بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این تحقیق تولید اطلاعات از تولید سالیانه لاشبرگ - leaf-liter - خام در توده خالص و غالب راش شرقی در جنگلهای هیرکانی است. در عملیات صحرایی پس از تکمیل خزان ، از 43 قطعه نمونه تصادفی نامنظم در ارتفاع 1400 تا 1600 متر از سطح دریا در منطقه رامسر، لاشبرگ جمع آوری شده و پس از حذف بقایای هوموس و گیاهان علفی،پوست و چوب مرده درختان و بقایای جانوری، لاشبرگهای هر نمونه به مدت 48 ساعت در آون با دمای60 درجه سلسیوس قرار داده شده و سپس با دقت یک گرم توزین گردیده است.
میانگین تولید سالیانه لاشبرگ خام در توده خالص و غالب راش شرقی جنگلهای هیرکانی 3436 کیلوگرم در هکتار است که از همجنس خود در جنگلهای ترکیه کمتر بوده و قرابت بیشتری به تولید راش اروپا - با تولید دارد. معهذا به علت تاثیر عوامل متعدد محیطی همچون آب و هوا، سن توده ، حاصلخیزی رویشگاه و ... بر تولید سالیانه لاشبرگ، این تولید روند ثابتی نداشته و مدلهای چند عامله فقط قادر به برآوردی نسبی از تولید سالیانه لاشبرگ میباشند.
با توجه به اهمیت لاشبرگ در چرخه غذایی اکوسیستم جنگل و حمایت از خاک و سهم 25/3 درصدی - 485568 هکتار - توده خالص و غالب راش از مساحت جنگلهای هیرکانی، میزان تولید سالیانه جنگلهای شمال کشور 1668/4 میلیون تن تخمین زده میشود که ارزش اکولوژیک آن بسیار فراتر از ارزش اقتصادی آن میباشد. این اطلاعات میتواند به ضرورت حفظ وحمایت از اجزاء اکوسیستم جنگل و ارتقاء سیاستها برای مدیریت پایدار جنگلهای هیرکانی مساعدت نماید.
واژه های کلیدی : تولید لاشبرگ سالیانه ، راش شرقی ،جنگلهای هیرکانی
مقدمه
در چرخه غذایی اکوسیستم جنگل به ویژه در خاکهای فقیر از مواد غذایی، پوشش گیاهی وابستگی زیادی به مواد غذایی حاصل از تجزیه لاشبرگها دارند و تولید لاشبرگ در ارزیابی کیفیت اکوسیستم جنگل، بیش از سایر اجزاء ساختار توده جنگلی برای مدیریت متمرکز و پایدار جنگل اهمیت دارد . این سیکل، پدیده اکولوژیکی تعیین کننده ای در اکوسیستم جنگل بوده و سهم قابل توجه ای از هوموس را تشکیل میدهد.
در اکوسیستم جنگل، تولید لاشبرگ بعنوان توده مواد آلی غیر زنده که در سطح زمین تجمع کرده اند با مشارکت ریشه های تجزیه شده، منبع انرژی، کربن، ازت، فسفر و سایر عناصر زیستی برای میکروارگانیسمها و سایر جانوران کوچک خاک است . در مطالعات دوره پنجم جنگلهای شمال راش شرقی بصورت خالص 16/26 %و غالب % 9/04 مساحت جنگلهای هیرکانی را - جمعا %25/3سطح - و نزدیک به %30 حجم سرپا را تشکیل میدهد.
از این رو میزان تولید لاشبرگ در توده راش با توجه به نقش آن در اکوسیستم جنگلی میتواند اطلاعات مناسبی برای ارزیابی مدیریت جنگل و پایداری اکوسیستم تولید نموده و به عنوان شاخصی به ارتقاء مدیریت جنگل مساعدت نماید. لذا هدف اصلی این مطالعه تعیین مقدار تولید سالیانه لاشبرگ خام در توده نا همسال خالص و غالب راش شرقی در جنگلهای هیرکانی میباشد و علاوه بر آن رابطه میزان تولید لاشبرگ و برخی عوامل محیطی همچون تاج پوشش، تعداد و حجم در هکتار و شیب نیزمورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روشها
مطالعات صحرایی در توده ناهمسال خالص و غالب راش در جنگلهای رامسر و در ارتفاع بین 1400 تا 1600 متر از سطح دریا صورت گرفته است که در اقلیم نیمه مرطوب سرد قرار دارد. نمونه های لاشبرگ سالیانه در پایان پاییز سال 1386 و پس از تکمیل خزان سالیانه، از 43 قطعه نمونه مربع شکل که بصورت تصادفی و نامنظم در ارتفاع 1400 تا 1600 متر از سطح دریا پراکنده شده بودند جمع آوری گردید. برای سهولت کار در ابتدای دوره رویش، مکان نمونه ها عاری از لاشبرگ های سال گذشته شده و بوسیله پیکه های چوبی تثبیت گردید.
ابعاد نمونه ها 1*1 متر بوده و هنگام جمع آوری نمونه های لاشبرگ، به دقت بقایای لاشبرگهای سالهای گذشته، گلسنگها، پوست و چوب درختان و اندامهای نر و ماده گلها و موادی که منشاء حیوانی داشتند - همچون پر ، بال و فضولات پرندگان - از نمونه ها حذف گردیدند. لذا تاکید میگردد که فقط برگ های خشک جدید در مطالعه مورد استفاده قرار گرفته اند. هر نمونه به مدت 48 ساعت در آون 60 درجه سلسیوس نگهداری شده تا باقیمانده رطوبت احتمالی خارج شده و لاشبرگ های خشک با دقت یک گرم توزین گردیدند و پس از ورود داده ها آنالیز آماری انجام گرفت. هر نمونه مربع شکل در مرکز دایره ای به مساحت 1000 متر مربع قرار گرفته و علاوه بر موقعیت پلات، وضعیت توده سرپا از نظر تعداد، حجم، تاج پوشش و شیب نیز ثبت گردید.
نتایج
داده های جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته و با استفاده از ضریب پیرسون، همبستگی میزان تولید لاشبرگ با تعداد و حجم در هکتار، تاج پوشش و شیب عرصه محاسبه شده و حدود اعتماد به عنوان پارامتر مفیدی برای تجانس داده ها محاسبه گردید.