بخشی از مقاله

چکیده

ریسک یکی از اولین دغدغههای سرمایهگذاران است و سرمایهگذاران موفق کسانی هستند که با پذیرفتن سطح قابل قبولی از ریسک، بازدهی بالایی کسب کنند. ریسک به عنوان یک معیار مهم در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری به شمار میرود. این پژوهش با هدف بررسی رابطهی بین چرخهی عمر و ریسک شرکتها در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفته است. نمونهی مورد بررسی مشتمل بر 183 شرکت در دامنهی زمانی پژوهش - 1388 -1394 - بوده است.

با بررسی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و با استفاده از آزمونهای آماری، درصدد یافتن پاسخی به این سؤالهای اساسی است که آیا در مراحل ظهورو افول چرخهی عمر، ریسک شرکت بالاتر، اما در مرحلهی بلوغ کمتر است؟بر اساس نتایج پژوهش و آزمونهای آماری در سطح خطای پنج درصد میتوان گفت از بین مراحل ظهور، بلوغ و رشد چرخهی عمر، تنها بین مرحلهی بلوغ و رشد و ریسک شرکت رابطهی معنیداری حاصل شد و سایر مراحل رابطهی معنیداری با ریسک شرکت ندارند.

مقدمه

دو دیدگاه در تعریف ریسک وجود دارد؛ دیدگاه اول به کل نوسانات توجه دارد و این گونه ریسک را تعریف مینماید: »هر پدیدهای که بتواند نتیجهی حاصل از آن چه سرمایهگذار انتظار دارد را منحرف سازد ریسک نامیده میشود - « گیلب1، . - 2002 دیدگاه دوم در خصوص تعریف ریسک تنها به جنبهی منفی نوسانات توجه دارد و این گونه ریسک را تعریف مینماید: »احتمال کاهش درآمد یا از دست دادن سرمایه« - هاب2، . - 1998 به عبارت دیگر این دیدگاه، ریسک را به عنوان نوسانات احتمالی منفی بازدهی اقتصادی در آینده میداند. با توجه به سیستم اقتصادی و تغییرات مداوم در عوامل محیطی، مفهوم ریسک در نحوهی ادارهی سازمانهای مالی و خدماتی از اهمیت ویژهای برخوردار است.

ریسک میتواند همانند هر متغیر دیگری بر سود شرکت تأثیر بگذارد - بلدرسی3، . - 1975 شرکتهایی که بتوانند مسائل مربوط به ریسک را به خوبی اداره کنند میتوانند بر عوامل محیطی تسلط یابند. با پیشرفت پژوهشهای علمی ریسک نیز تغییر کرده است. در نخستین سالهای دههی 1900 تحلیلگران مالی برای ارزیابی یا تعیین ریسک اوراق بهادار به ترازنامه توجه میکردند، یعنی هر قدر میزان وام یا بدهیهای یک شرکت بیشتر بوده، ریسک سهام شرکت را بیشتر میدانستند - گوُ و کیم4، . - 2002 در سال 1962 پژوهشگران کتاب »تجزیه و تحلیل اوراق بهادار« میزان ریسک را بر حسب حاشیهی ایمنی تعریف و محاسبه کردند.

این حاشیهی ایمنی بر اساس تفاوت قیمت بازار و ارزش واقعی اوراق بهادار تعیین میشد - خانی و مولایی، . - 1388 در اصل آنها چنین استدلال میکردند که یک تحلیلگر باید تفاوت قیمت جاری بازار و ارزش واقعی اوراق بهادار را حساب کند. تفاوت بین ارزش واقعی و ارزش روز نمایانگر حاشیهی ایمنی و تعیینکنندهی میزان ریسک خواهد بود - همان منبع - . ریسک یکی از اولین دغدغههای سرمایهگذاران است، البته سرمایهگذاران موفق کسانی هستند که سطح قابل قبولی از ریسک را بپذیرند، چرا که به این موضوع واقف هستند که نمیتوان نتایج مطمئن و بازدهی بیشتر را همزمان تجربه کرد ضمناً آنان آگاه هستند که شرایط عدم اطمینان همیشه به مفهوم ایجاد شرایط منفی نیست.

نکتهی اساسی در نظر گرفتن ریسک به عنوان یک معیار مهم، جهت تصمیمگیریهای سرمایهگذاری است و سرمایهگذارانی که بدون در نظر گرفتن میزان ریسک، تن به سرمایهگذاری میدهند، خود را در شرایط زیان باری قرار دادهاند. زمان تشخیص دامنهی نوسانات نیز دقیقاً قبل از سرمایهگذاری است - کیم و گوُ، . - 2002 سرمایهگذاران هنگام قبول سطح بالاتری از ریسک، بازدهی بیشتری به دست میآورند که به آن صرف ریسک گفته میشود. افراد در زمانهای مختلف و بر اساس تغییرات شرایط، سطوح مختلفی از صرف ریسک را میپذیرند که بیشتر بر اساس اطلاعات دریافتی آنها از بازار و نیز ویژگیهای رفتاری و روان شناختی آنها هنگام تصمیمگیری است.

بنابراین افراد به علت تغییرات روحی و روانی و همچنین بر اساس دامنهی متغیر اطلاعات دریافتی از محیط در مورد موضوعات ثابت، سطوح متفاوت ریسک را قبول میکنند - وکیلی فرد، . - 1388 این پژوهش به صورت تجربی بر اساس شواهد بازار سرمایه، میل ریسک شرکت را در مراحل مختلف چرخهی عمر شرکت مورد بررسی قرار میدهد. ریسک شرکت میزان عدم قطعیت مرتبط با پیامدها و جریانهای نقدی مورد انتظار، به سبب سرمایهگذاریهای جدید میباشد. ریسک شرکت کاربردهای مهمی برای رشد، عملکرد و بقای شرکتها دارد. تمرکز بر روی سرمایهگذاری باعث میشود مدیران در معرض ریسک بالاتری قرار بگیرند. در نتیجه، آن ها به احتمال بسیار ریسکگریزی به همراه تحریف سرمایهگذاری قابل توجهی را نشان میدهند.

سهامداران ترجیح میدهند که شرکتها، پروژهای با ارزش فعلی خالص مثبت را صرفنظر از ریسک موجود متقبل شوند، زیرا توانایی متنوع ساختن ثروت را دارند. در نتیجه بر اساس چشمانداز سرمایهگذاری، ریسکگریزی شرکت میتواند نشان دهد که تا چه اندازه تصمیمهای مدیریتی همتراز با منافع سهامداران میباشد. ادبیات پیشین، عوامل تعیین کنندهی تصمیمهای ریسک شرکت را مورد بررسی قرار دادهاند.

اکثر پژوهشها بر توضیح رفتار ریسک از چشمانداز پاداش مدیران متمرکز شدهاند. راجگوپال و شولین - 2002 - 1 دریافتند که الگوی اختیار خرید سهام کارکنان مشوقی برای مدیران به منظور سرمایهگذاری در پروژههای ریسکدار میباشد. رابطهی مثبتی بین مشوقهای پاداش و ریسک مدیریت نیز توسط سایر مطالعات گزارش شده است، گرچه چنین مشوقهایی تأثیرات مغایری بر عملکرد میتوانند داشته باشند - حبیب وحسن، . - 2015

پژوهش حاضر در زمینهی عوامل تعیینکنندهی ریسک شرکت به تأثیر چرخهی عمر شرکت بر انتخاب تصمیمهای دارای ریسک شرکتها میپردازد. نظریهی چرخهی عمر شرکتی نشان میدهد که شرکتها دستهای از الگوهای پیشرفتی قابل پیشبینی را سپری میکنند و اینکه منابع، ظرفیتها، استراتژیها، ساختارها و کارکرد شرکت متناسب با مراحل توسعه بوده و تفاوت قابل توجهی با یکدیگر در هر مرحله دارند. در نتیجه میتوان دریافت که ریسک شرکت باید واکنشی به تغییرات در چرخهی عمر شرکت باشد.  به عنوان مثال، ساختار منابع شرکت در طول مراحل اولیهی چرخهی عمر شرکت سیالتر بوده و به منظور گسترش، سرمایهگذاری با ریسک بیشتر را میطلبد و در طول مرحلهی افول، افزایش ریسک ناشی از تمایل شرکت برای بازگشتن به سودآوری است.

این پژوهش در حقیقت واکنشی به پژوهش برد و توماس - 1985 - 2 میباشد، که نشان دادهاند »ریسک در تصمیمهای با دامنهی تأثیر بلندمدت وجود دارد و در نتیجه، مطالعهی میل ریسک تصمیمگیرندگان وقتی که با موقعیتهای تصمیمگیری خاص - در هر یک از مراحل چرخهی عمر - مواجهند، به درک بهتر استراتژیهای شرکت کمک میکند.« زیرا ریسک مدیریت واکنشی به ترتیبات پاداش اجرایی است. میلر و بروملی - 1990 - 3 رابطهی منفی معنیداری بین جریان درآمد و ریسک پیدا کردهاند - نوسان نسبتهای مالی نظیر بازده حقوق صاحبان سهام یا بازدهی داراییها - حبیب و حسن، . - - 2015 این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤالهای اساسی است که آیا مراحل چرخهی عمر شرکت تأثیر متفاوتی بر ریسک شرکتها دارد یا خیر؟

اهمیت موضوع

اهمیت انجام این پژوهش در آن است که به صورت تجربی و بر اساس شواهد بازارهای سرمایه در ادبیات پیشین، این گزاره بررسی میشود که ریسک در مراحل مختلف چرخهی عمر شرکت، ممکن است نتایج متفاوتی را دربرداشته باشد. به عنوان مثال، سرمایهگذاری در مراحل ابتدایی - ظهور یا رشد - چرخهی عمر شرکت شاید به خاطر ناشناخته بودن محصول و سطح تمایز با برندهای موجود، نبود کارایی در فرآیند تولید و کمبود منابع مالی، بازدهی مثبت را تولید نکند. با افزایش سطح تمایز محصول در مرحلهی رشد، سودآوری شرکت روند افزایشی در پیش میگیرد و در مرحلهی بلوغ به اوج خود میرسد. با این وجود، سودآوری در مرحلهی افول دوباره کاهش مییابد، که بهخاطر سرمایهگذاری با خالص ارزش فعلی منفی برای بقای شرکت است.

پژوهشهای پیشین در مورد رفتار ریسک مدیریت همچنین ثابت کردهاتد که میل ریسک مدیریت با توجه به وضعیت اقتصادی متفاوت میباشد. به عنوان مثال، دورهی انتظار رشد بالا و دسترسی آسان به سرمایهی بیشتر با ریسک مازاد همراه است، در حالی که دورهی انقباض اقتصادی ممکن است منجر به ریسک کمتر از حد بهینه شود. اگر بازار در معرض قیمتگذاری اشتباه باشد، و اگر علامتهای بازار باعث تحریک سرمایهگذاری شرکت شود سپس پتانسیلی برای بازارهای مالی وجود دارند تا به شکلی سیستماتیک منابع کمیاب را برای مصارف غیرمولد معطوف کنند.

شرکتها در مراحل چرخهی عمر احتیاجات سرمایهای مختلف دارند و شرکت در مرحلهی ظهور - معرفی - نیاز به سرمایهی بیشتری برای ظرفیت آفرینی و ورود به بازارهای جدید و شیوههای جدید دارد. اگر تأمین مالی خارجی در دورهای که تمایل سرمایهگذار به سرمایهگذاری بالاست، هزینهی کمتری را دربرداشته باشد، آنگاه مدیران شرکتها در مراحل ابتدایی چرخهی عمر با فرض پذیرفتن ریسک بیشتر در چنین دورههایی بیشتر به دنبال این تمایل سرمایهگذاران هستند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید