بخشی از مقاله
چکیده
حقوق شهروندی منعکس کننده آرمان جهانی عدالت و جامعه ای است که در آن هر انسانی بتواند از زندگی شرافتمندانه ی همراه با صلح، امنیت و رفاه برخوردار گردد. و این حقوق همزاد با پیدایش انسان بوده و با وجود او به وجود آمده است چرا که انسان موجودی است که کرامت ذاتی را از آفریدگار خویش به ارمغان گرفته است.این پژوهش با عنوان »حقوق شهروندی از منظر فقه و حقوق« درصدد شناخت حقوق طبیعی انسان در دین اسلام باتوجه به سبک زندگی وی می باشد که بسیار گسترده تر از حقوق طبیعی مطرح در مکتبهای غربی است. از دیدگاه اسلام و قرآن، آفرینش جهان دارای غایت است و این غایت همان کمال انسان است و رسیدن به این هدف نیازمند برآورده ساختن خواسته های طبیعی و جسمانی است.
چرا که تکامل شایسته انسان هنگامی کاملاً تحقق پیدا می کند که در درون جامعه ای سالم و متناسب با کرامت و شخصیت خود زندگی کند.در این مقاله ابتدا به بحث درباره ارتباط بین عدالت و حقوق شهروندی و ویژگیهای حقوق شهروندی در اعلامیه جهانی حقوق بشر و بیان مفهوم حقوق در جامعه غربی پرداخته شد و سپس دیدگاه فقه و شرع مقدس درباره حقوق شهروندی مطرح گردید.در اعلامیه جهانی حقوق بشر و بیان مفهوم حقوق در جامعه غربی پرداخته شد و سپس دیدگاه فقه و شرع مقدس درباره حقوق شهروندی مطرح گردید.و در پایان نتیجه گرفته شد که دین اسلام کاملترین دین هاست و حق و حقوقی جامع و کامل برای انسانها قایل شده است که اعلامیه جهانی حقوق بشر فاقد این جامعیت می باشد.
واژه های کلیدی: قرآن، شهروند، عدالت، فقه.
-1 مقدمه
حقوق شهروندی به منظور ایجاد توازن در شخصیت، آسایش خاطر و اجتناب از مورد سوء استفاده قرار گرفتن و نادیده گرفته شدن انسانی توسط دیگران، بسیار حیاتی می باشد. و انتخابها، رفتار، ارزشها و نیازهای مشروع و به حق انسانها را روشن می گرداند. هیچ اهمیتی ندارد که انسانها در چه سن و سال و موقعیتی باشند، همه افراد ارزشند و قابل احترام می باشند. آگاهی یافتن از حقوق شهروندی کمک می کند تا ما از عقاید کهنه و باز دارنده و غیر سازنده پیشینیان رهایی یافته و زندگی را پربارتر، منطقی تر، و هدفمندتر پیش ببریم. انسان دارای دو بعد است بعد مادی و معنوی. و موجودی که دو بعد دارد تکالیفی نیز بر او واجب می شود که در جهت رشد و تکامل اوست. اگر در کاری مفسده است، خداوند انسان را از آن عمل نهی می کند، و اگر در کاری خیر وجود دارد انسان را به انجام آن ترغیب می کند. پس تمامی دستورات باریتعالی، همه اش در جهت رقاء و تکامل انسان است. از آنجایی که انسان موجود عقلانی است عقل حکم می کند که اشرف مخلوقات دارای حقوق فردی و عمومی باشد. و حقوق شهروندی همان رفتار مدنی، ادب و ملاحظه و نوع دوستی و وظیفه شناسی است.
-2 عدالت و حقوق شهروندی و رابطه آن با سبک زندگی
عدالت در لغت به معنی مساوات و عدم افراط و تفریط است - دهخدا، 1341، ص - 121 و در اصطلاح عبارتست از دادن حق هر صاحب حق و گذاشتن هر چیز در جای خود می باشد.نهج البلاغه، حکمت - 437 از جمله مفاهیم مرتبط با حقوق شهروندی، عدالت است که در اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد،بِالْبَیﱢنَاتِخداونددرلَقَدْاینوَأَنزَلْنبارهمیأَرْسفرماید:َلْنَامَعَهُمُ - رُسُلَنَاالْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النﱠاسُ بِالْقِسْطِ - - حدید - 25/ تأمل در سیره و روش امام علی - ع - در پنج سال حکومتش به روشنی نشان می دهد که آن حضرت مانند مولایش رسول خدا - ص - در اجرای قانون و پاسداری از حکومت اسلام دقتی بسیار داشته و با تمام توان کارگزاران را به اجرای عدالت و قانونگرایی فرا می خوانده است.
کوتاه ترین راه برای دستیابی به عدالت اجتماعی، وجود انسان های عادلی است که نهاد آنان مزین به ملکه عدالت گشته است و راه پر پیچ و خم رسیدن به عدالت جمعی را به دور از دل نگرانی شیوه های سازمانی پیچیده امروزی طی می نمایند. در این مفهوم انسان های عادل همانند مهره های شطرنج تلقی می شوند که بدون نیاز به بازیگری در صحنه، خود جابجا می شوند و بازی را پیش می برند. انسان عادل به تمام ابعاد و شاخص های عدالت آشناست و تمام آنها را در اعمال وگفتار و کردار خویش رعایت می نماید. در پی احقاق حقوق خویش است و به خوبی با حقوق خود و سایرین آشناست، به قوانین عمل می کند و سعی در ایجاد توازن و برابری در جامعه دارد.
از این روست که جهان هستی بر پایه عدل و داد در حرکت است و عدالتی که نفس انسانفطرتاً با آن آشناست، روحیه ونیرویی است که همواره متعادل عمل می کند و مطابق حق و واقعیت پیش می رود و دائماً تابع حق و قانون است. - میردامادی، 1374، ص - 30 آنچه به حقوق اعتبار و توان مادی می بخشد، اراده دولت است. به همین دلیل دولتی پایدار می ماند که اقامه عدل کند.ولی امروزه عدالت برای حقوقدان، آرمانی است که قوانین باید از آن الهام بگیرد. یعنی، دو مفهوم حقوق و عدالت، در عین حال که با هم پیوند نزدیک دارند، از هم جدا شده اند چرا که نظمی که به وسیله حقوق برقرار می شود، پیوسته در حال حرکت و تحول است و به سوی کمال می رود، کمالی که غایت آن عدالت و نیکی است.حقوق شهروندی بر پایه حقوق انسانی و حقوق انسانی بر پایه برابری انسانها استوار است. زیرا حقوق و عدالت دو همزاد تاریخی اند. - جمشیدی، 1377، ص - 355