بخشی از مقاله

چکیده

از دیرباز، احتمال وجود حیاتهای هوشمند فرازمینی و نحوه ارتباط با موجودات فضایی، ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. از همین رو نیز، با توجه به پیشرفتهای علمی صورت گرفته در زمینه فناوریهای گوناگون، بحث برقراری ارتباط کلامی با این موجودات، صورت جدیتری به خود گرفته است؛ به طوری که در چند سال اخیر، پروژهای با نام »ستی«ٌ یا »جستجو برای هوش فرازمینی ٍ« در حال اجرا است.

حال، مهمترین مسئله در این بین تردیدی است که کماکان در خصوص امکان برقراری ارتباط زبانی متقابل و دو سویه میان بشر و موجودات فرازمینی، وجود دارد. از این رو، در این پژوهش تلاش میشود تا جنبههای مختلف و چگونگی وقوع این رویداد کلامی، از منظر زبانشناسی شناختی که مبتنی بر زبان جسمتیافته است، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در این میان، ضمن تشریح اصول و مفروضات بنیادین رویکرد مذکور، شاخصهها و ویژگیهای دستگاه زبانی انسان مشخص میگردد، تا از این رهگذر، بتوان طرحی زبان شناختی از زیربنای نظام ارتباطی انسان را ترسیم کرد.

نتایج به دست آمده از تحلیل زبانشناختی دستگاه زبان انسان در این جستار نشان میدهد، با توجه به شاخصه قراردادی بودن نشانههای زبانی و نیز ویژگیهای منحصربهفرد زبان انسان که مبتنی بر ذهن، جسم و نیز تجربیات اجتماعی و فرهنگی او است، امکان برقراری ارتباط زبانی با سایر گونههای زیستی، امری نامحتمل به نظر میرسد؛ لیک، میتوان از این موارد در یافتن رهیافتی نو به نظام ارتباطی فرازمینیها و طراحی واژهای کیهانی بهره گرفت که در بالاترین سطح اشتراکات تجربی قرار دارد و از آن جمله میتوان به »نور« و یا صورتهای مختلف »انرژی« اشاره کرد.

مقدمه

بحث درباره احتمال وجود حیاتهای هوشمند در سایر نقاط کیهانی، مسئلهای است که نه تنها در دهههای اخیر که رشد فناوری به بالاترین میزان خود رسیده است؛ بلکه در طی صدههای گذشته نیز از چالشبرانگیزترین مسائل علمی پیش روی انسان بوده است. علاوهبراین، تجلی این موضوع یا به تعبیری ادبی، دستیابی به این رؤیای علمی چنان ذهن بشر را به خود معطوف داشته است، که صنعتگران عرصههای هنری، بالاخص صنعت سینما را به تولید آثاری با درونمایههای تهاجم و یا حتی همیاری انسان در تهدیدات بالقوه کهکشانی، ترغیب کرده است. لیک، برجستهترین موضوعی که در اکثر اینگونه آثار به تصویر کشیده میشود، امکان برقراری ارتباط کلامی و زبانی میان گونههای فرازمینی و انسان است.

در واقع، تجلی کنشهای زبانی میان قهرمانان انسانی و موجودات فرازمینی توانسته است علاوه بر جذابیت بخشیدن به رویدادهای اثر، جذب حداکثری مخاطبین این گونه آثار را محقق سازد. لیک، نکتهای که در این خصوص، جالب به نظر میرسد، مکالمهها و یا تکگوییهایی است که از سوی موجودات فرازمینی مطابق با همان زبان جغرافیایی قهرمانان داستان، بیان میشود؛ به طوری که در فیلمهای انگلیسیزبان، تسلط موجودات فرازمینی در تلفظ واژگان و حتی بیان اصطلاحات عامیانه و رعایت نکات دستوری، ستودنی است! از سویی دیگر اما، مراجع علمی و دانشمندان حاذق در این حیطه به طراحی و انجام طرحهای علمی تحقیقاتی فراوانی در راستای تحقق برقراری ارتباط کلامی با هوشهای فضایی دست زدهاند که از آن جمله میتوان به برنامه تحقیقاتی »ستی« اشاره کرد که مخفف عبارت - ترجمه شده - »جستجو برای هوش فرازمینی« است.

در این برنامه، دانشمندان با استفاده از رادارهای بسیار پیشرفته، در حال ارسال و دریافت علائم و سیگنالهای مختلفی به کیهان هستند، به این امید که به نشانههایی دال بر حیات هوشمند در دیگر بخشهای فضا دست یابند. حیات هوشمند هم از نظر آنها موجودی است که علاوه بر زبان اختصاصی، توانایی تولید و استفاده از ابزار را به دست آورده باشد و در یک رابطه اجتماعی زندگی کند. به همین جهت، از سالیان قبل پیامهای صوتی شخصیتهای برجسته سیاسی کشورهای عضو باشگاه فضایی به زبانهای گوناگون، در حال ارسال به فضا است. گذشته از این، برخی افراد ارسال پیامهای صوتی را امری بیهوده تلقی کرده و به کدگذاری آنها به زبان ریاضی و سایر نظامهای نشانهای پرداختهاند.

لیک، ذکر از این دست موضوعات، از جمله مسائلی محسوب میشود که دارای ابعاد مختلف نظری و عملی است. در واقع، این موضوعات دارای دو جنبه فلسفی و نیز علمی - عملی میباشند. به طور اخص، بحث برقراری ارتباط کلامی انسانها با حیاتهای بیگانه از دو زاویه قابل بحث و بررسی است. نخست آنکه، این موضوع بایستی به لحاظ مسائل فلسفی و نظری در شاخههای مختلف علوم انسانی از جمله زبانشناسی، انسانشناسی، روانشناسی، مطالعات علوم اجتماعی و رفتاری و غیره مورد ارزیابی و تحلیل قرارگیرد. این مرحله را میتوان به مثابه ترسیم طرحی راهبردی برای برنامههای مذکور تشبیه کرد. سپس با توجه به این دستاوردهای نظری، در گام دوم به ارائه راهکارهای علمی و عملی مطابق با فناوریهای در دسترس پرداخته شود.

این پژوهش نیز، از این شیوه مستثنی نبوده و میکوشد بحث برقراری ارتباط کلامی و کنشها و رفتارهای طبیعی دستگاه زبان انسان با فرازمینیها را از نقطه نظر مسائل مطرح در علم زبانشناسی و بالاخص از منظر زبانشناسی شناختیٌ که امروزه به عنوان یکی از سه رویکرد مطرح و مقبول علمی در زبانشناسی به حساب میآید، مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. به بیان سادهتر، این پژوهش تلاش میکند تا از زاویه نظری، امکان ارتباط فرازمینیها را از طریق رسانه زبان انسانی، مورد بررسی قرار دهد. از همین رو، در بخش نخست، به ارائه شاخصههای نظام ارتباط زبانی - در مفهوم عام آن - پرداخته میشود و در بخش دوم، ویژگیهای دستگاه زبانی انسان با توجه به مؤلفههای شاخص در رویکرد شناختی به زبان، بررسی میگردد تا از این رهگذر امکان بکارگیری این ویژگیها در نظام واژهای کیهانی، بیش از پیش روشن گردد.

علاوهبراین، با توجه به موضوع بینارشتهای که این پژوهش به آن پرداخته است، مطالب مورد بحث نیز، به گونهای به نگارش درآمده است که برای مخاطبین سایر رشتههای تخصصی و ناآشنا با اصطلاحات و زیر شاخههای علم زبانشناسی که ممکن است برای نخستین بار مطلبی را درباره کاربرد دستاوردهای زبانشناسی در مطالعات فضایی مورد توجه قرار میدهد، قابلفهم باشد. از این رو، نکاتی را که ممکن است در مراجع تخصصی زبانشناسی، جزو مفروضات بدیهی در نظر گرفته شود، در اینجا به اجمال به آنها شاره شده است. لازم به ذکر است، تا آنجا که نگارندگان این سطور بررسی کردهاند، پژوهشی که در حیطه زبانشناسی شناختی در یافتن رهیافتی به زبان کیهانی به انجام رسیده باشد، یافت نشده است؛ زیرا عمده پژوهشهای صورت گرفته در این زمینه، بیشتر در حوزههای علوم پایه و ارتقاع سیستمهای ارسال پیامهای رادیویی بودهاند.

بخش نخست: ویژگیهای دستگاه زبان انسان

بیتردید اگر بخواهیم »نظام زبان« را در معنای مقبول و امروزین آن که مورد پذیرش همه شاخههای علم زبانشناسی است، ارائه داد، باید به تعریف فردینان دوسوسورٍ، رجوع کرد. البته شهرت سوسور تنها به ارائه تعریفی از نظام زبان محدود نمیشود؛ بلکه آنچه سبب گشته او را پدر علم زبانشناسی نوین لقب دهند، به مجموعه نظراتی مربوط میشود که سه سال پس از مرگش در کتابی که توسط شاگردانش جمعآوری شده بود، ارائه شد.

در حقیقت، اهمیت کار سوسور در تمایزی است که میان مفاهیم زبانشناسی گذاشته است. از اهم مفاهیمی که سوسور به تبیین آنها پرداخته است میتوان به تمایز میان زبان و گفتار، رویکرد همزمانی و درزمانی در مطالعات زبانشناختی، تمایز میان محورهای جانشی و همنشینی و سایر مواردی اینچنین، اشاره کرد. لیک مهمترین جنبه از نظریات سوسور مربوط به تعریفی است که از نظام زبان و اجزای تشکیل دهنده آن ارائه میدهد. او زبانشناسی را زیر شاخهای از علم نشانهشناسی میدانست؛ هرچند که این علم هنوز به وجود نیامده بود و او تنها پیدایش چنین علمی را پیشبینی میکرد. به عقیده او از طریق کشف روابط بین نشانه ها - نشانهشناسیَ - میتوان به روابط زبان نیز پیبرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید