بخشی از مقاله
چکیده
تراکم و قرینگی روابط بین قومی در حوزههای تعاملی اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اجتماع، تعلق و وفاداری اقوام را به اجتماع ملّی تقویت می کند. زیربنای جامعه را فرهنگ تشکیل می دهد و موجودیت اقوام متعدد، وامدار این رکن اساسی و عنصر حرکت ساز و نقش آفرین می باشد. مهم ترین عوامل فرهنگ ساز، ارزش های معنوی، کرامت های اخلاقی، معارف، ابتکارات و خلاقیت هایی هستند که خود ریشه در حقیقت جویی دارند و برای نسلی نوخاسته، پویا و بالنده، خودآگاهی فرهنگی و توجه به هویت اصیل و بومی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. وجود اقوام مختلف با آداب و رسوم متفاوت، باعث بوجود آمدن تضادهایی هرچند ناچیز در بین اقشار مختلف مردم و به خصوص جوانان گردیده است.
گردآوردن این افراد با قومیت ها و فرهنگ های مختلف در یک مجموعه، باعث بوجود آمدن تعاملات فرهنگی مثبت خواهد شد. این تعاملات فرهنگی، پایه و اساس ارتقاء سطح کمی و کیفی فرهنگ غالب بر جامعه خواهد بود. در پژوهش حاضر، از روش هایی نظیر توصیفی – تحلیل در مطالعه و تحلیل متون؛ روش تفسیری – تاریخی برای کشف نمونه ها و آثار تاریخی اقوام مورد نظر و روش میدانی به جهت شناخت و بررسی آداب و رسوم اقوام مختلف استفاده می شود. در نهایت به دنبال تبیین راهکارهایی با هدف نزدیک کردن فرهنگ اقوام خوزستانی به یکدیگر و تلاش در شناسایی و بررسی معضلات فرهنگی و ارتقا بخشیدن به فرهنگ کلیه اقوام خوزستان می باشد.
.1 مقدمه
عناصر کالبدی در محیط های مختلف معانی متفاوت دارند. این معانی به طور نظام یافته ای به فرهنگ پیوند خورده اند و از این روست که هر فرهنگ و هر مکانی هویت خاص خود را دارد. وجود قومیت های گوناگون در استان خوزستان، فرهنگ های مختلفی را به وجود آورده است. اعراب، بختیاریها، شوشتری ها، دزفولی ها و بهبهانی ها، از اقوام ساکن در استان هستند. با ظهور دین مبین اسلام، منطقه خوزستان یکی از دروازه های ورود این دین رهایی بخش و فرهنگ ساز به کشور پهناور ایران شد.
در دوران معاصر نیز، خوزستان چند موج تاثیر گذار بر فرهنگ خود را پشت سر گذاشته است. - فکوهی، 1383، - 36 وجود قومیت های گوناگون در استان خوزستان، فرهنگ های مختلفی را به وجود آورده است. اعراب، بختیاریها، شوشتری ها، دزفولی ها و بهبهانی ها، از اقوام ساکن در استان هستند. لری، فارسی با لهجههای دزفولی، شوشتری، بهبهانی، آبادانی و خرمشهری - لهجه شهرنشینان - و عربی از زبانهای رایج در خوزستان می باشد.
آن بخشهایی از فرهنگ وارد شده به استان که با مردم خوزستان به تعامل نرسیدند به تعارض فرهنگ تبدیل گردیدند، تعارضی که برایش نسخهای پیچیده نشده و به یک درد مزمن تبدیل گردیده است. موج بعدی تأثیرگذار بر فرهنگ را می توان موج نسل جدید دانست. نسل جدید دارای فرهنگی جدید است و تحت تاثیر انواع رسانهها قرار دارد و تاثیر خانواده، مدرسه و دانشگاه اندک است. تاثیرات رسانهها بر نسل جوان خوزستان به دلیل موجهای قبلی قویتر از سایر استانها است.
-2 هویت
-1-2 مفهوم هویت
بزرگان حوزه های مختلف علوم اجتماعی در طول تاریخ در مورد مسئله هویت بسیار بحث کرده اند و نظریه هایی متنوع داده اند که بعضاً در تضاد با یکدیگر قرار می گیرند که این خود گواهی است بر پیچیدگی و ابهام موجود در مبحث هویت .به همین دلیل است که می گویند مفهوم هویت از مباحث سهل و ممتنع در عرصه علوم اجتماعی و سیاسی است. سهل است به این معنا که برای همگان محسوس و معلوم می نماید و ممتنع است زیرا به تعبیر اریک اریکسون هر چه بیشتر در این موضوع مطلب نوشته می شود نامفهوم تر و دشوار تر می شود. - قطبی، - 83-78 : 1387
-2-2 مراتب هویت
هویت به ویژگی هایی اشاره دارد که موجب تشخیص فرد می گردد . واژه هویت یا Identity در زبان لاتین از Identitas اخذ شده که ریشه آن Idem یعنی "مشابه و یکسان" می باشد. این واژه در عربی از کلمه هو به معنی او - ضمیر غایب - اخذ شده و به معنی اتحاد بالذات یا انطباق بالذات است. بنابراین، هویت هر پدیدهای، بیانگر هیئت و ماهیت وجودی ذات آن است. این کلمه در یک معنا به ویژگی یکتایی، فردیت و تفاوت های اساسیای که یک شخص را از همه افراد دیگر متمایز میکند، اشاره دارد.
" اجتماعی" در وسیعترین معنا، هر نوع رفتار یا نگرشی است که از طریق تجربه حال یا گذشته، از رفتار سایر مردم تأثیر پذیرفته باشد؛ یا اشاره به رفتاری است که به سوی سایر مردم جهتگیری شده باشد. در برخی موارد، به همکاری یا کنش گروهی سازمانیافته ی هدفمند، محدود می شود. گاهی هم دلالت ضمنی اخلاقی دارد و به کنشی اشاره دارد، که به سوی رفاه کل جامعه و یا اعضای محروم آن جهتگیری شده است. البته در اغلب موارد، بدون هیچ صبغه اخلاقی لازمی، برای اشاره به آگاهی از احساسها و نگرشهای دیگران و برای اشاره به رفتاری که متأثر از چنین آگاهی باشد، به کار برده میشود.
هویت اجتماعی - Identity Social - و گروهی، مجموعهای از خصوصیات و مشخصات اجتماعی، فرهنگی، روانی، فلسفی، زیستی و تاریخی همسانی است که بر یگانگی یا همانندی اعضای آن دلالت میکند و آن را در یک ظرف زمانی و مکانی معین، به طور مشخص، قابل قبول و آگاهانه، از سایر گروهها متمایز می سازد. مباحث مربوط به طرح هویت، هرچند در آغاز متوجه موضوع بحران هویت بود، ولی مسیر بعدی آن به سمت بازسازی هویت، در جوامع گوناگون کشیده شد. با پیدایش مدرنیته، برداشتی از هویت اجتماعی انسانها، همچون سوژه یکپارچه، متحد و متمرکز، شکل گرفت.
دگرگونیهای به وجود آمده در جوامع مدرن، باعث بحران هویت در میان انسانها گردید. به گونهای که این بحث، هنوز در کانون توجه علوم اجتماعی، بهویژه روانشناسی اجتماعی قرار دارد. در پایان سدهی نوزدهم، بحث بازیابی هویت اجتماعی یا "من اجتماعی" به جای هویت فردی، کانون توجه بود، تا میان دنیای شخصی و اجتماعی افراد، ارتباط برقرار سازد و برمبنای فرهنگ متحدالشکل، هویت اجتماعی را به وجود آورند؛ این مسئله نه تنها ارتباط اجتماعی را امکانپذیر میسازد؛ بلکه به زندگی افراد هم معنا میبخشد. در ضمن فرایندی برای خودشناسی کنشگران اجتماعی بوده و معناسازی نیز به واسطه آن صورت میگیرد.
-3-2 فرایند شکلگیری هویت در انسان
صاحب نظران معتقدند که بیشترین برداشت افراد از خویشتن، به برداشت و تصور دیگران نسبت به ما وابسته است . اگر نگرش دیگران در مورد ما تغییر کند، برداشت ما نیز از خودمان تغییر خواهد نمود. بنابراین "من" یا " خود" در افراد، تحت تأثیر دیگران قرار دارد؛ زیرا رفتار و هویت افراد تا زمانی ثابت و قابل پیشبینی است که میان تصور فرد از خود و نگرش دیگران نسبت به او ثبات و هماهنگی وجود داشته باشد.
اگر فرد به این نتیجه برسد که طرز تلقی دیگران به رفتار او تغییر کرده، هویت خود را تغییر می دهد. براین اساس "من فاعلی" یا هویت فردی و "من مفعولی" یا هویت اجتماعی، در جریان تجارب و فعالیتهای اجتماعی شکل میگیرد. من فاعلی بیانگر وجهه نظر دیگران و من مفعولی مجموعهای سازمان یافته از نظرات متظاهر دیگران است؛ که حاصل مجموعهای از رفتارهای شکل گرفته براساس آموخته رفتار اجتماعی است. منِ اجتماعی، تبلور ارزشها، هنجارها و اخلاقیات جامعه است. پس هویت هر شخصی لزوماً ذات آن شخص نیست؛ بلکه هویت، فرآیند معناسازی است که در طی زندگی روزمره و مکانیسمهای آن ساخته میشود. یت،هو هرگز ثابت نیست، بلکه متطوّر، متحوّل یا دینامیک است.
-4-2 انواع هویت
-1-4-2 هویتخانوادگی
هرچند ارائه تعریفی دقیق از هویتخانوادگی نسبتا دشوار است ولی در یک عبارت کوتاه می توان گفت که منظور از این نوع هویت، »تعیین نسبت میان جوان و خانواده اوست و اینکه چه پیوندهایی میان آنان وجود دارد.
-2-4-2 هویت ملی
یعنی اینکه فرد بداند در کشور خود چه جایگاه و مسؤولیت مدنی دارد و چه خدمتشایستهای می تواند برای کشور و ملتخود انجام دهد. وحدت بین تمامی افراد یک ملت، بهترین زمینهساز بروز »هویت ملی« است. زیرا ارزشها، افتخارات و ویژگی های برجسته یک ملت زمانی تبلور می یابد که وحدت کامل بین اقشار و آحاد آن جامعه تحقق یابد.
-3-4-2هویت دینی
هویت دینی یعنی اینکه شخص بداند چه دینی را انتخاب کرده و آن دین چه چیزی را از او می خواهد که انجام دهد و چه چیزی را باید ترک کند. بدیهی است که از پیامدهای تکوین هویت دینی، احساس تعهد و مسؤولیت در قبال ارزشها و باورهای آن مکتب می باشد. برخی از صاحبنظران، تعهد را به عنوان سنگ بنای »هویت دینی« تلقی می کنند.
-4-4-2 هویت اجتماعی
هویت اجتماعی یعنی اینکه فرد نقشها و وظایف اجتماعی خود را بشناسد و متقابلا انتظارات جامعه از خود را بداند. تحقق هویت اجتماعی در گرو تحقق تربیت جامع فرد است؛ یعنی شخص در همه ابعاد وجودی خود - فیزیکی، عاطفی، اجتماعی، ذهنی و اخلاقی - ، دارای صفات و رفتارهای ارزشمندی باشد تا بتواند نقش خود را به طور مؤثر در جامعه ایفا کند.
-5-4-2 هویت فرهنگ
هویت فرهنگی مهمترین نوع هویت است. هم از لحاظ ساخت و محتوا و هم از لحاظ شرایط زمانی باید مورد توجه عمیق و جامع قرار گیرد؛ زیرا هویت فرهنگی به صورت جدی در تحقق سایر هویتها نقش دارد. در واقع فرد به درستی باید فرهنگ خود را شناخته، درک کرده و وجوه امتیاز آن را نسبتبه سایر فرهنگها بداند. همچنین قدردان آن باشد و در پرورش و اشاعه فرهنگ خود تلاش نماید.
-6-4-2 هویت تمدنی
معرفت و آگاهی عمیق آدمی به تمدنی است که منسوب به آن می باشد. درک چنین هویتی به فرد این امکان را می دهد که احساس نماید در سرزمینی زندگی می کند که ریشههای فرهنگی آن تا اعماق تاریخ کشیده شده است و این احساس، تعلق و ارتباط به آن تمدن و در نتیجه شکلگیری »هویت تمدنی« می شود. احساس تعلق به یک تمدن به معنای وابستگی به تمامی مظاهر آن تمدن و از جمله مشاهیر، افتخارات، میراثها و ارزشهای آن می باشد.
-7-4-2هویت ملی
هویت ملی به معنای احساس تعلق و وفاداری به عناصر و نمادهای مشترک در اجتماع ملی - جامعه کل - و در میان مرز های تعریف شده سیاسی است . مهمترین عناصر و نمادهای ملی که سبب شناسایی و تمایز می شوند، عبارتند از : »سرزمین، دین و آئین، آداب و مناسک، تاریخ، زبان و ادبیات، مردم و دولت.« به عقیده ی یوسفی در درون یک اجتماع ملی میزان تعلق و وفاداری اعضاء به هر یک از عناصر و نمادهای مذکور، شدت احساس هویت ملی آنها را مشخص می سازد.