بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به حرکت سریع روند جهانی شدن و لزوم نگرش مبتنی بر رقابت ،اهمیت توجه به کیفیت به عنوان یکی از اصلی ترین معیارهای بقا،در بازار بر هیچکس پوشیده نیست . بر همین اساس وظیفه مدیران،شناسایی راههای بهبود و پیشرفت و توسعه سازمان در همه فعالیتهای خرد وکلان و بصورت گام به گام و پیوسته و سوق دادن فعالیتهای سازمان ،به آن جهت است.بهبود فرایندی است درجهت ایجاد تحولات ضروری در سازمان،برای رویارویی با محیط های اجتماعی و نیازهایی که دائما در حال تغییر هستند و بر تغییر فرهنگ ،نگرش و نحوه عملکرد کارکنان و بخصوص مدیران سازمان تاکید دارد.توسعه حرکتی است مستمر به سوی بهتر شدن. توسعه سازمانی تلاشی برنامه ریزی شده است در سطح کل سازمان که از سوی مدیران سازمان برای اثر بخشی و سلامت سازمان ،از طریق دخالت های برنامه ریزی شده در فرایندهای سازمان .
واژه های کلیدی: بهبود،توسعه ،سازمان
مقدمه:
براساس محیط متحول امروزی و زمینه ای که علوم رفتاری کاربردی فراهم آورده است،بهبود و بازسازی سازمان - مدیریت تحول - مطرح میگردد - - ODٌ.1محیط های اجتماعی متحول که تغییرات سریع سازمانها را موجب میگردند و عمدتا تغییر در شیوه زندگی،نیازها و پایگاه ارزشهای افراد بوجود می آورند،ساختار و فرایندهای سازمانی منعطفی را میطلبند که جایگزین الگوهای سنتی گذشته شوند .امروزه دیگر برای کسی تردیدی وجود ندارد که تنها راه موثر ایجاد تحول در سازمان ،تغییر فر هنگ و نحوه عملکرد مدیران از طریق تحول در سیستم ارزشها،باورها و رفتار پذیرفته شده درون سازمانی است.همین امر لزوم مدیریت تغییر و تحول را انکارناپذیر میکند. - برومند،ٌََُ - توسعه:مایکل تودارو معتقد است توسعه عبارت است از ارتقای مستمر یک جامعه یا نظام اجتماعی به سوی یک زندگی بهتر وانسانیتر - برهانی به نقل از تودارو، ٌٍَُ - .
ایده های اساسی بهبود سازمان
جهان امروز با دیروز به کلی متفاوت است .درگذشته همه چیز در آرامش و سکون میگذشت،وقایع قابل پیش بینی و معین بود، عامل موفقیت در نظم ورابطه علت- معلولی و خطی ،پدیده ها را تحلیل میکرداما امروزه اوضاع پیچیده و نامعین و غیر قابلل پیش بینی شده است و در آشفتگی هم نوعی نظم وجود دارد. سازمان های سلسله مراتب دیروز که به تعبیر" ماکس وبر"تابع قوانین و مقررات خاصی اداره میشدند اکنون به تعبیر "پیتر دراکر"فروریخته، خیمه ای میشوند - برومند، ٌََُ - .بهبود سازمان در اصل بکارگیری علوم اجتماعی برای مواجهه با مشکلات و یافتن راه حل آن ها و با هدف افزایش سلامت مستمر وعملکرد بهینه سیستم سازمانی است .روش مورد استفاده ،بکارگیری مداخله های برنامه ریزی شده بر اساس تحقیقات علوم اجتماعی ،تمرکز برفرایندها، انگیزش، قدرت، ارتباطات، ادراک، فرهنگ سازمانی، اهداف، روابط، حل مشکل و تعارض است - برومند،ٌََُ - .
دیدگاه نظری بهبود سازمان
بهبود سازمان از علوم اجتماعی برای اجرا کمک میگیرد .بدین منظور،فرهنگ سازمان را که شامل سیستم ها،فرایندها و پاداش هاست هدف گیری میکند. حتی زمانی که سیستم ها و فرایندها از مسائل روانی کارکنان،مهمتر به نظر میرسند، بهبود سازمان میتواند اثر خارق العاده داشته باشد، زیرا افرادند که سیس تم ها را طراحی میکنند .افراد درون سازمانی باید قادر به تاثیر گذاری بر روی سازمان باشند - برومند،ٌََُ - .
بهبود سازمان و تحول اساسی
دراصل،بهبود سازمان به عنوان کوشش جاری دانشمندان رفتاری تعریف شده است که شامل همه،از جمله روانشناسان،جامعه شناسان و انسان شناسان میشود،که دانش آن ها با هدف بهبود بخشیدن به سازمان های تجاری،کاربردی شده است و نکته اصلی ،توجه به اثربخشی سازمان یا زیرمجموعه های داخل آن است .فرایند آموزشی ، سعی دراثر گذاشتن بر سازمان ها دارد و کسانی که برنامه آموزش،بهبود مدیریت یا پرسنل را در سازمان،اجرا کنند به عنوان اصلاح گران سازمان تلقی میشوند - برومند، ٌََُ - .نهایت اینکهODهر آن چیزی است که تحت عنوان بهبود در سازمان اجرا میگردد - برومند، به نقل از تیسان1، ٌََُ - .
دیدگاه تاریخی:آغاز جنبش بهبود سازمان
در سال "للاند براد فورد "2و"نیلی گاردنر"3که برای نخستین بار برای تحول کلی در سازمان ها از آموزش های ضمن- خدمت سود جستند فصل تازه ای را درفرایند ODگشودند - برومند، به نقل از مک گیل4، - .در آن سال"برادفورد" ضمن انتقاد از برنامه های سنتی آموزش ضمن- خدمت، چارچوب جدیدی را برای طرح و اجرای اینگونه برنامه ها ارائه نمود.مفهوم جدید این آموزش به آموزش و پرورش کارکنان توجه نموده و در بهبود کلی سازمان میکوشد . این برنامه بصورت یکپارچه برای بهبود و رشد توام فر د و سازمان ارائه شد و در این راه نارسایی های روابط بین کارکنان آشکارگردید،روش های نادرست انجام کار و خط مشی های مبهم شناسایی شد و با ارائه راه حل های مناسب سعی دررفع نواقص سازمان گردید .
"برادفورد":اظهار داشت درصورتی فعالیت های آموزشی سازمان ها اثربخش تر است که مستمر و توام با بازنگری و ارزشیابی مداوم باشد .در این مفهوم نوین،آموزش فرایندی"تشخیصی -درمانی" برای فرد و سازمان تلقی گردید ."نیلی گاردنر" تفکر" آموزش برای تغییر " را مطرح نمود و اینکه آموزش ضمن خدمت باید نتایج عملی برای بهبود کارآیی سازمان داشته باشد و من شا تحولات مثبت شود .برای تحقق این هدف،آموزش باید جز لاینفک فرایندهای سازمان باشد.شخصیت اصلی دیگر درپیدایش و توسعه و رشد OD،"ریچارد بکهارد " میباشد.وی جنبش ODرا به عنوان شیوه ای که گرایش سیستمی دارد و بر استراتژی های تغییر برنامه ریزی شده متکی است،مناسبترین روند برای مواجهه با دگرگونی ها میشمرد .
وی جهت تاکید بر محیط های پویا و متغیر جامعه و به تبع آن سازمان ها،محیط های متحول تجارت و تغییر نظام ارزش ها را مثال آورده و استقلال فردی،آزادی انتخاب شغل و توزیع قدرت را به عنوان ارزش های نوین جامعه که کم و بیش جهان شمول بوده و تاثیر بارزی بر استراتژی های مدیریت دارد،قلمداد میکند. - برومند، ٌََُ - به تعبیر "بکهارد"دهه ًّمیلادی،دهه انفجار دانش،تکنولوژی،ارتباطات و اقتصاد است و معتقد است که مدیر پیشرو استراتژی هایمناسبی برای تغییر شرایط بوجود می آورد و ساخت های انعطاف پذیری که بتواند با این شرایط متغیر همگام باشد را ابداعمینماید - برومند، به نقل از بکهارد5، ٌََُ - .
تعاریف ODیا مدیریت تحول
OD قلمرو پژوهشی در علم مدیریت است .ویژگی عمده آن کاربردی بودن آن است .اغلب تعاریفی که از آن ارائه شده است اشاره به جنبه عملی آن دارد - برومند، ٌََُ - .بهبود سازمان فرایند برنامه ریزی شده متحول نمودن فرهنگ سازمان ها است .منظور از متحول نمودن،جایگزین کردن فرهنگی است که در آن ارزیابی و بازنگری فرایندهای اجتماعی - به خصوص تصمیم گیری،برنامه ریزی و ارتباطات - عملی کاملا منطقیو عقلانی بنظر میرسد و به عنوان بخشی از نهادهای سازمان تلقی میشود. - برومند، به نقل از بورکه و هورن اشتاین1، ٌََُ - .بهبود سازمان کوششی است برنامه ریزی شده،تحت حمایت مدیران عالی سازمان،در سراسر سازمان،جهت افزایش کارآیی و اثربخشی وبا بهره جویی از علوم رفتاری - برومند،ٌََُ: ًّ به نقل از بکهارد - .OD پاسخی به تغییر است .یک استراتژی تعلیماتی پیچیده به قصد تغییر باورها،ارزش ها و ساختار سازمان هاست.به نحوی کهسازمان،توان سازگاری با شرایط جدید،بازارهای تازه وفن آورای نو را پیدا کند و بتواند با مشکلات تغییرات و تحولات سریع ،خود را تطبیق دهد - برومند، به نقل از بنیس2، ٌََُ - .
بهبود سازمان فرایندی برای نواندیشی،ایجاد تحولات ضروری و یا رویارویی با اینگونه تحولات است،به نحوی که سازمان را بتوان به سطحی که سطح حیاتی نامیده میشود رسانید و یا حالت زنده بودن آن را حفظ کرد . به این مفهوم که سازمان قدرت سازگاری با محیط را داشته باشد و بتواند مسائل و مشکلات خود را حل کند،از تجارب گذشته پند گیرد و نهایتا به حد بالایی از بلوغ سازمانی برسد - برومند، به نقل از آی بید، ٌََُ - .با توجه به تعاریفی که ارائه گردید،عوامل اساسی در بحث بهبود و بازسازی سازمان، تغییر و اصلاح نگرش در فرایندهای اصلی سازمان از جمله تصمیم گیری ها، برنامه ریزی و اطلاعات - که از نقشهای اساسی مدیران در سازمان به شمار میروند - شناخته شد که توجه به تعاریف آنها میتواند کمک شایانی در درک و افزایش سازگاری با تحولات سازمانی و پیاده سازی اهداف بهبود و توسعه در سازمان نماید.
ارتباطات
برقراری ارتباطات صحیح بین اجزای گوناگون یک سازمان،از ارکان و ظایف مدیردر فرایند مدیریت است .درواقع ارتباط موثر با افراد و درک انگیزه های آنان ،باعث توفیق مدیریت در انجام وظیفه رهبری میگردد - رضاییان، - .
ارتباط سازمانی
فرایندی است که مدیران به وسیله آن،سیستمی را برای گرفتن اطلاعات و تبادل معانی به افراد و ارگانهای فراوان داخل و خارج سازمان،برقرار می سازند. - رضائیان، بهنقل از گلوک ، - سازمان ها ،سیستمهای کسب هدف هستند،هدفها با حل مسائل و انجام عملیات به دست می آیند و بدان جهت لازم است که تصمیم هایتازه به سایر تصمیم گیرندگان - مدیران - یا به گروه عملیات انتقال یابد،بنابراین تصمیم گیرندگان و عاملان انتقال پیام،به عنوان قسمتی از شبکه ارتباطات،اطلاعات را رد و بدل میکنند. - رضاییان،ٌَََ -
تصمیم گیری
فرایند تصمیم گیری،نتیجه و ماهیت وظایف مدیریت است که درهریک از وظایف مدیریت به ویژه در برنامه ریزی که مهمترین وظیفهمدیر است،به روشنی جلوه گر میباشد .دانشمندان رشته مدیریت و مدیران متفکر سازمان های مختلف،هرکدام بر مبنای تجارب خود تصمیم گیری را به نوعی خاص تعریف کرده اند،زیرا عمل تصمیم گیری با کلیه اعمال و رفتار انسانها - مانند دانش،کار،حرکت و سکون و... - توام میباشد.رویهمرفته،یافتن و انتخاب راه حل مساله را تصمیم گیری گویند.به عبارت دیگر،تصمیم گیری عبارت است از انتخاب یک راه از میان راههای مختلف و عملی است انتخابی که متعاقب تفکر واندیشه درموضوعی برای حل مشکل و یا مشکلاتی که در دنیای واقعیت به وقوع میپیوندد. - دایره المعارف همگانی،تصمیم،صََّ - - برهانی، - بر اساس مشاهدات کار مدیران توسط "هنری میتز برگ "وی نتیجه گرفت که مدیران سه نوع نقش را ایفا میکنند: نقشهای بین افراد،اطلاعاتی و تصمیم گیری.