یک خصوصیت فردي زن و شوهر محسوب می شود. طبق تعریف فوق رضایت زناشویی در واقع نگرش مثبت و لذت بخش است که زن و شوهر از جنبه هاي مختلف روابط زناشویی دارند. و در نهایت طبق یکی از جدیدتري تعاریف، رضایت زناشویی یک حالت روحی است که مزایا و هزینه هاي ادراك شده وي از ازدواج با یک شخص خاص را منعکس می کند. هر چند فرد در ازدواج خود با شریک زندگی اش احساس کند که هزینه هاي زیادي پرداخت کرده است، بطور کلی از آن شخص و ازدواج با او رضایت کمتري خواهد داشت. برعکس هر چند فکر کند در ازدواج با شریک زندگی خود مزایاي بیشتري به دست آورده است از او و زندگی مشترکشان رضایت بیشتري خواهد داشت(ساپینگتون، تاریخ؛ به نقل از سلیمانیان،.(1373 راجرز معتقد است که احساس عزت نفس در اثر ((نیاز به نظر مثبت)) به خود بوجود می آید. نیاز به نظر مثبت دیگران شامل برخوردها، طرز برخورد گرم و محبت آمیز، احترام، صمیمیت، پذیرش و مهربانی از طرف محیط و بخصوص اولیاء کودك می شود . راجرز معتقد است که کودك از آغاز همان زندگی احتیاج به محبت و مهربانی دارد، لیکن اولیاء به کودك بطور مشروط مهر و محبت کنند و یا نظر مثبت بدهند، کودك تجربه هایی را با خود پنداریش هماهنگ نباشد طرد و انکار می کند(روس، .(2000

همچنین راجرز عقیده دارد که نیاز به قدردانی دیگران و نیاز به قدردانی خویشتن با شدتی که ممکن است داشته باشند سبب می شود که آدمی معتقد گردد به اینکه داراي ارزشی هست که او را در فراز و نشیب زندگی یاري می کند( روس، .(2000 ویلیام جیمز، معتقد بود که تصور از خود در حین تعاملات اجتماعی یعنی زمانیکه فرد متولد شده و مورد شناسایی دیگران قرار می گیرد شکل می گیرد.(احمدي، نعمت زاده، هدایت،.(1378 ریشه واژه هیجان، کلمه لاتین Motere به معناي حرکت است. در فرهنگ لغت آکسفورد (1992) هیجان این چنین تعریف شده است: »هر تحریک یا اغتشاش در ذهن، احساس ، عاطفه و هر حالت ذهنی قدرتمند یا تهیج شده « تا زمان کارواکمیر (1976) کسی قادر نبوده است که یک بحث منطقی از هیجان مطرح کند در تمام ادبیات مربوط به هیجان گفته شده است و هنوز هم گفته می شود که هیجانات پیچیده هستند و تأثیرات کلی آنها ناشناخته مانده است . ما بطور مداوم نوعی از هیجان را تجربه می کنیم و حالات هیجانی ما در طور شبانه روز با توجه به چیزي که براي ما اتفاق افتاده است یا محرکی که به ما وارد شده است متفاوت می باشد و این شایان ذکر است که ما همیشه از جزئیات نوع هیجانی که تجربه یا ابراز کرده ایم آگاهی نداریم(منصوري، .(1380 بحث مربوط به تجربه یا بیان احساسات خیلی پیچیده می باشد، اگر چه ما از طیف وسیعی از اصطلاحات براي توصیف نوع هیجاناتمان استفاده می کنیم ولی توصیف کامل هیجانات غیر ممکن است. مایر و سالووي دریافته بودند که افراد در تشخیص احساسات خود و دیگران با هم متفاوت هستند و براي نخستین بار مفهوم هوش هیجانی را بسط دادند. ( ،(2009 یکی از عوامل موثر در رضامندي از زندگی زناشویی را اعتماد نسبت به محبت همسر و رضایت خاطر از توجه و عدالت دانست. بعد ها نظریه ي انصاف در جامعه شناسی به کار برده شد و سرانجام در روانشناسی مورد استفاده قرار گرفت (والستر،. (2009 این نظریه سعی دارد رضایت افراد از یک رابطه را برحسب ارزیابی ادراك َآنها از توزیع منصفانه یا غیر منصفانه منابع در طول روابط میان فردي بررسی کند . از این رو محققانی مانند (کلارك،فیتنیس وبرایست، (2011 نشان دادندکه سازه هوش هیجانی یا حداقل برخی از جنبه هاي آن ظرفیت غنی سازي یک ازدواج توأم با سازگاري و رضایت مطلوب و باثبات را دارا است . آنان بر این باورند که توانایی درك و پذیرش افکار ، احساسات و عواطف یکدیگر در زندگی زناشویی با احساس رضامندي بیش تري همراه است (فیتنیس،(2011 و اشخاصی که از سطوح هیجانی بالاتري برخوردارند درمقایسه با افراد هوش هیجانی پایین رضامندي زناشویی بیش تري را تجربه می کنند. بررسی (موریسون ، ( 2010 نشان می دهد ارتباط میان فردي همراه با سطح توجه و علاقه بالا با کیفیت روابط زناشویی ارتباط مثبت دارد . (کب، دراویل و برابوري ، (2001 نیز در پژوهشی نشان دادند که چگونه ادراکات مثبت و عزت نفس بالا درباره علاقمندي به همسر باعث به وجود آمدن امنیت عاطفی و رفتارهاي حمایتی و رضایت زناشویی می شود . آن ها میزان رضایت زناشویی را در شش ماه اول ازدواج و یک سال بعد اندازه گیري کردند . نتایج نشان داد هنگامی که در روابط همسران احساس امنیت عاطفی و اعتماد به نفس وجود دارد ، عملکرد ارتباطی آنان تقویت شده و رضایت زناشویی آنان افزایش می یابد. در پژوهشی تیرگري در سال 1385 رابطه معنی داري بین هوش هیجانی و سازگاري زناشویی در همسران سازگار یافت (تیرگري،.(2006 نتایج بررسی فیزر نشان داده است که سطوح هوش هیجانی با رضامندي زناشویی رابطه دارد و مولفه هاي بنیادي سازنده هوش هیجانی مانند شادکامی در رابطه با خود و زندگی احترام بنفس مثبت تماس با خویشتن احساس خود گردانی انتظارات واقعی مهارت هاي بین فردي مناسب احساس مسولیت نسبت به دیگران توانایی حفظ نگرش مثبت به زندگی علی رغم وجود شرایط دشوار در احساس رضامندي زناشویی سهم قابل ملاحظه اي دارد (فیزر، .(2012 ابراهیمی، ثنایی، نظري ( (1390 در تحقیق به عنوان بررسی ارتباط عزت نفس با هماهنگی و ناهماهنگی زوجین و صمیمیت آنها روي زوج هاي هر دو شاغل به این نتیجه رسدند عزت نفس و هماهنگی پیش بینی کننده مثبت و ناهماهنگی پیش بینی کننده منفی صمیمیت است. این نتایج همچنین نشان داد هماهنگی میانجی بین عزت نفس و صمیمیت است. صفایی (1390 ) ، در تحقیقی با عنوان رابطه هوش اجتماعی و هیجانی با هماهنگی و ناهماهنگی زوجین نشان داد که مولفه هاي هوش هیجانی براساس نظریه بار- ان پیش بینی کننده 20% از هماهنگی زوجین زن و 17% از هماهنگی رابطه زوجی در مردان و 24% از واریانس هماهنگی در کل نمونه است . (سلیمانیان،(1383 نشان داد میزان تفکرات منطقی و عزت نفس در افرادي که داراي نارضایتی زناشویی بودند کمتر از افرادي بود که داراي رضایت زناشویی بودند.

-4روش شناسی پژوهش
1 -4روش تحقیق
پژوهش حاضر از نوع تحقیقات زمینه یابی همبستگی است که ارتباط بین متغیرها را در قالب مدل تحلیل مسیر مورد بررسی قرار می دهد.

متغیرهاي مورد بررسی
متغیر برونزا: هوش هیجانی. عزت نفس خانوادگی متغیر درونزا: هماهنگی زناشویی. ناهماهنگی زناشویی متغیرمیانجیگر: ادراك انصاف

2-4روش اجرا
اجراي پرسشنامه ها براي جمع آوري داده ها بدین صورت خواهد بود که جهت بالا بردن پراکندگی گروه نمونه؛ زوجین از مکانهاي مختلف با توجه به موقعیت حرفه ایشان انتخاب خواهند شد. اداره بهزیستی، آموزش پرورش، تامین اجتماعی و دانشجویان متاهل نمونه مورد بررسی را تشکیل خواهند داد . نحوه انتخاب بدین صورت خواهد بود که پس از انتخاب تصادفی افراد دو پرسشنامه به آنها داده خواهد شد که یکی را خود فرد و یکی را همسرش باید تکمیل کند. پرسشنامه پس از ارائه توضیحات داده خواهد شد و پس از دو روز جمع اوري خواهد گردید. پس از جمع آوري پرسشنامه؛ تجزیه و تحلیل آنها انجام و گزارش نهایی از طریق تحلیل نمرات زوجی (میانگین نمرات زوجین در هر متغیر) انجام شد.

3-4ابزار پژوهش
پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (1992) پرسشنامه ادراك انصاف پرسشنامه هماهنگی زناشویی پرسشنامه ناهماهنگی زناشویی

4-4جامعه آماري
جامعه آماري در پژوهش حاضر زوجین شهر کرمان در سال 1394 می باشند که حداقل 7 سال از زندگی زناشویی آنها گذشته بود.

5-4حجم نمونه و روش نمونه گیري
در گستره پیشینه آماري، موضوع انتخاب حجم نمونه ي بهینه، توجه قابل ملاحظه اي به خود جلب کرده است، اما هیچ قانون سرانگشتی و با نقطه برش قابل کاربرد ساده اي پیشنهاد نشده است. ادبیات مدل سازي نشان می دهد که بیشترین توجه در مباحث مرتبط با نمونه گیري به پیچیدگی مدل اختصاص یافته است. در مباحث مرتبط با پیچیدگی مدل توجه اصلی عمدتا مربوط به تعداد متغیرهاي مشاهده شده، تعداد سازه ها و تعداد پارامترهاي آزاد براي برآورد است (بشلیده،.( 1391 مولر (به نقل از شوماخر، ترجمه قاسمی، (1388 براي تعیین حجم نمونه از نسبت حجم نمونه به متغیرهاي مشاهده شده استفاده می کند. وي حداقل این نسبت را 5 به 1، حد متوسط آن را 10 به 1 و حد بالاي آن را 20 به 1 عنوان می کند. بر این اساس در پژوهش حاضر به ازاء هر متغیر مشاهده شده 40 نفر در نظر گرفته شد. با توجه به اینکه در پژوهش حاضر متغیرهاي مشاهده شده 5 متغیر است حجم نمونه 100 نفر (زوج) در نظر گرفته شد. از آنجا که در پژوهش هاي میدانی رویدادها و موارد غیر قابل پیش بینی احتمال افت آزمودنی را بدنبال دارد جهت جلوگیري از این امر با در نظر گرفتن 10 درصد احتمال افت 10) نفر)؛ حجم نمونه )110زوج) نفر بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید