بخشی از مقاله
چکیده
مهمترین هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر فرآیندهای ژئومورفیک در مکانگزینی و توسعه شهرخرمآباد بوده است. برای ارزیابی و اولویتگذاری مناطق جهت توسعه و سکونت از مدل تاپسیس استفاده شد. در این روش ابتدا لزوم طبقهبندی مناطق ضرورت پیدا میکند. برای این منظور روش تحلیل سیستمهای ارضی بهکار گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که روش تاپسیس کارایی بالایی در اولویتگذاری و رتبهبندی مناطق جهت سکونت دارد. به گونهای که منطقه فلوویال یا رودخانهای توانست رتبه اول را به خود اختصاص دهد و واحد ارضی تپههای کمالوند در شمال منطقه - B - ، دشتهای میانکوهی - C - ، تپههای جنوب منطقه - B1 - ، واحدهای دامنهای - D - ، واحد پلویال یا دشت سیلابی - P - و کوههای اطراف - A - بهترتیب اولویتهای بعدی را برای توسعه و سکونت شهری کسب کردند. در ادامه فرآیند تاپسیس براساس روش اقلیدسی و منطقفازی مشخص شد که خطرات احتمالی - D - بیشترین تأثیرگذاری را در اولویتبندی مناطق جهت سکونت و توسعه شهر داشته و معیارهای سطح آب زیرزمینی - P - ، دسترسی به نرونهای منطقه - R - ، همواری و ناهمواری - N - و در نهایت شیب - Ø - به ترتیب در اولویتهای بعدی قرار می گیرند.
واژگان کلیدی: تحلیل سیستمهای ارضی، برنامهریزی شهری، تاریخ طبیعی، مدل تاپسیس، خرم آباد
-1 مقدمه
مسأله تعیین مکان مناسب زندگی برای تصمیمگیران حوضه شهری یکی از مسائل مهم در برنامهریزی کلان و استراتژیهای آینده شهرها محسوب میگردد - زارعی، . - 2 :1390 ازآنجایی که امروزه، مراکز شهری از تجهیزات عمرانی بسیار پیچیدهای برخوردارند و ساختمانها ابعاد وسیعی به خود گرفتهاند و شهرها وسعت قابل توجهی یافتهاند و این که در حاشیه اکثر شهرها تأسیسات صنعتی و کارخانجات متعددی به عنوان پدیدهای ضروری توسعه یافتهاند. بنابراین کوچکترین مسامحه و اشتباه در شرایط کنونی ممکن است خسارات جبران-ناپذیری را به بار آورد - زمردیان، . - 6 :1383 ما همیشه از فرآیندهای ژئومورفولوژی به چشم مخاطره نگریسته ایم و به جای مدارا و برنامهریزی در جهت حل آنها، به مقابله و فرار از آنها پرداختهایم، در حالی که برخی پدیدههای ژئومورفولوژیکی نهتنها همیشه بهعنوان عوامل مخرب و بازدارنده در استقرار و توسعه شهرها محسوب نمیشوند، بلکه اگر برنامهریزان شهری آگاهی کامل از نوع و کاربرد همه جانبه ژئومورفولوژیکی این پدیدهها داشته باشند، آنها را به عاملی مثبت در استقرار و توسعه شهرها تبدیل خواهند ساخت و استفاده بهینه و معقول از آنها به عمل خواهندآورد .بعد از جنگ جهانی دوم، در اغلب موضوعات جغرافیای طبیعی، از جمله شاخه ژئومورفولوژی و نقش آن در مکانگزینی و توسعه شهرها و سایر سکونتگاههای انسانی، مطالعات زیادی صورت گرفت و روش های نوین و نگرشهای پیشرفتهای اعمال گردید که کارایی این علم را هر چه بیشتر بالا برد و آن را در ردیف علوم آکادمیک و کاربردی مطرح ساخت. در حال حاضر انگلستان از نظر کاربرد ژئومورفولوژی، در بسیاری از زمینهها از جمله کاربرد ژئومورفولوژی درطرحهای توسعه شهری، به پیشرفتهای زیادی نایل آمده و اعتبار این شاخه از جغرافیا روز به روز افزایش پیدا کرده است - رجایی،1382 و نصری ، . - .1388 کن کلت و همکارش - 2011 - روش تجزیه و تحلیل اثرات و شکست - FMEA - را تحت محیط های فازی تاپسیس و AHP به اثبات رسانند. بن و همکارش - 2008 - فراوانی آبرفتهای دره میسی-سیپی علیا - UMV - را نشانهای از مناظر و شواهد فیزیکی گذشته و تغییرات انسانی میداند و این که با توجه به مدلهای آب و هوایی، مواد گیاهی قدیمی و علوم شیمی - ایزوتوپی - ، جابه جاییهای الگوهای چرخشی بزرگ مقیاس آب و هوا و انتقال رطوبت به قارههای میانی آمریکای شمالی باعث تغییرات در پوشش گیاهی، چگونگی انتقال رسوب به حوضههای انتهایی و در نهایت تکامل چشم انداز - UMV - شده است. وسوون و همکارش - 1998 - با استناد به چینهها، شواهد و عکسهای هوایی بر این باورند که فرسایش و رسوب، ظرف چند قرن اخیر در جنوب شرقی استرالیا به دلیل پاکسازی، برداشت و علفچرانی باعث تغییرات عمدهای در خاک و پوشش گیاهی شده و بریدگیهای کانالی را منجر گشته است که باید بیشتر تأثیرات فرسایش را در انتهای مکان، جایی که بسیاری از کانالها از آن نشأت می گیرند، کنترل نمود. اریکسون و همکارش - 2000 - در منطقه ایرانجی هیل در کواندای تانزانیای مرکزی، دو ته نشست کوه رفتی عمده در شیبها را شناسایی نمودند که شدیداً به وسیله فرسایش ورقهای، ریلی و گالی تخریب شدهاند، که احتمالا نتیجهای از مقدمه یا تشدید فعالیتهای کشاورزی، دام پروری و شیوه ذوب آهن در ایرانجی هیل میباشد. مارکوز - 2008 - تاریخ فرسایش خاک و رسوبگذاریهای آبرفتی را در حوضه کوچکی از اروپای مرکزی و در ارتباط با فعالیتهای بشر مورد مطالعه قرار داد و گودی - 1993 - نفوذ بشر را در ژئومورفولوژی بررسی نمود. عادلی و همکاران - 2011 - برای بررسی کاربرد ژئومورفولوژی در انتخاب محل دفن زباله، از نقشههای دیجیتالی و سیستم اطلاعات جغرافیایی - GIS - استفاده نمودند که مناسبترین مکان برای دفن زباله با کمترین تهدیدات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی با استفاده از روش های نامبرده، در جنوب شرقی بناب، 7 کیلومتری ملکان در جنوب استان آذربایجان شرقی انتخاب و پیشنهاد شد. اِل بانا و همکارش - 2009 - برای پی بردن به تغییرات القایی انسان در ژئومورفولوژی ساحل شمال شرقی دلتای نیل در کشور مصر از تصاویر موضوعی پیشرفته لندست - ETM - سال2002 و عکسهای هوای سال 1955 همراه با نمودارها و مشاهدات میدانی و تفسیر تغییرات ژئومورفولوژی در منطقه ساحلی بین آبگذر Kitchener و زبانه Damietta دلتای نیل در شمال شرقی مورد استفاده قرار گرفت. اگر چه این مکان به عنوان یک منطقه آسیبپذیر بر اثر هر گونه افزایش سطح دریا ناشی از گرمایش جهانی به رسمیت شناخته شده بود. اما افزایش شهرسازی، تبدیل باتلاق به مزارع کشاورزی و تالابها به پرورش ماهی، آپارتمان سازی درکرانه ساحلی و کاهش وسعت تالاب AnzalaM به کمتر از0/50، عقب نشینی ساحل سالانه14 متر در سال، پیشرفت ساحل حداکثر 15متر در سال و توسعه تپههای شنی به طول12 کیلومتر که باعث توسعه جنوب شرقی دماغه Damietta گردیده را علاوه بر این که ناشی از یک فرآیند طبیعی در یک الگوی فرسایش صفحهایی یکپارچه و حمل و نقل رسوبات میداند، اما به طور کلی بیشترین دلیل آن را ناشی از تأثیر انسان در ساختار و دستکاری سواحل بیان داشتهاند. چاین - 2006 - برای پی بردن به این که چگونه رشد شهرنشینی باعث تغییر رودخانهها در سراسرجهان میشود، از تلفیقی از نتایج بیش از 100 مطالعه انجام شده در این رابطه در طیف وسیعی از مناطق استفاده نموده است. دادههایی که از محیطهای مرطوب و معتدل سراسر جهان به دست آمده، نشان میدهد که به طور کلی کانالها 3-2 برابر بزرگ شده، که این حد 15 برابر اندازه اصلی است. اما تحقیقات انجام شده درمناطق خشک نشان داده است که به دلیل بارش-های ناگهانی وشدید، فرسایش رسوب خاک بیشتر شده و به طور کلی عکسالعمل های رودخانه به شهرنشینی متغیراست و با تغییر مورفولوژیکی سریع و در مسافتهای کوتاه مشخص میشود. صرف نظر از محل و موقعیت، تداوم وضع تولید رسوب از یک ماه تا چندین سال متفاوت است. این درحالی است که به احتمال زیاد چندین دهه طول میکشد که کانال به ثبات برسد و به طور بالقوه به یک تعادل جدید دست بیابد، که این مدیریت شهرگرایی را برای چالشهای خاص می طلبد و مدیریت موفقیت آمیز نیزبه درک روشنی از تغییرات زمانی و مکانی در فرایندهای تعدیل و تنظیمکننده نیازمند است. با توجه به مطالعات انجام شده، این پژوهش به دنبال اولویت بندی فرایندهای ژئومورفیک مؤثر در مکانگزینی و تعیین مکان مناسب برای توسعه شهر خرم آباد بوده است.
-2-1معرفی منطقه مورد مطالعه
شهر خرمآباد در َ22ْ48 طول شرقی نسبت به نصفالنهار گرینویچ و ًَ22ْ33 عرض شمالی نسبت به استوا میباشد.که منطقه مطالعاتی در حد فاصل33 درجه و20 دقیقه تا33 درجه و35 دقیقه عرض شمالی و48 درجه و10 دقیقه تا48 درجه و30 دقیقه طول شرقی قرار گرفته است - شکل - 1
شکل- - 1موقعیت منطقه مورد مطالعه در ایران و لرستان
-3-1روش شناسی تحقیق
با توجه به روش تحلیل سیستمهای ارضی، منطقه مورد مطالعه طبقهبندی و به هفت واحد - A, B, B1 ، - C, D, F , P تفکیک و ویژگیها و مشخصات آنها بیان شد. مهمترین عوامل و شاخصهای تأثیرگذار - شیب - Ø - ، همواری و ناهمواری - N - ، سطح آب زیرزمینی - P - ، دسترسی به نرونهای اصلی منطقه - R - و میزان