بخشی از مقاله

چکیده:

در مجموع حق شهرنشینی مستلزم حق حاشیهنشین نبودن در تصمیمگیری دربارهی فضای شهری است. حق شهرنشینی با هدایت شدن شهرنشینان به سمت بحثهای سیاسی یا فرایندهای تصمیم گیری خاص و بیتوجهی به دیگر بحثها و فرایندها، منافات دارد. همچنین این حق مبتنی بر برابری همه شهرنشینان در دخالت در فرایندهای تصمیمگیری است و تفاوتهای افراد و گروهها را مبنای تبعیض و حذف نمیانگارد. دخالت در تصمیمگیری نیز از طریق مشارکت در جامعهی مدنی صورت میپذیرد. در این معنا ساکنان شهر مهمترین رکن تصمیمگیری در مورد تولید فضا در شهر هستند و حق »شهرنشینی« نسبت به حق »شهروندی«، نقش بیشتری رادر تصمیمگیری امور شهری برای شهرنشینان قائل است.

تحوالت شهرسازی در ایاالت متحده، تابع ویژگیهای خاص این کشور بوده است که اهم آنها عبارتند از: وجود نظام فدرالیسم، تسلط مالکیت خصوصی زمین، نقش اقتصاد آزاد، تسلط اتومبیل و حومهنشینی، تأثیر جنبشهای سیاسی و اجتماعی و غیره. بهطور کلی در نظام فدرال آمریکا ارائه بخش مهمی از خدمات عمومی و رفاهی، به عهده دولتهای ایالتی و محلی است و برنامهریزی محلی به عنوان ابزاری ضروری برای پاسخگویی به نیازهای مردم مطرح استاصولاً. اعتقاد به مشارکت همه نیروهای مؤثر در روند توسعه و عمران است. ویژگی برنامهریزی آمریکایی محدودیت در قدرت تصمیمگیری است، لذا تأیید طرحها و مقررات روندی قانونی است که برعهده نهادهای قانونگذار و منتخب مردم یعنی شوراها میباشد و اجرای مقررات شهرسازی برعهده اداره شهرسازی دولت محلی است. عناوین ارگانهایی که در مورد مسائل مربوط به برنامهریزی و منطقهبندی صاحب اختیاراند در هر ایالت ممکن است با دیگری متفاوت باشد و الگوهای مختلفی برای اداره شهرها در نظام مدیریت شهری وجود دارد.

این مقاله مروری است برمفهوم تراکم ساختمانی وبررسی اسناد و ضوابط و مقررات مصوب تهران، در طی سال های گذ شته اگر چه موضوع تراکم به شکل های مختلف مورد بحث وبررسی قرار گرفته است، به نظرمی رسد باتوجه به تصویب وابلاغ طرح تفصیلی شهر تهران ، نیازبه بازنگری درتعریف ونحوه به کارگیری این مبحث درطرح یا وسیاستگذاری های شهرسازانه وجود دارد .تا بر تاثیر تراکم ساختمانی به عنوان یکی ازمهمترین ابزارهای شهر سازی،به بعد کالبدی مسکن وکیفیت محیطی وتعاملات اجتماعی ومشکلات ناشی ازآن بیش ازقبل، پرداخته شود. پس باید نگاهی به این پروسه تا مقطع حاضر داشت.

تراکم مهمترین دستاورد قر ن حاضردرتوسعه شهری، توجه به حقوق شهروندی و زوایای کیفی دراین باره است .مهمترین عوامل عقب ماند گی کلانشهری مانند تهران وفا صله روزافزون آن ازشا خص های جهانی توسعه شهری تسلط نگرش کمی به توسعه، در دوران متمادی درسطو ح مختلف برنامه ریزی و مدیریت شهری و فقدان دستور کارقانونی و رسمی در توسعه شهری مدا خله غیر متخصصانه،مانندفروش مازاد تراکم وساخت وسازهای بی رویه وبدون برنامه بخصوص دربخش مسکن، درسطح کلانشهر تهران، و سایرشهرهای بزرگ ایران،که بدون توجه به تنوع و تفاوت در اراضی شهری و صرفا برای کسب درآمدشهرداری و تامین سودمعدودی سرمایه گذار رخ داده است، موجب تنزل کیفیت محیط شهری وناپایداری درزمینه ایمنی،سلامت ورفاه شهروندان وعرصهها ی زیست محیطی شده است.طی این مقاله ابتدا به تعریف اجمالی تراکم ساختمانی و تعاریف و مفاهیم مرتبط با آن پرداخته شده است . سپس به عنوان نمونه ای از یک طرح برنامه ریزی شده، آیین نامه منطقه بندی در شهر نیویورک معرفی و طیمقایسه تطبیقی با قوانین و مقررات مصوب تهران در زمینه تراکم ساختمانی مسکن، نتیجه ای در رابطه با لزوم تدوین قوانین ومقررات متناسب و معیارهای مؤثر بر آن حا صل خواهید گردید.

واژگانکلیدی: مدیریتشهری،قوانینومقررات ، حقوقشهروندی ، شهرنشینی، حق شهرنشینی.

مقدمه

شهرها همواره مکان فعالیت و توسعهی اقتصادی، و محل و محمل فعالیتهای علمی و فرهنگی بشر بوده اند . شهر همچون اندامی زنده، همواره، در حال رشد، حرکت و تغییر بوده و در خلال این حرکت و تحول، زندگی ساکنان شهر را هم از ویژگیهای خود متأثر میکند و در مقابل آنها نیز به نوبهی خود بر ساختار شهری اثر میگذارند. شهرها از دیرباز، محل رشد و توسعه ی تمدنها بوده اند، با وجود این، رشد شتابان شهرنشینی طی سده ی اخیر شهرها را با مشکلات گوناگونی همچون، آلودگی محیط زیست، کیفیت پایین آب و هوا، بیکاری و مسکن نامناسب، جرم، بینظمی و نابسامانی، تبعیض و محرومیت، حاشیه نشینی اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی، نیز روبرو کرده است. با توجه به مسایل فوق، میتوان دید که زندگی در شهر علیرغم برخی مزایای آن، هم ساکنان را با مشکلات خاصی مواجه میکند و هم مدیریت شهری ئماًدا در چالش برای حذف، کاهش یا مهار اینمشکلات به شیوههایی مؤثروکارآمد نیازمند است.به همین سبب صاحب نظران برآناند که شهرباید به عنوان پدیدهای سیاسی – اقتصادی و نه پدیدهایصرفاً کالبدی مطالعه شود.

در چنین نگاهی شهر، فربه ترین تلاقی حقوق عمومی و خصوصی است و روشن شدن حقوق شهری و نحوه کاربست آن توسط جامعه، یکی از الزامات زندگی در زمانه مدرن است. این مقاله در پی آن است که ضمن مروری بر مفهوم، نظریات و رویکردهایعمده ی مرتبط با شهروندی، و ذکر تمایزهای آن با مفاهیم نزدیک، به طرح مفهومی جدید در ادبیات شهروندی با عنوان »حقشهرنشینی« یا شهروندی شهری بپردازد.روند روبه رشد شهرنشینی درایران و هم نشینی فرهنگها و گروههای مختلف با یکدیگر و تبدیل روابط روستایی به روابط شهری ضرورت بازتعریف تعاملات کنشگران با یکدیگر و با نهادهای شهری را در جامعه شهری متناسب با معیارهای قانونی روزآمد و با ضمانت اجرایی قوی مشخص میدارد. درعین حال نقش این مجموعه قوانین درحصول به توسعه پایدار، تبدیل انسان شهرنشین به شهروند، ظهور جامعه مدنی و انسان مدرن، مصون سازی شهر ازمخاطرات، بالا بردن کیفیت محیط شهری ازیک سو و از سوی دیگر محدودیتهای قوانین موجود درپاسخ گویی به نیازهای شهری، وجود اصل اصطکاک منابع، پیشی گرفتن شهرنشینی بر شهرسازی - سرور، - 1384،غفلت محافل علمی و دانشگاهی ازتوجه بهاین رشته نوپا، ناآشنایی اکثر مدیران شهری، جامعه حقوقی و شهرنشینان کشوربا این قوانین و مقررات شهری و... ازاهمیت بازشناسی و بازتعریف این حقوق و مجموعه قوانین حکایت دارند.

1,1مفهوم شهر

گرچه بسیاری ازمحققان و پژوهشگران شهری از خیر تعریف شهر گذشته و یافتن تعریفی واحد برای شهر ب هنحوی که نیازهای پژوهشی تجربی متنوع و متعدد را برآورد و برای همه انواع شهر درزمانها و جوامع گوناگون مناسب تلقی گرددغیر ممکن دانستهاند - ایزدی خرامه،1383 - ، امادراین قسمت میتوان به پارهای ازتعاریفی که همگی حکایت از»اهمیت شهر« دارند ، اشاره نمود. این تعاریف عبارتند از:

- 1 شهر مقولهای است فلسفی- علمی . مقولهای است فلسفی چون ابعادذهنی – هویتی شهر درفراسوی معیارهای مرسوم - چه فرهنگ گرا چهعملکردگرا یا نوگرا - قرارگرفته و درمحدوده ارزشهای پویای فرهنگی–هنری مقام میگیرد. ازاین رو لازم است که برخوردی فلسفی با شهر صورت گیرد. شهر مقولهای است علمی چون ابعادعینی و کالبدی آن درهمه زمینههای اجتماعی – اقتصادی، کالبدی – فضائی و... با ضوابط و معیارهای علمی قابلسنجش است. از سوی دیگر شهر پدیدهای است مکانی – زمانی که درنقطهای خاص ایجاد شده درفضا تکامل یافته و باگذشت زمان رشد یافتهاست. - حبیبی، . - 211 :1383

- 2 ویکتورهوگو درباره شهرها،عقیده داردکه شهرها کتابهای سنگی هستند که مفاهیم تاریخی و فرهنگی خود رابه خوانندگان کههمگان افراد ساکن درآنهاهستند، انتقال میدهند و به صورتی نمادین، بیانگر تاریخ و عادات اجتماعی ساکنان خودهستند. مجسمهها و ساختمانهای موجود در شهر و نقاشیها و بیماریهای متعلق بهبناها،ورقهای این کتاب و کالبد و سیمای شهر به صورتی استعاری، کتابی با مضامین تاریخی- فرهنگی درباره انسان است. - شادمان ، - 17 :1383 - 3 شهر دررویکرد جغرافیایی، حاصل رابطهای است کهانسان با طبیعت به وجودمیآورد به گونهای که شهر رامیتوان محیطی انسان ساخت تعریف کرد. انسان برای ارضای نیازهای خود دربستری ازدگرگونیهای معنائی - نمادین - اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فضارا نیز دگرگون میکند.

این دگرگونی از خلال یک فرایند تخریب-ساختنانجام میگیرد؛ بدین معنی که برای ساختن فضاهای جدید همواره نیازاولیهای به تخریب فضاهای پیشین وجود دارد.این امر چرخهای بی پایان ازتخریبها و ساختنهارا به وجودمیآوردکه شاید بتواند گفت هرگز متوقف نمیشودچه بسیاردر طول تاریخ مشاهده شده استکه حتی با نابودی کامل یک شهر، تاریخ آن شهر بازنایستاده و دردورهای آتی، باردیگرشهر درمرزهای قدیمی و یا نزدیک به آنها و با تجدید گذشته تاریخی آن بازسازی شده است. - فکوهی : 1383،. - 32

- 4 دررویکرد جامعهشناختی شهر بهمثابهیک واقعیت اجتماعی تعریف میشود. دراینجا شهر درنهایت حاصلیاست ازمجموعهروابط میان بازیگران اجتماعی و بنابراین، این باور وجود دارد که شکل گیری فضاها و روابطشهری ازاین روابط تبعیت میکنند - همان: . - 34

- 5 ازنظر اجتماعی،شهرها مکانهای مناسبی برای شکلگیری نهادهای جمعی، اعتلای ارزشهای فرهنگی،گسترشو تحکیم روابط و مناسبات اجتماعی و پاسداری ازروشهای انسانی و هویتهای ملی و محلی هستند - فرجامی،. - 533 : 1383

- 6 شهر فضای کالبدی حیات اجتماعی جوامع است جایی کهدرآن روابط انسانی و اجتماعی شکل گرفته، بارورو شکوفا میشود - رضازاده،1384 - .

- 7 شهرها تبلوری ازنابرابری درروابط قدرتمند کهبا ظهور حکومت یعنی روابط فرماندهی / فرمانبری همخوانیدارند - صرافی،. - 137 : 1384

1,2اهمیت شهر

شهرها کاملترین اشکال ممکن آبادی انسانیاند. آنهاهم چون مشعلی فروزان انوار خود را فرا راه انسانیت و تمدنپاشیده اند. آنهاهم چون موج شکن بر پهنه گیتی ایستاده، امواج تعدی را درهم شکسته و بدین ترتیب به حیطه امنیت بدل گردیده اند.آنها آدمی را در وصول به نقطه اعلای فرهنگ یاری رسانیده اند.آنهادرپناه دیوارهای خود محیطی مناسب را برای پرورش اصلی ترین دستاوردهای علمی و هنری فراهم آوردهاند . آنها میدان آوری بوده اند که به پیروزی آزادی انجامیده است - امیریاراحمدی، . - 14 :1378 اماهر گاه یکی ازابعاد چهارگانه مفهومی شهر - ذهنیت،عینیت،مکان و زمان - نادیده انگاشته شده و به آنها کم بها داده شود - که اغلب نیز چنین بوده است-شهر»زنده-فضا« به شهر زنده درفضا تبدیل میشود - آن هم تنها به دلیل حضورانسانهایی که درآن ساکن هستند - و این آغازفرایند فروریزی بنیانهای زندگی شهری و شروع ازهم پاشیده شدن شالودههای شهر است.

شهری که دیگر نمیتواند چونیک مقوله فلسفی مورد بررسی قرارگیرد، فلسفه وجودی خویش را ازدست داده است. شهری که دیگر نمیتواند با موازین علمی سنجش پذیر باشد ،عینیت واقعی بودن خود را ازکف میدهد . شهری که نه درزمان بلکه درمکان میزیست،دارای فضاهای زنده شهری نخواهد بود و اگر جنب و جوشی درآن به چشم میخورد نه به سبب کنش وواکنشهای فضایی است کهایجادمیکند، بلکه به بخاطر حضورانسانهایی است کهعلی رغم کارا نبودن فضای شهری مجبوربه زیست درآن هستند - حبیبی،1383 : 212 - .حقوق عبارت است از مجموعه مقررات و اصولی که درزمان معینی بر جامعهای حکومت نموده و روابط بین افراد آن جامعه را تنظیم مینماید مانند حقوق اسلام ،حقوق مدنی ایران، حقوق جزاء و امثال آن. ازدیدگاه اسلام منشاءحق و حقوق خداوند متعادل است و قانونی که مطابق احکام اسلام وضع نگردد موجد حق نیست. ازاین منظرحقوق را میتوان اینچنین تعریف کرد: - حقوق عبارت است ازمجموعهقوانین و مقررات اجتماعی کهاز سویخدای انسان و جهان، برای برقراری نظم و قسط و عدل در جامعه بشری تدوین میشود تا سعادت جامعه را تامین. - کامیار: 1387، - 21-20

1,3مفهوم شهروندی

واژهی »شهروند« در زبان فارسی پیشینهی طولانی ندارد، این واژه در لغتنامههای مشهور دهخدا و در فرهنگ عمید وجودندارد. اما اولینباردر سال 1373 واردواژهنامهی »فرهنگ فارسی امروز« وارد شد» :[2]کسی که اهل یک شهریاکشور باشد و ازحقوق متعلق به آن برخوردار باشد.[3]« در عوض این واژه در فرهنگ غربی، واژهای ریشهدار و دارای تاریخی طولانی است. جالبآن که از لحاظ ادبی » شهروندی« - Citizenship - ریشهی شهری دارد . زیرا واژهی citizen برگرفته از کلمهی لاتین City است ودر قرون میانه citizen به طور خاص برای اطلاق به ساکنان یک شهربه کار برده میشد. شهر، چنان که ایسین [Isin - [4 - می- گوید همواره مکانی غالب در تاریخ گفتمان سیاسی غربی بوده است. شاید ازهمین رو شهروندی نیز سابقهای طولانی دارد. در واقعپیشینهی تاریخی مفهوم شهروندی به دولت شهر آتن در یونان باستان - سده پنج پ.م - بازمیگردد، جایی که ساکنان شهر آتن - البته به غیر از بردگان، بیگانگان و زنان - به عنوان شهروند شناخته میشدند و ویژگی اشخاص به عنوان »شهروند« دو چیز بود: »شهروند به عنوان عضوی از جامعه سیاسی Politia/political society - فرمانبردار - و شهروند به

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید