بخشی از مقاله
چکیده
از دیرباز میان نواحی شمالی ایران و روسیه، به علت همجواری، روابط مختلف تجاری، نظامی، سیاسی و فرهنگی حاکم بوده و دریای مازندران همواره پل ارتباطی و شاهراه حیاتی این تعاملات دو جانبه محسوب میشد. روابطی که در نهایت به تاثیر و کنش متقابل زبانهای ساکنین این مناطق نیز منجر شده و از این رو شاهد وامواژههای روسی بسیاری در زبانهای کرانه جنوبی دریای مازندران و زبان فارسی هستیم و در این میان وامواژههای روسی در حوزه شیلات بخش عمدهای را شامل میشوند.
در این مقاله با تکیه بر واژهنامههای گویشی، فرهنگهای تکزبانه، فرهنگهای تخصصی و تحقیقات میدانی و مصاحبه از متخصصین شیلات در استانهای گیلان و مازندران، فهرستی از وامواژههای روسی در حوزه شیلات و نام ماهیان دریای مازندران تهیه و به بررسی تغییرات آوایی، دستوری، معنایی و ریشهشناسی آنها در زبان مقصد میپردازیم. در برخی از موارد نام ماهی به طور مستقیم از زبان روسی معیار وارد زبانهای حاشیه دریای مازندران شده و در برخی دیگر از موارد، روسی نقش زبان واسطه را داشته و در چند مورد هم گویشهای محلی روسی واژههایی را به گویشها و زبانهای محلی ایرانی وام دادهاند.
در متون تخصصی فارسی تعداد وامواژههایی که از طریق گرتهبرداری و یا ترجمه قرضی وارد زبان فارسی شدهاند بسیار است و این بیانگر ورود این وامواژهها به زبان مقصد به شکل کتبی است. در مقاله پیشرو با یافتن وامواژههای روسی و تجزیه و تحلیل آنها، در وهله نخست روند کلی وامگیری را مورد بررسی قرار میدهیم و در وهله بعدی گامی بزرگ برخواهیم داشت در جهت شناخت هرچه بیشتر زبانهای روسی، فارسی و مازندرانی و گیلکی که متعلق به یک گروه زبانی هستند و علاوهبر پی بردن به نکات جدید زبانشناسی، با کنار هم قرار دادن این اطلاعات مانند تکههای جدا مانده از یک پازل به حقایق تاریخی، جامعهشناختی و فرهنگی ارزشمندی نیز خواهیم رسید. در ضمن تحقیقاتی از این دست میتوانند گامی باشند برای لمس ضرورت تدوین کتب ریشهشناسی در زبان فارسی و یا زبانهای محلی و گویشهای آن.
.1 مقدمه
زبان یک سیستم زنده است که پیوسته در حال تغییر و تکامل است. یکی از مطرحترین شیوههای تکامل زبان، پیدایش واژههای جدید است و عمدهترین منشأ واژههای جدید، زبانهای بیگانهاند. زبانها در تعامل با یکدیگر عناصر مختلف زبانی را به هم قرض داده و بدین شکل بر غنای خود میافزایند. به طور قطع هرگز نمیتوانیم زبانی را بیابیم که از پدیده وامگیری بیبهره مانده باشد و یا ادعا کنیم که زبانی تنها بر پایه عناصر بومی خود گسترش و تکامل مییابد.
عوامل داخلی و خارجی بسیاری وجود دارند که به بروز وامگیری دامن میزنند، عواملی مانند روابط گسترده سیاسی، نظامی، اقتصادی و به ویژه تحولات فرهنگی و پیشرفت فناوری. عامل مؤثر دیگر، همسایگی و همجواری سرزمینهاست، که البته امروزه این عامل تحت شعاع پیدایش و گسترش شبکه جهانی قرار گرفته است. از دیرباز میان نواحی شمالی ایران و روسیه روابط مختلف تجاری، نظامی، سیاسی و فرهنگی حاکم بوده و این روابط دو جانبه در نهایت به تاثیر و کنش متقابل زبانهای ساکنین این مناطق نیز منجر شده است.
با بررسی این تأثیرات متقابل زبانی، یافتن وامواژهها و بررسی آنها و تجزیه و تحلیل روند وامگیری گامی بزرگ برخواهیم داشت در جهت شناخت هرچه بیشتر زبان-های روسی، فارسی و مازندرانی و گیلکی که متعلق به یک گروه زبانی هستند و علاوهبر پی بردن به نکات جدید زبانشناسی، با کنار هم قرار دادن این اطلاعات مانند تکههای جدا مانده از یک پازل به حقایق تاریخی، جامعهشناختی و فرهنگی ارزشمندی نیز خواهیم رسید.
در ضمن تحقیقاتی از این دست میتوانند گامی باشند، هر چند کوتاه برای لمس ضرورت تدوین کتب ریشهشناسی در زبان فارسی و یا زبانهای محلی و گویشهای آن. در دهه اخیر فعالیتهای علمی زیادی به منظور شناسایی، بررسی و ریشهیابی وامواژههای روسی در زبان فارسی و یا گویشهای آن انجام شده است، کارهایی از قبیل: »کلمات روسی در زبان فارسی و تاریخچه آنها« از صادقی - 1384 - ؛ »واژههای دخیل فارسی در روسی« از لیلا عسگری - 1385 - ؛ »وامواژههای اجتماعی روسی در زبان فارسی، ریشهشناسی، معناشناسی، راههای وامگیری« از محمدی - 1389 - ؛ »بررسی وامواژههای روسی در گویش مازندرانی« از گلکار - 1390 - ؛ »وامواژههای روسی در زبان فارسی و فرهنگ بزرگ سخن« از محمدی - 1391 - و غیره.
.2 نقش دریای مازندران در وامگیری
پیش از آنکه به بررسی نام ماهیانی که از زبان روسی وارد زبانهای مازندرانی و گیلکی شدهاند بپردازیم، بسیار کوتاه به جایگاه دریای مازندران در این تأثیر و تداخل زبانی اشاره میکنیم. دریای مازندران در طی اعصار متمادی شاهراه حیاتی روابط این دو سرزمین بوده، لذا شناخت و مطالعه آن نیز از جایگاهی ویژه برخوردار بوده است. برای نخستین بار فرمانده ناوگان روسیه در سال 1720 م. مأموریت مییابد تا نقشه دریای مازندران را ترسیم کند. این نقشه بیش از یک قرن مورد پژوهش و تغییر و تکمیل قرار گرفت تا در قرن 19 تحقیقات ادامه یافت و به تألیف اطلسهای گرانبهایی منتهی شد.
دریای مازندران از لحاظ زیستی نیز از اهمیت والایی برخوردار بوده و وجود ماهیان متنوعی مانند ماهیان خاویاری در این دریا موجب گشت تا ساحل جنوبی دریای مازندران در اروپا و امریکا به »ساحل خاویار« شهرت یابد - همانجا: . - 19 روسها علاوه بر پژوهشهای جغرافیایی، تحقیقات در حوزه صنعت ماهیگیری را نیز از نظر دور نداشته و این پژوهشها در 1853 م. آغاز میشود. تأثیر عمیقی که روسها بر صنعت ماهیگیری دریای مازندران گذاشتهاند به سال 1867 م. باز میگردد، زمانیکه لیانوزوف 2، تاجر ارمنی امتیاز ماهیگیری شمال را در اختیار میگیرد. این امتیاز شامل دریای مازندران و رودهایی بود که به آن میریخت و چون به کارگران ایرانی اعتماد نداشت، تمامی احتیاجات خود را از روسیه تأمین میکرد.
این امتیاز تا انقلاب 1917 در انحصار خانواده او باقی ماند و پس از آن به دولت انقلابی روسیه واگذار شد - صادقی، . - 10 :1385 از سوی دیگر بر اساس قرارداد ایران و شوروی که در اکتبر 1927 منعقد گشت، تفاهماتی در راستای بهرهبرداری از شیلات دریای مازندران حاصل شد و مقرر گشت تا یک شرکت مختلط ایران و شوروی تحت ریاست نفر ایرانی تشکیل شود و از شیلات دریای مازندران بر اساس تنصیف بهرهبرداری کند. بر اساس این قرارداد روسیه حق صید ماهیان و از جمله ماهیان خاویاری در سواحل جنوبی دریای خزر را کسب میکند. گسترش تجارت خاویار ایران از قرن 20 آغاز میشود و نقش بزرگ شوروی در گسترش آن انکار ناپذیر است.
روسها در صید ماهیان خاویاری که در ایران به علت مسائل مذهبی چندان رواجی نداشت، بسیار تاثیرگذار بودند و کارکنان شیلات ایران نخستین آموزشهای مربوط به صید و تحصیل خاویار و فرآوری آن را از روسها فرا گرفتند - شادرینا، . - 2007 با آشکار گشتن اهمیت روزافزون دریای مازندران از نظرگاه اقتصادی، سیاسی، زیستمحیطی و حقوقی، صاحبین آن به انجام تحقیقات علمی همهجانبه و تأسیس مراکز مطالعاتی نیز همت گماردند.
از پیشگامان این عرصه میتوان به دانشکده جغرافیای فرهنگستان علوم جمهوری سوسیالیستی شوروی آذربایجان اشاره کرد که در سال 1959م. »مرکز مسائل دریای خزر« را تأسیس کرد. بعدها در 1995 م. مجلس جمهوری اسلامی ایران تصمیم به تاسیس »مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر« گرفت. در 1996 م. در روسیه مجله وِستنیک» کاسپیا= - « قاصد دریای خزر - شروع به انتشار مسائل مربوط به دریای خزر کرد. در سال 1996 م. در شهر رشت انیستیتوی بینالمللی ماهیان خاویاری تاسیس شد. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و مطرح شدن حقوق واقعی کشورهای ساحلی، اهمیت سوقالجیشی و اقتصادی این دریا پیش از گذشته مورد توجه قرار گرفت.
نخستین اجلاس دولت-های ساحلی دریای مازندران در تهران و در سال 1992 برگزار شد. در آغاز قرن 21، در سال 2003 پنج کشور ساحلی دریای خزر به منظور حفاظت از محیط زیست خزر کنوانسیون زیست محیطی را امضا کردند. در سال 2006 در آستاراخان کنفرانس بینالمللی تحت عنوان »موقعیت کنونی و راههای اجرای تحقیقات علمی در آبهای خزر« برگزار شد. در همین سال دومین نشست رؤسای جمهور کشورهای ساحلی نیز برگزار گشت - زون، . - 1384 همانطور که در بالا ذکر آن رفت نقش دریای مازندران در شکلگیری روابط گوناگون مابین این همسایگان دیرین انکارناپذیر است. در تاریخ روابط ایران و روسیه، از تجاوزات نظامی گرفته تا روابط تجاری و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی، دریای مازندران همواره به عنوان نقطه عطفی محسوب میشد.
.3 بحث و بررسی
در این بخش نام ماهیانی که از زبان روسی وارد زبانهای گیلکی و مازندرانی و فارسی شدهاند را برمیشماریم. ابتدا نام روسی ماهی ذکر شده - به ترتیب حروف الفبای روسی - و برای ناآشنایان با زبان روسی چگونگی تلفظ آن آوانویسی خواهد شد. در ادامه نام فارسی ماهی و یا نامی که در کتب تخصصی از آن استفاده میشود به همراه نام علمی آن آورده خواهد شد و در انتها، وام-واژه روسی که برای نامیدن این ماهی در زبانهای مازندرانی و گیلکی به کار میرود را خاطرنشان میسازیم. ضمن آنکه از بیان نکات قابل ملاحظه معنایی، آوایی، دستوری و ریشهشناسی غافل نخواهیم ماند.
.>belúga@ فیل ماهی با نام علمی Huso huso Linnaeus از راسته تاسماهیان و بزرگترین ماهی دریای مازندران است. به علت جثه بزرگ و چشمهای ریز و شباهت نسبی به فیل، در ایران به فیل ماهی شهرت دارد. نامهای دیگر آن در زبان فارسی کرگدن ماهی، ماهی زال و ختو است - دهخدا، :1377 ج.11، - 17269 و در متون تخصصی بلوگا نیز نامیده میشود. بلوگا در زبان فارسی برگرفته از نام روسی این ماهی است و در بیشتر کشورهای اروپایی نیز به همین نام شناخته میشود. خاویار این ماهی را نیز بلوگا مینامند - کردوانی، . - 138 :1374