بخشی از مقاله

چکیده

قرآن معجزه جاوید پیامبر اسلام - ص - انسانها را به تحدی فرا خوانده، اما به گواه تاریخ کسی را یارای مبارزه با او نبوده است. پرسشی که فراروی ذهن است این است که ترجمه قرآن به زبانهای دیگر چه حکمی دارد؟ آیا ترجم ه قرآن نیز به سان هم آوردی با آن غیر ممکن است؟ و آیا ترجمه قرآن حکم خود قرآن را دارد؟ از کسانی که به شدت در مقابل ترجمهی قرآن کریم موضعی مخالف دارد، رشیدرضاست. وی مخالف ترجمهی قرآن اعم از ترجمهی تحت اللفظی و ترجمهی محتوایی است. در این تحقیق، دلایل رشیدرضا بر عدم جواز ترجمه قرآن کریم مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

واژههای کلیدی: ترجمه قرآن، رشید رضا، تحریم ترجمه.

مقدمه:

در طول تاریخ اسلامی هرگز از سوی بزرگان جهان اسلام ممانعتی از ترجمهی قرآن به زبانهای دیگر به عمل نیامده است1؛ چرا که ترجمهی قرآن ضرورتی تبلیغی بوده که مبلغان اسلام از روز نخست آن را لمس کرده بودند؛ جز در سدههای اخیر در قلمرو حکومت عثمانی و آن هم در بخشهای عربنشین آن، مثل سوریه و مصر سخن از عدم جواز ترجمهی قرآن به میان آمد - معرفت: 1418، ج1،ص. - 127 محمد مصطفی شاطر از سردمدار مخالفان ترجمهی قرآن؛ به ایراد دلایلی برای منع ترجمهی قرآن پرداخته وخطراتی را که ممکن است از سوی ترجمه، دامنگیر اسلام شود؛ بر شمرده است - همان، ص. - 128از دیگر کسانی که در مقابل ترجمهی قرآن کریم موضع مخالف دارد؛ رشید رضاست. وی مخالف ترجمهی قرآن اعم از ترجمهی تحت اللفظی و ترجمهی محتوایی است.

او ترجمهی تحت الفظی را به دلیل غیر ممکن بودن و در پی داشتن مفاسد، حرام می داند؛ اما معتقد است که ترجمهی محتوایِ بخشی از قرآن که ترجمه آن به زبان دیگر مورد نیاز است؛ به اندازه ی مصلحت شرعی جایز است - رشید رضا: بی تا، ج9، ص. - 331 به عقیدهی وی جایز نیست ترجمهی قرآن را قرآن و کتاب خدا نامید و نیز جایز نیست؛ چیزی از آن به خداوند نسبت داده شود؛ زیرا کتاب خداوند، مطابق نص قطعی و إجماع شرعی از سلف و خلف، عربی است. همچنین در ترجمه، خصوصیات لفظی و معنوی قرآن مانند اعجاز، موجود نیست. پس همانگونه که ترجمه در لفظ با قرآن مخالفت. 1 از آنجا که اغلب فقها و ائمه چهارگانه اهل سنت حکم به عدم جواز قرائت فاتحه الکتاب در نماز به زبان غیر عربی داده اند؛ بعضی چنین برداشت نموده اند که شاید اصولا ترجمه قرآن به هیچ زبانی روا نباشد.

اما سابقه ترجمه قرآن بسیار کهن بوده و معروف است که سلمان فارسی "بسم اللّه الرحمن الرحیم" را "به نام یزدان بخشاینده" ترجمه کرده است. - رامیار: 1379، - 653 فتوای جواز علمای ماوراء النهر در پاسخ به استفتاء سلطان سامانی - منصور بن نوح، حک - 365 - 350 که به ترجمه تفسیر طبری انجامید؛ شاهد دیگری بر این مدعاست. - آل داوود: 1387، ج،15، ص- 73 - 70 از فقیهانی که رشید رضا در قول به تحریم ترجمه یاد نموده است؛ ابن حجر عسقلانی و زرکشی از ائمه شافعیه می باشند که دقت نظر در سخنان آن دو روشن می سازد که ایشان نیز در مقام بیان جواز یا عدم جواز ترجمه قرآن نبوده اند؛ بلکه سخن ایشان در خصوص کتابت و قرائت قرآن به فارسی بوده است.

از سخنان ابن حجر به صراحت جواز ترجمه قرآن استفاده می شود؛ آنجایی که از او در خصوص کتابت قرآن به زبان عجم پرسیده شده که آیا مانند قرائت آن به غیر عربی حرام است؛ در جواب می گوید: آنچه از اصحاب رسیده تحریم است. - رشید رضا: بی تا، ج9، ص334و - 335 وی در شرحش بر صحیح بخاری باب "نزول قرآن به زبان قریش" به نقل از ابن بطال مالکی گوید: وحی به کلی چه متلو و چه غیر متلو به زبان عربی نازل شده است و این اشکال که پیامبر - ص - به سوی کافه خلق اعم از عرب و عجم مبعوث شده بر آن وارد نیست چراکه زبانی که وحی به آن نازل گردیده عربی بوده اما ایشان وحی را به طوائف مختلف عرب ابلاغ می نمود و آنان نیز آنرا به غیر عربی ترجمه می نمودند. - مراغی: 1401، ص - 46

زرکشی از امامان شافعی مذهب نیز می گوید: آنچه به صواب نزدیکتر است منع کتابت قرآن به فارسی است همانگونه که قرائتش به غیر زبان عرب حرام است. - رشید رضا: بی تا، ج9، ص - 335 به نظر می رسد سخن عالمان مذکور ناظر به فهم قرآن از طریقترجمه نبوده است بلکه به نگارش قرآنِ فارسی و خواندنِ آن ناظر است.دارد؛ از جهت معنی نیز با آن مخالف است؛ از این رونسبت دادنِ آن به خداوند متعال، دروغ بستن به خداوند و کفر به اوست - همان - .وی در تفسیر المنار دلایلی بر عدم جواز ترجمهی قرآن اقامه میکند و به 4 شبهه در زمینهی ترجمهی قرآن پاسخ میدهد که در اینجا به اهم دلایل وی اشاره نموده و به نقد آنها میپردازیم1 و در پایان شبهات غیر فقهی2 او را نیز مورد نقد و بررسی قرار خواهیم داد.

دلایل رشید رضا بر عدم جواز ترجمهی قرآن و نقد آنها

-1 ترجمهی تحت اللفظی قرآن به گونهای که مطابق با اصل باشد؛ غیر ممکن است و ترجمهی محتوایی هم که فهم مترجم از قرآن یا فهم کسی است که بر فهم مفسرین تکیه نموده است؛ ترجمهی قرآن محسوب نمیشود؛ بلکه فهم شخصی است که ممکن است درست یا نادرست باشد و با این کار آنچه که از ترجمه ی به معنی اراده شده؛ نیز حاصل نمیشود - همان، ص. - 326پاسخ:در محال بودنِ ترجمه تحت اللفظیِ قرآن به گونه ای که با اصل مطابقت کند؛ شکی نیست؛ اما در مورد ترجمه محتوایی باید گفت که اشکال مذکور در صورتی وارد است که ما ترجمهی قرآن را مراد خداوند متعال از آیات بدانیم؛ اما اگر ترجمه،فهم مترجِم از آیات، تلقی شود؛ چنین ایرادی وارد نیست.

-2 کسی که ترجمه ی قرآن را قرآن بداند؛ چیزی از اصول اسلام دستگیرش نمیشود؛ چون قرآن اساس دین اسلام است و زبانها نیز دین محسوب نمیشوند؛جز اینکه مبیﱢن دین هستند؛ بنابراین کسانی که به دنبال فهم قرآن از طریق ترجمه می روند؛ دینشان از فهممترجِم گرفته شده است؛ نه از قرآن نازل شده ازجانب خداوند - همان - .پاسخ:اولاً این اشکال بر این پایه استوار است که ترجمه ی قرآن مساوی قرآن قرار داده شود در حالیکه هیچ کس، ترجمهی قرآن را مساوی قرآن قرار نمیدهد.ثانیاً: اصول اسلام مسائل ساده و قابل فهم برای همهی افراد است و تصور اینکه فهم قاطبه افراد نسبت به دریافت اصول اسلام متفاوت است؛ تصوری است نابجا. از طرفیخودِ رشید رضا در تفسیر المنار در جای دیگری در تأیید دیدگاه خود آورده است: اگر اطلاع بعضی از افراد عجم از ترجمهی قرآن باعث اسلام آوردنشان شده است؛ به این دلیل بوده که آنها از ترجمهی قرآن اصول و مقاصد اسلام را دریافت نمودهاند و همین امر سبب شده که اسلام را بر غیر آن ترجیح دهند؛ نه به این دلیل که تأثیر ترجمه در اقناع عقول همانند تأثیر اصل قرآن باشد - همان، ص344 و . - 345

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید