بخشی از مقاله

چکیده

جنگلها منافع فراوانی را برای بشر در بردارند. جای شک نیست که وضعیت جنگلهای غرب کشور امیدوارکننده نیست و مدیریت این منابع باید مورد توجه جدی و اساسی قرار گیرد تا با توجه به شرایط کنونی کشور موجبات پایداری این منابع ارزشمند را ایجاد نماید. آسیب دیدگی شدید و درازمدت جنگل های بلوط زاگرس از یک سو و رشد بسیار کند درختان بلوط، و بسیاری از گونههای همراه از سوی دیگر، به صورتی است که بهرهبرداری اقتصادی توأم با ملاحظات فنی درازمدت را که لازمهی پاسداشت جنگل است به هیچ شکلی اجازه نمی-دهد. از طرفی بشر برای ادامه حیات و رفع نیازهای خود به طور مستقیم و غیرمستقیم به منابع طبیعی از جمله جنگلها وابسته میباشد.

پس حفظ، احیاء و توسعه آنها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. امروزه جنگل های زاگرس به علت قطع بیرویه و چرای مفرط غالباً به حالت مخروبه درآمدهاند و بیشتر فرم شاخهزاد را تشکیل میدهند. چنانچه جلوی تخریب سریع جنگلهای زاگرس گرفته نشود، در آینده نزدیکی مناطق جنگلی غرب و جنوب غربی کشورمان تبدیل به کوهستان های سنگلاخی و فاقد پوشش گیاهی مناسب خواهند شد که خطرات و صدمات سیل و سایر عواقب آن برای کل منطقه غیرقابل جبران خواهد بود. جهت اصلاح و احیای جنگلهای زاگرس باید ابتدا یک سیاست همه جانبه و هماهنگ کشاورزی، مرتعداری و جنگلداری دنبال شود و با عمل کردن طرحهای جامع و اصولی که جوابگوی منطقی به استفاده صحیح از اراضی باشد، به طور معقول از زمینهای این مناطق استفاده گردد.

مقدمه

مهمترین رویشگاه بلوط در غرب کشور واقع شده است. رویشگاهی که وسعتی بالغ بر یک پنجم سطح ایران و جمعیتی در حدود 20 میلیون نفر را داراست - بینام، . - 1378 این رویشگاه پوششی غالب بر 5/2 میلیون هکتار جنگل دارد که حدود 41 درصد از سطح جنگلهای ایران را به خود اختصاص داده است - توکلی، . - 1383 در این میان بایستی طرحهایی برای مدیریت بهینه منابع طبیعی اجرا شود که در آن تمامی نیازهای مردم بومی در نظر گرفته شود. اولین اقدام برای توسعه یافتگی این نواحی رفع فقر خانوارهای ساکن در جنگل است. در ایران در سالهای اخیر برای رفع مشکلات حاصله از فقر مردم بومی و تخریب جنگل برنامه-های جنگلداری مشارکتی با حضور مردم بومی به طور جدی توصیه شده است.

امروزه در اثر دخل و تصرفهای مختلف و عوامل مختلف آب و هوایی، موجودی این رویشگاه از لحاظ کمی و کیفی به مخاطره افتاده است. لذا به خاطر دخل و تصرفهای فراوان میرود تا سیمای طبیعی و اکولوژیک خود را از دست بدهد وکوههای رفیع و سر به فلک کشیده آن، دچار کمی پوشش گیاهی و فرسودگی گردد. جنگلهای مناطق غرب و جنوب غربی کشور - زاگرس - به طور معمول جنگلهای حفاظتی نامیده میشوند، علاوه بر حفاظت از آب و خاک، در ساخت و ساز منازل عشایر و روستاییان و تامین سوخت روستاییان دخیل بوده است. همچنین به شکلهای دیگری نیز در اشتغال عشایر و درآمدزایی آنها موثر بوده و نقش مهمی در زندگی آنها ایفا میکنند.

استفاده از میوه بلوط در تغذیه عشایر، استحصال گالهای تولیدی توسط حشرات خانوادهی Cynipidae به خصوص گالهای مازوج و قلقاف - که از درصد بیشتری تانن نسبت به سایر تیپهای گالها برخوردارند - و فروش آنها از جمله این موارد به شمار میروند. آسیب دیدگی شدید و درازمدت جنگلهای بلوط زاگرس از یکسو و رشد بسیار کند درختان بلوط و بسیاری از گونههای همراه از سوی دیگر، به صورتی است که بهرهبرداری اقتصادی توأم با ملاحظات فنی درازمدت را که لازمهی پاسداشت جنگل است به هیچ شکلی اجازه نمیدهد. از طرفی بشر برای ادامه حیات و رفع نیازهای خود به طور مستقیم و غیرمستقیم به منابع طبیعی از جمله جنگلها وابسته میباشد.

پس حفظ، احیاء و توسعه آنها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. افزایش احساس مسئولیت مردم نسبت به حفظ و توسعهی جنگلداری، از طریق آگاهسازی اقشار مختلف جامعه به منافعی که جنگل و درخت میتواند داشته باشد یکی از فعالیتهای مهم در مدیریت پایدار جنگلها به شمار میآید . - FAO, 1994 - امانی - 1379 - ، جنیفر - 1378 - و جمعهپور - 1378 - معتقدند منابع و اراضی جنگلی باید به ترتیبی مدیریت شوند که از جنبه اکولوژیک، همیشه زنده و پایدار باشند و بتوانند نیازهای اجتماعی، اقتصادی، اکولوژیکی، فرهنگی و روحی نسل های فعلی و آینده را پاسخ دهند. این نوع مدیریت را مدیریت پایدار جنگلها میگویند.

علل تخریب جنگلهای زاگرس

با توجه به مشاهدات، گزارشهای علمی و نتایج مطالعات صورت گرفته در عرصههای زاگرس، وضعیت و کیفیت جنگلها از لحاظ کیفی و کمی رو به وخامت گذاشتهاند. شواهد نشان میدهد که از مهمترین و عمدهترین دلایل آن میتوان به بهرهبرداری بیش از توان این اکوسیستم و فشارهای زیست محیطی بیش از حد و غیر اصولی اشاره نمود که میتوان آنها را در دو دسته عوامل انسانی و طبیعی دستهبندی نمود. شرایط موجود به نحوی است که تجدید حیات در بیشتر این عرصه به صفر رسیده و تنوع زیستی در آن در حال کاهش و تعدادی از گونههای گیاهی و جانوری آن منقرض شدهاند.

جنگلهای زاگرس از دیرباز در معرض آسیبهای فراوان بودهاند: آسیبهائی که موجب محو جنگل در قسمتهائی از آن و باعث سیر قهقرائی در قسمتهای دیگر گردیده است. فضای بازی که هم اکنون در جنگلهای زاگرس مشاهده میشود تنها منبعث از خشکی نیست و آسیبهای وارده به این جنگلها، در طول قرنهای متمادی نیز سهمی در این تنکی جنگلها دارد - جزیرهای و ابراهیمی رستاقی، . - 1382 استفاده از چوب درختان به عنوان سوخت، تغییر کاربری اراضی، قطع درختان، چرای بیش از حد، تهاجم آفات و بیماریها، آتشسوزیهای عمدی و غیر عمدی، خشکسالی، تغییرات اقلیمی، طرحهای توسعهای و پدیده گرد و غبار از مهمترین عوامل تهدید کننده حیات جنگلهای این منطقه است.

علاوه بر این موارد، زراعت دیم در زیر اشکوب جنگل کیفیت درختان منطقه را به شدت تحت تأثیر قرار داده و باعث ضعف فیزیولوژیک درختان و حمله آفات و امراض شده است - شیرانی، . - 1392 از سوی دیگر عدم زادآوری درختان، موجب گردیده تا این جنگلها به سوی جنگلهای پیر سوق داده شوند. در چنین وضعیتی، کاهش تراکم حجم تاج پوشش، پایین آمدن سطح تنوع گونههای گیاهی و جانوری، وقوع سیلابها، افزایش دمای هوا، وقوع پدیده ریزگردها و غبارها، کاهش یافتن ذخیره نزولات جوی که منجر به افت ذخیره آبهای زیر زمینی شده است، جنگلهای این مناطق را با وضعیت دشواری مواجه ساخته و ضربه پذیری آنها را در مواجهه با استرسهای محیطی چندین برابر نموده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید