بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصهای کارآفرینی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند و مقایسه آن در بین دانشجویان رشته های علوم انسانی با فنی مهندسی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان رشته علوم انسانی و فنی مهندسی تشکیل می دهند که نمونه آماری با توجه به جدول مورگان در رشته علوم انسانی 113 نفر و در رشته فنی مهندسی 264 نفر انتخاب شد.
ابزار پژوهش شامل پرسشنامه 84 سوالی کارآفرینی که به صورت استاندارد بود و از شاخص های انگیزه پیشرفت، استقلال، گرایش به خلاقیت، ریسک پذیری، کنترل درونی، تیم کاری، تحمل ابهام و آینده نگری تشکیل شده بود. روایی پرسشنامه توسط اساتید راهنما و مشاور مورد تایید قرار گرفت و ضریب پایایی آن با استفاده از آلفای کرنباخ برابر 0,84 بدست آمد.
نتایج بدست آمده از آزمون t تک گروه و مستقل نشان داد که شاخص های کارآفرینی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند به طور معنداری - - 0,01در حد متوسط است و تفاوت معنی داری بین دانشجویان رشته علوم انسانی و فنی مهندسی در خصوص کارآفرینی وجود ندارد.
مقدمه
در عصر حاضر، ریشه تحولات و دگرگونی های مختلف نظام های اجتماعی- اقتصادی در پیشرفت ها و تغییرات ناشی از علم و تکنولوژی نهفته است. بی تردید، سازمان های موجود در کشورمان با تحولات و تغییرات گسترده ای در داخل و در سطوح بین المللی مواجه هستند . از این رو، تضمین تداوم حیات و بقای سازمان ها مستلزم ارائه راه حل ها و روش های جدید مقابله با مشکلات است که به خلاقیت و نوآوری در روش ها، فرآیندها و محصولات جدید بستگی دارد. در این میان، از کارآفرینی به عنوان موتور حرکت توسعه و پیشرفت یاد می شود و این شاخص به یکی از مشخصه های اصلی تمایز بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تبدیل شده است
آنچه در شرایط سخت کنونی ضرورت آن در جامعه بیش از پیش احساس می شود، پرداختن به این مقوله اساسی، یعنی کارآفرینی است
فرد کارآفرین از فرصت های پیش آمده به خوبی استفاده می کند و با تغییراتی قادر به خلق اثری جدید می شود. از این رو کارآفرینی فعالیت بدیع و جدیدی نیست بلکه فعالیتی نادر است
تامپسون - 1999 - 1 می گوید: کارآفرین فردی است که فرصت های جدید را حس می کند و تمایل دارد آن را بدست آود. مهم ترین ویژگی های روان شناختی که به کارآفرینان نسب داده اند و در مورد آن به توافق رسیده اند به همراه محققین عبارتند از :
توفیق طلبی - مک کله لند، : - 1963 به معنای تمایل به انجام کار در سطح استانداردهای عالی و قصد و جهت موفقیت در موقعیت رقابتی است.
مرکز کنترل درونی - اتکینسون 1957 و روتر : - 1980 عقیده فرد نسبت به اینکه عاقبت و سرانجام وی تحت کنترل وقایع خارجی و یا داخلی است، مرکز کنترل درونی نامیده می شود.
تمایل به ریسک پذیری - لایز،1974و برونکهاوس: - 1980 به معنای پذیرش مخاطره های معتدل می باشد که می توانند با تلاش های شخصی مهار می شوند
استقلال طلبی - جاکوبوویتز و وایلدر،: - 1982 نیاز به استقلال را می توان به صورت عباراتی نظیر کنترل داشتن بر سرنوشت خود، کاری را برای خود انجام دادن و آقای خود بودن تعریف کرد.
گرایش به خلاقیت - هولت،: - 2002 خلاقیت را فرآیند شناختی از به وجود آمدن یک ایده، مفهوم، کالا یا کشفی بدیع می گویند.
تیم کاری - کوراتکو،: - 1995 فعالیت های موفق کارآفرینی بر مبنای تیمی سازماندهی می شود. این تیم ها با یکدیگر و با محیط بیرونی به تعامل می پردازند و با مشتریان و همکاران ارتباط برقرار می کنند تا بتوانند فرآیندهای نوآوری را سرعت بخشند.
آینده نگری - کوراتکو،: - 1995 کارآفرینان می دانند به کجا می خواهند بروند. آنها تصور و دیدگاهی از آینده سازمان خود دارند، چنین دیدگاهی می تواند برنامه های کوتاه مدت را در یک جهت برای رسیدن به هدف هماهنگ نماید، و تحمل ابهام
قدرت تحمل ابهام به معنای پذیرفتن عدم قطعیت به عنوان بخشی از زندگی. حال این سوال اساسی به ذهن تداعی می نماید که این ویژگی ها زاده می شوند؟ یا پرورش می یابند؟
در گذشته نه چندان دور پژوهشگران و صاحب نظران بر این عقیده بودند که این ویژگی ها با آنها متولد می شود و فرض اساسی این بود که کارآفرینان از طریق آموزش، پرورش نمی یابند
جاکوبویتز - 1994 - 1 از جمله افرادی بود که به ذاتی بودن استعداد کارآفرینی در برخی از افراد تاکید داشت. اماگروه دیگری بر اساس مطالعات و پژوهش های متعدد به این نتیجه دست یافتند که کارآفرینی همچون سایر ادراکات و اعتقادات در بافت محیطی معین می تواند آموخته شود.
نتایج تحقیق رشید - 2000 - 2 در دبیرستان های آمریکا نشان داد که %80 جوانان، آموزش کارآفرینی را لازم می دانند و تمایل دارند درباره کارآفرینی اطلاعات بیشتری داشته باشند. براون - 2003 - 3 آموزش کارآفرینی برای جوانان را سرمایه گذاری برای آینده می داند که تجربیات مثبتی را به آنان معرفی می کند تا در آینده بتوانند تصمیمات مناسب تری درباره اشتغال خود اتخاذ کنند.
کردناییج - 1384، ص - 39 بر این عقیده است که باید سیستم های آموزشی تغییر کنند. این بدین معنی است که دانشگاه باید برای ارتقاء نظام آموزشی خود فکر کند. آموزش های کارآفرینانه متناسب با نیازهای جامعه، باید توان خلاقیت و نوآوری را در افراد ارتقاء دهد و در همان قابلیت ها، توانایی ها و دانش مورد نیاز، جهت ایجاد شرکت را برایشان فراهم نماید.
بهترین راه حل آن است که دانشگاه ها، کارآفرین و بنگاه ها، دانش محور باشند و با ایجاد زمینه برای توسعه خلاقیت و نوآوری در نظام دانشگاهی، به تجاری کردن دانش و استفاده از نتایج پژوهش های دانشگاهی و گسترش مرزهای دانش جهت دست یابی به توسعه همه جانبه، بپردازند. منظور از تجاری سازی در دانشگاه، تبدیل ارزش بالقوه دانش و نوآوری به ارزش بالفعل، ملموس و منفعت زا است.
در حقیقت تجاری سازی یعنی ایده های خلاق و اندیشه های نوی اعضا هیأت علمی و دانشجویان در عرصه های مختلف علوم، به راهکارها، فرایندها، محصولات و خدمات قابل استفاده در جامعه تبدیل شود و به عبارتی دانایی موجب توانایی گردد. آنچه مسلم است این است که دانشگاه خود تحت تأثیر متغیرهایی چون فناوری، فرهنگ و محیط است که در ترکیب اهداف کارآفرینی دخیل خواهند بود، با توجه به اینکه کشورهایی که در زمینه اقتصادی و اجتماعی پیشرفت کرده اند یکی از عوامل مهم را، سرمایه گذاری در دانشگاه ها می دانند تا بتوان از طریق دانش و فناوری در دانشجویان خلاقیت و کارآفرینی ایجاد کرد.
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصهای کارآفرینی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند و مقایسه آن در بین دانشجویان رشته های علوم انسانی با فنی مهندسی می باشد. که این شاخص ها همانطور که در بالا آمد بر اساس نظریه مک کله لند - - 1963،اتکینسون - - 1957و روتر - 1980 - ،لایز - 1974 - و برونکهاوس - 1980 - ، جاکوبوویتز و وایلدر - - 1982وهولت - 2002 - ، کرتکو - 1995 - ، - باومن، سکستون و اسکیر ، - 1982 مورد سنجش قرار می گیرد.
یارائی - - 1383در مطالعه خود با عنوان»بررسی برخی روحیات کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه شیراز و مقایسه آن با مدیران صنایع« به این نتیجه دست یافت که مدیران از انگیزه پیشرفت بالاتری نسبت به دانشجویان برخوردارند و ریسک پذیری دانشجویان از مدیران صنایع بالاتر بود. بدری و همکاران - - 1383 در تحقیقی که با عنوان »بررسی قابلیت های کارآفرینی دانشجویان دانشگاه اصفهان « انجام داده اند، به این نتایج دست یافتند که قابلیت های کارآفرینی دانشجویان در زمینه استقلال طلبی، کنترل درونی، انگیزه پیشرفت و خلاقیت بالاتر از حد میانگین بود، اما نمرات ریسک پذیری از متوسط نمره معیار پایین تر بود. همچنین آموزش های دانشگاهی در پرورش ویژگی های کارآفرینی در دانشجویان موثر نبوده است.
حداد عادل - - 1379 با »بررسی عوامل موثر در رشد و پرورش کارآفرینان از دیدگاه مدیران صنایع ایران« به بررسی دیدگاههای 130 نفر از مدیران عضو انجمن مدیران صنایع ایران پرداخته و مهمترین شرایط و ویژگیهای کارآفرینی را مورد بررسی قرار داده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که:
با کاهش سن نمونهها امکان بروز کارآفرینی نیز افزایش مییابد، بین جنسیت و کارآفرینی رابطه معنیداری مشاهده نشده است، نمونههای مجرد بیشتر از متاهلین کارآفرین هستند، با افزایش تحصیلات به ویژه در سطوح بالاتر از لیسانس امکان کارآفرینی نیز به طور معنیدار افزایش مییابد، فارغالتحصیلان دانشگاههای خارج از کشور کارآفرینتر از فارغالتحصیلان دانشگاههای داخلی بودهاند، میزان تحصیلات والدین - به ویژه پدر - افراد کارآفرین بیشتر از میزان تحصیلات والدین افراد غیر کارآفرین بوده است و در گروه کارآفرینان »نیاز به توفیق«، »استقلال«، »تمایل به خلاقیت«، »ریسکپذیری«، »عزم و اراده« و در مقایسه با غیر کارآفرینان به طور معنیداری بیشتر بوده است.
ناظم - 1386 - در پژوهشی با عنوان »کارآفرینی مدیران و مؤلفه های آن در مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامی« به این نتیجه دست یافت که از بین مؤلفه های 13 گانه کارآفرینی مدیران از قبیل نیاز به استقلال، نیاز به پیشرفت،خطر پذیری، خلاقیت، مدیریت زمان، داشتن پشتکار، هدف گرایی، چالش جویی، اعتماد به نفس، منبع کنترل درونی، انتقاد پذیری، واقع گرایی و با انرژی بودن فقط مؤلفه استقلال طلبی و اعتماد به نفس در بین مدیران تفاوت
داشتاِنویکو لانگفورد - 2003 - 1پژوهشی با عنوان»پنج مدل اصلی شخصیتی:مقایسه کارآفرینی زنان و مردان«انجام دادند، این پژوهش بین کارآفرینی زنان و مردان بر اساس پنج مدل شخصیتی تفاوت قائل می شود، این پنج فاکتور شخصیتی شامل سازگاری، جامعه پذیری، وظیفه شناسی، توافق و آزادی افکار است. نتایج این پژوهش نشان داد که زنان کارآفرین به شکل معناداری نسبت به مردان صراحت بیشتری داشتند و نسبت به مردان سازگارتر، اجتماعی تر و موافق تر بودند، مردان کارآفرین نیز به طور معناداری نسبت به زنان وظیفه شناس تر بودند.
ایستیتی مورنی - - 2003 پژوهش خود را با هدف تعیین سطح ارزشهای کارآفرینی میان مدیران تعاونیها تحقیقی در مدارس راهنمایی در بخش پدانگ در غرب سوماترا- اندونزی، انجام داده است. یافتههای این مطالعه نشان داد که نگرش پاسخگران به کارآفرینی و چگونگی رهبری نسبتا بالا بوده است. البته مهارتهای کارآفرینی این پاسخگران تنها در سطح متوسطی بود. در حالی که آزمون t و آزمون ANOVA نشاندهنده تاثیر سطح تحصیلات و موقعیتی که مدیران تعاونی داشتند بر نوع رهبری و سطح مهارتهای کارآفرینی بود. در زمینه عوامل دیگر مانند جنس، وضعیت تاهل و تجربه کاری تفاوت معناداری وجود نداشت.
جیان وایی لیان - 2006 - در رساله دکتری خود تحقیقی تحت عنوان »اثر هوش چندگانه و سرمایه اجتماعی بر رفتار کارآفرینان از طریق مقایسه بین کارکنان صنایع نرمافزاری و کارکنان سیستمهای اطلاعاتی تایوان« انجام داده است. به نظر وی کارآفرینان، گروهی کمیاب و خاص در یک سیستم اقتصادی محسوب میشوند که نقش تعیینکنندهای در ایجاد کسب و کارها ایفا میکنند.
جیان در این مطالعه بررسیهای انجام شده در زمینه هوش چندگانه و سرمایه انسانی را جمعآوری کرده تا از این طریق تاثیر آنها را بر رفتار کارآفرینان نشان دهد. نهایتا این مطالعه نشان داد که هوش چندگانه فردی و سرمایه اجتماعی اثر مثبتی بر رفتار کارآفرینانه دارد .چاتوپادی و گوش - 2002 - به این نتیجه رسیدند که نیاز به پیشرفت و شاخصهای موفقیت، مهمترین شاخصهای شناسایی کارآفرینان بالقوه میباشد که موجب تضمین موفقیت آنها نیز میباشد. در برخی از مطالعات عملکرد برخی از شرکتهای کارآفرینی به لحاظ نیروی انسانی و شاخصهای اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است.
سوال های پژوهش
سوال :1 وضعیت شاخصهای کارآفرینی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند چگونه است؟
سوال :2 بین مولفه های کارآفرینی در بین دانشجویان علوم انسانی و وفنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند تفاوت معنی داری وجود دارد؟
روش پژوهش
با توجه به شاخص ها و هدف تحقیق، روش مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی از نوع پیمایشی است.
جامعه آماری و نمونه آماری: جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند تشکیل می دهند . تعداد دانشجویان رشته های علوم انسانی 3033 نفر، فنی و مهندسی 7103 نفر و در مجموع بالغ بر 10136 دانشجو است. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای انجام شد و حجم نمونه با توجه به جدول مورگان در مجموع377نفر انتخاب شد