بخشی از مقاله
چکیده
حقیقت زندگی ما اختری است درآن سوی آسمان ها که شازده کوچولوی روح ما در آن هرروز نظاره گر غروب انسانیت ما انسانها در پرتوی زندگی مادی است. اهمیت کتاب شازده کوچولو از کسی پوشیده نیست این کتاب که محبوب ترین کتاب قرن بیستم شناخته شده ؛ بارها مورد بررسی پژوهشگران مختلف قرار گرفته است وبا توجه به دامنه ی وسیع این اثر آنرا می توان از باب های متفاوت مورد تحلیل قرار داد.
این اثر ارزشمند که در زمره ی داستان قرار دارد از خیلی جهات دارای شباهت هایی با قصه هاست؛از همین روی ما بر آن شدیم تا در این مقاله تمایزها و هم پوشانی های این دوساختار را بر روی این اثر بررسی کنیم تا بدین وسیله به درک بهتر وجامع تراین داستان نائل شویم. با توجه به پیشرفت علم وروش های جدید پیش روی،ما از نظریه ی ریخت شناسی ولادمیر پراپ برای سهولت ودقت کار بهره می بریم.
مقدمه
شازده کوچولواثر با ارزش نویسنده ی فرانسوی آنتوان دوسنت اگزوپری - 1944-1900 - است. »این کتاب در سال 1939 پس از تسلیم شدن فرانسه به آلمان در زمان تبعید نویسنده به آمریکا نوشت شده است .« - سام خانیان ، - 2:1392 مخاطبان این داستان را نمی توان در طیف سنی خاصی قرارداد .این اثر با وجود زبانی ساده و قابل فهم از مفاهیم رمزآلودی بهره برده است. اگزوپری در کتاب خود اذعان می کند که باًقل به روایت این داستان در قالب قصه علاقه داشته است.
»چیزی که من دلم می خواست این بود که این ماجرا را مثل قصه ی پریان نقل کنم دلم می خواست بگویم : یکی بود یکی نبود روزی روزگاری یه شازده کوچولوبود که... - «. اگزوپری، - 20: 1394 اوبعد از بیان خواسته ی خود به مطرح کردن دلایلی برای عدم استفاده از این نوع قالب می پردازد »آن هایی که مفهوم حقیقی زندگی را درک کرده اند.واقعیت این قضیه را با این لحن بیشتر حس می کنند.آخر من دوست ندارم کسی کتابم راسرسری بخواند. - «اگزوپری - 20:1394 از این سخنان می توان این گونه برداشت کرد که اندک مخاطبانی هستند که مفهوم حقیقی زندگی را درک کرده اند.او این قالب را برای روایت خود بر نمی گزیند چرا که دوست ندارد اثرش را کسی سرسری بخواند.
آن چه که ذهن را به تفکر وا می دارد این موضوع است که چه امری باعث می شود که روایت نویسنده در قالب قصه مخاطبان را به سرسری خواندن وا دارد و او برای بیان افکارش بر خلاف خواسته قلبی خود قالب داستان را بر گزیند؟ بدیهی است که ادبیات هم مانند علوم دیگر روز به روز در جهت تعالی و پیشرفت گام بر می دارد.» قصه ها به تدریج با ما بزرگ شده اند و به تناسب ذهنی ما ،پیچیدگی ، گسترش وغنای بیشتری یافته اند و داستان های امروزی را به وجود آورده اند. - «میرصادقی، - 32:1386
برای تفهیم بهتر این موضوع، در ابتدا تعریفی از قصه و داستان ارائه می دهیم.»قصه درلغت از ماده ی قَصَّیقٌصُّ به معنای دتبال کردن چیزی است - «.خدیش، - 9:1385 دکتر سیروس شمیسا نیز در این باب واژه قصه را علاوه بر دنبال کردن وپی چیزی یا کسی را گرفتن به معنای کوتاه کردن آورده است.او برای فهم این معنا از شعری از حافظ بهره برده است. معاشران گره از زلف یار باز کنی دیرزمانی مردم برای تفریح و سرگرمی خود و کوتاه کردن شب های طولانی قصه های شیرین و سرگرم کننده را دنبال می کردند؛ قصه هایی که به تناسب نیاز جامعه امروزه جای خود را به داستان ها داده اند.گاهی در ادبیات امروزی این دو واژه - قصه و داستان - به اشتباه به یک معنا به کار می روند.
در تعریف اصطلاحی قصّه نظرات متفاوتی مطرح شده است؛جمال میر صادقی در کتاب ادبیات داستانی واژه قصه را » به آثاری که در آنها تاکیید بر حوادث خارق العاده بیشتر ازتحول وپرورش آدم ها وشخصیت هاست، اطلاق می کند.« - میرصادقی - 44:1386 از نظر ابراهیم یونسی » قصه ؛ روایت ساده و بدون طرح و نقشه ای است که اتکای آن به طور عمده بر حوادث و توصیف است وخواننده یا شنونده هنگامی که آن را می خواند یا بدان گوش فرا می دهد به پیچیدگی خاص و غافلگیری و اوج و فرود مشخصی بر نمی خورد. - « یونسی ، - 10:1388 در واقع « قصه های دیروز به وقایع عام وکلی قهرمان ها و شخصیت های شریر می پرداختند و داستان های کوتاه و رمان های امروزی به جزییات حوادث ووضعیت و موقعیت ها و خصوصیت های فردی و روانشناختی شخصیت ها و آدم ها توجه دارند.
« - میرصادقی، - 162:1386 داستان امروزی »در قرن نوزدهم شکل گرفت و اول کسی که به صورت جدی بدان پرداخت ادگار آلن پو است. - «شمیسا، - 188:1388 در مورد معنای لغوی داستان بحث های بسیاری شده »در حواشی برهان قاطع آمده است نیبرگ آن راهم ریشه دادستان پهلوی به معنی حق و قانون می داند.« - به نقل از شمیسا، - 203:1389 دکتر سیروس شمیسا "ریشه این کلمه را از واژه دا - - وداتن به معنای آفریدن وساختن دانسته و آن را معادل کلمه fiction به معنی جعل و به صورت مخیل وضع شده می داند.« - شمیسا، - 203:1389 اما امری که در این مقاله حائز اهمیت است معنای اصطلاحی داستان است که آن را از قصه متمایز می کند.افراد بسیاری برای ارائه تعریفی جامع و کامل از داستان کوشیده اند؛از این بین ما به چند تعریف بسنده می کنیم.