بخشی از مقاله

چکیده:
مدیریت استراتژیک هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات راهبردی است که سازمان را قادر میسازد به هدف های بلند مدت خود دست یابند. این تحقیق با هدف تبیین موانع و مشکلات پیاده سازی مدیریت استراتژیک دیوان محاسبات کشور انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر جمعآوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی و از حیث اجرا میدانی میباشد.

در تحقیق حاضر تلاش شده است با بهره گیری از تجربیات و دیدگاه های کارکنان، حسابرسان، کارشناسان و مدیران ستاد مرکزی دیوان محاسبات کشور و نیز صاحب نظران دانشگاهی موانع و مشکلات پیاده سازی مدیریت استراتژیک دیوان محاسبات کشور به اقتضاء نوع وظایف و فعالیت های انها تبیین گردد. در این تحقیق که با روش تحلیل مضمونی انجام شده است طی 25 مصاحبه کیفی انجام شده با افراد مذکور و تحلیل و کدگذاری آنها مضمون توصیفی موانع و مشکلات پیاده سازی مدیریت استراتژیک در دیوان محاسبات کشور تولید و در نهایت شاخصهای ابعاد ششگانه موانع انسانی، موانع ارتباطی، موانع ساختار سازمانی، موانع محتوایی برنامهها، موانع منابع سازمان و موانع فرهنگی تبیین گردید.

مقدمه:

مدیریت استراتژیک تجزیه و تحلیل مسایل مهم سازمانی است که توسط مدیران عالی سازمانها برای کنترل منابع اتخاذ می شود. مدیریت استراتژیک این امکان را به سازمانها میدهد تا به صورت خلاقانه عمل کرده و آیندهای موفق برای خود پدید آورند.

سازمانها در ادوار مختلفِ حیات خود، مراحل مختلفی از ظهور، تغییر و تکامل را می پیمایند. در این گذار، تغییر در ساختار سازمانی در مرکز تغییر و تکامل سازمان قرار داشته است. نویسندگان تغییراتی که در ساختار سازمانی ایجاد شده را به شیوه های مختلفی طبقه بندی کرده اند و تأثیر هر یک از عوامل محتوایی مختلفی همچون محیط، استراتژی، تکنولوژی و ... را بر ساختار سازمان بررسی کرده و بر این اساس ساختارهای مختلفی را معرفی نمودهاند. انتخاب ساختار سازمانی بهینه نه تنها تابعی از متغیرهای بیرونی نظیر محیط پیرامون شامل درجه توسعه یافتگی سایر شرکتها و اقتصاد کشور میباشد، بلکه به متغیرهای درونی همچون اندازه شرکتها، سطح رشد و پیچیدگی مدیریت آنها نیز بستگی دارد.

با توجه به اهمیت موضوع دیوان محاسبات کشور نیز از قاعده مستثنی نبوده و استراتژی تدوین شده ای دارد که با هماهنگی های انجام شده توسط معاونت های فنی دیوان محاسبات کشور و با توجه به سیاست های کلی ابلاغی از سوی ریاست کل دیوان محاسبات کشور، توسط کمیته راهبردی تهیه و ابلاغ گردیده است.

علیهذا از آنجاکه نتایج تحقیقات مختلف در زمینه مدیریت استراتژیک نشان داده سازمان ها اغلب در مرحله اجرای استراتژی در سطوح مختلف سازمانی با مشکل مواجه می شوند، بررسی موانع اجرای مدیریت استراتژیک می تواند منجر به ارائه راهکارهایی شده و مشکلات اجرایی مدیریت استراتژیک را در سازمان ها مرتفع نماید، در همین ارتباط، توجه به شناسایی موانع اجرای برنامه ریزی های جامع و آینده نگرانه دیوان محاسبات کشور، که به عنوان یک نهاد بزرگ نظارتی و مرجع عالی حسابرسی دولتی عهده دار وظایفی است که به موجب قانون به آن محول گردیده ضروری می باشد. بدیهی است که اطلاع از این موانع و توجه به سطح اهمیت آنها و تلاش برای کنترل و رفع آنها می تواند گام مؤثری برای تصمیم سازی های استراتژیک آتی در دیوان محاسبات کشور باشد.

مبانی نظری و پیشینه پژوهش:
- هافر - و - شندل - استراتژی را به عنوان فعالیتهای تأمین کننده هماهنگی بین منابع داخلی و قابلیتهای مؤسسه با فرصت و تهدیدهای محیط بیرونی تعبیر میکنند

استراتژی را به اعتبار معنی کلمه می توان سوق دادن، گسیل داشتن، فرستادن، بردن و پاییدن بیان کرد. گمان می رود که این کلمه به دانش و هنر یک ژنرال قدیمی یونانی به نام " استراتگوس" به کار برده شده است. بعضی از منابع لاتین هم استراتژی را از مفهوم " استریتوم " و به معنای راه، مسیر یا بستر رودخانه بیان کرده اند

استراتژی بعد از نیمه اول قرن بیستم میلادی جای خود را در داخل علوم اجتماعی در حیطه اقتصاد باز کرد، استراتژی در معنای اقتصادی برای اولین بار از طرف دو شخصیت علمی به نام نیوتن و مورگنستون که هم اقتصاددان و هم ریاضیدان بوده اند به کار برده شده است. استفاده از مفهوم استراتژی در حیطه سازمان و مدیریت در نیمه دوم قرن بیستم میلادی آغاز شده است

آلفرد چندلر، استراتژی را تعیین هدف های بلندمدت سازمان و اتخاذ مجاری تصمیم گیری و تخصیص منابعی میداند که برای تحقق آن هدفها ضرورت دارد.

مازمانیان و ساباتایر شش نکته کلیدی در اجرای موفق استراتژی را بیان کرده اند که عبارتند از: وجود اهداف مشخص، ایجاد ارتباط صحیح بین اهداف و فعالیت ها، استفاده هماهنگ و مؤثر از منابع موجود، مدیران ماهر و متعهد، حمایت دولت و سهامداران، حمایت های اجتماعی و اقتصادی محیط در راستای تحقیقات انجام شده

به اعتقاد فرد آر دیوید برخی موانع اجرای برنامه ریزی استراتژیک، عبارتند از - دیوید ، : - 1390 برنامه ریزی استراتژیک صرفاً برای کسب کنترل در مورد تصمیمات و منابع از سوی بعضی مدیران. انجام برنامه ریزی استراتژیک صرفاً برای برآورده سازی الزامات قانونی از سوی بعضی مدیران.

شکست در تفهیم برنامه ها به کارمندان و افراد سازمان. فقدان حمایت مدیران ارشد از فرایند برنامه ریزی استراتژیک.

ناتوانی در استفاده از برنامه به عنوان استانداردی برای ارزیابی عملکرد.

فقدان توانایی به کارگیری کارمندان کلیدی در مراحل مختلف برنانمه ریزی استراتژیک. فقدان به کارگیری تمامی مدیران در فرآیند برنامه ریزی.

رسمیت بیش از حد در برنامه ریزی، به طوری که انعطاف پذیری و خلاقیت از بین برود. الکساندر - - Alexander,1985 در مطالعه ای که بر روی 93 شرکت انجام داد 22 مشکل را در اجرای راهبردها شناسایی کرد که سالم اغمدی در سال 1998 با بسط مطالعه الکساندر ده مانع معمول و پر تکرار پیاده سازی راهبرد را به ترتیب زیر شناسایی کرد.

اجرای راهبرد در زمانی بیش از آن چه در ابتدا مشخص شده بود طول کشید. طی اجرا، مشکلاتی به وجود آمد که از پیش شناسایی نشده بودند.

هماهنگ سازی فعالیت های اجرایی به اندازه ی کافی مؤثر نبودند. فعالیت های رقابت آمیز آنها توجه را از اجرا منحرف کرد.

توانایی های کارکنانی که درگیر کار اجرایی شده بودند، کافی نبود.

آموزش ها و دستورالعمل هایی که به کارکنان سطوح پایین تر داده شده بود کافی نبودند. عوامل غیر قابل کنترل در محیط خارجی تأثیر ناخوشایندی بر اجرا داشت.

رهبری و هدایتی که باید توسط مدیران بخشها صورت میگرفت، کافی نبود. فعالیتها و وظایف کلیدی اجرا با جزئیات کافی تعریف نشده بودند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید