بخشی از مقاله

چکیده

ایجاد تفکر انتقادی را می توان از اهداف اساسی تعلیم و تربیت در سطح جهانی دانست که جزء جدایی ناپذیر هر نظام آموزشی است. در مدارس امروز فقط بر مهارت های خواندن، نوشتن و حساب کردن تأکید می شود؛درحالی که این مهارت ها ذاتاً دارای ارزش نیستند و در تعلیم و تربیت تهی از فضیلتند. ارزش مدارس در تربیت انسانهای فرهیخته است. گرایش افراد به تفسیر اطلاعات در یادآوری اطلاعات نیز تأثیر می گذارد. اتخاذ روش هایی که انگیزه و علاقه دانش آموزان را تقویت کرده و با ایجاد چالش در فرایندهای فکری، منفعل و محتاط بودن را به تبادل نظر و تفکر فعال تغییر دهد، امری ضروری است. هدف این تحقیق مروری، بررسی اهمیت پرورش تفکر انتقادی در دانش آموزان است. نتایج مطالعه کتب و مرور تحقیقات پیشین نشان داد؛ در سایه ایمان و عقل و اندیشه می توان به مدارج عالی انسانیت رسید. یکی از اهداف اساسی تعلیم و تربیت در سطح جهانی نیز ایجاد تفکر انتقادی است. با تفکر انتقادی می توان درباره صحت و اعتبار و ارزش اطلاعات و استدلال های ارائه شده داوری کرد. بنابراین برای آنکه درآینده افرادی توانمند و دارای آزادی اندیشه و خلاق داشته باشیم باید آنها را از همان کودکی پرورش دهیم. بنابراین مدارس باید به جای انتقال معلومات و ایجاد محیط های خشک انضباطی که فقط باز تولید دانش را می طلبد، شرایطی را فراهم کنند تا دانش آموزان خود دانش را بسازند .

واژه های کلیدی: تفکر، تفکر انتقادی، مهارت های تفکر انتقادی

مقدمه

تفکر یکی از سه جنبه ی مهم شناخت - ادراک، یادگیری، تفکر - می باشد. تفکر، عملی ذهنی است و زمانی مطرح میگردد که انسان با مسئلهای مواجه است و خواستار حل آن است. در این هنگام در ذهن، تلاشی برای حل مسئله آغاز میگردد که این تلاش ذهنی را، تفکر مینامند. یکی از توانایی های فکری ارزنده ای که دانش آموزان باید درمدارس کسب کنند این است که شنیده ها، خوانده ها، اندیشه ها و اعتقادهای مختلفی را که در زندگی با آنها روبرو می شوند ارزشیابی کنند و درباره آنها تصمیم های منطقی بگیرند. این توانایی ارزنده تفکر انتقادی - تفکر نقادانه - نام دارد. این روزها تفکر انتقادی به طور فزاینده ای مورد توجه قرار گرفته است، زیرا ما همواره با مقدار زیادی اطلاعات گمراه کننده، تبلیغات تجاری و سایر انواع تبلیغات روبرو می شویم که باید سبک و سنگین کنیم و سره را از جدا کنیم - سیف،. - 1391

متخصصان بزرگ تعلیم و تربیت با تاکید بر اهمیّت تفکر، پرورش آن را یکی از هدف های اصلی تعلیم و تربیت می دانند. بر این اساس، نظام آموزشی باید، به جای انتقال صرف اطلاعات به دانش آموزان، موقعیّت های مناسب برای پرورش فکر کودکان فراهم آورد. به دلیل اینکه مدرسه جایی است که تعلیم و تربیت رسمی در آن جریان دارد، از این رو، باید محیطی باشد که پرورش فکر و شکوفایی اندیشه شاگردان را موجب شود. متأسفانه، بر اثر گسترش و توسعه مدارس و نظارت ضعیف بر آنها، عاداتی نامطلوب بر مدارس حاکم شده است. حتی گاهی بسیاری از مربیان ومعلّمان بر ضرورت حفظ این گونه عادات پا فشاری می کنند. ساکت نگاه داشتن شاگردان و مجبورکردن آن ها به تکرار مطالب، زمینه ی تعلیم و تربیتی را فراهم می کند که نه تنها تشویق شاگردان به فکر کردن در آن جایی نخواهد داشتبلکه، حتی گاهی در ذهن معلّمان نیز این باور را تقویت خواهد کرد که فکرکردن نظم جریان آموزشی را به هم خواهد زد. اگر نظام آموزشی بخواهد تحولی اساسی در روش های خود به وجود آورد، باید در نظر داشته باشد که یکی از مهمترین مسائل، تجدید بنای اندیشه ها و باورهای معلّم استعلّت.

شکست و ناکامی اکثر معلّمان در مقابل نوآوریهای آموزشی، به ویژه روشهای پرورش تفکر، باورهای غلط و از پیش ساخته آنان است که بر اثر تکرار، در طول سال های متمادی، در آنان تثبیت شده استمثلاً، اکثر معلّمان به جای اینکه روش آموختن و اندیشیدن را به فراگیران بیاموزند، آنان را در مقابل دانسته ها و واقعیت های علمی قرار می دهندمعّلم. باید عشق به اندیشیدن را در شاگردان تقویت کند و شیوه اندیشیدن را به آنان بیاموزد - شعبانی، . - 1382 آیزنر معتقد است مدارس باید توانایی تفکر به ویژه تفکر منطقی و خلاق دانش آموزان را در آنچه می بینند، می شنوند و می خوانند پرورش دهند؛ آنچنان که بتوانند عقاید را از حقایق، سفسطه را از استدلال منطقی و شایستگی را از عدم شایستگی تشخیص دهند.

بنابراین آموزش تفکر انتقادی به عنوان تفکری سطح بالا، باید مورد توجه قرار گیرد چرا که در بسیاری از تصمیم گیری ها و قضاوت هایی که دانش آموزان در آینده خواهند داشت نمایان خواهد شد. آیزنر1 در مقاله ای تحت عنوان نوع مدارسی که نیاز داریم مشکلات مدارس امروز را یادآور شده، می گوید: در مدارس امروز فقط بر مهارت های خواندن، نوشتن و حساب کردن تأکید می شود؛ درحالی که این مهارت ها ذاتاً دارای ارزش نیستند و در تعلیم و تربیت تهی از فضیلتند. ارزش مدارس در تربیت انسانهای فرهیخته است. بارتلت2 در تحقیقات خود اثبات کرد است که گرایش افراد به تفسیر اطلاعات در یادآوری اطلاعات نیز تأثیر می گذارد - میرز، - 1374؛ پیام این مطلب برای محققان و مجریان تعلیم و تربیت این است که آموزش تفکر یادآوری را تقویت خواهد کرد - شعبانی ،. - 1392 بنابراین اتخاذ روش هایی که انگیزه و علاقه دانش آموزان را تقویت کرده و با ایجاد چالش در فرایندهای فکری، منفعل و محتاط بودن را به تبادل نظر و تفکر فعال تغییر دهد امری ضروری است. ایجاد تفکرانتقادی را می توان از اهداف اساسی تعلیم و تربیت در سطح جهانی دانست که جزء جدایی ناپذیر هر نظام آموزشی است. زیرا در فرایند آموزش ضمن تقویت روحیه انتقادپذیری درمعلّمان، روحیه انتقاد کردن و بررسی و تحقیق را در دانش آموزان به وجود آورد.

سؤالات تحقیق :

-1تفکرانتقادی چیست ؟

-2 ویژگی های تفکر انتقادی چیست ؟

-3 مهارت های اساسی مورد نیاز برای تقویت تفکر انتقادی چه هستند ؟

-4 موانع شکل گیری تفکر انتقادی چیست ؟

الف - تعاریف مفهومی: تفکر انتقادی یا تفکر نقادانه به گونه های مختلفی تعریف شده است اِگن. و کاواچاک - 2010 - تعریف زیر را به دست داده اند: توانایی و گرایش فرد برای سنجش نتایج امور و تصمیم گیری درباره آن ها براساس شواهد. وولفک - 2004 - تفکر انتقادی را به عنوان ارزشیابی نتایج از راه وارسی منطقی و منظم مسائل، شواهد، و راه حل ها تعریف کرده است. اسلاوین - - 2006 نیز تفکر انتقادی را به صورت ” توانایی گرفتن تصمیمات منطقی درباره آن چه باید انجام دهیم و آن چه باید باورکنیم“ تعریف کرده است. تعریف کامل تر از تفکر انتقادی رااُمرود - 2002 - به دست داده است: تقکرانتقادی یعنی داوری درباره صحت، اعتبار، و ارزش اطلاعات و استدلال های ارئه شده - سیف، . - 1391

تحلیل مفهوم وماهیّت تفکّر

تفکراصطلاحی است که درمیان عامّه مردم کما بیش رواج دارد و همه آن را به نوعی به کار می برند، گرچه ممکن است برداشت درستی از آن نداشته باشند. با بررسی تعاریف مختلف می توان نتیجه گرفت که تفکر در مفهوم وسیع کلمه به معنای جستجوی شعور و آگاهی است، شعوری که هم معطوف به دستیابی به معرفت موجود و ارزشیابی آن است و هم معطوف به تولید معرفت جدید. دیدگاه های مختلفی درباره تفکر وجود دارد که می توان آن ها را در دو دیدگاه کلّی خلاصه کرد: دیدگاهی که معتقد است تفکر امری واحد نیست، در ابعاد و انواع گوناگون و به شکل های مختلفی بروز می کند و دارای ماهیّت های متفاوتی است. طرفداران این دیدگاه اغلب به جای تعریف و تحلیل تفکر، به ابعاد و انواع آن توجه دارند و آن را به اجزاء مختلفی، مانند تداعی آزاد، خیال بافیتفکّر، عملیتفکّر، منطقی، حل مسألهتفکّر، خلاق وتفکّر انتقادی تقسیم می کنند. گیلفورد در تحلیل تفکر تحت عنوان »عملیات ذهنی« آن را به دو مقوله متمایز از هم تقسیم می کند: تفکر همگرا که روابط و مشابهت ها را به وجود می آورد و تفکر واگرا که تفکری خلاق و زایاست - شعبانی ،. - 1392

دیدگاه دیگر این است که تجزیه فرایند تفکر به ابعاد و اجزاء مختلف منطقی به نظر نمی رسدیرا،زتفکر ماهیّتاً امری واحد است. آنان مفهوم فرایند تفکر، حل مسئله وتحقیق را تقریباً یکسان تلقی می کنند و معتقدند ذکر فرایند حل مسئله در کنار فرایندهای تفکر امری نادرست است، زیرا کل فرایند تفکر، حل مسئله است - شریعتمداری ،. - 1375 تفکر انتقادی عبارت است از تفکری که در آن فرد همواره افکار و قضاوت های خود و دیگران را از اساس مورد تردید و سوال قرار دهد و از طریق مشاهده، آزمون و سنجش کنترل شده بی طرفانه به حقیقت امور و ارزیابی دست یابد.
ریشه لاتین واژه انتقادی critical ازکلمه یونانی crisis گرفته شده است. این کلمه نیز از crinine به معنای بردیدن، قطعه قطعه کردن و قضاوت کردن مشتق شده است. در زبان فارسی ریشه انتقاد از» نقد« به معنای نسیه گرفته شده است که این نقد به معنای موثر واقع شدن است - مظلوم خراسانی وفریمانی،. - 1388

اصطلاح تفکر انتقادی در بعضی محافل علمی به معنای همه اعمال تفکر است، از حل مسأله و تصمیم گیری گرفته تا تجزیه و تحلیل روابط جزء و کل در فرایند تفسیر و در بعضی دیگر به معنای مهارت هایی است که از طبقه بندی بلوم استنباط و استخراج شده است. مفاهیم و تعاریف مطرح شده، چه از لحاظ عناوین و چه از لحاظ پیچیدگی، بسیار وسیع و گسترده استامّا، در اکثر آن ها بر بروندادهای مربوط به فرایندهای شناختی تأکید شده است، برای مثال تعریف گلاسمن، کوف و اسپیرس از تفکر انتقادی بدین شرح است :

·    توانایی تشخیص و تنظیم مسائل به خوبی توانایی تعیین اهداف و روشهای ارزشیابی حل مسائل .

·    توانایی تشخیص و به کارگیری استدلال قیاسی و استقرایی و تشخیص سفسطه در استدلال .

·    توانایی استخراج نتایج معقول از اطلاعات کسب شده ازمنابع مختلف و دفاع از نتیجه گیری های معقول افراد ،

·    توانایی تمایز بین حقایق وعقاید .

واتسون و گلیزر تفکر انتقادی را آمیزه ای از دانش و نگرش و عملکرد در هر فرد می دانند. لیپمن تفکر انتقادی را عبارت از تفکر اثر بخشی که به ارزشیابی وقایع می پردازد و اجازه بحث و گفت و 24 دی 1394، CIE2016   گوی علمی را می دهد، می داند و این تعریف برای یافتن ارتباط بین تفکر انتقادی و خواندن و نوشتن به ما کمک می کند - محمدیاری، . - 1381

ویژگی های تفکر انتقادی :

بسیاری از روانشناسان شناختی در دو دهه اخیر به طور ویژه و تخصصی مفهوم اصطلاح تفکر انتقادی را بررسی کرده اند. بر این اساس، تفکر انتقادی به طور موثق به معنای ارزشیابی یا قضاوت کردن درباره درستی و نادرستی چیزی است و بر خلاف مفروضات عامه هرگز به معنای منفی نگری یا عیب جویی نیست. این اصطلاح ماهیّتاً فارغ از ارزش های مثبت و منفی است وغالباً به قضاوتی منتج می شود که مثبت، تصدیق کننده و حتی ستایش آمیز است. تفکر انتقادی از نظراهیّتم الزاماً نوعی ارزشیابی است، یعنی هر نوع ادعایی، منبعی یا باوری را به طور آشکار و مستمر به منظور قضاوت درباره درستی، اعتبار یا ارزش آن تجزیه و تحلیل می کند . تفکر انتقادی مجموعه ای از اعمال خاص است که به تنهایی یا به صورت ترکیبی به کار می رود - بیر،. - 1985 برخی از اعمال یا مهارت های تفکر انتقادی عبارتند از :

-1 تمایز قائل شدن بین حقایق تأئید شده و ادعاهای ارزشی

-2 تمایز قائل شدن بین اطلاعات مربوط و نامربوط، ادعاها یا دلایل

-3 تعیین اعتبار منابع

-4 تعیین درستی و دقت حقیقی عبارت های

-5 تعیین ابهام های ادعاها یا مباحثه ها

-6 تعیین مفروضات معین نشده

-7 کشف تمایل و تعصب

-8 تعیین سفسطه های منطقی

-9 تشخیص تناقضات در استدلال

- 10 تعیین قوت یک بحث ادعا بیشتر اعمال فوق معطوف به ادبیات علوم تجربی، هنر و تدریس

مطالعات اجتماعی است. این اعمال بیش از سایر اعمال در فرایند تدریس کاربرد دارد و مراحل فعالیت را مشخص می کند . دروتی مک کلور فراسر3 و ادیت وست4معتقدند افراد ماهر و متخصص در ارائه تفکر انتقادی دارای ویژگی های ذیل هستند : -1در ارزشیابی اطلاعات، اظهارات و منابع تبحر خاصی دارند . -2به بررسی و ارزشیابی عقاید علاقه دارند . -3 تمایل شدیدی به بررس همه نظرها و دیدگاه ها دارند . به اعتقاد هنری گیروکس - 1978 - 5 تفکرانتقادی عبارت است از جستجوی مجموعه ای از صافی ها در خلال اطلاعات و عقاید نویسندگانی که حقایق انتخاب و مسئله ها را تعریف ومشخّص می کنند. رویکرد متفکران منتقد به اطلاعات و تجارب همواره مثبت است. آنان برای اثبات صحت، اعتبار و درستی یک ادعا یا رویداد و حقیقت ترجیح می دهند که به جمع آوری اطلاعات و بررسی شواهد و تجزیه تحلیل آن ها بپردازند. وقتی که سوال یا سوالاتی مطرح می شود در تفکر انتقادی نه تنها دانستن، بلکه تمایل و اشتیاق فراوان برای دانستن مورد توجه قرار می گیرد . تفکر انتقادی در عالیترین معنایش علاوه بر مجموعه ای از اعمال شناختی، مانند قضاوت بر اساس شواهد و حقایق مستدل و مستند، مجموعه ای از گرایش ها و منش هاست - شعبانی ،. - 1392

مهارت های مناسب برای تقویت تفکر انتقادی :

روانشناسان در سالهای اخیر به رغم ارائه دیدگاه های مختلف در زمینه تفکر انتقادی درباره مفهوم و بعضی از مهارت های آن تقریباً به توافق رسیده اند - وول فولک ،. - 1990 پرکینز بر توانائیی تشخیص مسأله و اجتناب از گرایش به تعصب در استدلال و به کارگیری دانش در مقاصد خاص تأکید می ورزد. نیدلر - 1984 - در توصیف و تحلیل تفکر، به مهارت های خاص ذیل اشاره می کند و معتقد است این گونه مهارت برای تقویت تفکر انتقادی ضروری است: الف - تعریف وشفاف سازی مسئله ،شامل:

-1تشخیص دیدگاه های اصلی یا مسئله : توانائی تشخیص ایده اصلی درمقاله، مباحثه یا فیلم سیاسی، یا توانائی تشخیص دلایل و نتایج مباحثه.

-2مقایسه شباهت ها و تفاوت ها: توانائی مقایسه تشابهات و تفاوت های چند اندیشه، شی ء، فرد یا موقعیت در زمانی خاص یا در زمان های مختلف.

-3تشخیص اطلاعات مربوط به مسئله : توانائی تشخیص اطلاعات مربوط و نامربوط یا قابل بررسی و غیر قابل بررسی درباره مسئله مورد نظر.

-4تنظیم سوال های مناسب: توانائی تنظیم سوال هایی که به فهم عمیقتر و روشنتر دیدگاه یا موقعیت منجر می شود. ب - قضاوت درباره اطلاعات مربوط به مسئله، شامل :

-5تمایز میان حقیقت، عقیده و قضاوت مستدل: توانائی به کارگیری معیار علمی برای تعیین کیفیت مشاهده، استنتاج و قضاوت.

-6بررسی انطباق مفاهیم :توانایی تشخیص توافق وسازگاری مفاهیم و بافت اطلاعات با یکدیگر،مثلاً آیا نکات مختلف مطرح شده در بحث سیاسی به طور منطقی با هم و با دیدگاه اصلی مطرح شده توافق و سازگاری دارند یا خیر.

-7تشخیص مفروضات بیان نشده: توانایی تشخیص مفروضاتی که با صراحت بیان نشده است.

-8تشخیص چهارچوب ها وکلیشه های ثابت :توانایی تشخیص عقاید کلیشه ای ثابت درباره افراد ،گروه یا ایده ها .

-9تشخیص عوامل احساسی، تبلیغاتی و مطالب سوی گیری شده: توانائی تشخیص سوی گیری های مواد نوشتاری و تصویری و اعتبار منابع.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید