بخشی از مقاله
چکیده
تالاب انزلی واقع در راستای ساحل جنوبی دریای خزر روزگاری دارای 60 کیلومتر طول - در امتداد شرقی غربی - و با وسعتی در حدود 250 کیلومتر مربع بود . این بستر آبی یکی از بزرگترین منابع آب شیرین با پیرامونی از روستاهای متعدد و آباد است. تا نیمه قرن میلادی گذشته این تالاب تامین کننده نیازهای غذایی - پروتئین و برنج - مردم پیرامون خود و دارای اهمیت اقتصادی و محیطی برای رفع مایحتاج زندگی روزمره مردم گیلان به شمار میرفت. ارتباط طولانی - چندین قرن - مردم پیرامون آن با تالاب و آن سوی دریای خزر، سبب نوعی عادات و شیوه زندگی وابسته به این بستر آبی حیاتی گردید و تالاب در واقع نوعی هویت برای مردم آن سامان شد. در طول 30 سال اخیر نظام چرخه تعادلی این تالاب - بر اثر دستکاریهای انسانی - دچار تحولات سهمگین، هولناک، پیری زودرس و اغمای مرگ آور - که می باید هنوز نسلهای آینده نیز از آن بهره می گرفتند شد. اقداماتی که در سالهای اخیر به عنوان احیا تالاب در آن صورت گرفت چه آگاه و چه ناآگاه آلودگیها را در آن غیر قابل کنترل، عمیقتر و آینده آن را تاریکتر ساخت. مسایل جاده سازی و اقدامات اخیر چه در حوضه و چه پیرامون آن سبب شد تا این تالاب دیگر بستر حیاتی آبی و ذخیرهگاه زیستی شناخته شده جهان نباشد و اعتبار خود را در فهرست بین المللی تالابهای جهان از دست بدهد. در این تحقیق به بیان راهکارهای پیشنهادی مقابله با مخاطرات زیست محیطی میپردازیم.
واژه های کلیدی:تالاب انزلی، مخاطرات زیست محیطی،راهکارهای مدیریتی
مقدمه
تالابها ارزش بسیار زیادی دارند و از لحاظ اکولوژی، گیاهشناسی، جانورشناسی، لیمینولوژی و هیدروبیولوژی دارای اهمیت بینالمللی هستند به ویژه که از نظر گردش انرژی در محیطزیست دارای نقش مهم اکولوژیک و لیمینولوژیک هستند. وقتی میتوان به اهمیت و ارزشهای یک تالاب پی برد که به موجودیت و نقشی که در حیات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه و حفظ و پایداری طبیعت هم توجه داشت. تالاب انزلی نیز علاوه بر ارزشهای نامبرده واهمیتهای چندجانبه ملی و بینالمللی، از نظر جغرافیایی و اقتصادی منطقه دارای اهمیت خاصی است. همچنین از نظر گردشگری، کنترل سیلابهای منطقه، فراهم کردن امکانات ارتباطی آبی و حمل و نقل، علمی، آموزشی و فرهنگی برای متخصصان و پژوهشگران نقش عمدهای دارد. تالاب انزلی نه تنها برای مردم آن، بلکه برای تمام گیلان و برای همه ما یک ذخیرهگاه زیست محیطی و مأمن بیشترین پرندگان مهاجر، آبزیهای بیشمار و بستر تخمریزی انواع ماهیهای خزر بود.
متاسفانه امروزه مجموعه تالاب انزلی با تهدیدات و تعرضات قابل توجهی مواجه است که عبارتند از ورود فاضلابهای کشاورزی، خانگی و فاضلابهای صنعتی، کاهش سطح آب، رشد و پراکنش سریع نی و آزولا بهخصوص در ماههای گرم سال، افزایش فرسایش حوزه آبریز تالاب و در نتیجه افزایش رسوبات در تالاب، تبدیل زمینهای حاشیه تالاب به زمینهای کشاورزی، تردد زیاد قایقهای موتوری و ایجاد ناامنی در منطقه، صید و شکار فزاینده پرندگان آبزی، برداشت تخم پرندگان توسط افراد محلی، افزایش میزان فلزات سنگین و بهخصوص سرب در آب و رسوبات تالاب، پمپاژ آب به بالادست تالاب برای آبیاری اراضی کشاورزی، احداث کومههای شکاری، تجمع مقادیر زیادی زبالههای غیر قابل تجزیه در تالاب که به طور عمده از طریق رودخانههای منتهی به تالاب و بازدیدکنندگان وارد تالاب میگردد، احداث استخر پرورش ماهی در اطراف تالاب، احداث کانال بهمنظور انتقال آب به بالادست تالاب، تغییر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آب در نتیجه تاثیر روی تخمریزی و تکثیر ماهی، به خصوص ماهیهای تجاری دارد. بخاطر نوسانات ارتفاع آب دریای خزر و تغذیه گرایی تالاب بخاطر ورود فاضلابهای تصفیه نشده اکوسیستم تالاب شروع به تخریب شدن کرد و در سال - 1372 - 1993 کنوانسیون رامسر تصمیم گرفت که تالاب انزلی را در فهرست موننترو قرار دهد که نشان میدهد که این تالاب نیاز به احیای فوری و ضروری دارد.[4] با توجه به این مهم در این مقاله به بیان راهکارهای پیشنهادی مقابله با مخاطرات زیست محیطی این تالاب میپردازیم
-1 ورود فاضلاب ها - خانگی، صنعتی، کشاورزی -
آلودگیهای ناشی از فعالیتهای صنعتی در کنار رودهای منتهی به تالاب، بخشی از فاضلاب صنعتی کارخانههای حوزه و تمامی فاضلابهای شهری و روستایی بدون تصفیه به رودخانه تخلیه و باعث آلودگی شدید این رودخانه میشود که مرگ و میر وسیع آبزیان رودخانه و تالاب انزلی را در مقاطع بحرانی باعث میشود. در نتیجه ارائه راهکارهای مدیریتی در این خصوص بسیار مهم و الزامیست.به هر حال رودخانهها در مسیرهای گاه طولانی خود دچار تغییر و تحولات بسیاری میشوند و نیز تا حدی توانایی خودپالایی دارند که این امر میتواند باعث از بین رفتن بسیاری از آلایندهها شود. بنابراین باید اقداماتی صورت گیرد که این توانایی خودپالایی از بین نرفته و بلکه افزایش یابد که این مهم جزء با حفظ و نگهداری این منابع ارزشمند - زرجوب و گوهر رود - و جلوگیری از آلودگی آنها به ویژه با پسابهای کشاورزی، فاضلابهای خانگی و صنعتی امکان-پذیر نیست. همچنین ملزم کردن واحدهای صنعتی و شهری و کشاورزی به تصفیهی سامانهی فاضلاب و پساب و پسماند خود گامی موثر برای بازگشت حیات به انزلی بردارد.
-2 آلودگی فلزات سنگین
این تهدید به واسطه وجود اثر تجمع زیستی و اثر گذاری بر سلامت انسان، اهمیت چشمگیری در برنامهریزی جهت کنترل و نگهداری تالابها دارد.[7] با توجه به این منابع آلودگی میتوان انتظار داشت رسوبات بندر انزلی حاوی فلزات سنگین بیش از حد متعارف باشد و در اثر لایروبی، احتمال آزاد شدن فلزات سنگین از رسوبات وجود دارد. در اثر آزاد شدن فلزات سنگین آبهای فوقانی نیز آلوده می شود و احتمال تجمع فلزات در آبزیان و انتقال آنها به انسان وجود دارد آزمایشها نشان میدهد پیوند سولفیدی در تالاب انزلی وجود دارد و این پیوند موجب صفر شدن اکسیژن در تالاب و در نهایت منجر به مرداب شدن تالاب خواهد شد.
در تحقیقی که توسط معطر و همکاران در سال 1390 انجام شد، توانایی گیاه آبزی نیلوفر آبی سفید در جذب و تجمع ترکیبی از فلزات سنگین - جهت هرچه نزدیک تر شدن به محیط طبیعی - مانند کادمیوم، سرب و منگنز، تحت شرایط آزمایشگاهی در 4 غلظت 1، 2/5، 5 و 10 میلی گرم بر لیتر و محیط های 5/5pH، 5/6 و 7/5 مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده از روش آماری ضریب همبستگی و آنالیز خوشه ای میزان تجمع فلز منگنز و کادمیوم در بافت گیاه با افزایش غلظت کاهش مییابد و بیشترین تجمع منگنز در غلظت 1 میلیگرم بر لیتر و 5/6pH به میزان 3/455 میلیگرم بر گرم بوده است و بیشترین میزان تجمع فلز کادمیوم در بافت گیاه از کم به زیاد در غلظت 5 میلی گرم بر لیتر و 5/6pH به میزان 0/55 میلی گرم بر گرم بوده است. در خصوص فلز سرب نیز با افزایش غلظت میزان جذب کاهش یافته ولی در غلظت 10 میلی گرم بر لیتر بالاخص در 5/5pH به شدت افزایش مییابد.
مطالعات حاکی از آن است که میزان هر یک از عناصر باقیمانده در محلولهای آزمایشگاهی با افزایش غلظت تا بیشینه 10 میلیگرم بر لیتر روند صعودی داشته و با افزایش میزان pH در هریک از غلظت ها روند نزولی داشته است. در کل بیشترین میزان باقیمانده در محلول، مربوط به فلز کادمیوم به میزان 3/38 میلیگرم بر لیتر و کمترین میزان، مربوط به فلز منگنز به میزان 0/002 میلیگرم بر لیتر بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده از نیلوفر آبی به دلیل بالا بودن میزان مقاومت نسبت به شرایط محیطی تالابها و دریاچهها و رشد بالا، قابلیت کشت آسان و سازگاری خوب آن با محیط میتوان به عنوان فیلتر بیولوژیکی و یک فناوری آلایشزدایی گیاهی جهت حذف فلزات سنگین در پساب صنایع به کار برد.[6]
-3 افزایش رسوبات حوضه آبریز
احیای تالاب انزلی با ُمسکنهای موقتی و لایروبی مقطعی ممکن نیست و هرگونه اقدام و صرف هزینه در این زمینه باید از مناطق بالادستی و ارتفاعات که سرمنشاء حوزههای آبخیز منتهی به تالاب هستند شروع شود تا نتایج پایدار و همیشگی حاصل شود. برای حفظ تالاب بایستی از مناطق بالادستی شروع و سرچشمههای منتهی به این مهم را حفظ کرد و با اجرای عملیات آبخیزداری و مدیریت بر منابع طبیعی در حوزههای آبخیز فرادستی ضمن کاهش رسوبات وارده به تالاب موجب افزایش حجم آب ورودی و احیای دوباره اکوسیستم شکننده این زیستگاه طبیعی استان بود. × در تحقیقی که بر روی بررسی توانایی گیاه نیلوفر آبیسفید - Ny m p h a e a Alba - در کاهش فلزات سنگین - سرب، کادمیوم و منگنز - از محلولهای آبی انجام گرفت نشان داد از نیلوفر آبی به دلیل بالا بودن میزان مقاومت نسبت به شرایط محیطی تالابها و دریاچه هاو رشد بالا، قابلیت کشت آسان و سازگاری خوب آن با محیط می توان به عنوان فیلتر بیولو ژیکی و یک فناوری آلایش زدایی گیاهی جهت حذف فلزات سنگین در پساب صنایع به کار برد.[6]
- 4 رشد فزاینده گیاه آزولا Azolla pinnata
مشکل آزولا که در گذشته به تالاب انزلی ختم میشد اکنون فراتر از محیط آبی این تالاب در سطح وسیعی از تالابها و محیطهای آبی استانهای گیلان و مازندران پراکنده و از کنترل خارج شده و اکنون تهدیدش دردریای خزر جدی است و هر گونه اقدامی برای این گیاه نیز مستلزم هزینه بالایی است. به منظور کنترل این گیاه آبزی و جلوگیری از ورود آن به اکوسیتمها، اقدامات پیشگیرانه از قبیل جمعآوری با دستگاه بیلر و نیز تغذیه توسط ماهی و اردک پیشنهاد میشود. با توجه به فوائد زیاد آزولا خصوصا از لحاظ کمیت و کیفیت علوفه تولیدی،توصیه میشود این گیاه دور از اکوسیتمهای طبیعی و در محیطهایی غیر از تالابها و یا شالیکاریها کشت و مورد استفاده قرار گیرد.[5]
-5 احداث کنارگذر انزلی
اصول پذیرفته شده بینالمللی بر این نکته تاکید میکند که اجرای هر پروژه و طرح عمرانی رفاهی ضرورتا باید با ارزیابیهای مورد نیاز محیط زیستی به انجام برسد و عدم انطباق آن با اصول توسعه پایدار محیط زیست مانعی عملی برای اجرای آن خواهد بود.[ 2]
-6 آلودگی صوتی
با توجه به اهمیت موضوع، سیاستهای راهبردی در استفاده گسترده از تالابها، آبها گیاهان و جانوران آبزی بعنوان منابع غذایی وسیع حال و آینده، وضعیت اکوسیستم محیطهای آبی لازم است قبل از اتخاذ سیاستهای راهبردی بررسیها و تحقیقات وسیع علمی مبتنی بر شواهد صورت پذیرد تا در آینده با کاهش منابع مواجه نشویم. [3]
-7 صید و شکار بی رویه
بهترین و مؤثرترین کار کنترل صید مجاز و غیرمجاز است. چوب-هایی نیزه مانند از زیر آب بیرون زده و حالتی حفاظت شده به منطقه داده است. شاخههایی که شکسته شده اند گویا قبلا کلبه هایی برای کمین کردن شکارچیان بوده که مسوولان محیط زیست آنها را از بین برده اند.
بحث
مشکل مهم مرداب آلودگی روز افزون آب آن استچرا. که تقریباً فاضلاب تمام خانههای مسکونی و اغلب کارخانهها و کارگاههای صنعتی واقع در اطراف مرداب به درون آن و یا به داخل رودخانه-هایی که به مرداب می ریزند سرازیر میشوند . طبق نظر موسسهی استاندارد در صورتی که مقدار آمونیاک از % 5 بیشتر و زبالهها و زواید این ناحیه به داخل مرداب ریخته شود تردیدی نیست که با آلوده شدن بیش از پیش آبهای مرداب که محیط آن در گذشته به منزله بزرگترین زایشگاه و پرورش انواع ماهی فلسدار از جمله ماهی سفید به شمار میرفت باقیماندهی منابع آبزی مرداب هم در معرض خطر انهدام قطعی قرار خواهد گرفت. وضعیت چنان نگران کننده است که نه تنها چندین سال است که نام تالاب انزلی در سیاههی سرخ تالابهای در خطر نابودی قرار گرفته است بلکه بیم آن میرود این تالاب به زودی از سیاههی 10 تالاب ممتاز کنوانسیون جهانی رامسر هم خارج شود.
در تایید این گفته کافی است به یاد آوریم که در طول 10 سال گذشته دست کم سه مورد از مرگ دسته جمعی ماهیان تالابی در این زیستگاه بیبدیل گزارش شده است رخدادی که آشکارا شدت کاهش توان زیست پالایی و خود ترمیمی بوم سازگان تالاب را نشان میدهد. به اختصار شاید بتوان پنج شناسهی اصلی تهدید کنندهی توان زیست پالایی تالاب انزلی را افزایش رسوب وارد شده به تالاب، افزایش پسابها و پسماندهای تخلیه شده در تالاب، تغییر کاربری اراضی و تبدیل بخشی از اراضی حاشیه ی تالاب به زمینهای کشاورزی و جاده سازی دانست. با این وجود عوامل مخرب دیگری هم وجود دارند که پیوسته به مکیدن شیره ی جان تالاب انزلی مشغول هستند که البته اغلب ریشهای انسانی دارند این مولفه ها عبارتند از: تردد زیاد قایق های موتوری و ایجاد نا امنی و تنش در زیستگاه تالاب، صید و شکار فزاینده ی پرندگان آبزی، برداشت تخم پرندگان توسط افراد محلی، افزایش میزان فلزات سنگین و بخصوص سرب در آب و رسوبات تالاب، پمپاژ آب به بالا دست تالاب به منظور آبیاری اراضی کشاورزی، احداث کومه های شکار و تجمع مقادیر زیادی از زباله های غیر قابل تجزیه در تالاب که عمدتا از طریق رودخانه های منتهی به تالاب وارد آن می شود.
احداث استخر پرورش ماهی در اطراف تالاب و تغییر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آب در نتیجه تاثیر بر روی تخم ریزی و تکثیر ماهیان به خصوص ماهیان تجاری. عدم توجه به ظرفیت تالاب در پذیرش گردشگر همزمان از آن و در نهایت ضعف قدرت اجرایی اداره کل محیط زیست استان گیلان در چیدمان الویت های دیگر نهادهای اجرایی استان و رتبه بندی آن ها در جایگاهی پس از ملاحظات محیط زیستی و البته نتیجه و حاصل این ضعف محسوس ملاحضات محیط زیستی در استان گیلان بروز فاجعه ای غم بار به نام مرگ تالاب انزلی و تبدیل تدریجی آن به زمین فوتبال نمدار است. در حقیقت چنین فشار مرگباری در شرایطی بر تالاب تحمیل می شود که این اکوتون بی نظیر کشور به تنهایی سبب ته نشینی تقریبا % 13 ذرات معلقی می شود که سالانه وارد آن می گردد.
همچنین در تصفیه و کاهش بار آلودگی آب های وارده به آن نقش حیاتی دارد بطوریکه سالانه % 38 عناصر غذایی در تالاب رسوب می کند. همچنین تالاب انزلی در مهار سیلاب و جلوگیری از فرسایش سواحل دریای خزر و پایداری اقلیمی و حفظ ظرفیت گرمایی ویژه نواحی مجاور خود نقش انکار ناپذیر و مثبت دارد. وضعیت اسف بار تالاب انزلی آن هم در یکی از معدود مناطق بسیار مستعد کشور از نظر اقلیمی حجم بالای اندوخته های آبی و استعداد بی رقیب توان رطوبتی مطلوب گواهی آشکار بر لکنت های روز افزون حاکم بر مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست ایران و در حاشیه ماندن 50 قانون اساسی است اصلی که به تصریح آشکار در آن باید دولت از هر نوع فعالیتی که منجر به آلوده ساختن و تخریب محیط زیست بیانجامد جلوگیری کند. در صورتی که عملا تمامی محیط های آبی کشور و رودخانه های اصلی ایران تبدیل به محلی برای انباشت پساب و پسماند و فاضلاب شده است.[1]
نتیجهگیری
به نظر می رسد سازمان حفاظت از محیط زیست باید هر چه سریع-تر با طراحی تلههای رسوب گیر و اقدام به لایروبی بستر تالاب از بار اضافی آن در کوتاهترین زمان ممکن کاسته و آنگاه با توانمندسازی جوامع محلی و ملزم کردن واحدهای صنعتی و شهری و کشاورزی به تصفیه ی سامانه ی فاضلاب و پساب و پسماند خود گامی موثر برای بازگشت حیات به انزلی بردارد. همچنین ارتقای عملیات