بخشی از مقاله
چکیده
استعداد خلاقیت با شدت و ضعف در همه افراد وجود دارد و می توان آن را آموزش و پرورش داد هدف اصلی این پژوهش ارائه راهکارهای پرورش خلاقیت در کودکان پیش دبستان ودبستان است که ازنوع کاربردی و با رو ش کیفی مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج بدست آمده از آن نشان می دهد که با ارائه راهکارهای بسیار ساده از طریق ارتقای دانش و آگاهی دادن به نهاد خانواده و مدرسه و شکستن چهارچوب آموزشهای قدیمی و سنتی می توان کودکان را تشویق به نو اندیشی نمود.
کلمات کلیدی: خلاقیت ،استعداد ، آموزش ، پرورش ، کودکان.
.1مقدمه
خلّاقیت در انسان یک پدیده چالش پذیر، پرتضاد و مجذوب کننده است. ارنست یونگ1 به پسر خود که تصویری از یک سبد پر از میوه کشیده بود گفت: پسرم تو در خور ستایش و تحسینی; چون به چیزی پرداخته ای که درخور همگان است. روزی تشنه چیزی خواهی بود که در دسترس نیست و آن گاه میوه هایی خواهی کشید که هیچ کس تا حال آن ها را نچشیده است و آن روز است که تنها خواهی بود.در واقع، عامل خلّاقیت یکی از چندین عواملی است که در بستر مفهوم »زندگی اجتماعی« آدمی قابل طرح و بررسی بوده و به نوبه خود پیامدهای گوناگونی را نیز در برداشته است. هنگامی که نوزادی متولد می شود ، گویی خلاقیت زاده شده است ، مغزآدمی در این مرحله تشنه یادگیری و جستجوگری است و وجود یک شرایط محیطی مناسب به همراه یک معلم پرانگیزش می تواند هدایت گرانسان بسوی خلاقیت و نوآوری باشد.
ورود نوزاد به خانه شروع یک آموزش بزرگ و خانه یک مدرسه ارزشمند است که در آن معلمی پرانگیزش به نام مادر آماده آموزش نوزاد خویش است . از این زمان تا موقع ورود کودک به مهدکودک یکی از باارزش ترین فرصت های آموزشی است که اگر به درستی مورد استفاده واقع شود ، می توان گفت مهم ترین قدم در راه تربیت یک انسان خلاق برداشته شده است اما باید به این گفته گوته1 شاعر و نویسنده بزرگ آلمانی توجه داشته باشیم که والدین را مورد خطاب قرار داده است که :" با بچه داشتن ،شما پدر و مادر نمی شوید"[5]
به راستی که ما انسان ها می بایستی برای پدرو مادر شدن آموزش ببینیم و خود را برای انجام این رسالت بزرگ آماده نماییم اریک برن2 روانپزشک معروف معتقد بود ما در هنگام تولد ، نوشتن داستان زندگیمان را آغاز می کنیم که نکات اصلی طرح داستان آن در حدود چهار سالگی مشخص می شود و داستان با همه جزییات مهمش در حدود هفت سالگی کامل می شود .بزرگسالی زمان مرور این داستان و آزمودن مضمون های اصلی آن ، یا به قول برن "اجرای نمایش است .اما برای رسیدن به این هدف بزرگ دوشرط اساسی وجود دارد:خانه ای مملواز صمیمیت مادری آگاه وآموزش دیده درغیراین صورت این فرصت گرانبها می سوزدوبه راحتی به خاکستر تبدیل می شودو برای همیشه ازدست میرود. هدف کلی از این پزوهش ارتقا آگاهی نهاد خانواده وپس از آن متولیان امر آموزش وپرورش درمقاطع مختلف تحصیلی به خصوص در سنین دبستان از طریق به کار گیری راهکارهایی عملی وبسیار ساده برای پرورش ذهن خلاق در کودکان می باشد.[7]
.2پیشینه تحقیق
بررسی پیشینه تحقیقات مک کنین3،مانسفید4 ،کاتل و بوچر5 نشان می دهد که پیروان اصالت ذات، خلاقیت را یک توانایی و وصفت بالقوه تلقی می کردند[11]، ولی حتی متفکران پیشرو ترمن وگالتن[14]6 نیز بر این باور بودند که هر چند خلاقیت نیز مانند هوش، بعد ارثی دارد، باز هم عوامل محیطی می توانند بر این توانایی اثر بگذارند.[9][10] سندرزدر کتاب آموزش خلاقیت از طریق استعاره از طریق تاکید می کند که برای پرورش خلاقیت باید کودکان و نوجوانان امکان تفکر داد و آنان را از انجام دادن فعالیتهای قالبی و از پیش تعیین شده تا حد امکان بر حذر داشت. در رابطه با پرورش خلاقیت، پژوهشهای آلبیرخ[14]7 ، محمدی نشان داده اند که افراد خلاق به مراتب بیشتر از افراد غیر خلاق توانایی پرورش خلاقیت را در دیگران دارند. [6] بر این اساس در این مقاله به بررسی مفهوم خلاقیت ، عوامل موثر در خلاقیت، زمینه های شکوفایی ، شیوهای افزایش خلاقیت و موانع خلاقیت در کودکان پرداخته ایم.
.3خلاقیت
این سوال که آیا خلاقیت ذاتی است یااکتسابی، معمولاً درمحافل علمی و اجتماعی مطرح می شود. برخی معتقدند خلاقیت ذاتی است و افراد خاصی توانایی خلق ایده های جدیدو ناب را دارند و برخی معتقدند که خلاقیت اکتسابی است. آنچه که مسلم است از طریق آموزش و یادگیری می توان مهارت ارائه ایده ها را فرا گرفت. برای این کار با انجام پیش آزمون و پس آزمون و مقایسه نتایج آن می توان به میزان موفقیت در فراگیری خلاقیت پی برد. دراینجادوتعریف ازخلاقیت ارائه می شود:
- خلاقیت عبارت است ازبه کارگیری توانایی های ذهنی برای ایجادیک تغییرهدفدار
- خلاقیت عبارت است از توانایی دیدن، آگاه بودن و پاسخ دادن بین خلاقیت و نوآوری تفاوت های اساسی وجود دارد. در خلاقیت، ایده های جالب و جذاب متعدد ارائه می شود، اما در نوآوری، آن ایده ها به عمل در می آید.[8]
.4 عوامل مؤثردررشدخلّاقیت
ابتدا می توان این سؤال را طرح کرد: آیا امکان پرورش خلّاقیت وجود دارد؟ تورنس1 تحقیقی انجام داد که سؤال مزبور فرضیه آن را تشکیل می داد. بر اساس این تحقیق، تورنس نتیجه گیری می کند که می توان دسته ای از اصول را به کودکان یاد داد که به آن ها اجازه می دهد تعداد بسیار زیادی عقیده، آن هم عقایدی خیلی بهتر نسبت به زمانی که هیچ گونه تربیتی دراین مورد ندیده باشند، از خود ابراز دارند.بنابراین، در این مورد کهخلّاقیت را می توان پرورش داد تردید وجود دارد. روان شناسان از مدت ها قبل این اعتقاد را که هر استعدادی را می توان با تمرین تربیت نمود و پرورش داد، پذیرفته اند.راجرزوجود2 شرایطی را برای پرورش خلّاقیت ضروری می داند. وی آن ها را تحت عنوان »شرایط درونی آفرینندگی« به شرح زیر بیان کرده است:
.1,4ایمنی روان شناختی
این مرحله را می توان به سه فرایند بهم پیوسته تقسیم کرد:
الف. پذیرش فرد به عنوان ارزش نامشروط. وقتی با فردی به گونه ای رفتار نماییم که نشان دهیم او در حقوق خود و در آشکار ساختن خویش ارزش دارد صرف نظر از اینکه شرایط فعلی یا رفتار او چگونه است در حال پرورش آفرینندگی هستیم.
ب. فراهم آوردن فضایی که در آن ارزشیابی بیرونی وجود ندارد. هنگامی که داوری های ما در مورد خودمان بر معیارهای بیرونی نباشد، ما داریم به پرورش آفرینندگی می پردازیم; جایی که فرد خویشتن خود را در فضایی می بیند که در آن مورد ارزشیابی قرار نمی گیرد و توسط معیارهای بیرونی اندازه گیری نمی شود. چنین فضایی بی اندازه آزادکننده و فراهم کننده خلّاقیت است.
ج. فهم همدلانه: فهم همدلانه همراه با دو مورد ذکر شده، غایت ایمنی روانی را فراهم می آورد و این شالوده ای برای پرورش آفرینندگی است.
.2,4آزادی روان شناختی