بخشی از مقاله
چکیده
ریختشناسی قصههاي عامیانه،در سال 1928متوس.ط فرمالیست روسی ولادیمیر پراپ آغاز شد.اساس کار وي بر پایهياعمال شخصیتهاي داستان است؛به این شکل که در نظام نوینی به بررسی ساختار صد داستان از داستانهاي پریان روسی پرداخت و شیوه و اسلوب کار خویش را »ریختشناسی« نامید. پراپ پس از تجزیه و تحلیل داستانهاي مذکور به این نتیجه رسید که رغمعلی تنوع شخصیتها،عمل و کارکرد آنها محدود است. پراپ براي هر عملکرد - خویشکارنمادي - را معین کرد و به فرمول ساخت قصههاي پریان دست یافت. گرشاسبنامه ابونصر علی بن احمد اسدي طوسی که بیشک یکی از بزرگترین منظومههاي حماسی ایران است،داستان پهلوانیهاي گرشاسب-جد اعلاي رستم- است.این مقاله میکوشد تا الگویی را که پراپ از تجزیه و تحلیل قصههاي پریان به دست آورده است،بر روي دو داستان از گرشاسبنامه نشان دهد،تا مشخّص شود که نظریهيوي تا چه حد بر این داستانها انطباق دارد.
مقدمه
تا سالیان طولانی،پژوهشگران ادبی داستانها را بر اساس موضوع و درونمایهي آنها طبقهبندي میکردند و مورد تجزیه و تحلیل قرار میدند؛دا اما »ولادیمیر پراپ2 به همراه ویکتور اشکولوفسکی و میخاییل باختین در حدود سال1914 مکتب نوینی در مطالعهي ادبی بنیان نهادند که بعدها فرمالیسم نامیده شد - «.احمدي،1384 . - 9:فرمالیسم تحت عنوان یک مکتب نظري در قرن نوزدهم به وجود آمد.باید اذعان داشت که کار پراپ در این میدان از همه ارزشمندتر بود.»او هرچند فرمالیست نبود و هیچ گاه خود را فرمالیست نمینامید،روش کار او بسیار تحت تأثیر فرمالیستها بود. - «مکاریک، - 201: 1383فرمالیستها معتقد بودند باید از راه واقعیت متن،واقعیات خارجی را شناخت و نتایجی را معتبر میدانستند که از بررسی خود اثر به دست آمده باشد،نه از بررسیهاي تاریخی و غیرهغالباً. اصطلاح ساختار گرایی همراه با فرمالیسم به کار میرودساختارگرایان. واقعیت را در روابط اشیاي منفرد جستوجو میکنند. همگیِ» ساختارگرایان از این بینش آغاز میکردند که پدیدارهاي فرهنگی و اجتماعی نباید همچون امور و رویدادهاي فیزیکی دانسته شود،بل امور و رویدادهایی هستند که داراي معانیند و در نتیجه دلالتهاي آنها باید در مرکز پژوهش قرار گیرد.روش کار هم باید بر ضرورت تحلیل ساختار درونی - یعنی مجموعه مناسبات بین اجزاي ساختار - در هر پدیدار استوار گردد. - «احمدي، - 15-14: 1381
»تجزیه و تحلیل ساختارگرایانهي پراپ از قص ههاي پریان،دورهي جدیدي در بررسی قصههاي عامیانه در جهان پایهریزي نمود. - «کوپا، - 140: 1389به اعتقاد او تمام داستانهاي عامیانه به رغم ظاهر متنو عی که دارد از یک ساختار واحد تبعیت میکند .پراپ پس از بررسی صد داستان پریانروسی از قص ههاي گردآوري شدهي آفاناسیف به این نتیجه رسید کهشخصیتهاي قصهها مختلفند،ولی کارهایی که انجام میدهند،از شمار معینی تجاوز نمیکند.وينظریهي خویش را »ریختشناسی«3نامید.ریختشناسی یعنی»توصیف حکایتها برپایهي واحدهاي تشکیلدهندهشان و مناسبات این واحدها با یکدیگر و با کلّ حکایت. - «انوشه، - 735: 1381او این اندیشه را در کتاب مهم خویش ریختشناسی قصههاي پریان بیان کردپراپ.» در کتاب خویش به توصیف قصهها بر اساس اجزاي سازندهي آنها و روابط متقابل این اجزا پرداخته استپیش. از پراپ،پژوهشگران ادبی،قصهها را به واسطهي اشخاص یا محتواي قصهها بررسی میکردند؛اما پراپ به یک ساخت واحد معتقد بود که از طریق کار اشخاص داستانها،قابل پیگیري است. - «اصغرزاده،30 :1395کار - اشخاص قصه یا کارکرد4،در واقع همان عمل یکی از شخصیهايت داستان است از نظر اهمیتی که در مسیر سایر کنشهاي قصه دارد. »نتایجی که پراپ پس از تجزیه و تحلیل کارکردها به آن دست یافت،به قرار زیر است:-1کارکردها،سازههاي بنیادي وعناصر ثابت و تغییر ناپذیر قصهاند،جدا از اینکه چه کسی و چگونه آنها را انجام میدهد؛ 2تعداد- کارکردها در قصههاي پریان محدود است؛ -3 توالی این عناصر و کارکردها همیشه یکسان و یکنواخت است؛ -4 همهي قصههاي پریان از جنبهي ریخت و ساختارشان متعلّق به یک تیپ هستند. - «خدیش،52: 1387و - 53
پراپ همچنین هفت شخصیت را در این گونه از داستانها شناسایی کرد: - 1»قهرمان اصلی یا جستوجوگر که البتّه میتواند قهرمان قربانی باشد. - 2شریر - 3بخشنده - 4اعزامکننده 5 - یاريدهنده - 6شخص مورد جستو-جو 7قهرمان - قلّابیالبتّه. از نظر وي این امکان وجود دارد که برخی از بازیگران چندین نقش را بر عهده بگیرند .اخو - «ت، - 19: 1371به تعبیر خود پراپقص» ه،آن بسط و تطوري دانست که از شرارت یا کمبود ویا نیاز شروع میشود و با گذشت از خویشکاريهاي میانجی به ازدواج یا خویشکاريهاي دیگري که به عنوان سرانجام و خاتمهي قصه به کار گرفته شده است،میانجامداین.گونه بسط و تحول در قصه را"حرکت"نامیده-ایم. - «پراپ،183: 1386و184هر - »شرّ یا کمبود جدیدي که در سیر قصه روي میدهد،حرکت دیگري آغاز می-شود.گاه یک متن میتواند چندین حرکت داشته باشد و تجزیهي متن نیز مستلزم تعیین تعداد حرکتها در قصه است.مسألهاي که باید به آن توجه داشت،این است که بسط و گسترش حرکتها،همیشه به طور متوالی رخ نمیدهد،بلکه ممکن است متداخل شود،یعنی گاهی چند حرکت با هم آغاز میشود ویا گاهی یکی متوقّف شده و دیگري ادامه پیدا میکند،دوباره این توقّف براي حرکت دیگري پیش میآید.این سخن بدین معنی نیست که هر حرکتی،یک قصهي جدید است،بلکه یک قصه میتواند در چند جهت گسترش یابد. - «خراسانی،1389 » - 52: نظام پراپ به رغم کاستیهایش،نقطهي شروعی براي نظریپردازانه بعدي شده است و نظریهپردازان بعد از او از روش کار پراپ بسیار تأثیر پذیرفتند و به حق میتوان آنها را فرزندان پراپ دانست. - «خائفی،1386 - 35:به اعتقاد پراپ»تعدادي از اسطورههاي کهن،ساختار مشابهیشبیه- به قصههاي پریان-را نشان میدهند و بعضی از این ساختارها را به صورت خالص و ناب عرضه میدارند. - «احمدي، - 210: 1384 وي همچنین بر این باور است که تمامی انواع داستانها را میتوان طبق نظریهي ریختشناسی مورد بررسی قرار دادنظری.هي پراپ،معیار کار ما بر روي دو داستان حماسی است.
یکی از انواع ادبی حماسه است که»در لغت به معنی دلیري،دلاوري و شجاعت است و در اصطلاح،شعري بلند و روایتی را گویند که بر محور موضوعی جدي و رزمی،به سبکی فخیم سروده شده باشد. - «داد،1371 - 1474:به بیانی دیگر»حماسه نوعی از اشعار وصفی است که مبتنی بر توصیف اعمال پهلوانی و مردانگیها و افتخارات و بزرگیهاي قومی یا فردي باشد،به نحوي که شامل مظاهر مختلف زندگی آنان گردد. - «صفا،1384 » - 3:حماسه تنها در فرهنگ و ادب مردمانی پدید میآید که داراي تاریخ کهن و اسطورهاي دیرینه-اند.کّزازي، - 183:1385 - «میتوان گفت گرشاسبنامهياسدي طوسی دومین اثر بزرگ حماسی در ایران است.»مأخذ گرشاسبنامه داستانهاي ایران قدیمست که مبانی و کلیات آن در اوستا و آثار ادبی قرنهاي اول اسلام یاد شده است. - «اسدي طوسی، - 6: 1389گرشاسبنامه،داستان پهلوانیهاي گرشاسبجد – اعلاي رستم-