بخشی از مقاله
چکیده:
هدف از این تحقیق، بررسی رابطه هوش هیجانی و فرسودگی شغلی معلمان زن مقطع متوسطه شهرستان ساوه می باشد. پژوهش حاضراز نوع توصیفی با طرح همبستگی است. جامعه آماري پژوهش شامل کلیه معلمان زن مقطع متوسطه اول و متوسطه دوم شهرستان ساوه 220 - نفر - شاغل به تدریس در سال تحصیلی94-95 بود. براساس جدول کرجسی و مورگان، نمونهاي به تعداد 136 نفر تعیین شدند و به پرسشنامههاي هوش هیجانی شوت و همکاران و فرسودگی شغلی مسلچ پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که هوش هیجانی با فرسودگی شغلی معلمان رابطه معکوس و معناداري دارد. از بین مؤلفه هاي هوش هیجانی، ارزیابی و بیان هیجان می تواند به طرز معناداري فرسودگی شغلی معلمان را پیش بینی نماید. بنابراین ارتقاي سطح هوش هیجانی می تواند به کاهش مشکلات شغلی و در نتیجه فرسودگی شغلی معلمان بیانجامد.
واژه هاي کلیدي: هوش هیجانی، فرسودگی شغلی، معلمان زن، مقطع متوسطه
.1 مقدمه
طبق نظر همره و پیانتا - 2010 - ؛ جنینگ و گرینبرگ - 2009 - معلمان نقش اصلی را در سازماندهی یک محیط کلاس درس پاسخگو و مثبت، ایفا می کنند که منجر به رشد اجتماعی، عاطفی و علمی می گردد.[13]گوستاوسون و همکاران - 2010 - بیان می کنند که در مشاغلی که در آنها ارتباط انسانی مطرح است تنیدگی بیشتري وجود دارد. احساس دائمی فشار، اثرات آسیب زاي چندي را بر جاي می گذارد که ازآن به فرسودگی شغلی یاد می کنند.[7]فرسودگی شغلی به عنوان یک سندرم روانی به دستهاي از پاسخهاي طولانی مدت به عوامل استرس زاي فردي مزمن در محیط کار و نوعی پریشانی مزمن حاصل از محیط پرتنش و خسته کننده کار، گفته می شود .[15]
معلمی از مشاغلی است که ممکن است با مسائلی گوناگون مواجه گردد که زمینه را براي بروز فرسودگی شغلی هموار می سازد، مانند حضور در کلاس هاي پرجمعیت و تلاش در جهت یادگیري مطلوب همه افراد و انتظارات و خواسته هاي سطح بالا در محیط آموزشی، پرحجمی کار و فشار طولانی مدت، تعارض و ابهام نقش، فشار و انتقاد والدین و جامعه و یا نداشتن حقوق و مزایاي کافی و در مواردي افت تحصیلی دانش آموزان که استمرار چنین مشکلاتی آسیب پذیري معلمان را بالا برده و در نهایت می تواند منجر به فرسودگی شغلی آنان گردد.یکی از عواملی که می تواند به تعدیل اثر فرسودگی شغلی بپردازد هوش هیجانی می باشد. هوش هیجانی به معناي شناخت عواطف خود و دیگران است تا بتوانیم براساس آن رفتارهاي مبتنی بر اخلاق تؤام با وجدان اجتماعی داشته باشیم. قوانین انجام کار دائمأ در حال تغییر هستند و افراد همیشه به وسیله معیارهاي جدیدي مورد قضاوت قرار می گیرند.
پس مهم است چقدر فرد بتواند خودش را در برابر تغییرات اداره کند. امروزه کارکنان در هر سازمان و مؤسسه اي که باشند به علت تغییرات دائمی، مستمر و شتاب زدگی در زندگی اگر نتوانند احساسات خود را به شیوه صحیح عنوان کنند ناتوانی در بروز واکنش ها و احساسات منظقی فرد را مستعد فرسودگی می کند. بنابراین افرادي که از این قابلیت هاي هیجانی برخوردارند کمتر مستعد فرسودگی شغلی می باشند.[3]با توجه به نقش غیر قابل انکار معلمان بر روي نظام آموزشی، فرسودگی شغلی این قشر تأثیرات منفی روي سلامت جسمی و روانی آن ها می گذارد. برخورداري از هوش هیجانی به کاهش تعارضات در محیط کار و از طرفی دیگر به بهبود ارتباطات و بهبود عملکرد فردي منجر می گردد.با توجه به نقش مهمی که هوش هیجانی می تواند به عنوان سازه فردي در پیشگیري ومقاوم سازي معلمان در مقابله با فرسودگی شغلی داشته باشد، پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه هوش هیجانی با فرسودگی شغلی در بین معلمان زن مقطع متوسطه می باشد.
.2 پیشینه پژوهش
فرسودگی شغلی مفهومی است که در اوایل دهه1970معرفی شد و بطورکلی ظهور و رشد آن را مرهون تلاش هاي فرویدنبرگر و مسلش می دانند.فردریک فرویدنبرگر، واضع این مفهوم تلقی می شود او مشاهده کرد که جوانان بسیار با انگیزه اي که داوطلبانه به کلینیک هاي داوطلبانه ترك اعتیاد می پیوندند یک سال پس از شروع کار، انرژي و انگیزه خود را ازدست می دهند. فرویدنبرگر نام این وضعیت را که با نشانگان فیزیکی و ذهنی متعددي نیز همراه بود فرسودگی شغلی نهاد .[17]هوش هیجانی جدیدترین تحول در زمینه فهم ارتباط میان تفکر و هیجان است این اصطلاح اولین بار از سوي سالووي و مایر - 1990 - ارائه شد.
مایرا و الیور - 2008 - بیان می کنند که هوش هیجانی از نظر مایر و سالووي شامل توانایی براي تشخیص درست هیجان ها و عواطف دیگران و پاسخ متناسب به آن ها و همچنین برانگیختن، آگاهی و نظم بخشیدن و کنترل پاسخ هاي هیجانی خویشتن می دانند. هوش هیجانی با شناخت فرد از خود و دیگران، ارتباط با دیگران، سازگاري و انطباق با محیط پیرامون که براي موفق شدن در برآوردن خواست هاي اجتماعی لازم است ارتباط دارد و یک توانمندي تاکتیکی در عملکرد فردي محسوب می شود. به عبارتی هوش هیجانی به تفاوت هاي افراد در ادراك، پردازش و تنظیم و بکارگیري اطلاعات هیجانی اشاره دارد .[5]
.3 روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع پژوهش هاي توصیفی است که با طرح همبستگی انجام می شود. همچنین، در این تحقیق از تحلیل رگرسیون با روش ورود همزمان داده ها استفاده شد. جامعه آماري این پژوهش شامل کلیه معلمان زن مقطع متوسطه شهرستان ساوه در سال تحصیلی 1394-1395 بود که تعداد آنها 220 نفر - متوسطه اول150و متوسطه دوم70 نفر - می باشد. حجم نمونه با