بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین مهارت های حل مساله با تفکر انتقادی و خلاقیت دانش آموزان دختر مدارس متوسطه اصفهان در سال تحصیلی 96- 95 به روش توصیفی همبستگی انجام شد. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر مدارس متوسطه ناحیه 2 شهر اصفهان به تعداد 4500 نفر بودند. بر اساس فرمول حجم نمونه کوکران - 351 - نفر به عنوان نمونه آماری برآورد شد. ابتدا به روش خوشه ای از بین مناطق 12 گانه اصفهان، مناطق 2و4 انتخاب گردید سپس به روش تصادفی منظم نمونه گیری انجام شد. ابزارهای مورد استفاده، سه پرسشنامه معتبر و پرکاربرد مهارت های حل مساله هپنر و پترسن - 1982 - ، پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا - 1990 - - CCTST - 1 توسط فاسیون و فاسیون و پرسشنامه خلاقیت تورنس - 1979 - بودند. روایی صوری پرسشنامه ها توسط تعدادی از اساتید مشابه با نمونه آماری تأیید شد و پایایی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب - 0/78 - ، - 0/80 - و - 0/77 - برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از آزمون های رگرسیون چند گانه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس انجام شد. نتایج نشان داد که بین مهارت های حل مساله با تفکر انتقادی رابطه معنی دار وجود دارد، بین مهارت های حل مساله با خلاقیت رابطه معنی دار وجود دارد، بهترین پیش بینی کننده تفکر انتقادی بعد نفوذ آرمانی و بهترین پیش بینی کننده خلاقیت بعد ترغیب ذهنی بود. بهترین پیش بینی کننده تفکر انتقادی بعد ملاحظات فردی و بهترین پیش بینی کننده خلاقیت بعد انگیزش الهام بخش بود.

کلیدواژه ها: مهارت های حل مساله، تفکر انتقادی، خلاقیت، دانش آموزان

مقدمه

خلاقیت یکی از جنبههای اصلی تفکر یا اندیشیدن است. تفکر عبارت است از فرایند بازآرایی یا تغییر اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت. تفکر بر دو نوع است: تفکر همگرا: تفکر همگرا عبارت است از فرایند بازآرایی یا دوباره سازی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت به بیان دیگر یعنی فکرهای جدید و نو کمتر در آن راه پیدا می کند . تفکر واگرا: تفکر واگرا عبارت است از فرایند ترکیب و نوآرایی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت، خلاقیت یا تفکر واگرا یعنی پدیده ها، امور و افکار را آنچنان که هستند نمی پذیرند بلکه نگاه متفاوت تری داشته و از قالبهای فکری همسان دور می شوند. خلاقیت عبارت است از فرایند یافتن راههای جدید برای انجام دادن بهتر کارها؛ خلاقیت یعنی توانایی ارائه راه حل جدید برای حل مسائل؛ خلاقیت یعنی ارائه فکرها و طرحهای نوین برای تولیدات و خدمات جدید و استمرار آن پس از غیبت آن پدیدهها - بختیاری، . - 1395 نوآوری، خلاقیت متجلی شده و به مرحله عمل رسیده است، به عبارت دیگر نوآوری یعنی اندیشه خلاق تحقق یافته؛ نوآوری همانا ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است؛ نوآوری به کارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است - تابان، . - 1392

تحقیق در مورد خلاقیت و عناصر تشکیل دهنده آن، بیش از یک قرن پیش توسط دانشمندان علوم اجتماعی شروع شد، ولی انگیزه اساسی برای پژوهش بیشتر در سال 1950 توسط گیلفورد ایجاد گردید. گیلفورد خلاقیت را با تفکر واگرا - دست یافتن به رهیافتهای جدید برای حل مسائل - در مقابل تفکر همگرا - دست یافتن به پاسخ صحیح - مترادف می دانست. لوتانز 1992 خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه ها و رهیافتهای افراد و یا گروهها در یک روش جدید، تعریف کرده است. بارزمن خلاقیت را فرآیند شناختی از به وجود آمدن یک ایده، مفهوم، کالا یا کشفی بدیع می داند. خلاقیت همچون عدالت، دموکراسی و آزادی برای افراد دارای معانی مختلف است ولی یک عامل مشترک در تمام خلاقیتها این است که خلاقیت همیشه عبارتست از پرداختن به عوامل جدیدی که عامل خلاقیت در آنها موجود بوده و به عنوان مجموع میراث فرهنگی عمل می کنند ولی آنچه که تازه است ترکیب این عوامل در الگویی جدید است - خویینی، . - 1393 تلاشهای خلاقیت وسیله ای برای نوآوری است. نوآوری مهارتی است که با بسیاری همکاریهای دیگر همراه است.

نوآوری به دگرگونیهای عمده در زمینه پیشرفتهای تکنولوژیک یا ارائه تازه ترین شیوه های تولید، اطلاق می شود. نوآوری پدیده ای واقعاً چشمگیر و جنجالی استنوآوری. عموماً پدیده ای نادر است که فقط در عده ای خاص می توان آن را سراغ گرفت - همراز، . - 1389 هالت - 1998 - اصطلاح نوآوری را در یک مفهوم وسیع به عنوان فرآیندی برای استفاده از دانش یا اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کاربرد. نوآوری هر چیز تجدید نظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد و نیز یک برتری رقابتی بلندمدت را میسر سازد. بنابراین، در یک تعریف کلی می توان نوآوری را به عنوان هر ایدهای جدید نسبت به یک سازمان و یا یک صنعت و یا یک ملت و یا در جهان تعریف کرد - امامی، . - 1392 اگرچه واژه خلاقیت با نوآوری به طور مترادف استفاده می شود اما غالب محققان معتقدند که دو اصطلاح نوآوری و خلاقیت باید به طور جدا مدنظر قرار گیرند، چرا که دارای معانی و تعاریف جداگانه ای هستند. خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود دارد، در حالی که نوآوری دلالت برآوردن چیزی جدید به مرحله استفاده دارد - شمیسا و ارژنگ، . - 1388 حل مساله به فرایند شناختی-رفتاری ابتکاری فرد اطلاق می شود که به وسیله آن فرد می خواهد راهبردهای موثر و سازگارانه مقابله ای برای مشکلات روزمره را تعیین، کشف یا ابداع کند. به عبارت دیگر حل مساله یک راهبرد مقابله ای مهمی است که توانایی و پیشرفت شخصی و اجتماعی را افزایش و تنیدگی و نشانه شناسی روانی را کاهش می دهد - دولان و همکاران1، . - 2008

استفاده از ایده های بکری که هریک از اعضا ممکن است در روند کار به ذهنشان برسد. وقتی یک مساله مطرح می شود، هر فرد از یک زاویه خاص به مساله نگاه می کند و همین امر موجب ارائه ایده های متفاوت برای حل مساله خواهد شد - کرمی، . - 1392 با پیشرفت روزافزون دانش و تکنولوژی و جریان گسترده اطلاعات، امروزه جامعه ما نیازمند آموزش مهارتهایی است که با کمک آن بتواند همگام با توسعه علم و فناوری به پیش برود. هدف باید پرورش انسانهایی باشد که بتوانند با مغزی خلاق با مشکلات روبرو شده و به حل آنها بپردازند. به گونهای که انسانها بتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و با بهرهگیری از دانش جمعی و تولید افکار نو مشکلات را از میان بردارند. امروزه مردم ما نیازمند آموزش خلاقیت هستند که با خلق افکار نو به سوی یک جامعه سعادتمند قدم بردارند. رشد فزاینده اطلاعات، سبب شده است که هر انسانی از تجربه و علم و دانشی برخوردار باشد که دیگری فرصت کسب آنها را نداشته باشد، لذا به جریان انداختن اطلاعات حاوی علم و دانش و تجربه در بین انسانها یکی از رموز موفقیت در دنیای امروز است. هیچ کس قادر نیست به میزان اطلاعات واقعی هر کس که در گوشه ذهن او نهفته است پی ببرد. این اطلاعات زمانی به حرکت در میآید که انگیزهای قوی سبب رها شدن آن به بیرون ذهن میشود.

در این مرحله انسانها به سرنوشت یکدیگر حساسند و در جهت رشد یکدیگر میکوشند و در نهایت سبب میشود جریانی از علم و دانش و تجربیات میان آنها جاری شود که همین امر زمینهساز نوآوری و خلاقیت خواهد بود - صباغیان، . - 1384 موفقیت هر نظامی به توانایی افراد در تحلیل و تصمیم گیری متفکرانه بستگی دارد - شعبانی، . - 1389 آموزش و پرورش هر کشور نباید از این امر مهم غافل بماند. دانش آموزان در فرایند آموزش باید بتوانند ادراک حسی، فهم نظریات مختلف و تفکر علمی و نقاد خود را تقویت کنند و رشد دهند. چنین فرصتی با دستور دادن، موعظه کردن، القا و ترغیب به تقلید و اطاعت از دیگری به وجود نمی آید؛ زیرا محدود ساختن تعلیم و تربیت به انتقال و حفظ حقایق علمی، رشد طبیعی دانش آموزان را محدود می کند - شریعتمداری، . - 1385

برای بهره گیری مناسب از شرایط و امکانات برای ظهور استعدادها و خلاقیت های نوجوانان باید تحولات جدی در نگرش مدیران و مسوولان نظام آموزش و پرورش ایجاد کرد چرا که با روح و روان و جسم کودک و نوجوان سر وکار دارند و بالندگی جامعه و جوانان امروز و سرافرازی و اقتدار فردای آنان به حرف و شعار تنها پیش نمی رود. برخورداری از نسلی جوان و کارآمد و اصرار در به کارگیری مناسب جوانان در چرخه کار و فعالیت های جامعه و پذیرش مسوولیت از سوی آنان در فردایی نه چندان دور می تواند بسیار کارساز و اثربخش باشد. واضح است که انجام چنان ماموریت مهم به آسانی محقق نمی شود و رشد تعالی آنان به تصادف حاصل نمی شود. باید نوجوانان و جوانان را به خوبی بشناسیم و از جامعه و شرایط دیروز و امروز و فردای آنان درک درستی داشته باشیم و آن ها را به کسب دانایی و توانایی و مهارت یابی مجهز کنیم.

آنچه در سیستم های آموزشی، بویژه در مسئولان آموزش و پرورش، مدیران مدارس یا معلمان می توان مشاهده کرد این است که علی رغم پذیرفتن این فرض که فکر کردن راه را برای آموزش بیش تر باز می کند، چندان رغبتی در تشویق شاگردان به تفکر از خود نشان نمی دهند. هر یک از آنها با اتخاذ روش های خشک اداری به نحوی از انجام وظیفه ی اصلی تربیتی شانه خالی می کنند و درباره ی رهایی جوانان از مرحله ی وابستگی فکری و ورود به مرحله ی استقلال و کمال قدمی بر نمی دارند. - روح زاده، . - 1380

آنچه که باعث شد به این موضوع پرداخته شودآن است که مدارس امروز متأسفانه به دلیل پیشرفت های علوم و فنون و براساس بعضی از رویکردهای روان شناختی، توجه خود را بیشتر به انتقال اطلاعات و حقایق معطوف کرده و از تربیت انسان های متفکر و خلاق فاصله گرفته اند. موفقیت هر نظامی به توانایی افراد در تحلیل و تصمیم گیری متفکرانه بستگی دارد - حبیبی پور، . - 1386 علیرغم بذل توجه به تفکر انتقادی و گرایش و مهارت های آن به عنوان یک هدف محوری در آموزش های رسمی، مطالعات تجربی اندکی در سطوح دبیرستان وجود داشته و بیشتر تحقیقات ناظر بر دوره بعد دبیرستان می باشد این در حالی است که توجه به گرایش تفکر انتقادی باید از سطوح پایین تر تحصیلی مورد توجه نظام های آموزشی قرار گیرد - مارین و هالپرن، . - 2011

گاهی شیوه های فرزند، باعث دلیری فرد در حل مسائل می شود و در واقع درماندگی آموخته شده ایجاد می شود.با توجه به این که شادی همانند ثروتی است که می توان آن را از دست داد و یا اینکه بر آن افزود،در این پژوهش به ارتباط این متغیر با تفکر و خلاقیت نیز پرداخته شده است. عنصر خلاقیت با تحول و دگرگونی عجین است و تفکر خلاق عاملی است که ذهن انسان را پویا، فعال و زنده نگه می دارد. بهره مندی فرد از موهبتی چون خلاقیت، مستلزم بسترسازی مناسب و تمرین مداوم و اصولی مهارت های تفکر اخلاقی است. علیرغم مطالعات فراوان در خصوص خلاقیت، در مورد میزان کارآیی فنون آن، تحقیقات اندکی صورت گرفته است - مرتضوی و همکاران، . - 1390

با توجه به آنچه که در تحقیقات سایر محققین دیده شد و با توجه به اینکه تفکر انتقادی به عنوان یک فعالیت مثبت ، به فرایندی امروزی برای رشد در جامعه و سازمان به شمار می آید، و از آنجا که مراکز آموزشی و مدارس توجه کمی به پرورش مهارت های حل مساله دارند و از ارتباط آن با تفکر انتقادی و خلاقیت آگاهی اندکی دارند؛در این تحقیق سعی شده به اهمیت آن و ارتباط با دو متغیر تفکر انتقادی و خلاقیت پرداخته شود. تفکر انتقادی تنها به یادگیری مربوط نمی شود ، بلکه همه فعالیتهای زندگی از جمله روابط بین فردی و کار را نیز در بر می گیرد. و سوال مهم ما در این پژوهش آن است که آیا مهارت های حل مساله با تفکر انتقادی و خلاقیت رابطه دارند و این ارتباط تا چه حد موجب پیشرفت تحصیلی می شود ؛پیشرفتی که موجبات موفقیتهای شغلی دانش آموز را نیز به دنبال داشته باشد.

در سال های اخیر متخصصان علوم تربیتی در مورد نارسایی توانایی شاگردان در امر تفکر انتقادی ابراز نگرانی کرده اند. رشد و پرورش مهارت های فکری شاگردان همیشه مسأله ای پیچیده در آموزش بوده، ولی امروزه حالتی بحرانی به خود گرفته است. چون برونداد اطلاعاتی فرهنگ ما از قدرت تفکر انتقادی ما درباره آن اطلاعات فراتر رفته است - مایرز، . - 1394 در اکثر کشورهای جهان سیستم آموزشی طوری طراحی شده است که در آن به مرور درک، فهم و تفسیر مسأله، تحلیل سوال ها و کاربرد منطق - تفکر انتقادی - به فرد آموزش داده می شود، اما از آنجایی که سیستم آموزشی ما در ایران به این گونه نیست و به وجود آوردن چنین سیستمی در آموزش و پرورش مستلزم وقت و هزینه زیادی است. به کارگیری راهکارهایی در مدارس برای پرورش این مهارت می تواند موثر باشد - اعجازی، . - 1386

در سراسر کشور - آمریکا - دانشگاه ها، دبیرستان ها و حتی مدارس ابتدایی در حال آزمودن روش های مختلف آموزش تفکر و تجزیه و تحلیل انتقادی هستند. برای مثال در نظام دانشگاه کالیفرنیا شاگردان موظفند که قبل از فارغ التحصیل شدن درسی را در تفکر انتقادی بگذرانند. کالج آلورنو در ایالت ویسکاسن با نوآوری هایی که در برنامه درسی خود که در آن شاگردان رشته های مختلف مهارت های مربوط به تجزیه و تحلیل و ارتباط را می آموزند، توجه سراسر کشور را به خود جلب کرده است. - مایرز، . - 1394 مدارسی که ما نیاز داریم باید توانایی تفکر انتقادی را در جوانان در مورد آنچه که می خوانند، آنچه که می بینند و آنچه که می شنوند افزایش دهد. موردی که برای ضرورت توانایی تفکر انتقادی وجود دارد، توسط هارولد مک میلان فقید، نخست وزیر سابق انگلستان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید