بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه علی هوش هیجانی و خودکارآمدی با عملکرد تحصیلی از طریق میانجیگری انگیزش تحصیلی در دانشآموزان پسر سال دهم دبیرستانهای شهر اهواز بود. در این مطالعه توصیفی- همبستگی، جامعه آماری را کل دانشآموزان پسر سال دهم دبیرستان های شهر اهواز تشکیل دادند که به روش تصادفی چند مرحلهای، 364 دانشآموز پایه دهم از بین نواحی دو و سه شهر اهواز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر - 1983 - GSE-17، پرسشنامه هوشهیجانی پترایدز و فارنهام - 2001 - و مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر - 1981 - استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیر مستقیم از آزمون بوت استراپ در دستور کامپیوتری ماکرو پریچر و هیز استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بود. به طور کلی نتایج نشان داد که در کل نمونه تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها به جز مسیر خودکارآمدی به انگیزش بیرونی از لحاظ آماری معنیدار بودند. همچنین نتایج نشان داد مسیرهای غیر مستقیم خودکارآمدی و هوش هیجانی با عملکرد تحصیلی از طریق انگیزش درونی و انگیزش بیرونی معنیدار بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که مدل پیشنهادی از نیکویی برازش خوبی برخوردار است و میتواند در شناخت عوامل تأثیرگذار در عملکرد تحصیلی مفید باشد. همچنین، این مدل میتواند به مثابه الگویی مطلوب برای تدوین برنامههای پیشرفت تحصیلی مثمر ثمر باشد.
واژههای کلیدی: خودکارآمدی، هوش هیجانی، انگیزش تحصیلی و عملکرد تحصیلی
مقدمه
در هر نظام تعلیم و تربیت میزان پیشرفت تحصیلی دانشآموزان یکی از شاخصهای موفقیت در فعالیتهای علمی است. سنجش میزان پیشرفت تحصیلی و عوامل مؤثر بر آن از جمله مسائل عمدهای هستند که توجه محققان مختلف را به خود جلب کردهاند. پیشرفت تحصیلی دانشآموزان یکی از شاخصهای مهم در ارزیابی آموزش و پرورش است. تمام کوششها و کنشهای این نظام برای پوشاندن جامه عمل به این امر است - قمری، . - 1392 با توجه به این که میزان پیشرفت و افت تحصیلی یکی از ملاکهای کارایی نظام آموزشی است، کشف و مطالعه متغیرهای تأثیرگذار بر عملکرد تحصیلی، به شناخت بهتر و پیشبینی متغیرهای مؤثر در مدرسه می-انجامد؛ بنابراین بررسی متغیرهایی که با پیشرفت تحصیلی رابطه دارد، یکی از موضوعات اساسی پژوهش در نظام آموزش و پرورش است - علیبخشی و زارع، . - 1389
یکی از متغیرهایی که به نظر میرسد با عملکرد تحصیلی1 رابطه دارد، هوش هیجانی2 است. هوش هیجانی در شکلگیری، گسترش و ادامه تعاملات انسانی مؤثر نقش مهمی دارد و عموماً یکی از عوامل اساسی هوش هیجانی این است که فرد راهبردهای ارتباطی را چگونه و در چه زمانی و به چه شکل مورد استفاده قرار دهد. هوشهیجانی مجموعهای از قابلیتهای غیرشناختی است که توانایی فرد را در سازگاری با مقتضیات محیطی و فشارهای حاصله افزایش میدهد - افتخارصعادی، مهرابیزاده هنرمند، نجاریان، احدی و عسگری، . - 1388 مفهوم هوشهیجانی که در ابتدا توسط سالووی3 و مایر - 1990 - 4 مطرح شد، تفاوتهای فردی را در چگونگی استدلال درباره احساسات خویش روشن میسازد. هوشهیجانی به عنوان گونهای از توانایی عبارت است از ظرفیت درک، ابراز، فهم، کاربرد و مدیریت هیجانها در خود و دیگران - مایر و سالووی، . - 1997 گلمن - 1999 - 5 هوشهیجانی را مجموعهای از تواناییها مانند خودآگاهی، همدلی، خودنظمبخشی، خودانگیزشی و مهارتهای اجتماعی تعریف کرده است - واتکین6، . - 2000
خودکارآمدی1 یکی از متغیرهای شخصی تأثیرگذار بر یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشآموزان است که در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از صاحبنظران حوزههای روانشناسی تربیتی و تعلیم و تربیت قرار گرفته است - عابدینی،. - 1390 مفهوم خودکارآمدی که عامل اصلی در نظریه یادگیری اجتماعی است ابتدا در بستر روانشناسی اجتماعی توسط بندورا2 شکل گرفت - سلیمانی، . . - 1392 بندورا خودکارآمدی ادراک شده را باور فرد به توانایی خود برای سازماندهی و اجرا میداند - یاورسکی3، . - 2017 بندورا خودکارآمدی را قضاوت افراد در مورد تواناییهایشان برای سازماندهی و اجرای یک سلسله کارها جهت رسیدن به انواع تعیین شده عملکرد می-داند. از دیدگاه بندورا، دانشآموزان خودکارآمد هنگام مواجهه با مشکلات بیشتر از افرادی که به قابلیت خود تردید دارند از خود سختکوشی و پشتکار نشان میدهند و فعالانه در فعالیتهای آموزشی شرکت میکنند - عابدینی، . - 1390 به طورکلی هنگامی که افراد بر این باور باشند که قابلیتها و تواناییهای لازم برای انجام کار یا فعالیتی را دارند، برای انجام آن تکلیف وقت بیشتری صرف نموده و در نهایت به نتایج بهتری دست پیدا خواهند کرد. ادراک افراد از خود، بر تفکر، انگیزش، عملکرد و هیجانات فرد تأثیر میگذارد - زینلی، زارعی و زندینیا، . - 1388
علاوه بر این، از دید روانشناسان و همچنین معلمان، انگیزش، یکی از مفاهیم کلیدی است و برای توضیح سطوح مختلف عملکرد به کار میرود. انگیزش عوامل اصلی بروز رفتار است و میتوان نیروی محرک فعالیت های انسان و عامل جهت دهنده او تعریف کرد. همچنین برای توضیح و تبیین تفاوت بین دانشآموزانی که استعداد یکسان برای یادگیری دارند، اما پیشرفت تحصیلی آنها متفاوت است، میتوان از این مفهوم استفاده کرد. انگیزش تحصیلی به نوبه خود بر رفتار یادگیرندگان مؤثر است. طی سالهای اخیر نظریههای زیادی در زمینه انگیزش مطرح شدهاند که از میان آنها میتوان به نظریه خود تعیینگری4 دسی5 و ریان - 1985 - 6 اشاره کرد. فرض اساسی این نظریه این است که در انسان تمایل ذاتی و درونی برای رفتار و یادگیری وجود دارد که یا توسط محیط پیرامون تشویق و حمایت میشود و یا بالعکس بر اثر بی توجهی تضعیف میگردد - ریان و دسی، . - 2000 باورهای انگیزشی بر تمام فعالیتهای تحصیلی و انتخابهای شغلی آینده فرد تأثیر میگذارد - گو7،