بخشی از مقاله
چکیده
مفهوم هوش،ماهیت و ابعاد آن از دیرباز مورد توجه متفکران،فلاسفه،روانشناسان و صاحبنظران تعلیم و تربیت بوده است.گروهی آن را پدیدهای واحد و یکپارچه و عدهای آن را متشکل از اجزای متعدد دانستهاند.برخی آن را فطری و ثابت و تعدادی نیز اکتسابی و قابل تغییر دانسته و عدهی بسیاری کوشیدهاند به این مفهوم تجریدی حالتی عینی دهند و حتی سعی کردهاند آن را به طریق گوناگون و با آزمونهای مختلف، اندازهگیری و سنجش کنند. یکی از نظریههایی که در دهههای اخیر در مورد هوش مطرح شده و مورد توجه و استقبال بسیاری از صاحبنظران قرار گرفته است،نظریهی هوشهای چندگانه است که توسط روانشناسان آمریکایی،هوارد گاردنر،ارائه شده است.این نظریه،مفهوم سنتی هوش به عنوان یک هستی منفرد و ثابت را به چالش میطلبد و آن را متشکل از تعدادی توانمندی در نظر میگیرد .. امروزه زندگی پر دردسر و پر اظطراب قرن بیست ویکم فشار روانی را به یک مسئله مهم در مباحث رفتار سازمانی تبدیل نموده است. به دلیل افزایش رقابت، از کارکنان خواسته می شود کاربیشتر، با کیفیت بهتر، در زمان کوتاه تر و با صرف منابع کمتر ارائه دهند. معلمان مهمترین و موثرترین عامل در مدرسه شناخته شده ودر برابر عملکرد شغلی و پیشرفت تحصیلی دانش اموزان،و اعمال هدفمند در سازمان مسئول می باشند، لذا، معلمان برای کسب عملکرد شغلی بالا مجبورند که بر انگیخته شوند و با انگیزه کار کنند، ایجاد انگیزه باعث تاثیر گذاری موفقیت فردی بر اثر بخشی کلی مدرسه می شود. عزت نفس یکی از ویژگی های رفتار انسانی است که در پیشرفت معلمان نقش مهمی را ایفا می کند به طوری که ×موجب پویایی،بهره وری،یادگیری و تحول پذیری انسان می شود.
واژگان کلیدی: هوش چندگانه، استرس شغلی، عملکرد شغلی، عزت نفس
مقدمه
هوش و مسائل مرتبط با ان یکی از مسائلی است که توجه مربیان و پژوهش گران را به خود جلب نموده است. مفهوم هوش تا کنون روندی تکاملی طی کرده و از یک مفهوم یگانه - به نقل از سیمونز، - 2001 به یک مفهوم چند بعدی با اشکال مختلف تبدیل شده است - گاردنر،. - 1983 در این بین نظریه ی هوش های چندگانه ی گاردنر - 1983،1993، - 2006 شرایط جدیدی برای درک هوش انسان و پدید امدن دیدگاه های قوی در فرایند اموزش و پرورش به وجود اورده - کومنینو، - 2010 و کارکردهای مهمی در تعلیم و تربیت دارد - ارمسترانگ،. - 2007 بیشتر صاحبنظران معتقدند که هوش ،توانایی افراد در حل مسایل و انطباق ان با شرایط تغییر یابنده ی محیطی است. افراد با هوش کسانی هستند که می توانند مسایل و مشکلات جاری را به راحتی حل و فصل کنند و خود را با محیط به گونه ای انطباق می دهند،و کارها را به خوبی پیش ببرند. هاوارد گاردنر در اوایل دهه 1985ادعا کرد که عقاید قدیمی در مورد هوش که در حوزه های اموزش و روانشناسی طی صد سال گذشته به کار رفته نیازمند اصلاح جدی است - گاردنر،. - 1985
او همچنین ادعا کرد مفهوم هوش که به وسیله نمره ازمون هوش سنجیده می شود مورد اشکال است. از نظر گاردنر» هوش عبارت است از :استعداد حل کردن مسائل یا تولید محصولاتی که در یک یا چند فرهنگ با ارزش شمرده می شوند - «شریفی،. - 1384 همچنین گارد نر معتقد است همه انسان ها دارای انواع مختلفی از هوش هستند که عبارتند از :هوش زبانیBکلامی،هوش منطقی-ریاضی،هوش موسیقیایی،هوش حرکتی-جنبشی،هوش دیداری-فضایی،هوش بین فردی،هوش درون فردی و هوش طبیعت گرا. او بیان می دارد هر هوش نشان دهنده یک سری از توانایی هاست که مربوط به حل مشکلات و پرورش ×ثمرات فرهنگی می باشد - ارمسترانگ،. - 1385
امروزه زندگی پر دردسر و پر اظطراب قرن بیست ویکم فشار روانی را به یک مسئله مهم در مباحث رفتار سازمانی تبدیل نموده است. به دلیل افزایش رقابت، از کارکنان خواسته می شود کاربیشتر، با کیفیت بهتر، در زمان کوتاه تر و با صرف منابع کمتر ارائه دهند. یافته های پژوهشی حاکی از ان است که این فشارهای شغلی بر زندگی شخصی کارکنان و بر کیفیت عملکرد انها در کار اثر سود بر جا می گذارد - هال،1382،سرمد،1385،رضائیان،. - 1386 معلمان مهمترین و موثرترین عامل در مدرسه شناخته شده ودر برابر عملکرد شغلی و پیشرفت تحصیلی دانش اموزان،و اعمال هدفمند در سازمان مسئول می باشند، لذا، معلمان برای کسب عملکرد شغلی بالا مجبورند که بر انگیخته شوند و با انگیزه کار کنند، ایجاد انگیزه باعث تاثیر گذاری موفقیت فردی بر اثر بخشی کلی مدرسه می شود عزت نفس یکی از ویژگی های رفتار انسانی است که در پیشرفت معلمان نقش مهمی را ایفا می کند به طوری که موجب پویایی،بهره وری،یادگیری و تحول پذیری انسان می شود. عزت نفس یعنی احترام و حرمتی که برای خود قایل هستیم. بهره مندی از عزت نفس علاوه بر ان که جزیی از سلامت روانی محسوب می شود،با پیشرفت نیز مرتبط است. کارکنانی که از عزت نفس پایینی برخوردارند،نسبت به انهایی که همان میزان توانایی را دارند اما عزت نفس پایینی دارند،عملکرد خلاقانه بهتری نشان می ×دهند - پارسا،محمد،. - 1386
مبانی نظری
هوش
هم چنان که افراد بشر از نظر شکل و قیافه ظاهری با یکدیگر تفاوت دارند.از نظر خصایص روانی مانند هوش، استعداد، رغبت و دیگر ویژگیهای روانی و شخصیتی نیز بین انان تفاوت های اشکار وجود دارد. مطالعه نوشته های فلاسفه و دانشمندان قدیم نشان می دهد که انسان حتی از گذشته های دور از تفاوت های فردی اگاه بوده است. در قرون وسطی تفاوت های فردی چندان مورد توجه قرار نگرفت. تعمیم های فلسفی در رابطه با ماهیت ذهن عمدتا به طور نظری انجام می گرفت و روش های تجربی در مشاهده و سنجش رفتار به کار بسته نمی شد. در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 میلادی عده ای از دانشمندان تعلیم و تربیت مانند روسو،پستالوژی، هربارت و فروبل تفاوت های فردی کودکان ار از نظر علایق،فعالیت های ذهنی، و توانایی های یادگیری مورد توجه قرار دادند که در روشهای تعلیم و تربیت کودکان تاثیری عمیق بر جای گذاشت. عامه مردم هوش را توانایی یادگیری،درک موقعیت های جدید، و بر خورد صحیح با موقعیت ها می دانند.در بیان روزمره، شخص با هوش با صفت هایی مانند دقیق، زیرک،تیز بین، برجسته و مانند اینها توصیف می شود. بر عکس شخص کم هوش با صفت هایی مانند: کند، دیر اموز،کودن و غیره مشخص
