بخشی از مقاله

چکیده

این مقاله به تشریح راهکارهایی برای رسیدن به خلاقیت میپردازد. تعاریف مختلفی از خلاقیت ارائه میشوند و از دیدگاه روانشناسی و سازمانی مورد بررسی قرار می گیرند. ارتباط خلاقیت و محیط افراد نیز بررسی شده که حایز اهمیت می باشد.ویژگیهای افراد خلاق، سازمانهای خلاق، نقاشی زبان کودکان، محرمانگی، پرسش و پاسخ ، انگیزش ،آرامش خانواده ،خویشتن پنداره و ذات انسان و هیجان محیط از دیگر مطالب این مقاله هستند.تکنولوژی آینده به میلیونها افراد کم سوادی که حاضر باشند هر کار تکراری را انجام دهند و افرادی که کورکورانه دستورات را گردن گیرند و اطاعت محض از مقامات داشته باشند نیاز ندارد. بلکه به انسانهایی که بتوانند داوری دقیق داشته باشند و راه خویش را در محیط های تازه پیدا کنند و روابط را در موقعیتی که به سرعت در حال تغییر است به چالاکی تشخیص و تمییز دهند نیاز دارد.

مقدمه

تعریف خلاقیت:

از خلاقیت تعریفهای زیادی شده است. در اینجا برخی از تعاریف مهم را مورد برسی قرار میدهیم: خلاقیت یعنی تلاش برای ایجاد یک تغییر هدفدار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان خلاقیت بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است[1] خلاقیت عبارت است از طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به طرزی نوین[2] تعریف خلاقیت از دیدگاه روانشناسی خلاقیت یکی از جنبههای اصلی تفکر یا اندیشیدن است.

تفکر عبارت است از فرایند بازآرایی یا تغییر اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت. تفکر بر دو نوع است: براساس این تعریف خلاقیت ارتباط مستقیمی با قوه تخیل یا توانایی تصویرسازی ذهنی دارد.  این توانایی عبارت است از فرایند تشکیل تصویرهایی از پدیدههای ادراک شده در ذهن و خلاقیت عبارت است از فرایند یافتن راههای جدید برای انجام دادن بهتر کارها؛ خلاقیت یعنی توانایی ارائه راه حل جدید برای حل مسائل؛ خلاقیت یعنی ارائه فکرها و طرحهای نوین[3]

تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی

خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقاء کمیت یا کیفیت فعالیتهای سازمان؛ مثلاً افزایش بهرهوری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینهها، تولیدات یا خدمات از روش بهتر، تولیدات یا خدمات جدید و غیره تعدادی از دانشمندان در بررسیهای خود شش عامل را در خلاقیت افراد مؤثر دانستهاند:

1-دانش: داشتن دانش پایهای در زمینهای محدود و کسب تجربه و تخصص در سالیان متمادی.

2-توانایی عقلانی: توانایی ارائه ایده خلاق از طریق تعریف مجدد و برقراری ارتباطات جدید در مسائل.

-سبک3 فکری: افراد خلاق عموماً در مقابل روش ارائه شده از طرف سازمان و مدیریت ارشد، سبک فکری ابداعی را بر میگزینند.

-انگیزش:4 افراد خلاق عموماً برای به فعل در آوردن ایدههای خود برانگیخته میشوند.

5-شخصیت: افراد خلاق عموماً دارای ویژگیهای شخصیتی مانند مصر بودن، مقاوم بودن در مقابل فشارهای بیرونی و داخلی و نیز مقاوم بودن در مقابل وسوسه همرنگ جماعت شدن هستند.

-محیط:6 افراد خلاق عموماً در داخل محیطهای حمایتی بیشتر امکان ظهور مییابند. این محققان مشخص کردند که عمدهترین دلیل عدم کارایی برنامههای آموزش خلاقیت تاکید صرف این برنامهها بر تفکر خلاق به عنوان یکی از شش منبع مؤثر در خلاقیت میباشد. جایی که سایر عوامل نیز تأثیر بسزایی در موفقیت و شکست برنامههای آموزشی خلاقیت ایفا میکنند

ویژگیهای افراد اخلاق[4]

الف - تفکر همگرا: تفکر همگرا عبارت است از فرایند بازآرایی یا دوباره سازی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت.

ب - تفکر واگرا: تفکر واگرا عبارت است از فرایند ترکیب و نوآرایی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت، خلاقیت یعنی تفکر واگرا. روانشناسان سعی داشتهاند تا مشخصات افرادی که دارای سطح بالایی از خلاقیت هستند مشخص کنند،و عوامل زیر را برای افراد خلاق بیان داشته اند:

سلامت روانی و ادراکی: توانایی ایجاد تعداد زیادی ایده به طور سریع انعطاف پذیری ادراک: توانایی دست کشیدن از یک قاعده و چارچوب ذهنی

ابتکار: توانایی در ایجاد و ارائه پیشنهادهای جدید ترجیح دادن پیچیدگی نسبت به سادگی: توجه کردن و در نظر گرفتن چالشهای جدید مسائل پیچیده دقت و حساسیت نسبت به محیط به خصوص به نکاتی که در نظر دیگران عادی به شمار میروند.

روحیه انتقادی

علاقه وافر به آزمایش کردن و تجربه

.نگرش مثبت نسبت به نوآفرینی خصوصیات عاطفی:

.آرامش و آسودگی خیال

.شوخ طبعی

.علاقه به سادگی و بی تکلفی در نوع لباس و جنبههای گوناگون زندگی

.دلگرمی و امید به آینده

.توانایی برقراری ارتباط عمیق و صمیمانه با دیگران

.اعتماد به نفس و احترام به خود

.شهامت خصوصیات اجتماعی:

پیش قدمی در قبول و رویارویی با مسائل

.مسئولیت پذیری و توانایی سازمان دادن به فعالیتهای گوناگون

.قدرت جلب حس اعتماد و اطمینان دیگران

استقلال رأی و داوری: متفاوت بودن از همکاران در ارائه نظرات و اندیشههای نو عدهای دیگر ویژگیهای افراد خلاق را به صورت زیر دستهبندی میکنند:

خصوصیات ذهنی: کنجکاوی

دادن ایدههای زیاد در باره یک مسئله ارائه ایدههای غیرعادی توجه جدی به جزئیات

نقاشی زبان کودکان:

نقاشی زبان کودک است. کودکان برخلاف بزرگسالان هستند. آنها از طریق نقاشی کشیدن، قصه گویی، بازی کردن و… شناخته می شوند. علم ثابت کرده که کودک خود را با روشی بین بستگان خویش قرار میدهد که دقیقاً مربوط به حالات عاطفی، احساسات، خواستهها، ترسها، کششها، فاصلهجوییها یا نفرتهای اوست. از این رهگذر میشود نسبت به شخصیت و تعارضها و مسایل درونی کودک دست یافت.

نقاشی به ما کمک می کند تا به دنیای درونی و روح کودک پی ببریم، بدانیم چه نیازهایی دارد، آیا کودک ناسازگار یا بیمار است؟ در بزرگسالی می خواهد چه کاره شود و… به دلیل علاقه ی بسیار ی از خانواده های عزیز و اهمیت نقاشی کودکان در این مقاله مفهوم خورشید، ماه، آسمان، زمین، اتومبیل و حیوانات رابا هم بررسی می کنیم، لطفاً توجه داشته باشید که شما به کودک، موضوع نقاشی نمی دهید و خودش آزادانه نقاشی می کند.

خورشید به علت نقش مهمی که بر عهده دارد و نیز تلالو آن ، در نقاشیهای بیشتر کودکان دیده می شود. تصویر خورشید بیانگر امنیت، خوشحالی، گرما، قدرت و به نظر بعضی پژوهشگران نماد پدر مطلوب است. وقتی رابطه پدر و کودک خوب است خورشید به طور کامل و در حال درخشیدن نمایش داده می شود هنگامی که این ارتباط مطلوب نیست خورشید در پشت کوه ناپدید است ویا به صورت قوسی در افق دیده می شود و اگر کودک از پدرش هراس داشته باشد، خورشید به رنگ قرمز تند یا سیاه که مضطرب کننده است ترسیم می شود .

با وجود این نحوه نمایش خورشید – مانند سایر موضوعهای نقاشی ممکن است به حال و حوصله لحظه ای کودک و نه به تفاهم و عدم تفاهم بین کودک و پدر بستگی داشته باشد .بنابراین قبل از هر قضاوت و تعبیری دراین مورد، بهتر است چندین نقاشی یک کودک را مورد بررسی قرار داد تا معلوم شود آیا این پدیده مرتب تکرار می شود یا خیر. وآنگاه به تجزیه و تحلیل آن پرداخت. درتجزیه تحلیل و تفسیر نقاشی کودک باید به نقش آموزش و یاد گیریهای قبلی نیز توجه داشته باشیم .

اگر بدون درنظر گرفتن الگوهای یاد گرفته شده در گذشته بخواهیم نقاشی کودک را تفسیر کنیم، از حقیقت دور شده و به یک تشخیص غلط درباره حالات عاطفی و روانی کودک می رسیم . درثانی، در تفسیر نقاشی کودک، باید جنبه های مختلفی از نقاشی را مد نظر قرار داد که عبارتند از: رنگ، محتوا، فضای به کار گرفته شده و خطوط - اشکال - . بدیهی است که تفسیر نقاشی کودک بدون در نظرگرفتن هریک از این جنبه ها، ما را به نتیجه مطلوب نخواهد رساند.

ترس کودک از پدر به رنگ قرمز تند و یا سیاه در نقاشی دیده می شود. البته با یک نقاشی ما به قضاوت نمی پردازیم بلکه باید چندین نقاشی کودک را بررسی کرد. ماه نشانه ی نیستی است. اغلب کودکان ماه را کنار قبر و قبرستان می کشند. کودکان در نقاشی خود ماه را با مرگ معنی می بخشند. درجامعه ی امروزی ماشین نشانه قدرت است، به همین دلیل در نقاشیهای کودکانمخصوصاً پسر بچه ها ماشین زیاد دیده می شود.

وقتی یکی از اعضای خانواده که اغلب پدر و گاهی خود کودک است، رانندگی می کنند، از دیدگاه برون فکنی اهمیت پیدا می کند . به اعتقاد پژوهشگران ترجیح دادن کشیدن ماشین در این دوره خود به خود نشان دهنده ی وابسته بودن شخص به دنیای خارج و زندگی ماشینی است. البته این مسائل بستگی به سن، فرهنگ و عوامل ذهنی و… نوجوان دارد. اگر کودک به نوعی با حیوانات رابطه نداشته باشد و حیوان برای او در دسترس نباشد تصویر حیوان در نقاشی او اهمیت خاصی پیدا می کند.

گاهی ممکن است کودک احساس گناه و تقصیری را که تجربه  کرده و جرأت نکرده آن را ابراز کند در نقاشی و در قالب حیوان نشان دهد. کشیدن حیوانات درنده نشانه ی فشارهای درونی مخفی کودک است. مثلاً کودکی که نسبت به برادر کوچکتر تازه به دنیا آمده اش حسادت می کند، در نقاشی ممکن است گرگ بکشد که این نشان دهنده ی ترس و دلهره ی کودک از تازه وارد کوچولو است.دوستان خوبم، توجه داشته باشید که در تجزیه و تحلیل نقاشی کودکان که کاری بسیار ظریف و حساس است چون یک کار تخصصی و تجربی است شما رأی قطعی نمی دهید. کودک شما باید خودش به میل خودش موضوع نقاشی را اتنخاب کند.

در ضمن ذکر شد که والدین روی دست کودک تمرکز نکنند، به او تذکر ندهند و در جواب سؤالات او فقط بگویند که خودش و خانواده را یا هر چیز دیگری را که میل دارد، به طور کاملتر بکشد.« با دیدن هر نشانهای در تفسیر نیز مضطرب نشوند و به کودک مارک نچسبانند. شاید چند نشانه کنار هم دلیل بر هوش و هیجانات مثبت کودک باشد و به هر حال با مراجعه به متخصص مشاور میشود تفسیرهای دقیقتر و جالبتری از نقاشی کودکان به دست آورد.

تصویری که کودکان از خودشان میکشند با تصویری که آنها از خودشان در ذهن دارند، ارتباط مستقیم دارد. دختربچههایی که همیشه در خانواده از آنها تعریف و تمجید میشود، معمولا تصویر خودشان را زیبا و با لباسهای پفدار میکشند و این خیلی خوب است که بچهها خودشان را دوست داشته باشند. در عین حال، نقاشی کودکان برای روانپزشکان اطفال آنقدر مهم است که گاهی آنها از همین نقاشیها به عنوان آزمون تشخیصی استفاده میکنند.

والدین در این بین چه نقشی دارند؟ نباید این نکته را نادیده گرفت که در دادن موضوع نقاشی به کودکانمان نیز باید از موضوعات کلی و ملموس استفاده کنیم. مثلا از آنها بخواهیم یک مزرعه خوشحال، یک محل خطرناک یا یک دنیای تمیز را نقاشی کنند. مهمترین رکن در نقاشی کودک، خوشحالی است. بچه میتواند حتی یک کوسه را خوشحال بکشد. باید اجازه بدهیم بچهها بدون محدودیت نقاشی بکشند و آموزشهایمان را به بعد از 7 سالگی موکول کنیم زیرا تا قبل از این سن، بازی و نقاشی آزاد به مراتب بهتر و مفیدتر از هر آموزشی است.

از طرفی، کپی کردن از نقاشی دیگران، مانع بروز خلاقیت کودکان میشود و تکرار این کار میتواند نشانه ضعف اعتماد به نفس کودک باشد اما در مقابله با چنین مواردی، واکنش شدید و مستقیم والدین نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه موجب افزایش حساسیت و گرایش بیشتر کودک به این کار میشود. در چنین شرایطی بهتر است از یک مشاور یا کارشناس کمک خواست. البته نباید فراموش کرد که اصلا نیازی نیست بچهها حتما خوب نقاشی بکشند یا در آینده یک نقاش ماهر و حرفهای بشوند زیرا نقاشی برای کودکان صرفا ابزاری است برای بالا بردن کیفیت رشد روحی، عاطفی و فکری. و    سوال آخر اینکه آیا میل به نقاشی کشیدن در همه کودکان وجود دارد؟

بله؛ حتی نقاشی نکشیدن یک بچه میتواند نشانه ضعف او در برقراری ارتباط با دیگران یا بیعلاقگی او به برقراری چنین ارتباطی باشد اما کمبود امکانات نقاشی، پافشاری والدین در نقاشی کشیدن کودکان یا بیتوجهی آنها به نقاشی کودک و به ویژه تمسخرشان میتواند زمینههای بیانگیزگی بچهها را فراهم کند. به همین دلیل توصیه میشود خطخطیهای کودکتان را تشویق کنید زیرا این کار به افزایش اعتماد به نفس و شکوفایی خلاقیت آنها منجر میشود.

کمترین تشویق بزرگترها معمولا تعریف و تمجید شفاهی از نقاشی کودکان است و نصب نقاشی آنها به دیوار اتاق نیز میتواند یکی از بزرگترین تشویقها برای کودکان باشد. اگر میخواهید انگیزه نقاشی را در بچههایتان بیشتر کنید، بهتر است خودتان هم با فرزندتان همراه شوید. یک کاغذ بردارید و بدون اینکه به کودک نشان دهید چه میکشید، با حالتی کودکانه سعی کنید در حال نقاشی کردن، حس کنجکاوی او را تحریک کنید و بعد از تمام شدن نقاشی، آن را به خود کودک و سایر اعضای خانواده نشان دهید و پیشاپیش از دیگران بخواهید در برابر نقاشیتان هیجانزده شوند.

در عین حال، ساعتی از روزهای تعطیل خودتان را به کار با رنگ و ترکیب آنها با هم - حتی رنگهای پلاستیک ساختمان - اختصاص بدهید و از کودک بخواهید در مورد نقاشیهایش برایتان توضیح بدهد و مطمئن باشید با استفاده از این روشها موجب ارتقای سلامت روان فرزندتان خواهید شد. بنابراین می توان از روی نقاشی کودکان و نظر کارشناسی مشاوران و روانشناسان پی به استعداد و توانایی های کودک برده و آنها را در مسیری سنجیده شده و درست قرار بدهیم تا سبب شکوفایی خلاقیت فرزندانمان باشیم.

محرمانگی و آرامش خانواده:

خلاقیت همچون چشمه ی خروشان معرفت است، چشمه ای که از ذات آدمی نشات می گیردهمچون آب زلال است و همچون نوش دارو شفابخش برای مشکلات ما کودک نیاز دارد شکوفا شود ولی چگونه؟؟؟ یکی از بهترین راه هایی که برای شکوفایی خلاقیت پیشنهاد می شود محرمانگی است، کودک وقتی خلاق می شود که رشد کند و رشد او امکان پذیر نمی شود مگر اینکه درون حصار شخصیتی خویش باشد . کودک به تنهایی و اختیار فردی نیاز دارد،این قانون طبیعت است.یک دانه برای اگر بخواهد درخت تنومندی بشود باید زیر خاک پنهان بشود، باید در محیطی تاریک و نمناک را تحمل کند تا به رشد برسد،همانند جنین انسان که برای رشد و تکامل باید درون شکم مادر به مدت نه ماه پنهان شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید