بخشی از مقاله
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ی بین استانداردهای تفکر انتقادی و کیفیت مهارت خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی در دانش آموزان دختر دبیرستان های فرزانگان 1 و 6 منطقه ی 6 شهر تهران در سال تحصیلی1393-94 بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل 487 نفر دانش آموز دختر پایه ی اول بود در دو دبیرستان فرزانگان 1 و 6 که 200 نفر به عنوان نمونه ی پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند.
ابزار مورد استفاده در این پژوهش یک پرسش نامه تفکر انتقادی شامل 30 گویه مشتق شده از پرسش نامه 70 گویه ای تفکر انتقادی دانشگاه کالیفرنیا و یک آزمون مهارت خواندن و درک مطلب شامل 4 متن مستقل درک مطلب زبان انگلیسی و همچنین یک جزوه ی آموزش خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی شامل سیزده تکنیک کلیدی مهارت خواندن بود. روایی پرسش نامه توسط 10 نفر از کارشناسان ارشد برنامه ریزی درسی مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ 0,85 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی، از آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتیجه پژوهش نشان داد که هرچه استانداردهای تفکر انتقادی دانش آموزان پایه اول دبیرستان های فرزانگان منطقه ی 6 شهر تهران بیشتر باشد ، افزایش مهارت خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی آنان را بهمراه خواهد داشت.
.1 مقدمه
همانطور که می دانیم زندگی بشر از زبان و فکر جداناپذیر است. انسان در زندگی روزمره با مشکلات زیادی چه از لحاظ روحی و ذهنی و چه از لحاظ جسمی مواجه می شود و با رفع این مشکلات، بسیاری از انتظارات و خواسته هایش تحقق پیدا می کند. او از دوران نوزادی و کودکی شروع به یادگیری می کند، در یادگیری پیشرفت کرده و به تدریج کلام وی با تفکر همراه می شود - کال1، . - 2003 انسان یاد می گیرد که خودش فکر کند و در زندگی به خودش متکی باشد. او در زندگی نیاز به تقویت شخصی و غنی سازی فکری دارد تا بتواند پتانسیل های فکری اش را به کامل ترین وجهی بهبود بخشد.
یکی از مهمترین اهداف آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم، چگونگی تربیت فراگیرانی است که از آمادگی لازم برای رویارویی با جامعه در حال تغییر و پیچیدگیهای عصر انفجار اطلاعات برخوردار باشند. بر این اساس ترویج اندیشیدن اندیشه ورزی در مدارس و مراکز آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و این تنها در سایه انتقال اطلاعات به ذهن شاگردان حاصل نمی شود بلکه در برنامه های مدارس باید روشهایی گنجانده شود که از طریق آنها دانش آموزان قابلیت های چگونه آموختن را از طریق نظم فکری بیاموزند و در زندگی روزمره خود بکار برند - مهر محمدی، . - 1379
مدارس امروز متاسفانه به دلیل پیشرفت های علوم و فنون و بر اساس بعضی از رویکردهای روان شناختی، توجه خود را بیشتر به انتقال اطلاعات و حقایق معطوف کرده و از تربیت انسان های متفکر فاصله گرفته اند - شعبانی، . - 1382 رشد و پرورش مهارت های فکری دانش آموزان همیشه مسأله ای پیچیده در آموزش بوده اما امروزه، حالت بحرانی به خود گرفته است زیرا برون داد اطلاعات جامعه، از توانایی تفکر انتقادی افراد درباره این اطلاعات فراتر رفته است، بنحوی که در سال های اخیر، متخصصان امور تربیتی، به شدت از ناتوانی دانش آموزان در امر تفکر انتقادی ابراز نگرانی کرده اند.
در موقعیت های روزمره، تفکر انتقادی، تفاوت واقعی میان موفقیت و شکست در هرکار را به مرز می رساند و به موفقیت یاری می رساند - آندولینا، . - 2001 تفکر انتقادی از طریق ایجاد روابط معقول میان انسان ها و تصمیم گیری بر اساس تحلیل عناصر یک موقعیت و تفکیک عناصر مطلوب از نامطلوب، زندگی همراه با آرامش و مهربانی را به ارمغان می آورد، بنابراین اگر مدارس ما در آموزش این امر مهم ناموفق باشند، جامعه ما و درنهایت جامعه جهانی شکست خواهد خورد.
زبان، با قدرت انعکاس افکار، احساسات و تجربیات نمادین، مهمترین ابزار در فرایند فکری ترجمه و خواندن است و از آن به عنوان منتقل کننده ی عقاید، تبادل احساسات و توصیف کننده ی تجربیات استفاده می شود. مکینتاش - 1964 - 3 خواندن را سومین مرحله از مراحل چهارگانه زبان آموزی می داند. خواندن وسیله ای اساسی و پایه برای سایر مواد درسی است و شکست در برنامه های تحصیلی تا حد بسیار زیادی به سبب بی کفایتی های مهارت های خواندن رخ می دهد.
با توجه به اینکه در هزاره ی سوم با پیشرفت و ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات به زندگی روزمره، بشر با چالش های زیادی مواجه شده است و نیاز به هم سویی افکار و اطلاعات با این فناوری ها بیش از پیش احساس می شود، تفکر انتقادی، یکی از گسترده ترین مفاهیمی است که در حوزه تعلیم و تربیت از جایگاهی خاص برخوردار است - بختیار نصرعبدی، - 1383 و به عنوان یک فعالیت مثبت، فرآیندی ضروری برای رشد هر جامعه و سازمان به شمار می آید. تفکر انتقادی تنها به یادگیری در آموزش مربوط نمی شود، بلکه همه فعالیت های زندگی، از جمله روابط بین فردی و کار را نیز در بر می گیرد - کویین4، . - 2000 جایگاه تفکر انتقادی در فرایند آموزش به وضوح احساس می شود تا بتواند با این چالش ها مواجه شده و بر آنها غلبه کند. بر این اساس فرضیه های پژوهش به این صورت شکل می گیرند:
فرض اصلی پژوهش
✓ بین استانداردهای تفکر انتقادی و کیفیت مهارت خواندن زبان انگلیسی دانش آموزان دختر پایه ی اول دبیرستان های فرزانگان منطقه ی 6 شهر تهران رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه های فرعی پژوهش
✓ بین استانداردهای تفکر انتقادی و تفکر فعال درخواندن و درک مطلب زبان انگلیسی دانش آموزان دختر پایه ی اول دبیرستان های فرزانگان منطقه ی 6 شهر تهران رابطه مثبت وجود دارد.
✓ بین استانداردهای تفکر انتقادی و کاوش دقیق در متون زبانی خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی دانش آموزان دختر پایه ی اول دبیرستان های فرزانگان منطقه ی 6 شهر تهران رابطه مثبت وجود دارد.
✓ بین استانداردهای تفکر انتقادی و تفکر مستقل درخواندن و درک مطلب زبان انگلیسی دانش آموزان دختر پایه ی اول دبیرستان های فرزانگان منطقه ی 6 شهر تهران رابطه مثبت وجود دارد.
✓ بین استانداردهای تفکر انتقادی و مشاهده ی موقعیت ها از دیدگاه های متفاوت درخواندن و درک مطلب زبان انگلیسی دانش آموزان دختر پایه ی اول دبیرستان های فرزانگان منطقه ی 6 شهر تهران رابطه مثبت وجود دارد.
✓ بین استانداردهای تفکر انتقادی و بحث در مورد نظرات به شیوه ی کنترل شده درخواندن و درک مطلب زبان انگلیسی دانش آموزان دختر پایه ی اول دبیرستان های فرزانگان منطقه ی 6 شهر تهران رابطه مثبت وجود دارد
2. مبانی نظری و پیشینه ی پژوهش
1-2 مهارت خواندن خواندن یکی از مهارت های اصلی زبان انگلیسی و یکی از اصلی ترین بخش های آزمون های استاندارد و بین المللی زبان خارجه مانند تافل است. همچنین بخشی از بارم بندی امتحانات زبان خارجه و سهمی از آزمون ورودی دانشگاه ها و آزمون های استخدامی به بخش خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی اختصاص دارد. خواندن مهارتی است که به کدگذاری زبان مقصد به زبان مبدا، ترجمه، درک پیام، مفهوم سازی متن، شفاف سازی متن، صحبت کردن، تعیین کردن موضوع و پاسخ دهی به سوالات یک متن گفته می شود.
خواندن و درک مطلب فعالیت هوش است اما به چه نوع هوشی نیاز دارد؟ هوارد گاردنر1985 - 1و - 1993 مجری پروژه ی صفر در دانشگاه هاروارد به دنبال شناسایی هوش های چندگانه از دهه ی 1980 تا به حال بوده است. به زعم وی علاوه بر هوش زبان شناسی و هوش ریاضیات منطقی که از طریق آزمون های هوش2 اندازه گیری می شوند حداقل چهار نوع هوش دیگر - یا حتی بیشتر - وجود دارد مانند:
هوش موسیقیایی: توانایی شنیدن، انجام دادن و اجرا کردن موسیقی با مهارت های پیچیده و توجه به جزییات است که بسیار مرتبط اما متفاوت از هوش ریاضی است.
هوش فضایی: توانایی تشخیص، تمایز، ساخت و تولید اشکال فضایی و مانند آن برای ایجاد حس یا تولید تمایلاتی نظیر نقاشی، معماری و رقص جهت ایجاد و انتقال قیاس های سودمندی بین اشکال کلامی یا موسیقیایی یا اشکال دیگر، وشکل هندسی مرتبط با هوش ریاضی از طریق هندسه اما متفاوت از آن است.
هوش جسمی-جنبشی: توانایی فهمیدن، تولید و به طنز در آوردن حالت ها در فعالیت های بدنی است - مانند هوش هنرمندان، هنرپیشه ها، دوبلورها، رقصنده ها، کمدین ها و گویندگان - .
هوش شخصی: این هوش که هوش عاطفی نیز نامیده می شود توانایی دنبال کردن، دسته بندی کردن و به روشنی بیان کردن حالت های عاطفی اشخاص است.