بخشی از مقاله

چکیده

این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که »سبک رهبری در مدیریت اسلامی چگونه است؟« آموزههای اسلامی مربوط به موضوع رهبری بر اساس روش کتابخانهای در جمعآوری اطلاعات و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، جمعآوری، توصیف و تحلیل میشود. اساساً سبک رهبری با نوع انسانشناسی ارتباط وثیقی دارد. اگر برای انسان، نوعی کرامت ذاتی قایل باشیم، نحوه رهبری و تعامل با او کریمانه خواهد بود و اگر او را پست تصور کنیم، شیوه رهبری مستبدانه و خوارکننده است.

فرضیه این تحقیق آن است که شیوه رهبری در مدیریت اسلامی کریمانه است؛ زیرا بر کرامت ذاتی انسانها استوار است. رهبر باید نرمش حداکثری را با شدت حداقلی در سازمان ترکیب کند و در مواجهه با افراد، تا حد امکان نرمش و مدارا نشان دهد و در هنگام ضرورت، شدت عمل نشان دهد. چنانچه این شیوه با انگیزه جلب رضای الهی انجام شود، میتوان آن را » رهبری معنوی« نیز نامید. این شیوه رهبری بر دیگر وظایف مدیریت نیز تأثیرگذار است.

-1 مقدمه

دانش مدیریت یکی از مهم ترین علوم انسانی به شمار می آید؛ چرا که از دیرباز برآوردن نیازهای زندگی، آدمی را به اجتماع و عرصه های گوناگون آن فرا خوانده است . در این زمینه برای بسیج امکانات و دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده ی خود، ناگزیر بوده به نوعی مدیریت و رهبری تن در دهد ولی پیچیدگی مسایل و گسترش روزافزون سازمان های اجتماعی که مدیریتی متناسب با ساختارهای خود را می طلبد، مسأله ی مدیریت را به صورت امری چالشی درآورده است.

روش مدیریت در هر جامعه متأثر از ارزش های حاکم بر آن است که ریشه در بینش ها و بافت فرهنگی آن جامعه دارد. از این رو از یک سو، در جوامع غربی به علت وجود فرهنگ خاص، به طور معمول ارزش گذاری ها در حیات انسانی مبتنی بر یک سلسله مفاهیم اومانیستی است که به دلیل عدم ارتباط با مکتب وحی، بر توهمات و ساخت ههای ذهنی بشر تکیه می شود و نمونه هایی گوناگون از انسان، تحت عناوین موجود"عقلایی -اقتصادی"،" اداری"،" خود شکوفا " و حتی موجودی" پیچیده " تعریف می شود . - 1 -

گرچه امروزه صاحب نظران غربی می کوشند تا انسان را تنها به عنوان یک عامل صرف به شمار نیاورند، ولی متأسفانه باید گفت که این فرهنگ او را از ارز شهای الهی انسانی خود تهی کرده و قدر و منزلتش را در روابط سازمانی به گونه ای تنزل داده است که به او به عنوان یک مهره ی سودآور برای سازمان نگاه می شود . - 2 - اساساً یکی از مهم ترین عوامل رشد و پیشرفت کشورها، وجود مدیران توانمندی است که با استفاده ی مناسب از امکانات، مسیر ترقی و تعالی را هموار می کنند و در زمانی کوتاه دستاوردهای حیر ت انگیزی را به ارمغان می آورند .

آنان با کمترین منابع و امکانات، بهترین عملکرد را به نمایش می گذارند و بیشترین ثمره و نتیجه را عاید سازمان های خود می کنند؛ مدیرانی که با بهر ه گیری از علم و هنر مدیریت و استمداد از پروردگار خویش، تمام توان خود را در طبق اخلاص می گذارند و چشم به مواهب و عطایای مادی آن روا نمی دارند، خود را مسؤول منابع و امکانات می دانند و در استفاده از آ نها نهایت دقت را مبذول می دارند، خود را برتر و والاتر از مجموعه ی تحت امر خویش نمی شمرند و هرگز به دیده ی ابزاری به آنان نمی نگرند . - 3 -  

بدون اغراق باید گفت چنین مدیرانی، سرمایه ی عظیم کشور و رمز موفقیت آن محسوب می گردند. در این خصوص تئوری های مختلفی ظهور کرده اند که هر کدام داستان و مسیری را طی نمودند تا از مرحله ی زایش، گرایش تولد یا افول ، عرضه، نقد ، حرکت نمودند - . - 4 این در حالی است که حوزه ی مدیریت عرصه ی جولانگاه نظریه ها، تئور ی ها، دسته بندی ها، مدلها، بنیادها، تحلیل ها، بررسی ها و نقدها و ارایه ی افکار و اندیشه های بزرگ و تحول آفرین است که اغلب این نگاه ها با توجه به مقوله ی زمان و مکان عرضه می گردد . - 5 -

در مقابل دیدگاه های بشری، در واقع این منظرگاه دینی و قرآنی مدیریت است که از خداوند آغاز می کند؛ چرا که مدیریت اسلامی نه کاپیتالیستی است که تنها تولید در رقابت را هدف قرار داده باشد و نه مسیحیت بی روح امروز است که در چارچوب دستورات اخلاقی باقی مانده باشد و در دین سترگ محصور شده و برای اداره ی جامعه، خود را از جامعه جدا کرده و برنامه ای نداشته باشد؛ بلکه دینی است که جهت اداره، رهبری و مدیریت جامعه برنامه ارایه می کند، اما در مسیری که حقوق انسانی افراد بشر رعایت می شود و ضمن حرکت و پویایی بیش تر، انسان ها را در مسیر الهی قرار می دهد . - 6 -

اسلام بر این موضوع تأکید می ورزد که از بدو تاریخ تاکنون، در جهان یک نوع مدیریت اجتماعی، سیاسی و مذهبی حکم فرما بوده است. مدیریتی که به خاطر هدف خلقت- که همانا عبودیت است -از جانب خداوند متعال، مشخص و معین شده است . از دیدگاه اسلام، مدیران و رهبران نیز پیام آوران امامان معصومی هستند که با شرط عدالت، باید مدیریت جامعه ی انسانی را بر عهده گیرند. در واقع اصول مدیریت اسلامی عبارت از ضوابط عام و مسایل اساسی اسلامی که به عنوان مبانی عقلانی و معیارهای مکتبی، مصدر، ملاک و راهنمای افکار و رفتار مدیران اسلامی در سازما نها می باشد. به طور کلی مدیریت اسلامی، موضوعی است که از دیرباز مورد تعلق خاطر همه ی آنانی بوده است که دل در گرو اسلام داشته اند .

بر این اساس، بسیاری از افراد کوشیده اند تا در جهت شناخت و معرفی این پدید هی مهم گامی فرا پیش نهند . - 7 - در واقع بحث مدیریت اسلامی از دو مفهوم عمده تشکیل می شود؛ یکی مدیریت که حکایت از یک نوع دانش می کند و یکی هم پسوند اسلامی که حکایت از یک نوع گرایش دینی این دانش دارد و می شود گفت که مدیریت اسلامی یا هر علم دیگری که با پسوند اسلامی همراه باشد، مثل اقتصاد اسلامی یا جامعه شناسی اسلامی و هر علم دیگری با این پسوند، حکایت از یک نوع پیوند و رابطه ای میان این دو مفهوم یعنی علم و دین دارند .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید