بخشی از مقاله

چکیده

تجارت خارجی بعنوان شاخصی از درجه باز بودن اقتصاد و میزان ارتباط کشور با اقتصاد جهانی همواره مورد توجه اقتصاددانان، برنامه ریزان و سیاستگذاران کشورهاي مختلف جهان بوده است. تجارت خارجی و ارتباط آن با رشد اقتصادي، یکی از موضوعات بسیار بحث برانگیز به ویژه در انتخاب استراتژيهاي توسعه در کشورهاي در حال توسعه است و هنوز بین اقتصاددانان براي این موضوع، که چگونه سیاستهاي تجاري و نرخ رشد اقتصادي میتوانند ارتباط داشته باشند، توافق وجود ندارد.

از این رو تجزیه و تحلیل اثر درجه باز بودن تجارت بر رشد اقتصادي حائز اهمیت بوده که در این مطالعه به آن پرداخته می شود. جهت بررسی از روش اقتصادسنجی پنل دیتا در بازه زمانی 2004- 2014 در 40 کشور از کشورهاي در حال توسعه استفاده می شود. بررسی در نظریههاي جدید و الگوهاي رشد درونزا، نشان داده شده که درجه باز بودن تجارت، نرخ رشد اقتصاد را از طریق دسترسی به بازارهاي خارجی، تکنولوژي و منابع، تحت تأثیر قرار میدهد و همچنین در این مطالعه بعد از تجزیه و تحلیل ادبیات و مبانی نظري تجارت و رشد، از بررسی روند تجارت جهانی و تولید جهانی مشخص شد که حجم مبادلات تجاري نسبت به تولید جهانی رشد بیشتري یافته که مؤید آن است که تولید جهانی بیشتر بر اساس انگیزههاي تجاري شکل گرفته و رویکرد برونگرا در برنامه رشد و توسعه اقتصادهاي جهانی اهمیت بیشتري یافته است.

اما در حالت کلی می توان با استفاده از الگوهاي رشد درونزا براي اقتصاد باز نشان داد که آزادسازي تجاري از طریق ایجاد تنوع و بهبود کیفیت نهادههاي واسطه اي، ارتقاي دانش و تکنولوژي، بهبود اثرات یادگیري ضمن کار و توسعه بازار میتواند بر رشد اقتصادي تأثیرگذار باشد و همچنین مشخص شد که سهم ایران در صادرات و واردات نسبت به جهان اندك است و در ترکیب واردات، اتکاي بیش از حد به واردات کالاهاي واسطهاي و سرمایهاي براي یک دوره بلندمدت وجود داشته است. همچنین تمرکز صادرات کشور و سهم بالاي نفت در صادرات کالایی مبین عدم تنوع کافی و توسعه نیافتگی ساختار تولید ملی، شکنندگی و آسیب پذیري تجارت در اقتصاد کشور است.در نهایت با استفاده از روش خود توضیحی با وقفههاي توزیعی - ARDL - ، نتایج حاصل از برآورد الگو نشان میدهد که در قالب شاخص درجه باز بودن تجارت، بر رشد تولید ناخالص داخلی ایران تأثیر مثبت دارد.

-1مقدمه

تجارت خارجی بعنوان شاخصی از درجه باز بودن اقتصاد و میزان ارتباط کشور با اقتصاد جهانی همواره مورد توجه اقتصاددانان، برنامه ریزان و سیاستگذاران کشورهاي مختلف جهان بوده است.جهان امروز،جهان توسعه اقتصادي و صنعتی است و روند این توسعه در طول دهههاي اخیر شتاب بسیار گرفته است.تجارت نیز به عنوان موتور تولید، اهمیت فراوانی براي تأمین بخشی از نیاز بشر داشته است. تحقیقات و مطالعات اقتصاد سنجی انجام شده در زمینه تخمین رابطه رشد و درجه بازبودن تجاري، نشان میدهد که در نهایت باید در پی یافتن ابزاري بود که ضمن علت بودن براي تغییر در درجه باز بودن، با عبارت خطا غیرمرتبط است. یکی از این روشها، استفاده ازخاصیت مجانبی متغیرهاي ابزاري در این تخمینها است.

استفاده از ارزشهاي تأخیري شاخصهاي درجه باز بودن نیز در صورت ناکافی بودن متغیرهاي مرتبط با درجه باز بودن،به عنوان روش مناسبی شناخته شده است.با رعایت این اصول، بیشترکارهاي تجربی، ازیافتههاي تئوریکی حمایت میکند. برخی از اقتصاددانان اظهار می دارند که منحصر به فرد بودن میزان نسبت درجه بازبودن تجاري، گویاي تغییرات آن در طول زمان نیست.از سویی دیگر، هر تغییري در مصرف داخلی و سرمایه گذاري، نه تنها تغییري در نسبت مزبور ایجادمی کند؛ بلکه از طریق تغییرات در ارزش صادرات و واردات باعث تغییر در عدم تعادل تجاري و به عبارتی توزیع تجارت میان صادرات و واردات می شود و درجه باز بودن یک کشور را به طور غیرواقعی نشان می دهد..با این وجود از آنجا که تأثیر منفی درجه باز بودن تجاري بر رشد اقتصادي در مقایسه با تأثیر مثبت آن بر توسعه مالی ناچیز است ولی همچنان مسئله مورد بررسی ما این است که آیا رابطه بین درجه باز بودن تجارت و رشد اقتصادي مثبت میباشد یا خیر؟

-2مبانی نظري

اقتصاد باز و تجارت خارجی همواره به عنوان محرك تولید و رشد اقتصادي، از اهمیت ویژهاي برخوردار بوده است. به عقیده بسیاري از اقتصاددانان، درجه باز بودن یا بسته بودن و تجارت خارجی با سایر کشورها، اثرات کلان اقتصادي براي کشورها به همراه داشته و حتی در اقتصاد کلان میزان اثرگذاري سیاستها با توجه به این نکته تحلیل میشود. بنابراین با توجه به درجه بازبودن اقتصاد کشورها، سیاستگذاري جهت رشد اقتصادي انجام میشود. امروزه با مطرح شدن مباحثی همچون جهانی شدن، رشد ارتباطات و اتجادیههاي منطقی و سازمانهایی چون تجارت جهانی، بررسی تأثیر تجارت خارجی بر رشد اقتصادي کشورهاي پیشترفته صنعتی اهمیتی دوچندان یافت.

در این تحقیق سعی شده است تا با استفاده از مبانی تئوریک قضیه و استفاده از روشهاي اقتصاد سنجی پانل دیتا تأثیر باز بودن اقتصاد و تجارت خارجی با سایر کشورها بر روي رشد اقتصادي کشورهاي درحال توسعه مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. در تحقیق حاضر به معرفی شاخصهایی براي بازبودن اقتصاد میپردازیم و ارتباط آن با رشد اقتصادي کشورهاي در حال توسعه تعیین میکنیم. تفاوت هریک از شاخصها را بررسی و شاخص مناسب را با توجه به آمارهاي موجود انتخاب میکنیم. نتایج مدلهاي مختلف در مطالعات قبلی بر این امر دلالت دارد که هرچه اقتصاد بازتر باشد و تجارت با دنیاي خارج آزادتر صورت پذیرد، رشد اقتصادي بیشتري حاصل میگردد.

واضح است ریشه این تفکر در مزیت نسبی و حرکت کشورها در این سمت و سو تخصص گرایی در تولید کالاها و خدمات نهفته است. البته مطالعاتی نیز در برخی کشورها وجود دارد که رابطه بین رشد اقتصادي و بازبودن اقتصاد را تأیید نمیکند. به علاوه نتایج متفاوتی از مدلهاي مختلف خطی، لگاریتمی، به روشهاي خود توضیحی با وقفههاي توزیعی1، سري زمانی2 ،پنل دیتا 3 در مطالعات قبلی بدست آمده است. حال به مطالعات انجام شده داخلی و خارجی پرداخته می شود.

ابریشمی و همکاران - 1388 - در مورد رابطه بین باز بودن تجاري و رشد اقتصادي، دیدگاههاي گوناگون و متقاضی بیان کرده اند که در کل به دو دسته مخالفان باز بودن تجاري و تجارت آزاد بین کشورها و موافقان باز بودن تجاري و تجارت آزاد بین کشورها تقسیم بندي کرد. مهمترین علت در محور قرار گرفتن موضوع آزادسازي تجاري و رشد اقتصادي در سالهاي اخیر، وضعیت نامناسبتر از پرداختهاي کشورهاي در حال توسعه به عنوان انگیزه اصلی براي آزادسازي تجاري است.

بسیاري معتقدند که آزادسازي تجاري علاوه بر منافع حاصل براي کشورهاي عضو موافقت نامه تجاري سبب انحراف تجاري میشود. عدهاي معتقدند حذف موانع تجاري، علاوه بر انحراف تجارت، باعث تجارت میشود که برآیند این دو اثر، تعیین کننده آثار و تبعات - مثبت و منفی - آن بر روي رشد اقتصادي، موافقت نامه خواهد بود همچنین حجم تجارت و محدودیت تجاري اثر متفاوتی بر رشد اقتصادي دارند. امام وردي و شریفی - 1389 - در بررسی رابطه تجارت خارجی و باز بودن اقتصاد بر رشد اقتصادي ایران، تجارت خارجی را به عنوان شاخصی از درجه باز بودن اقتصاد و میزان ارتباط با اقتصاد جهانی که همواره مورد توجه اقتصاددانان، برنامه ریزان و سیاستگذران کشورهاي مختلف جهان دانسته اند.

مطالعه حاضر به بررسی رابطه سیاستهاي آزاد سازي تجاري و باز بودن اقتصاد بر رشد اقتصادي کشور ایران طی سالهاي 1353-1386 براساس چهارچوب مدل رشد درونزایی لوکاس - 1988 - به عنوان یک مدل ساختاري میپردازد. نتایج حاکی از وجود رابطه بلندمدت و همجمعی بین رشد اقتصادي و متغیرهاي مستقل مدل شامل سرمایه، نیروي کار، شاخص توسعه انسانی، درجه باز بودن اقتصاد نسبت به تجارت خارجی و نرخ متوسط تعرفه وارداتی است. همچنین نتایج حاکی از تأثیر درجه باز بودن اقتصاد بر رشد اقتصادي به عنوان متغیر جدید در کنار سایر متغیرها مثبت و معنی دار و کاهش نسبت متوسط تعرفه واردات به عنوان اثر سیاستگذاري تجاري بر رشد رابطه مستقیم با رشد اقتصادي کشور دارد و علامت ضرایب برآورد شده متغیرها با تئوري سازگار است.

شریفی - 1390 - به بررسی رابطه باز بودن تجارت و رشد اقتصادي پرداخته است. اقتصاد باز و تجارت خارجی همواره به عنوان محرك تولید و رشد اقتصادي، از اهمیت ویژهاي برخوردار بوده است. امروزه با مطرح شدن مباحثی همچون جهانی شدن، رشد ارتباطات و اتحادیههاي منطقی و سازمانهایی چون سازمان تجارت جهانی، بررسی اثر تجارت خارجی بر رشد اقتصادي کشورهاي پیشترفته صنعتی اهمیت دو چندان یافته است، در این تحقیق سعی شده است تا با استفاده از مبانی تئوریک قضیه و استفاده از روشهاي اقتصاد سنجی سري زمانی تأثیر باز بودن اقتصاد و تجارت خارجی با سایر کشورها بر روي رشد اقتصادي ایران مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. در تحقیق حاضر به معرفی شاخصهاي براي باز بودن اقتصاد و ارتباط آن با رشد اقتصادي پرداخته شده است.

نتایج مدلهاي مختلفهاي که تحقیق مد نظر از آنها الگو برداري کرده است اغلب مبنی بر رابطه مثبت بین درجه باز بودن تجارت و رشد اقتصادي است البته مطالعاتی در برخی کشورها وجود دارد که رابطه بین رشد اقتصادي و باز بودن اقتصاد را تأیید نمیکند. ما در این تحقیق با استفاده از مدل لگاریتمی و روش اقتصاد سنجی سري زمانی تأثیر درجه باز بودن اقتصاد بر رشد اقتصادي به عنوان متغیر جدید در کنار سایر متغیرها مثبت و معنی دار است. همچنین نتایج نشان میدهد که کاهش نسبت متوسط تعرفه واردات به عنوان اثر سیاستگذاري تجاري بر رشد رابطه مستقیم با رشد اقتصادي کشور دارد و علامت ضرایب برآورده شده متغیرها با تئوري سازگار است.

دل انگیزان و بهزادي فر - 1392 - در بررسی آثار آزاد سازي تجاري بر رشد اقتصادي ایران خاطر نشان کرده اند که آزاد سازي تجاري میتواند داراي اثرات متفاوتی بر رشد اقتصادي باشد. روش برآورد معادلات گشتاورد تعمیم یافته 1 با اعمال شرط براي متغیر وابسته، روش گشتاورهاي متحرك شرطی2 و براي دوره زمانی 1355 تا 1390 است. نتایج نشان میدهد آزادسازي تجاري و رشد اقتصادي در ایران رابطه مثبت و معنی دار دارند.

محمدي و همکاران - 1392 - در بررسی رابطه علیت پویاي بین توسعه مالی، باز بودن تجاري و رشد اقتصادي - مقایسه موردي در کشور نفتی ایران و نروژ - ، دستیابی به رشد اقتصادي را یکی از مهمترین اهداف اقتصادي کشورها بیان کرده اند. توسعه مالی و باز بودن تجاري، دو عامل بسیار مهم و مؤثر بر رشد اقتصادي هستند که از طرق مختلف رشد اقتصادي را تحت تأثیر قرار میدهند. مدل مورد بررسی تصحیح خطاي برداري3 و دوره مورد بررسی از سال 1967 تا 2009 میباشد. نتایج تحقیق نشان میدهد که در اقتصاد ایران، شاخصهاي توسعه مالی و باز بودن تجاري علت کوتاه مدت رشد اقتصادي است. در بلند مدت نیز بین هردو شاخص توسعه مالی و رشد اقتصادي رابطه علیت دو طرفه برقرار است.

بلومی - 2014 - 4 به بررسی ارتباط میان سرمایه گذاري مستقیم خارجی5، بازبودن تجارت و رشد اقتصادي در کشورهاي میزبان همچنان یکی از مهمترین مسائل در متون اقتصادي است میپردازد، در این مقاله این مسئله را با استفاده از رویکرد خود توضیحی با وقفههاي توزیعی6 براي هم انباشتگی دوره زمانی - 1970- 2008 - براي کشور تونس بررسی کرده است. آزمون مرزي نشان میدهد که متغیرهاي مورد نظر هنگامی که سرمایهگذاري مستقیم خارجی متغیري وابسته باشد، در درازمدت باهم محدود هستند. اصلاح تعادل مرتبط نیز که تأیید کننده وجود یک رابطه بلندمدت است، نیز قابل توجه است. نتایج همچنین نشان میدهند که، از رشد اقتصادي تا سرمایه گذاري مستقیم خارجی، از تجارت تا رشد اقتصادي و از رشد اقتصادي تا تجارت در کوتاه مدت هیچ علیت گرنجر قابل توجهی از سرمایه گذاري مستقیم خارجی در رشد اقتصادي وجود ندارد.

نتایج به دست آمده از تونس را میتوان تعمیم داده و با کشورهاي در حال توسعهاي که تجربه مشترکی را در جذب سرمایه گذاري مستقیم خارجی و آزاد سازي تجارت به اشتراك میگذارند مقایسه کرد و همچنین به بررسی رابطه علت و معلولی میان مجموعهاي از رشد اقتصادي، سرمایه گذاري مستقیم خارجی، باز بودن تجارت، کار و سرمایه گذاري در طول مدت زمان - 1970-2008 - در تونس میپردازد. یک مدل ARDL را به منظور هم انباشتگی براي بررسی وجود رابطه بلند مدت میان مجموعهاي که در بالا ذکر شده است و علیت گرنجر در VECM براي بررسی جهت علیت بین متغیرها اجرا کرده است. نتایج آزمون علیت گرنجر براي رشد اقتصادي و بازبودن تجارت نیز به نوبه خودنشان داد که در کوتاه مدت هیچ علیت گرنجر قابل توجهی از تجارت تا رشد اقتصادي یا از رشد اقتصادي تا تجارت وجود ندارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید