بخشی از مقاله

مقدمه

در سالهای اخیر کارآفرینی در ادبیات زمینه های مختلف با معانی متفاوت مورد استفاده قرار گرفته است - کاوالاکانای1،. - 2011 از سال 1990 مقالات متعددی منتشر شد که در تعریف اجزا و مفهوم کارآفرینی مشارکت کردند و این مبحث همچنان ادامه دارد با وجود دیدگاه های متفاوت در مورد مفهوم کارآفرینی با وجود تحقیقاتی که انجام می شود مفهوم کارآفرینی را در یک چهارچوب وسیعتری پدید می آورد و منجر به رشد آن می شود.

مبانی نظری

تعریف کارآفرینی

واژه کارآفرینی از کلمه ی فرانسوی Entreprendre به معنای متعهد شدن نشأت گرفته است . بنابر تعریف واژه نامه دانشگاهی وبستر: - کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند - . واژه کارآفرینی دیر زمانی پیش از آن که مفهوم کلی کارآفرینی به زبان امروزی پدید آید، در زبان فرانسه ابداع شد . در اویل سده ی شانزدهم میلادی کسانی را که در امر هدایت مأموریت های نظامی بودند، کارآفرین می خواندند .

از آن پس درباره ی دیگر انواع مخاطرات نیز همین واژه با محدودیت هایی مورد استفاده قرار می گرفت. از حدود سال 1700 میلادی به بعد، فرانسویان درباره ی پیمانکاران دولت که دست اندرکار ساخت جاده، پل، بندر و تأسیسات بودند، به کرات لفظ کارآفرین را به کار برد ه اند - احمد پور داریانی، . - 4 :1383 کارآفرینی مفهوم جدیدی نیست، بلکه ریشه آن به قرن 18 باز می گردد یعنی زمانی که ریچارد کانتیلون عوامل اقتصادی را به سه دسته تقسیم کرد : مالکان زمین، عوامل اقتصادی مزد بگیر و آن دسته از عوامل اقتصادی که با قبول خطر در بازار بورس فعالیت میکنند - مقیمی،

به عبارت دیگر فرایند کارآفرینی، فرایندی است که فرد کارآفرین با ایده های نو و خلق و شناسایی فرصت های جدید به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی و یا بهبود ساختار تولید، که توام به پذیرش مخاطرات مالی، روانی و اجتماعی و دریافت منابع مالی، رضایتمندی شخصی و استقلال میباشد، مبادرت میورزد. - سعیدی ، . - 1382مطابق فرهنگ آریانپور، کارآفرین به معنای متهور د راقدام به کارهای مهم و جسور، بی باک، دل به دریا زن و پیش قدم در تأسیس شرکت است - احمدپور داریانی، . - 46 :1384 از نظر تراپ مان و مورنینک استار - - 1989 -

کارآفرینی یعنی ترکیب متفکر با مجری؛ کارآفرین فردی است که فرصت ارایه محصول، خدمات، روش وسیاست جدید یا تفکر جدید را برای یک مشکل قدیم را مییابد و میخواهد تاثیر یک اندیشه و محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند - شاه حسینی، . - 2 :1386 کارآفرینی عبارتست از فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصتها. فرایندی است که منجر به ایجاد رضایتمندی و یا تقاضای جدید میگردد - احمدپور داریانی، . - 43 :1384

از طرف دیگر شومپیتر، به عنوان کسی که برای نخستین بار این مقوله را در نظریات خود به صورت علمیبیان کرد، کارآفرینی را فرایند تخریب خلاق میداند - حسینی و کاظمی،. - 16 :1390 پیتر دراکر - 1985 - کارآفرینی را به مفهوم جستجوی دائمی برای تغییر، واکنشی در برابر آن و بهره برداری از آن به عنوان یک فرصت بیان میکند .کارآفرینی فردی فرایندی است که در آن فردی با اتکا به منابع مالی غالباً شخصی و متکی بر ویژگی های شخصیتی نظیر فعالیت، ریسک پذیری و اهل عمل بودن اقدام به تأسیس یک کسب و کار جدید می نماید و آن را تا رسیدن به موفقیت هدایت میکند کارآفرین فردی نیز شخصی است که در مرکز فرایند کارآفرینی قرار دارد و مدیری است که فرایند را به جلو هدایت میکند. کارآفرینی فردی را کارآفرینی در قالب افراد، کارآفرینی آزاد، کارآفرینی شخصی و یا کارآفرینی مستقل نیز میگویند - حسینی و کاظمی ،. - 19 :1390

مک کله لند تعریف گستردهتری از کار آفرینی بیان میکند و فرایند کارآفرینی را فراتر از شغل و حرفه بلکه یک شیوه زندگی تعبیر مینماید به طوری که خلاقیت و نوآوری، عشق به کار و تلاش مستمر، پویایی، مخاطره پذیری، آینده نگری، ارزش آفرینی، آرمان گرایی، فرصت گرایی، نیاز به پیشرفت، مثبت اندیشی، زیر بنا و اساس زندگی کارآفرینانه میباشد، در این زندگی شکست مفهومیندارد به جز این که پله ای برای بالا رفتن، موقعیتی برای آموختن، تصور ناقصی از واقعیت، ابهامیکه در هدف وجود دارد، واقعه ای که هنوز فواید آن تبدیل به سود نشده است، دراین زندگی پول انگیزه ی اصلی و اولیه فعالیت های اقتصادی نیست بلکه معیاری برای سنجش میزان موفقیت فرد محسوب میشود.

در زندگی کارآفرینانه هدف اصلی از کار و فعالیت ارضاء حس کنجکاوی، تحقق بخشیدن به آرمان ها، آزاد سازی انرژی های ذهنی و تبدیل آنها به ایده های عملی و نهایتا خلق ارزش است و همه چیز تحت الشاع آرمان شخصی قرار میگیرد - صمدآقایی، . - 1380 بنابراین واضح است که هیچ تعریف جامع و مانعی ازکارآفرینی وجود ندارد. اما برای درک بهتر مفهوم کارآفرینی، به تعدادی از تعاریف صاحبنظران کارآفرینی از این مفهوم اشاره میکنیم: همانطور که گفتیم برای اولین بار ریچارد کانتیلون، در سال 1775 واژه کارآفرین را به ادبیات اقتصادی معرفی نمود - احمدپور، . - 1378 واژه کارآفرینی معادل واژه انگلیسی Entrepreneurship است که در نیم قرن اخیر در جهان غرب و در چند سال اخیر در ایران رواج یافته است.

کارآفرینی رویکرد نوینی به سازندگی، ایجاد کسب و کار، خلاقیت، نو آوری و توسعه پایدار ملی است که توجه ویژه دانشگاه ها و موسسات بزرگ علمی و رشته های مختلف دانشگاهی - فنی مهندسی، مدیریت بازرگانی و اقتصادی و... - را به خود معطوف داشته و به خوبی از عهده تحلیل روندهای توسعه پایدار کشور برآمده است. از کارآفرینی به عنوان موتور محرک توسعه اقتصادی که سبب ساز و حرکت ساز توسعه و رشد کشور شده است یاد میکنند.

بسیاری از کشورها مانند چین، ژاپن، کره، ترکیه، مالزی، تایوان و سنگاپور از وجود برنامه های جامع توسعه کارآفرینی بهره مند شده اند. با توجه به سوابق تاریخی و قدرت و انسجام تحلیل ها و مدل های کارآفرینی می توان به این یقین رسید که کارآفرینی راهکار اساسی و به قول شومپیتر موتور توسعه است. اگر ما به عنوان کشوری صنعتی و در حال رشد به توسعه ملی پایدار می اندیشیم، باید به مسائل ملی و جهانی از رویکرد و نظر کارآفرینی بنگریم و به پرورش و توسعه کارآفرینان به ویژه در نسل جوان همت گماریم - احمدپور، . - 1383 یکی از تعاریف اشتباه و مصطلح که تا کنون برای واژه کارآفرینی ارائه شده است، " ایجاد اشتغال " است. در حالی که رسالت کارآفرینی با ایجاد کار و اشتغال تفاوت دارد و حوزه وسیع تری را در بر میگیرد. در بین تعاریف ارائه شده از طرف دانشمندان علم مدیریت، کارآفرینی فرایندی است که طی آن محصول یا خدمت جدید با نوآوری و خلاقیت به بازار ارائه شود و این کسب و کار مدام در حال رشد و ترقی باشد - احمدپور، . - 1383

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید