بخشی از مقاله
چکیده
قبايل بلوچ از کهن ترين و نیز سلحشورترين اقوام ايرانی هستند که هیچ گاه در دفاع از خاك ايران کوتاهی نورزيده اند. قبايل جنگجوی بلوچ با به ارث بردن و حفظ ويژگی جنگاوری اقوام کهن ايرانی، به عنوان مرزداران حريم شرقی ايران با حفظ همبستگی قومی- ملی در عمل نشان داده اند همواره به اين کشور عشق ورزيده و افتخار می کرده اند. زمانی که در بلوچستان به دلیل ضعف حکومت مرکزی نقشه های حساب شده ای از سوی بريتانیا به اجرا درمی آمد تا آنجا را تحت تسلط خود قرار دهد، مقاومت قبايل بلوچ بدون هیچ حمايتی از جانب حکومت ايران اين نقشه ها را نافرجام گذاشت. اين تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی بر آن است تا تأثیر هبستگی قومی – ملی اقوام بلوچ در ناکامی استعمارگران انگلیسی مورد بررسی قرار دهد. يافته ها نشان می دهد که مرزداران شجاع ايرانی و مردمان بلوچ در استان پهناور سیستان و بلوچستان بعنوان افرادی مبارز و شجاع و استکبارستیز توانستند به دلیل حس وطن دوستی و غیرت قوم بلوچ در مقابل سیاست های متجاوزان انگلیس بايستند و از ورود بیگانگان به داخل خاك میهن جلوگیری کنند.
مقدمه
جنگ های عمده قبايل بلوچ ايرانی با نیروهای بريتانیا در سابقه ذهنی و تاريخ شفاهی رايج در میان بزرگان و معمرين منطقه تفاوت های زيادی با روايت های آن وقايع از زبان اسنادِ غربی از جمله اسناد و روايات بجا مانده در آرشیوها و خاطرات مأموران انگلیسی دارد. تلفات وارده به نیروهای انگلیسی و عدم توانايی آنان در جلب قلوب مردم منطقه باعث گرديد آنان در پايان جنگ جهانی اول منطقه را ترك کنند. با آغاز سلطنت ناصرالدين شاه و توجه دولت مرکزی به بلوچستان، سرداران و حاکمان نواحی مختلف اين ناحیه داوطلبانه اطاعت خود را از دولت مرکزی اعالم نمودند. انگلیسی ها که تحوالت اين بخش از ايران را زير نظر داشتند، نگران شدند، زيرا با توجه به موقعیت جغرافیايی بلوچستان و نزديکی به هند که از مستعمرات انگلیس است، اين را خطری می ديد. انگلیسی ها در اين سالها سعی می کردند با ايجاد جو بدبینی در میان مردم بلوچستان، آنها را به شورش علیه دولت مرکزی وادارند. ولی اقدامات آنها در اين زمان هم به نتیجه ای نرسید، زيرا هیچ يک از مردم بلوچستان و سرداران بلوچ به اين پیشنهاد انگلیسی ها توجهی نکردند و حاضر به همکاری با دولت بیگانه انگلیس علیه آب و خاك خود نشدند. اين تحقیق بر آن است که چگونگی تاثیر همبستگی قومی- ملی اقوام بلوچ در ناکامی استعمارگران را مورد بررسی قرار دهد. تفاوت میان فرهنگ ها به مؤلفه هايی همانند تاريخ، زبان، اعتقادات، آداب ورسوم، نهادهای اجتماعی ونژاد بر می گرددو مؤلفه هايی که به خاطر پیوند نزديکشان با يکديگر، بر اثر گذر ايام برآيند خاصی را به وجود می آورند که همانا هويت وروح کلی کشورهاست هويت ملی همان حالتی هست که میان مردم در سراسر کشور همبستگی ايجاد می کند که برابر آن، از ساير هويت ها جدا می گردد. برای تقويت هويت ملی بايد ارداه باهم زيستن بین اقوام گوناگون يک سرزمین تقوين شود حس همبستگی ملی، احساسی است ه مفهوم تعیین هويت ووفاداری را در بر دارد، بدين ترتیب درحس همبستگی ملی احساس مشترکی میان سرزمسن ومردمان مختلف آن بوجود می آيد بدون آنکه آنها ازلحاظ فرهنگی وفضايی به هم نزديک باشند پیشینه ی انجام مطالعات علمی درباره ی مبارزات قوم بلوچ به قرن نوزدهم میالدی باز می گردد. از اولین پژوهش هايی که در اين زمینه انجام شده توسط پژوهشگران انگلیسی، که هر چه در مورد فرهنگ و رسوم و مبارزات بلوچها را گردآوری می کردند. از مشهورترين و نخستین پژوهشگران می توان ژنرال سر پرسی سايکس از چهره های برجسته شرق شناسی و ايران شناسی انگلستان بود ،مؤلف کتاب - سفرنامه - ده هزار مايل در ايران است . از آثار علمی نگاشته شده در حیطه بررسی تاثیر همبستگی قومی -ملی اقوام بلوچ در مقابل تفرقه افکنی استعمارگران با زمینه ی پژوهش پیش رو همخوانی داشته باشد آثار زير را می توان نام برد: کتابی با عنوان «تاريخ بلوچستان» از عبدالودود سپاهی، در انتشارات گلستان معرفت چاپ شده است که در آن به اهمیت جغرافیايی بلوچستان بین کشورهای غربی در دوره ی قاجار پرداخته شده است. کتابی با عنوان «تاريخ روابط سیاسی ايران و انگلیس در قرن » از محمود محمود، در انتشارات اقبال به چاپ رسیده است که به بررسی روابط سیاسی ايران و انگلیس در دوره ی قاجار در قرن نوزدهم پرداخته شده است. کتابی با عنوان «جنايات فرماندهان قاجار در بلوچستان» از باستانی پاريزی، در انتشارات علمی بهار به چاپ رسیده است که به بررسی ظلم و ستم هايی که حکومت و عمال قاجار بر مردم بلوچستان روا داشته است بررسی و تحلیل شده است.
مروری بر تاریخ بلوچستان
سرزمین بلوچستان، از لحاظ موقعیت جغرافیايی، به صورت سه بخش جداگانه در سه کشور ايران و پاکستانو افغانستان تقسیم شده است. اين سرزمین بزرگ، در گذشته های نه چندان دور، يک سرزمین را تشکیلمی داده و در طول تاريخ، بیشتر استان يا ناحیه ای تحت فرمانروايی ايران بزرگ بوده است.