بخشی از مقاله
چکیده
مدیریت روستایی فرآیند سازماندهی و هدایت جامعه و محیط روستایی از طریق شکلدهی به سازمانها و نهادهاست. سازمانها و نهادها، ابزارهای تأمین هدفهای جامعه روستایی به شمار میآید که با تشکیل دهیاریها، مدیریتی نوین در عرصه روستایی و فضای اجرایی روستاهای کشور پدید آمد، لیکن این نهاد نوین روستایی در راه فعالیتهای خود با چالشها و موانع فراوانی مواجه است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل بازدارندهی پیشروی فعالیت دهیاران شهرستان میرجاوه بود. این پژوهش در قالب روش کیفی تدوین شده است و از نظر هدف کاربردی با رویکرد نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش حاضر دهیاران سه بخش مرکزی، لادیز و ریگ ملک از شهرستان میرجاوه بودند که با روش نمونهگیری هدفمند با فن نمونهگیری معیاری10نفر از آنان انتخاب و پس از انجام بیش از 12ساعت مصاحبه عمیق، اشباع تئوریک حاصل و مصاحبهها پیادهسازی شدند.
با استناد به نتایج تحلیل در محیط Nvivo10، موانع پیشروی فعالیت دهیاران در شهرستان میرجاوه درنُه طبقه مرتبط با اولویتبندی سازمانی، مردمی، دیدگاه بالا به پایین در روند اجرای پروژهها، مالی، محیطی، ساختاری، اختلالات شوراها، تامین شغلی و خلاء قانونی جای گرفتند. طبق نتایج مطالعه حاضرکه با استفاده از رویکرد داده بنیاد بهدست آمده عوامل زمینهای توفیق این نهاد مردم محور شناسایی شد تا راهکاری برای اثربخش بودن فعالیتهای دهیاران باشد. در این راستا، پیشنهاد میگردد که از سوی دفتر امور دهیاریهای استان جلساتی توجیهی را باحضور مدیران سازمانهای ذیربط به منظور تشریح وظائف و زمینه همکاری سازمانها با دهیاران برگزار نماید. همچنین با صدور کارت شناسایی معتبر برای دهیاران هویتشان را رسمیتر معرفی نماید.
واژه های کلیدی: تحلیل کیفی ،توسعه روستایی، عوامل بازدارنده، دهیاری، Nvivo10
مقدمه
مدیریت توسعه روستایی مجموعهای از فرآیندها و سازوکارهای رسمی و غیررسمی، حضور بازیگران محلی و ملی برای اداره امور محلی روستا و روستائیان به منظور بهبود شاخصهای زندگی روستایی است که هدف غایی آن نیل به توسعه روستایی قلمداد میشود. در این راستا، مدیریت روستایی هم وسیله توسعه و هم هدف آن است. استقرار نهادهای محلی و مردمی در جهت تشویق مشارکت برای هرچه بهتر اداره شدن روستا از نتایج این بخش از توسعه روستایی محسوب میشود. بنابراین، مدیریت روستایی که در آن بُعد مشارکت فعال باشد، محصول توسعه پایدار و از پیامدهای آن بهبود عملکرد در ابعاد مختلف روستایی نظیر برنامهریزی کالبدی، خدمات ایمنی، بهداشت محیطی و توسعه زیرساختهای روستا را می توان ذکر کرد - دربان آستانه و رضوانی،. - 1394 با تشکیل مدیریت نوین روستایی یعنی استقرار دهیاریها در روستاها شکلگیری نهادی رسمی و قانونی برای تثبیت امور عمومی روستا و مدیریت محلی روستاها در قالب دهیاریها شکل گرفت. دهیاران به مدت چهار سال وظائفی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی را در مناطق روستایی بر عهده دارند.
بررسی روندها حاکی از عدم وجود بینش صحیح و هدفمند در سیاستها و برنامههای کلان در بخش مدیریتی میباشد - قدیری معصوم و ریاحی، . - 1383 شهرستان میرجاوه در استان سیستان و بلوچستان کار با دهیاریها را از سال 1382تاکنون در قالب مدیریت مردممحور و مشارکتگرا شروع کرده است. این شهرستان شامل سه بخش ریگ ملک، لادیز و مرکزی است که بخش مرکزی 13594 نفر جمعیت و بخش لادیز 16908نفر و ریگ ملک 7972 نفر را در خود جای دادهاند. شهرستان مذکور شامل دهستان های انده، تمین، تهلاب، جون آباد، حومه، ریگ ملک و لادیز است. فزون بر آن، 43 دهیاری در این شهرستان فعال هستند که چهار دهیاری در بخش مرکزی، 11دهیاری در بخش ریگ ملک و 28 دهیاری در بخش لادیز قرار دارند. با اینکه دهیاریها توانستهاند با انجام کارهای عمرانی و زیربنایی نظیر آسفالت معابر و تأمین پاکیزگی و همکاری در طرحهایی همچون هادی و طوبی رضایت نسبی را کسب کنند، اما شواهد گویای آن است که در فعالیتهای خویش با عدم توفیق رو به رو شدهاند . از جملهی این محدودیتها میتوان به منابع اعتباری و جلب مشارکت مردمی و عدم هماهنگی و همکاری سازمانهای مربوطه اشاره کرد - دربان آستانه و رضوانی،. - 1394 بنابراین، مدیریت روستایی این مناطق همواره به عنوان یکی از معضلات برنامههای توسعه پایدار مد نظر است.
بررسی مرور ادبیات پژوهش حاکی از وجود موانع و ساختارهای بسیاری تحت عنوان چالشها، موانع و مشکلات پیش روی کارائی و اثربخشی مدیریت توسعه روستایی از دیدگاه مسئولان و مردم شناسایی شده است، در این راستا، موانع نهادی - حمایتی، زمینهای - فرهنگی در پژوهش تحلیلی واکاوی عوامل بازدارندهی مدیریت نوین روستایی در استان همدان سه بُعد اساسی این موضوع را به خود اختصاص داده است - نادری مهدیی،. - 1394 در پژوهش دیگری محورها و چالشهای مدیریت روستایی، عدم وجود منابع مالی پایدار، نبود و کمبود روحیه مشارکت در مردم محلی، عدم کفایت نیروی انسانی زبده و تجهیزات فنی به عنوان محوریترین چالشها در بُعد مدیریت روستایی ایران تحلیل و تدوین شده است - قدیری معصوم و ریاحی، . - 1383 مطالعه بدری - 1390 - نیز حاکی از آن است که عدم تبیین مبانی تئوریک، فقدان مدیریت واحد روستایی، نبود منابع مالی پایدار، کمرنگ بودن مشارکت محلی، وضعیت آموزش نیروی انسانی، عدم کفایت تجهیزات و منابع لازمه از جملهی چالشهای مدیریت روستایی ایران است.
پژوهش قدیری معصوم و همکاران - 1392 - در راستای آسیبشناسی دهیاریهای استان آذربایجان شرقی موانعی از قبیل جهت گیری-های قومی- قبیلهای و عدم حمایت از طرف مسئولین و مشکلات مالی و اعتباری را در دستهی موانع مهم فراروی فعالیت دهیاریها طبقهبندی کردند. عزمی و همکاران - 1390 - نیز با رویکرد توصیفی و تحلیلی از دهیاران شهرستان گرگانرود تالش، کمبود منابع مالی، عدم هماهنگی شورا، عدم وجود تجهیزات و امکانات دهیاریها را به عنوان برجستهترین مشکلات در بعد مدیریت روستاها ذکر نمودند. سبکسار - - 1392 در بررسی تلفیقی کیفی و کمی خویش شش دسته علل ناکارآمدی دهیاریها را ضعف در شایستهسالاری، ضعف در اطلاعرسانی، ترجیح منافع قومی- قبیلهای به جمعی، ضعف در سرمایه اجتماعی و انسانی، محدودیتهای مالی و اعتباری گزارش نموده است.
تحلیل سیاستهای راهبردی و چالشهای مدیریت توسط بدری و همکاران - - 1390 نشان دادند، عدم کفایت منابع مالی پایدار، کمرنگ بودن مشارکت مردم و عدم دسترسی به تجهیزات و نبود نیروی انسانی ماهر جزء مهمترین عوامل ناکارآمدی دهیاریها محسوب می-گردند. مرادی و آگهی - - 1393 با رویکرد تئوری بنیانی در منطقه بالادربند شهرستان کرمانشاه عدمآگاهی مردم و توقع بالای آنان از دهیار، عدم همکاری سازمانهای محلی و دولتی، تدوین طرحها با روند بالا به پایین، ضعف روحیه همکاری و مشارکت در مردم، ضعف جایگاه قانونی دهیار، کمبود تجهیزات و منابع مالی را در هفت دسته اصلی از مشکلات دهیاران طبقه بندی کردند.
حسنوند و حسنوند - - 1390 در بررسی تجربه دهیاریها، موانع توفیق و کارکردهای آنها در استان لرستان، مشکلات اجرایی و پشتیبانی، مالی و اجتماعی، ساختاری و قانونی را در ردههای بعدی به عنوان موثرترین عوامل عدم توفیق دهیاریها گزارش نمودند. مشارکت مردم محلی و فرهنگسازی مناسب برای توفیق کار مدیران محلی ارتباط نزدیکی با اثربخشی حکمرانی روستایی دارد - Owain &
. - Little, 2000 همچنین بحرانهای مالی به صورت مستقیم و غیرمستقیم منجر به ناکارآمدی برنامههای محلی و عدم همکاری سازمانهای محلی و منطقهای، عدم وجود امنیت شغلی مدیران محلی، و پیچیدگی وظائف مدیران محلی جزء مهمترین چالشهای جایگذاری کردند - Bill. - et al., 2011
در بررسی تحلیلی دیگر بین چند دهستان درباره مشروعیت مدیران محلی نوظهور در حکمرانی روستایی، قانونی بودن بسیاری از آنها در اجرای پروژهها و کل روند به رسمیت شناخته نشده بود. تئوری پردازیهای جدید دربارهی مدیریت محلی آنطور که باید اثربخشی برنامهها را به دنبال نداشتهاند در نهایت باید در ساختارکاری و قوانین حکومتهای محلی تغییراتی را ایجاد کرد . - Fox, 2002 - چوبچیان و همکاران - 1386 - همکاری سازمانها، رضایت شغلی دهیار، همکاری مناسب شوراها، مشارکت مردمی در انجام پروژهها، مجهز بودن امکانات دهیاریها، موقعیت مکانی دهیاری، مشورت دهیار با بزرگان محلی را مهمترین سازههای تاثیرگذار برعملکرد دهیاریها بیان کردند در بررسی دیگری توسط استعلاجی و همکاران - - 1390 مشارکت مردمی در اجرا و پیگیری محصولات، وضعیت ساختار کار دهیاریها جزء مهمترین عوامل بهبود روند کار دهیاران نام بردند.
با توجه به پیشینه بررسیشده، به نظر میرسد بخش اعظم این چالشها به علت عدم به رسمیت شناختهشدن دهیار به عنوان یک نهاد رسمی و توانمند و عدم وجود شفافیت در قوانینکاری، عدم وجود روحیه همیاری و همکاری و اعتماد مردم به دهیاران اتفاق افتاده است - مرادی و آگهی، - 1393 با توجه به عوامل ذکر شده امکان دارد هر نهاد مدیریتی تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی از مسیر اصلی خود منحرف شود و به اهداف مورد نظر خویش نرسد، از این رو، بررسی عوامل بازدارندهی پیشروی دهیاران بایستی به طور خاص مورد توجه قرار گیرد. اهمیت این موضوع در مورد فعالیت دهیاران به عنوان بازوی اصلی اجرایی در عمران و آبادانی روستاها، بیشتر آشکار است.
گام نخست در مسیر تحلیل و تجزیه ناکارآمدی شناسایی موانع و مشکلات است تا با درک بهتر آنها برنامهریزان و مسئولان جهت-گیری درستی در تصمیمات آینده خویش در این زمینه برداشته و اثربخش بودن فعالیت دهیاران را میسر سازند. این در حالی است که، با وجود گذشت بیش از ده سال از تأسیس و رویکارآمدن دهیاری برای مدیریت مناسب بخش روستایی در شهرستان میرجاوه با جمیعت روستایی بالا 6945 خانوار روستایی و وجود ده دهستان در این شهرستان تا کنون هیچگونه مطالعهای در زمینه بررسی وضعیت کاری این نهاد و پیش شرطهای موفقیت آن صورت نگرفته است. از این روی، در این پژوهش با بکارگیری روش تحلیل کیفی رویکرد داده بنیاد، موانع و مشکلات در همه بخشهای درونی و بیرونی که موجب عدم توفیق مدیریت محلی با بررسی عمیق و دادهکاوی شناسایی و با توجه به نتایج آن تعیین شود که برای کیفیت اجرایی این نهاد چه شرایط و ساختارهایی لازم است.
روش شناسی
بررسی حاضر، در شهرستان میرجاوه که بیش از 350 کیلومتر با کشور پاکستان هممرز است، انجام شد . این شهرستان از شمال شرقی، شرق و جنوب شرقی با کشور پاکستان، از شمال و غرب با شهرستان زاهدان و از جنوب و جنوب غربی با شهرستان خاش هممرز است. میرجاوه در سال 1391 به شهرستان تبدیل شده است. تعداد 9090 خانوار با جمیعت 38537 که 2135 خانوار شهری با 28353 نفر جمعیت و 6945 خانوار روستایی با 28353 نفر جمعیت و 10خانوار غیرساکن میباشد. شهر میرجاوه، مرکز شهرستان است و مسافت آن تا مرکز کشور حدود 1900 کیلومتر می باشد. این شهرستان دارای سه بخش شامل ریگ ملک، لادیز و مرکزی است که بخش مرکزی 13594 نفر جمیعت و بخش لادیز 16908 نفر و ریگ ملک 7972 نفر را در خود جای دادهاند. این شهرستان دارای دهستانها-ی انده، تمین، تهلاب، جون آباد، حومه، ریگ ملک و لادیز است که 43دهیاری در آنها فعال میباشند در این میان، 4 دهیاری در بخش مرکزی و 11دهیاری در بخش ریگ ملک و 28 دهیاری در بخش لادیز فعالیت دارند. از پتانسیل منطقه مذکور میتوان به وجود