بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله با روش تحلیلی -توصیفی به بررسی روش هاي آموزش فلسفه به کودکان با تآکید بر دیدگاه ژان پیاژه پرداخته است.بر مبناي دیدگاه پیاژه آموزش و پرورش فقط یک دانش بکار بسته نیست، بلکه افزون بر آن مجموعهاي از روشهاست که متخصص باید آنها را با موقعیت هاي مختلف سازش دهد. هدف آموزش فلسفه به کودکان اصلاح وضعیت آموزشی و تربیتی کودکان به گونهاي که فراگیري درسها از روش تقلیدي کنونی به روش اجتهادي و انتقادي دگرگون شود که در صورت اجراي درست آن، تواناییهایی براي کودك به ارمغان میآورد که نه تنها در پیشرفت تحصیلی او، بلکه در کل جریان زندگی اجتماعیاش تأثیرگذار خواهد بود.
مقدمه
از روزگاران کهن تاکنون همواره این سؤال اساسی مطرح بوده است که فلسفه چیست و جواب هایی که به این سؤال داده شده است که این جوابها را می توان در دو دسته طبقه بندي کرد: اول آنکه عده اي فلسفه را مجموعه اي از عقاید و آراء فیلسوفان دربارة موضوعات فلسفی می دانند.دوم آنکه دسته اي دیگر فلسفه را عبارت است عمل فلسفیدن می دانند به عبارتی دیگر فیلسوف را کسی می دانند که هنر و تواناییتفکّر صحیح و عمل فلسفی را داشته باشد نه اینکه پر از اندیشه ها و عقاید فلسفی دیگر فیلسوفان باشد - قائدي به نقل از نقیب زاده ،1383،. - 75پر واضح است که فلسفه براي کودکان حفظ کردن آراء و اندیشه هاي وعقاید فیلسوفان گذشته نیست بلکه منظور عمل فلسفی و بالا بردن توانتفکّر و اندیشه کودکان است که نظریه پیاژه هم بر همین امر استوار است.
اگر نگرش دوم را بپذیریم در آن صورت فلسفه براي کودکان یک موضوع درسی خاص وصرف، نخواهد بود که کتاب درسی وساعات خاصی در مدارس به آن تعلق داشته باشدبلکه فلسفه براي کودکان در تمام موضوعات درسی وجود خواهد داشت - لیپمن20032، - 94با این نگرش نه تنها فلسفه برحجم برنامه هاي درسی کودکان نخواهد افزود بلکه یاریگر برنامه هاي درسی نیز خواهد بود - یوسف زاده ،1388،. - 30-25 خوشبختانه امروزه فلسفه کودك جایگاهش را درنظام هاي آموزش کشورهاي پیشرفته پیدا کرده و چندین مؤسسه بین المللی مثل: 3 - I.APC - و 4 - ICPIC - ، - 5 - FAPCA در سطح دنیا ایجاد شده و این روند به کشورهاي در حال توسعه نیز سرایت می کند.
اما متاسفانه علیرغم پیشرفت هاي چشمگیر در حوزه آموزش فلسفه یه کودکان در مقیاس بین المللی توصیه هاي مؤکدي و سفارش هاي بی نظیر دین مبین اسلام برتفکّر ،اندیشه ورزي و فلسفه ورزي - یک ساعتتفکّر از هفتاد سال عبادت برتر است - فلسفه براي کودکان در نظام آموزشی کشورما جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است که شاید ،یکی از دلایل آن برداشت هایی متناقض از فلسفه کودك و تمسک به نطام هاي آموزشی سنتی می باشد در این نظام ها به جاي اندیشه ورزي ،تفکر خلاق انتقادي به محفوظات ،یادگیري طوطی وار ،غیرفعال و غیرکاربردي تأکید می شود .
آنچه متیو لیپمن را به این فکر واداشت که برنامه اي براي آموزش مهارت هاي فکري اندیشه ورزي براي کودکان تدوین کند، این بود که مشاهده کرد جوانان دانشگاهی و حتی استادان آنها آمادگی برخورد عقلانی با این مشکلات را ندارند؛ بنابراین تصور زندگی امروز بدون بهره مندي ازتوانایی ها و مهارت هايتفکّر فلسفی دشوار می نماید - لیپمن ،2001، . - 220مطابق نظریه پیاژه، آزادي و ساخت، رشد و تجربه، همواره در یک برنامه آموزشی، مؤثرند. »فرد تنها تا آن حد از یک شی ء، شناخت پیدا میکند که روي آن عملیصورت داده باشدو این عمل با ویژگی غیرفعالی که تجربهگرایی به درجات مختلف به معرفت نسبتمی دهد،ناسازگار است.در این پژوهش با روش تحلیلی -توصیفی به تبیین روشهاي آموزش فلسفه به کودکان پرداخته است .
روش تحقیق:
این تحقیق از نوع نظري - کاربردي است که با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی به بررسی روش هاي آموزش فلسفه به کودکان با تأکید بر دیدگاه پیاژه پرداخته است.
یافته هاي تحقیق:
شیوه هاي آموزش فلسفه به کودکان بر مبناي دیدگاه پیاژه
الف- آموزش فلسفه از طریق کتابها و محتواي آموزشی
در این روش محتواي هر یک از کتابها که به نوعی فلسفیدن را به دانش آموزان بیاموزد و به آموزش فلسفه کمک کند موضوع کتاب هاي درسی در برنامه درسی »فلسفه براي کودکان« 1 باید مسائلی باشد که کودك در تجربه خود با آنها روبروست .از این جهت رابطه دانش آموز و معلم درواقع بخشی از فرآیند یافتن راه حل طبیعی است.در این حالت عمده موفقیت معلم به این بستگی دارد که توانایی او دربیان رابطه بین واژه ها ،اصطلاحات تجربی کودك چقدر است از اینرو کتابهاي درسی واقعی آن است که موضوع در آن طوري سازماندهی شده باشد که عمل وعکس العمل واقعی فکري بر فکردیگر باشد. - خدایاري،1388، - 94-61 بر اساس نظریه پیاژه در زمینه آمورش فلسفه به کودکان باید به نکات زیر توجه کرد.
- 1 فهم چگونگیتفکّر کودکان در هر مرحله
- 2تناسب محتواي آموزشی با رشد شناختی کودك
- 3 استفاده از مواد عینی در نظر ويتفکّر انتزاعی پس از سن دوازده سالگی امکان ظهور پیدا می کند ،یعنی اپراسیون هاي منطقی به تدریج از زمینه عمل و دستکاري به زمینه انحصاري عقاید و افکار منتقل می گردد - پیاژه،1360 ،. - 122 بنابراین نظر ،آموزش فلسفه یعنی فعالیت فلسفی پیرامون سؤال هاي اساسی بشر از سنین دوازده سالگی به بعد امکان می یابد . همین نظریه پیاژه است که پایه و اساس برنامه ریزي درسی قرار گرفته و کودکان را به بهانه عینی بودن به علوم تجربی سوق داده و آنها را از تفکّر فلسفی باز داشته است.براین اساس در زمینه آموزش فلسفه به کودکان باید به جنبه هاي مختلف رشد شناختی کودکان و زیر بناهاي آن توجه شود.
باتوجه به نظریه هوش پیاژه محتوا آموزشیباید در راستاي تحولات ذهنی دانش آموزان باشدو آنها رابا واقعیت هاي بیرونی آشنا سازد .بر مبناي نظریه طرحواره ،محتواباید برمبناي ارائهشیو ه هایی به منظورپاسخگویی دانش آموزان به محیط را فراهم کند؛براساس نظریه جذب ،محتوا باید متناسب توانایی وساخت شناختی دانش آموزان ودر راستاي رسیدن به اهداف باشد. براساس نظریه انطباق، محتوا باید ساخت شناختی یادگیرندگان راتغییردهد. براساس نظریه تعادل یابی ،محتواي دروس باید فراگیران را به تعادل و سازگاري برساند و همچنین به تبعیت از اهداف ، محتوا نیز باید در ارگانیسم زمینه تعادل را فراهم آورد.براساس نظریه درون سازي.محتوا هم باید طوري طراحی و تدوین شود که زمینه هايتفکّر و درونی سازي را فراگیران به وجود آورد - سیف ،1387، . - 75-69
ب- آموزش فلسفه به کودکان از طریق روش تدریس
این روش یکی از بهترین روشهاآموزش فلسفه به کودکان است،البته اگر با روش دوم تلفیق گرددیعنی آموزش فلسفه هم ازطریق کتابها ومحتوا توأم باروش تدریس انجام شودنتیجه کار به حدکمال خواهد رسید - . - www.p4c.ir دررویکرد آموزش فلسفه به کودکان از طریق روش تدریس فلسفه را به معنی عمل فلسفی می دانند. همانطور که سقراط فلسفه را حاوي فلسفیدن می دانست، کانت می گوید کار فلسفه آموختن اندیشه است نه آموختن اندیشه ها و آرايمتفکّران بزرگ مربی این روش را به عنوان رهیافتی آموزشی به رسمیت شناخته است و در پیش می گیرد تا بدین وسیله کودکان را در جهتتفکّر فلسفی وخلاق سوق و مناسب ترین را را براي آموزش تفکر فلسفی به کودکان این است که تعلیم و تربیت را با تمام پیچیدگی هاي کلانش نوعی تحقیق تلقی کنیم؛ بنابراین فقط از این طریق است که دانش آموزان می توانند بهتفکّر براي خود در خصوص اندیشه خود ترغیب شوند.
بر اساس نظریه پیاژه در زمینه تدریس آمادهسازي معلمان مسئله کلیدي و مهمی است.معلمان باید از توشه علمی محکمتري برخوردار باشند و به معلومات روانشناختی محکمی درخصوص مسائل یادگیري و هوش مجهز باشد. پیاژه معتقد است که در زمینه روشهاي تدریس باید به موارد زیر توجه کرد: - 1آموزش تسلسلی - 2توجه به تجربه نزدیک پیش از تجربه با فاصله - 3توجه به سطح متوسطی از اطلاعات جدید هنگام یادگیري - 4 تنظیم یادگیري به صورت یادگیري خود گردان توسط دانش آموزان - 5 کنش متقابل با همسالان - 6 تأکید بر یادگیري واقعی نه یادگیري صرف - 7 تمرکز بر انگیزش درونی - 8 در نظر داشتن تفاوتها و ارج نهادن به عقاید دانش آموزان .
براساس زیربناهاي نظریه شناختی در زمینه هوش، پیاژه به روش هاي تعاملی وفعال در تدریس براي یادگیري وآموزش تأکید کرده است - ابراهیم قوام،1390،. - 96-95 با توجه به نظریه طرحواره روش هاي تدریس زمینه هاي پاسخ دادن به محیط را فراهم آوردواین روش هادرساخت شناختی دانش آموزان تغییرات لازم رااعمال کند. براساس نظریه جذب و انطباق روش هاي تدریس به صورت عینی و قابل مشاهده باشد و از روش ها استفاده گرددکه درآن اعمال درونی و افکار درگیري و تعامل با محیط و تجربه هاي مستقیم فرد را به وجود آورد.روش هاي تدریس به صورت انفرادي ومتناسب بااستعدادهاي بالقوه وباالفعل اجرا می شود - خلیلی شورینی،1373،. - 136
براساس نظریه تعادل یابی روش هاي تدریس باید فعالانه باشند، چون ارگانیسم تا رسیدن به تعادل فعال نگه داشته شود - سیف ،1387، - 69 .با توجه به نظریه درونی سازي اهداف باید یادگیرنده را بهتفکّر وادارند روش هاي تدریس بر اساس عملیات برگشت پذیري باید به شیوه اي اعمال شوند که دانش آموزان بتوانند به شیوه هاي مختلف و برعکس روش هاي قبلی فعالیت را انجام دهند - ابراهیم قوام،1390 ،. - 96-95
نتیجه گیري:
هدف آموزش فلسفه به کودکان آن است که کودکان را با فلسفیدن یعنی فلسفی اندیشیدن آشنا کنیم . یعنی کاري کنیم که خود کودك پرسشگر باشد و براي پرسش هاي خود دنبال پاسخ بگردد . این دنبال پاسخ بودن باعث می شود که از کتاب و معلم استفاده جوید و بعد که پاسخ هاي متعددي دریافت کرد نظر آنها را کنار یکدیگر بگذارد و روي هر یک تحلیل کند و ذهن وي پاسخ ایده ال را انتخاب نماید کودکی که به این گونه از ذهن خود استفاده کند تحلیل گر ومنتقد خواهد بود اگر بزرگ شود قطعا مسائل فلسفی را خوب حلاجی می کند و خلاصه اگر فیلسوف به مفهوم واقعی آن هم نگردد، فلسفه شناس خوبی خواهد بود .
امروزه کودکان و یا نوجوانان براي موفقیت در امتحانات به جاي فهم درست آنها این مطالب را طوطی وار حفظ می کنند و بدین گونه از قدرت تخیل و خلاقیت خود هیچ گونه بهره اي نمی برد.پیاژه میگوید: تربیت پرورش دادن افراد خلاق حتی اگر تعداد آنها زیاد نباشد، حتی اگر آفرینشهاي یکی نسبت به دیگري محدود باشد. باید مخترع و نوآور پرورش داد و نه دنبالهرو و تبعیت جو. نظام آموزشی پیاژه در کل مبتنی است برفهمیدن – ابداع کردن و آفریدنمی باشد واین مقاله به روشهایی که به این نیاز جامعه عمل پوشانده پرداخته است.