بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش با عنوان تعلیم و تربیت از دیدگاه ژان ژاک روسو و با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیل محتوای کیفی به نگارش درآمده است. مسائل تربیتی تحت تأثیر همه ابعاد زندگی بشر است و بر اساس همین قاعده اصول حاکم بر نظریات روسو در همه آثارش در یک راستا قابل مشاهده است. با این وجود در هیچ کدام از مقالاتش تعریف منسجمی از تعلیم و تربیت و شرایط آن بیان نکرده بلکه در مقالات مختلف خود تعاریف پراکندهای از تعلیم و تربیت، آن هم به شکلهای غیر علمیمطرح کرده است.
او تعلیم و تربیت را دو امر مجزا میداند که از نظر وی مسئله تربیت نسبت به تعلیم اولویت دارد. در حقیقت تربیت به صورت مسئله اصلیای مطرح میشود که به تمرین هر فرد و نه تجویز دیگران، بستگی دارد. به طور کلی روسو طبیعت، آدمیان و اشیا را سه استاد تربیت میداند. از این میان تربیتی را که به وسیله اشخاص انجام میگیرد توأم با اختیار میداند و آن را نوعی هنر میشمارد که مستلزم مهارت بیشتر است و محال است با موفقیت کامل نیز همراه باشد. البته ناگفته نماند که استاد اصلی را طبیعت غیرفاسد معرفی میکند و دو استاد دیگر را با استاد اول هماهنگ میداند.
او درباره طبیعت چنین مینویسد: ما حساس به دنیا میآییم و از روز تولد به طرق مختلف تحتتأثیر پدیدههای گوناگونی که ما را احاطه کرده قرار میگیریم و به محض اینکه احساساتی را که در ما پدید میآید شناختیم، آماده میشویم به پدیدههایی که این احساسات را در ما تولید میکنند نزدیک شویم یا از آن دوری گزینیم.
مقدمه
ژان ژاک روسو، اندیشمند و نویسندهی بزرگ فرانسوی در 28 ژوئن سال 1712 در شهر "ژنو" سویس، از خانوادهای فرانسوی و پروتستان به دنیا آمد و در شب دوم ژوئیهی 1778 در قصر "آرمی نوویل" در حوالی پاریس در گذشت. روسو پس از افلاطون یکی از بزرگترین متفکران غربی در زمینه تعلیم وتربیت است فیلسوفان بعداز او مانندکانت ودیویی ازَاو پیروی میکنند.
ژان ژاک روسو در روز 28 ژوئن سال 1712 در ژنو به دنیا آمد. پدر او، ایزاک روسو، همچون پدربزرگش ساعت ساز بود. مادر او نه روز پس از تولدش درگذشت، و روسو تا 9 سالگی نزد پدرش بزرگ شد. در سال 1722، ایزاک روسو برای فرار از زندانی شدن مجبور به ترک پسرش شد و او را به برادرش که یک کشیش پروتستان بود سپرد. خانواده روسو در اصل فرانسوی بودند، ولی در سال 1549 برای گریز از کشته شدن توسط کاتولیکها به ژنو روی آوردند. پس از چند ماه، عموی روسو او را به کشیش پروتستان دیگری به نام لامبرسیه در دهکدهای در جنوب ژنو سپرد، و روسو حدود دو سال را نزد او و خواهرش گذراند. پس از آن، عموی روسو او را به عنوان یک شاگرد به یک حکاک معرفی کرد، و روسو علارغم میلش تا 16 سالگی نزد او این حرفه را فراآموخت
دهکده شارمت، منزلی که روسو در آن در نوجوانی و جوانی در کنار مادام دو وارانس زندگی کردهاست. این خانه امروزه به موزهای برای تجلیل از روسو تبدیل گشتهاست. در آنجا به لوییز دو وارانس که به تازگی از همسر خود جدا و کاتولیک شده بود معرفی شد. مادام دو وارانس - که روسو در اعترافات خود از او با نام »مامان« یاد کردهاست - از روسو 13 سال بیشتر داشت و نه تنها سرپرست، بلکه بعدها معشوقه او نیز شد. روسو که از روز اول دیدارش با مادام دو وارانس به او علاقهمند شده بود، در اعترافات خود آوردهاست که بارها عاشق شدهاست، ولی هیچکدام از این عشقها به زیبایی علاقه او به »مامان« نبودند.
در سال 1742، در حالی که به دنبال ثبت شیوه جدیدی برای نوشتن موسیقی به پاریس سفر کرده بود، با دنیس دیدرو آشنا شد. او سپس در پاریس ساکن شد، و در سال 1745 با همسرش که در یک مسافرخانه کار میکرد آشنا شد. این زن از هوش چندانی برخوردار نبود و روسو نمیگذاشت که این زن در سالنهای پاریس - که محفل زنان و مردان روشنفکر بود - همراه او حضور پیدا کند. آنها دارای 5 فرزند شدند، که هر کدام را به یتیمخانه سپردند.
این موضوع، سالها بعد، هنگامی که روسو کتاب امیل را که در مورد روش مطلوب تربیت کودکان است نوشت، توسط ولتر - که روسو او را از دشمنانش میدانست - به جمع اعلام شد. ولتر در نامه تندی که با نام دیگری امضا کرده بود، عمل او، در سپردن فرزندان خود به یتیم خانه و نوشتن کتابی در مورد تربیت کودکان را، مورد طعن و سرزنش قرار داد. روسو به این انتقاد در اعترافات خود - که پس از مرگش چاپ شد - پاسخ داد، و در واقع این اولین بهانهای بود که به روسو انگیزه نوشتن اعترافات را داد.
روسو مانند افلاطون اصلاح جامعه را وابسته به تربیت یعنی اصلاح انسان می داند. مهمترین آثار او در زمینه تربیت کتاب امیل است که مجموعه از آرای روسو درباره وضع وکیفیت هستی انسان وتعلیم وتربیت است. از جمله آثار روسو کتاب قرارداد اجتماعی،گفتاردر منشا ،پایه های نا برابری آدمیان ،ژولی یا هلوئیزجدیدکه در رابطه با خانواده و رابطه زن و مرد است
تربیت طبیعی - تربیت منفی -
- روسو طبیعت را مبدا مطالعات خود قرار می دهد.
- با توجه به اصل اول ،در تربیت کودک باید طبیعت کودک رابشناسیم یعنی مراحل رشد جسمانی وروانی او.
- استفاده از روشها و وسایل موجود در طبیعت به جای روشهای سنتی و تصنعی.
- نباید خود رادر مقابل طبیعت قرار دهیم و با تلاش برای بهبود آن، طبیعت را نابود کنیم.
- آدمی طبیعتا خوب است تا زمانی که چیزی از خارج اورا به فساد نکشاند، خوب باقی خواهد ماند.
- راه ورود معایب را ببندیم تا قلب انسان برای همیشه پاک وصاف باشد
ابعاد تربیت منفی
بعد اول: ذهن وروان انسان باید تا وقتی که تمام قوا واستعدادهای خود رابه دست اورده باشد، محفوظ باقی بماند پس هیچ آموزش وتعلیم فضیلت به کودک تا سن 12 سالگی داده نشود و قلب او را از هر گونه گناه و اشتباهی حفظ کنیم.
بعد دوم: اگر قبل از استدلال وتعقل کودک تصاویررادریافت کند،مفاهیم و ایده هارا به درستی دریافت نمیکند و کودک ناتوان از قضاوت بوده و هیچ حافظه واقعی ندارد پس باید از آموختن مفاهیم و آراء فکری به کودکان تا سن 12 سالگی خود داری کنیم وانها را از الگوهای نامناسب دور نگه داریم تا موجبات فساد فراهم نشود - پالمر، . - 1393
تربیت طبیعی
- روسو طبیعت را مبدا مطالعات خود قرار می دهد.
- با توجه به اصل اول ،در تربیت کودک بایدطبیعت کودک رابشناسیم یعنی مراحل رشد جسمانی وروانی او.
- استفاده از روشها ووسایل موجود در طبیعت به جای روشهای سنتی وتصنعی.
- نباید خود رادر مقابل طبیعت قرار دهیم و با تلاش برای بهبود آن، طبیعت رانابود کنیم.
- آدمی طبیعتا خوب است تا زمانی که چیزی از خارج اورا به فساد نکشاند،خوب باقی خواهد ماند.
- راه ورود معایب را ببندیم تا قلب انسان برای همیشه پاک و صاف باشد
هدف تربیت از نظر روسو
- بازسازی انسانی است که بتواند در جامعه باز سازی شده زندگی کند.
- بازسازی انسان طبق قوانین طبیعی - یعنی نظم و عقل - انجام میشود زیرا از نظر روسو خدا، طبیعت،جامعه وعقل حقایق ومفاهیمی هستند که با هم هماهنگی دارند.
- تعلیم و تربیت دو عمل متفاوت هستند، تربیت عمل اصلی و اساسی است.
- تربیت تمرین و ممارست فرد است، نه دستوری که دیگران به او می دهند.
- طبق نظر وارو - نویسنده رومی - همان طور که دایه، الله و معلم متفاوتند تغذیه، تربیت وتعلیم نیز متفاوتند.
- هدف تربیت: آماده کردن متربی برای زندگی.
- زندگی: زندگی کردن در جامعه که باتشکیل خانواده و ایفای نقش همسر و پدر و مادر بودن آغاز میشودو به عضویت در جامعه شهروندی می انجامد.
- هر چه کودک در مراحل پایین تر رشد باشد به هدایت و حمایت بیشتر وهر چه به کمال جسمانی و روانی نزدیکتر شود و استقلال بیشتر داشته باشد هدایت کمتر نیاز دارد.
- تربیت باید با رضایت خاطر و همکاری متربی باشد و تربیت تحمیلی نیست - پالمر، . - 1393
مفاهیم تعلیم و تربیت از نظر روسو
- تربیت تغییر دادن طبیعت است.
- همانگونه که گیاهان توسط کشت وزرع تغییر می یابند انسان نیز تمام انچه هنگام تولد ندارد ودر بزرگی به آن احتیاج پیدا می کند توسط تربیت بدست می آورد.
- تربیت نوعی هنر است که مستلزم مهارت بسیار زیاد است و محال است با موفقیت کامل همراه باشد.
- سه استاد تربیت وجود دارد - طبیعت،آدمیان،اشیا - ،تنها تربیتی که توسط اشخاص است با اختیار همراه است.
- تربیت رها کردن طفل و واگذاشتن او به طبیعت یا اجتماع نیست
اشکالات تربیتی روسو
-1 معنی زندگی - اجتماعی - -2 طبیعت انسانی
- رسو با اینکه طبیعت را نیک و الهی می داند ،در تحقق طبیعت ورسیدن به آن مطمئن نیست.
- شاگرد خود را از جمع و حتی کودکانی که دارای طبیعت پاک هستند دور نگه می دارد.