بخشی از مقاله

چکیده

یکی از مسائل نوپدید در عصر حاضر و در جامعه پزشکی نوین، استفاده از رحم جایگزین جهت باروری زوجهایی که به دلائل مختلف قادر به تلقیح طبیعی نیستند، می باشد. تلقیح مصنوعی به چندین صورت امکانپذیر است - لقاح درون رحمی یا خارج رحمی - ؛ و مورد بحث ما در این مقاله تلقیح اسپرم مرد با تخمک زن - زن و شوهر قانونی - در محیط آزمایشگاه و انتقال آن به رحم زن ثالث می باشد. در حقوق ایران، طفلی که از رحم جایگزین متولد شده را به صاحبان نطفه منتسب می دانند. پژوهش حاضر به بررسی احکام وضعی در باب مسئله انتقال جنین و قرارداد های حاصل از رحم جایگزین می پردازد.

مقدمه:

پیشرفتهای پزشکی در سالهای اخیر توانسته با روشهای مختلف نظیر به درمان ناباروری بپردازد، و این روشها سبب مطرح شدن بحثهای اخلاقی، شرعی و قانونی در کلیه جوامع بشری شدهاند. یکی از راههای درمان ناباروری استفاده از رحم جایگزین می باشد که در این راهکار زوجه به دلیل عوامل بیولوژیکی یا مادرزادی فاقد رحم می باشد و یا دارای بیماریهای خاص و مزمن نظیر سرطان، دیابت و ... ا ست که علاوه بر وجود تخمک سالم، سبب ناباروری وی شده است. گاهی نیز ممکن است زوجه به دلیل وحشت از بارداری و زایمان حاضر به حامله شدن نباشد.

در این روش ا سپرم سالم زوج و تخمک سالم زوجه به روش تلقیح م صنوعی بارور می شوند و نطفه حا صل از این لقاح خارج رحمی در رحم زن دیگر - مادر جانشین - کاشته می شود و مادر جانشین پس از طی دوران بارداری و انجام زایمان کودک را به پدر و مادر ژنتیکی - مرد صاحب اسپرم و زن صاحب تخمک - تحویل می دهد. در سال 1977 اولین قرارداد رحم جایگزین تدوین گ شت. تحول ناشی از تولد اولین نوزاد آزمایشگاهی در سال 1978 موجب شد که اولین مورد »روش جایگزینی کامل«با ا ستفاده از تخمک و ا سپرم زوج نابارور، در سال 1985 میلادی صورت پذیرد.

طرح نحوه اهدا جنین به زوجین نابارور به همت و تلاش محافل پزشکی و حقوقی توسط گروهی از نمایندگان به مجلس تقدیم شد این طرح در 1382/4/29 با اصلاحاتی به تصویب مجلس و در 1382/5/8به تأیید شورای نگهبان رسید و در روزنامه رسمی شماره 17033 مورخ 1382/5/29 منتشر گردید گرچه این قانون دارای نقائص بسیار است و با قوانین کشورهای پیشرفته قابل مقای سه نی ست. لیکن گام مهمی ا ست که قانونگذار برای حل م سئله انتقال جنین بردا شته و تحولی در این زمینه ایجاد کرده است. - صفایی، - 1383 این پدیده من شأ بروز م سائل مختلف فقهی و حقوقی است.

قراردادی که میان زوج متقا ضی فرزند و بانوی صاحب رحم منعقد می گردد می تواند نقش بسزایی در جلوگیری از اختلافات و دعاوی احتمالی داشته باشد. قانون گذاران کشور ما نیز باید برای سامان دادن به این وضعیت نو پدید اقدام به تدوین قوانینی نمایند که متناسب با فرهنگ جامعه اسلامی ما باشد. متأسفانه در حقوق مدون و قوانین مو ضوعه ایران، سخنی قاطع و قابل دفاع از آن نیامده ا ست؛ از این رو برای تحقیق و مطالعه در رابطه با این مسئله ناگزیر باید از اصول کلی و ضوابط عامه استمداد جست و با انطباق نوشته های فقهی و حقوقی برای حل این معضل و ایجاد زمینه مناسب جهت باروری زوج های نابارور گام برداشت.

روش شناسی تحقیق:

روش مطالعه ما به صورت کتابخانه ای و همچنین از طریق منابع اینترنت صورت گرفته است.

روشهای نوین باروری:1        

تلقیح اسپرم به داخل رحم - IUI -     لقاح خارج رحمی - IVF -     تلقیح نطفه به داخل لوله رحم - GIFT - تزریق اسپرم به داخل تخمک - ICSI -     انتقال نطفه بارور شده به داخل لوله رحم - ZIFT - آنچه امروزه بیش از سایر رو شها از نظر پز شکی و حقوقی مورد توجه واقع شده روش لقاح خارج رحمی IVF و به دیگر سخن روش تشکیل جنین در آزمایشگاه و انتقال آن به رحم است که در فرانسه نمونه بارز تولید مثل با روش پزشکی است. - صفایی، - 1383 استفاده از رحم زن دیگر صور گوناگون دارد:

- 1 استفاده از رحم زن دیگر برای زنی که قادر به تولید تخمک نیست: در این حالت به طور مصنوعی اسپرم همسر زوج نابارور به رحم زن صاحب رحم تلقیح می شود و در صورت حامله شدن فرزند را برای آنها حمل و پس از تولد تسلیم آنها میکند در اینصورت هم تخمک و هم رحم از آن فرد دیگری است. در این حالت که به آن جایگزینی سنتی نیز اطلاق میشود پدر حکمی و زن صاحب رحم - مادر جانشین - با بچه ارتباط ژنتیکی خواهند داشت و مادر متقاضی - همسر زوج - در صورت تحویل فرزند به او رابطه شان از نوع فرزند خواندگی می باشد.

- 2 ا ستفاده از رحم زن دیگر و انتقال جنین زوجین: در این حالت که به آن جایگزینی کامل نیز اطلاق می شود، زن صاحب رحم - مادر جانشین - با بچه ارتباط ژنتیکی نداردو صرفاً جنین تلقیح شده در خارج رحم را که متشکل از اسپرم و تخمک والدین حکمی است و با ا ستفاده از روشهای کمکی تولید مثل به وی منتقل گردیده و بارور شده است حمل میکند. - نائبزاده, - 1380و - صادقی, - 1380 - 3 استفاده از رحم زن دیگر با استفاده از جنین اهدایی: چنانچه مرد فاقد اسپرم و زن فاقد تخمک باشد، ولی رحم زن قابلیت نگهداری، پرورش و زایمان را دا شته با شد در این صورت از جنین آماده ا ستفاده و آن را به رحم زن نابارور منتقل می کنند.

بر اساس قانون نحوه اهدا جنین به زوجین نابارور ضوابط اهدای جنین در مورد اینگونه زنان رعایت میشود.2 و یا جنینی که از اسپرم و تخمک زوجهای دیگر یا مردان و زنان ثالث از هم بیگانه، در آزمایشگاه تولید شده، بر مبنای قراردادی بین والدین متقا ضی با مادر جان شین به رحم وی منتقل میگردد. سرانجام مادر جان شین پس از حمل و زایمان آن را به والدین متقا ضی تحویل می دهد. در این قسم، مادر جانشین و زوج نابارور - والدین متقاضی - هیچ ارتباط ژنتیکی با بچه ندارند.

مفهوم نسب

1برای آگاهی بیشتر از انواع تولید مثل مصنوعی رجوع شود به : دکتر معرفت غفاری، روشهای پیشرفته در درمان نازایی، مجموعه »روشهای نوین تولید مثل انسانی از دیدگاه فقه و حقوق«، سازمان مطالعه و تدوین - سمت - ، تهران 1380، ص 7 به بعد.

2این قانون در تاریخ 1382.4.29 در مجلس شورای اسلامی تصویب و در 1382.5.8 به تآیید شورای نگهبان رسید مرحوم دکتر سید حسن امامی، »نسب« را اینگونه تعریف کرده است: »نسب به معنی قرابت و خویشاوندی است و امری است که به واسطه انعقاد نطفه از نزدیکی زن و مرد به وجود می آید. از این امر رابطه طبیعی و خونی بین طفل و آن دو نفر که یکی پدر و دیگری مادر باشد موجود می گردد.« - نویسندگان, - 1386 انتساب طفل به پدر: انتساب به پدر مبتنی بر پیدایش کودک از نطفه اوست و مرد صاحب اسپرم، پدر طفل محسوب میشود.

انتساب طفل به مادر : در چگونگی انتساب فرزند به مادر،نظریه های متعددی ارائه شده:

- 1 عده ای از فقها و حقوقدانان ملاک انتساب به فرزند را زائیدن می دانند.

- 2 گروه دوم ملاک انتساب را پیدایش فرزند از تخمک زن دانسته اند.

- 3 گروه سوم میگویند: برای پیدایش هر فرزند دو عامل تأثیر گذار است: یکی پیدایش فرزند از تخمک و دیگری حمل فرزند و ولادت وی از مادر و میگویند دارنده این دو عامل با هم مادر هستند؛ و یا اگر یکی از این عوامل نباشد هیچکدام مادر محسوب نمیشوند. در میان حقوقدانان نیز این عقیده مطرح ا ست که » در این مورد، ن سب قانونی بین زنی که طفل در رحم او ر شد پیدا کرده و خود طفل، به وجود نخواهد آمد؛ زیرا تخمک این زن در پیدایش کودک شرکت ندا شته ا ست و صرف تکامل یافتن و گذراندن مراحل رشد در رحم، سبب تحقق نسب نیست، بنابراین طفل فقط به صاحبان نطفه ملحق خواهد گردید.

در ادامه به بررسی احکام وضعی طفل حاصل از رحم جایگزین می پردازیم: نفقه نفقه این کودک با توجه به ماده 1199 ق.م برعهده پدر ا ست و پس از فوت او یا عدم قدرت او برانفاق، به عهده اجداد پدری است با رعایت الاقرب فالاقرب و درصورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آنها، نفقه بر عهده مادر است. یکی از نظریات ارائه شده این است که طفل دارای دو مادر قانونی است در اینصورت دو نفر در یک طبقه ملزم به انفاق خواهند بود .

انفاق برای مادر جانشین وجود ندارد و این کودک از جهت نفقه با صاحب رحم هیچ رابطه حقوقی ندارد. شایان ذکراست نفقه حمل درحالت مادر جانشین به عهده پدرحکمی - مرد صاحب اسپرم - است وچون جنین نمیتواندمستقیماً از دهان تغذیه کند، نفقه به عامل داده میشود تا به وسیله خون او به مصرف جنین برسد. حضانت و ولایت حضانت طفل بر عهده والدین حکمی که رابطه زوجیت بین آنها برقرار است می باشد. اعتقاد به وجود و عدم وجود قرابت ناشی از مادر جنشینی بین مادر جانشین و طفل تفاوتی در حکم مربوط به حضانت طفل نخواهد داشت.

تا زمانی که کودک به سن بلوغ نرسیده تحت ولایت پدر و جد پدری،یعنی صاحب اسپرم و پدر صاحب اسپرم خواهد بود، اگر پدر و جد پدری در قید حیات نباشند و وصی منصوب نکرده باشند، در این صورت قیم منصوب به حکم دادگاه وظیفه ولایت را عهده دار خواهد بود که ممکن ا ست دادگاه مادر صاحب تخمک و یا هر کس دیگر از جمله مادر جان شین را برای قیمومیت تعیین نماید. ارث در این حالت از باروری م صنوعی، پدرحکمی پدر قانونی کودک ا ست.

در این رابطه چون مواقعه ای صورت نگرفته به یقین میتوان گفت بین صاحب ا سپرم وکودک،توارث برقرار ا ست. در رابطه با توارث بین کودک و مادر میتوان گفت که اگر مادر حکمی - صاحب تخمک - ، مادر قانونی کودک با شد، رابطه توارث بین او و کودک برقرار می شود. در قرابت مادر جایگزین رابطه توارث وجود ندارد و اگر مادر جان شین مادر قانونی کودک با شد، در این حالت رابطه ی توارث از یک سو بین کودک و پدر حکمی و از طرف دیگر بین کودک و مادر جانشین برقرار می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید