بخشی از مقاله
چکیده:
بدون تردید دوره صفویه یکی از درخشانترین ادوار تاریخ ایران در ابعاد مختلف بود . ایجاد حکومت مرکزی مقتدر و امنیت ناشی از آن ، هنر دوستی و هنر پروری سلاطین صفوی به ویژه شاه عباس اول در کناررشد و گسترش صنعت و تجارت ، و در نتیجه ء توسعه شهرسازی از جمله عوامل شکوفایی فرهنگ و هنر در این دوران به شمار می رود.در میان رونق هنرهای مختلف این دوره ،هنر معماری بویژه در دوره عباس اول از جایگاه ویژه ای برخوردار شد.
چنانکه سبک اصفهان که اندکی بیش از صفویه شروع به نمو کرده بود با انتخاب شهر اصفهان به پایتختی از طرف شاه عباس اول و توجه ویژه وی در ساخت و ساز انواع بناهای زیبا و بی نظیر در این دوره به اوج اعتلا ء و شکوفایی خود رسید . در این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی ضمن پرداختن به تحول سبک های مختلف معماری ایرانی و اسلامی، به بررسی شکوفایی سبک اصفهان در دوره صفویه به ویژه دورهء شاه عباس پرداخته خواهد شد.
مقدمه:
تاریخ ایران در ابتدای قرن دهم هجری پس از یک دوره فترت شاهد تحول شگرفی بود.تاسیس سلسلهء صفوی بوسیله شاه اسماعیل 907 - ه.ق - علاوه برآنکه به یک دوره آشفتگی و هرج و مرج در ایران پایان داد.، بلکه بواسطه رسمیت یافتن تشیع در ایران بار دیگر وحدت ملی و یکپارچگی در سراسر قلمرو صفویان برقرار گردید.مساعی شاه اسماعیل اول در جهت برقراری امنیت و آرامش بتدریج موجب فراهم گردیدن دوبارهء زمینه های رشد فرهنگ و هنر در این دوره گردید.
بررسی رشد هنرهای مختلف در ادوار اولیه تاسیس سلسله صفویه مبین آنست که بواسطه ء وجود فراز و فرودها و شرایط خاصی که در آغاز تاسیس هر سلسله به چشم می خورد، در این دوره نیز زمینه جهت اعتلاء و رشد برخی از هنرها بیشتراز هنرهای دیگر فراهم گردید. فتح هرات توسط شاه اسماعیل و انتقال مواریث فرهنگی و هنرمندان زبردستی چون کمال الدین بهزاد و شاگردان وی وپس از آن علاقهءخاص شاه طهماسب به هنرهای نقاشی و خوشنویسی ازجمله زمینه های استمرار و رشد و رونق این هنرها در ابتدای عصر صفویه بود.
به نظر می رسد که علاوه بر عوامل ذکر شده در زمینه خوشنویسی دیدگاه مثبت شیعیان و به طور کلی جهان اسلام به کار خطاطان در زمینه نگارش کتب دینی و آراستن ابنیه مذهبی از دیگر دلایل رشد این هنر در این دوره بود.علیرغم شکوفایی هنر نقاشی و خطاطی و ظهور آثار برجسته ای چون شاهنامه شاه طهماسبی، در این دوره هنر معماری از رشد قابل توجهی برخوردار نبود.در بررسی عوامل این رکود می توان به عوامل مختلفی چون درگیریها و تنشهای مربوط به آغاز کار صفویان بویژه با همسایگان ازبک و عثمانیها در دوره شاه اسماعیل و استمرار کم وبیش این تنشها در دوره طهماسب در کنار توجه بیشتر آنان به هنرهای چون نقاشی و خطاطی اشاره کرد.
پس از مرگ شاه طهماسب بواسطه بالا گرفتن آشفتگی در دربار و قلمروصفویان و فشار مضاعف ازبکان و عثمانیان انواع هنرهای مختلف دچار رکود و نزول گردید.اما قدرت گیری شاه عباس اول - 936ه.ق - توانی تازه به پیکره هنرهای مختلف بویژه هنر معماری دمید. در این دوره سبک اصفهان که اندکی پیش از صفویان ظهور یافته و به آرامی و آهستگی نمو یافته بود، در دورهء شاه عباس اول به اوج اعتلای خود رسید. بدون تردید سبک اصفهان نیز متاثر و وام دار سبک های معماری رایج در ایران قبل از دوره صفوی بود. این سبکها علاوه بر داشتن مایه هایی از ادوار قبل از اسلام با ورود به دوره اسلامی و تجلی در اشکال مختلف بویژه ساخت و سازهای مذهبی از غنا و شوری مضاعف برخوردار گردید.
تحول سبکها ی معماری از دوره باستان تا ظهور صفویان
هنر معماری در تاریخ حیات ایران از پیشینهء بسیاری برخوردار است.آندره گدار دراین مورد معتقد است که ، عالیترین هنر ایرانی به معنی حقیقی هنر ،همیشه معماری آن بوده است. این برتری نه تنها در دوره هخامنشیان پارتیان و ساسانیان که آثار ساختمانیشان را می شناسیم محقق است ، بلکه در مورد دوره اسلامی ایران هم صادق است. - گدار،1350، ص - 134 بررسی تحولات هنرمعماری در تاریخ ایران موید آن است که از دیربازبواسطه وجود ارتباط تنگاتنگ معماری با زندگی مردم، پیوسته در ادوار مختلف ویژگیهای خاصی در این هنر مورد توجه قرار داشته است.
از جمله این ویژگیها می توان به ارتباط و پیوند عناصر معماری با نحوهء نیاز و استفاده مردم در مناطق مختلف، توجه به تناسب و پایداری بنا و سرانجام توجه به خودکفایی و استفاده از مصالح بومی و محلی اشاره کرد. - پیرنیا،1392،ص - 19-16 معماری ایرانی و اسلامی در گذر زمان همگام با حفظ و توجه به این ویژگیها شاهد به عرصه رسیدن سبک های مختلفی در این هنر دیرپا بوده است.چنانکه در این جهت به ظهور شش سبک یا شیوه اشاره کرد .
هریک از این سبک ها ی مختلف بر مبنای خاستگاه خود نام گذاری و امتیاز یافته اند.از میان این سبک ها دو شیوه و سبک تحت عنوان پارسی و پارتی، متعلق به دوره ایران باستان و چهار شیوه دیگریعنی خراسانی، رازی، آذری و سرانجام سبک اصفهان متعلق به ایران دوره اسلامی می باشد. شیوه پارسی نخستین شیوه معماری ایران است. نام این شیوه از قوم پارس برگرفته شده که در این دوره بر ایران فرمانروایی می کردند.
- پیرنیا، 1383، ص - 40این شیوه از زمان مادها تا حمله اسکندر در ایران باستان رایج بوده است. اوج این شیوه مربوط به دوره هخامنشی بود. ازمهمترین ویژگیهای این سبک باید به استفاده از سنگ های بریده و منظم ، ساخت بنا بر روی سکو و تختگاه ،استفاده از ستونها در حداکثر فاصله با یکدیگر، ساخت دیوار با خشت خام و آرایش داخل و خارج با کاشیهای لعاب دارو توجه به زیباسازی پیرامون ساختمانها وتاکید بر شکوه ارتفاع زیاد اشاره کرد. - همان، ص - 91-90 بناهایی همچون کاخ آپادانا در شوش متعلق به دوره داریوش و تخت جمشید و پاسارگارد ازمهمترین نمونه های سبک پارسی در معماری است.
پس از سقوط هخامنشیان ،شیوه نوینی در معماری ایران باستان توسط پارتیان تحت عنوان سبک پارتی متداول گردید. این شیوه تا مدتها پس از غلبه اعراب مسلمان بر ایران همچنان متداول بود. پارتیان دراین دوره ضمن حفظ ویژگیهای سبک پارسی به هنر معماری دو عنصر نوظهور را اضافه کردند . این دو عنصر،یکی احداث گنبد بر روی بناهای چهار ضلعی - مربع شکل - و دیگر ساخت ایوان های طاق دار بود. - یاوری، 1391، ص - 79 پارتیان همچنین از گچ و گچبری و نقاشی هردو استفاده وسیعی کردند و این روش در عصر ساسانی و بعدها در ایران اسلامی رشد و رونقی بسزایی یافت. در این دوره برای نخستین بارشاهد ظهور نخستین نمونه های بنای چهار ایوان - کاخ آشور - هستیم که به یک حیاط چهارگوش مرکزی مشرف هستند .
این طرح با تغییرات اندکی همان نقشهء چهار ایوان است که شالوده مسجدها، مدرسه ها، و کاروانسراهای ایرانی را در طی ادوار بعدی تشکیل می دهد. - پوپ،1390، ص - 49 برجستهترین آثار معماری دوره ساسانی را میتوان در بناهایی چون کاخ اردشیر اول معروف به قلعه دختر در فیروزآباد، کاخ سروستان - مربوط به زمان پادشاهی بهرام گور - ، کاخ تیسفون یا ایوان مدائن - طاق کسری در زمان شاپور اول - ، کاخ بزرگ بیشابور و برخی آتشکدهها همچون آتشکده فیروز آباد دید. در این دوره برای تزئینات معماری کاخها و ابنیه از موزائیک کاری، نقاشی روی دیوار، گچبری و نقش برجسته استفاده میشد و بویژه گچکاری و گچبری اهمیت زیادی یافت.
با غلبه اعراب مسلمان بر ایران و ورود ایران به دوره اسلامی، بتدریج شیوه جدیدی در معماری تحت عنوان سبک خراسانی شکل گرفت. این شیوه در سده نخست هجری پدید آمد و تا سده چهارم ادامه یافت. مشخصات عمده این سبک سادگی و پرهیز از هرگونه شکوه و تزئین بی مورد، استفاده از مصالح بومی و کاستن از ارتفاع بود. - پیرنیا، 1383، ص - 136 این شیوه چون در خراسان برای نخستین بار نضج گرفت به شیوه خراسانی اشتهار یافت. در این سبک علاوه بر ویژگیهای یاد شده استفاده از گچ بری و سایر تزئینات پر هزینه بطور کلی از بین رفته وتوجه بیشتری به استفاده از مصالح ارزان قیمت جهت ساخت و ساز مبذول گردید. از مهمترین ونخستین تغییراتی که در بناها در این شیوه بوجودآمد،تبدیل آتشکده ها و بناهای رها شده و خراب شده به مسجد بود.
در این دوره اگر بنایی از نو ساخته می شد باز تفاوت چندانی از لحاظ طرح و اسلوب با بناهای پارتی نداشت. تنها تفاوت چشمگیر آن دگرگونی آرایش وسادگی و آرامش آن بود.در ساخت مساجد الگوی بناها عمدآ" مسجد پیامبر در مدینه با شبستانی ساده جهت برپایی نماز جماعت وحیاط طراحی شده بود. به نظر می رسد که اکثر مساجد بنا شده در ایران در قرون اولیه به همان سادگی و بی پیرایگی مسجد پیامبر - ص - طراحی و ساخته شدند.همینطور که پیشتر اشاره شد، از دیگر تغییرات این دوره کاهش ارتفاع بناها بود . چنانکه گنبدها را تا آنجا که ممکن بود ،کوتاه می ساختند. - نیلفروشان، 1386،ص - 59-58 مسجد جامع فهرج در یزد و بنای اولیه مسجد جامع اصفهان از نمونه های قابل ذکر سبک خراسان است.