بخشی از مقاله
چکیده:
براساس پژوهشهای انجام شده در این تحقیق، سن تشکیل دیاپیرهای راور ژوراسیک بالایی اشکوب آکسفوردین پیشنهاد میشود. نمکهای سری راور مربوط به قسمتهای تحتانی سنگ آهک پکتندار و سنگهای پوششی - روبارهها - آن رخساره سنگهای میانی و بالایی این رخساره میباشند. در زمانی که ضخامت این سنگ پوش به 350 - متر - و نیز فشارش از طرف خاور ایران - در اثر ریفتینگ شرق ایران - به حد معینی رسیده است حرکت نمکهای سری راور - دیاپیر - شروع شده - همراه با حرکات تکتونیکی در حوضه - و پس از جایگیری آنها - دیاپیرها - بدلیل رسوبات نرمفرسای و سست دربرگیرنده این دیاپیرها در فاصله کمی به اطراف جریان یافته است - مارن نمکی و گچهای سنگ آهک پکتندار - . کم بودن ضخامت نمکهای سری راور در بالاترین نقطه چینها - Crest - و افزایش ضخامت در دو طرف چینخوردگیها به دلیل بالاتر بودن سرعت حرکت نمکهای سری راور از سرعت رسوبگذاری رخسارهای روی آن بوده است. این امر در ایجاد چین-خوردگیها با سازوکار مختلف در منطقه تاثیر زیادی داشته است.
1 مقدمه:
گستره مورد بررسی بین عرض جغرافیایی 31 تا 31 30 درجه شمالی و طول جغرافیایی 56 30 تا 57 درجه خاوری در شمال استان کرمان در چهارچوب نقشه زمین شناسی 1/100000 راور واقع شده است - شکل. - 1 از دیدگاه زمین شناسی، منطقه مورد مطالعه، بخشی از خرد قاره ایران مرکزی است که دربرگیرنده واحدهای زمین شناختی با سن مختلف میباشد که تاکنون متأثر از بسیاری رخدادهای زمین ساختی بوده است.
شکل:1 چارچوب نقشه 1/100000 راور به همراه دیاپیرها، گسلها و چینخوردگیهای موجود در این منطقه. در ناحیه کلمرد، بالاترین بخش سنگ آهک پکتندار شامل دو واحد از سنگ آهک بسیار ریز دانه است که با افقی از مارنهای آهکی از یکدیگر جدا شدهاند. این سنگ آهکها، خود واحد سنگی جداگانهای را میسازند که در قله نار - جنوب باختری طبس - بیشترین گستردگی را دارند و لذا از آنها به نام سازند آهکی نار یاد شده است.
به نظر نگارندگان این رخساره رسوبی - پاره سازند نار - میتواند به عنوان عضوی از سنگ آهک پکتندار بحساب آید با دیده شدن پکتن در این سازند و با توجه به کاهش ژرفای حوضه رسوبی و نزدیک شدن به شرایط تبخیری در انتهای سازند سنگ آهک پکتندار؛ یافت شدن چنین رخسارهای در مجموعه رخسارهای از سنگ آهک پکتندار بعید به نظر نمی رسد ولی با توجه به شرایط تکتونیکی در منطقه راور، در این منطقه این رخساره دیگر وضوح خود را نداشته و در مجموعه رخساره سنگ آهک پکتن-دار محو میگردد.
از اواخر اشکوب کیمریجین با آغاز حرکتهای کوهزایی سیمرین پسین - آقانباتی، - 1385، پس از کاهش ژرفای حوضه رسوبی، شرایط تبخیری قارهای حاکم شده است حاصل این فرآیند تشکیل انباشته تبخیری - گچ و نمک - و رسوبهای آواری سرخ رنگ است در ناحیه کلمرد به این گچها گچ مگو گفته شده است؟ - Aghanabati, 1975 - البته ناگفته نماند که سنگ آهکهای پکتندار خود نیز حجم عظیمی از گچ دارند که حاکی از کاهش ژرفای حوضه رسوبی و شرایط تبخیری میباشد و با نبودن سازند نار در ناحیه راور بیربط نخواهد بود حتی اگر گفته شود که این دو سازند در حقیقت عضوهایی از سنگ آهک پکتندار میباشند. بخشهای آواری و سرخ رنگ گچ مگو با لایههای سرخ گره دو در خور قیاس هستند و نماینده رسوبهای ژوراسیک بالایی کرتاسه آغازی بحساب میآیند - ملاعلی، . - 1374
2 بحث و روش تحقیق:
برای بررسی اهداف تعریف شده در این پژوهش، از عکس های هوایی 1:50000 سازمان نقشه برداری کشور و 1:55000 سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح کشور، تصاویر ماهواره ای گوگل و... استفاده شد. در این تحقیق مطالعات میدانی جهت اندازهگیری مقطع و نمونهبرداری؛ مطالعات دفتری جهت تنظیم و آمادهسازی نمونههای فسیلی، تهیه مقاطع نازک جهت مطالعه میکروفسیلها، تهیه ستون چینهشناسی و تهیه برش زمینشناسی انجام گردیده است. به دلیل محدودیت در صفحه آرایی تنها نتایج حاصل از بخشی از این مطالعات در مقاله آورده شده است.
21 تکتونیک منطقه راور:
بلوک طبس که میان گسلنایبند در خاور و گسل کلمرد کوهبنان در باختر قرار دارد بخش از قلمرو ساختاری است که در کناره- ها و بستر خود توسط گسلهایی از پی سنگ بریده شده است به گونهای که در پالئوزوئیک و مزوزوئیک توالی چینهشناسی متفاوتی از نواحی مجاور ایجاد کرده و از پایان مزوزوئیک به سبب عملکرد تنشهای زمینساختی همگرا در راستای بیشتر خاوری باختری، با خروج زمینها و فراخاست کوهها به خشکی همراه بوده است - قاسمی و همکاران . - 1381 بدین ترتیب این باور وجود دارد که سیمای ریخت شناسی زمینساختی کنونی این بلوکها در گرو تجدید فعالیت ساختارهای گسلی و چینخوردگی کهن در چرخهی زمینساختی آلپی است. از نگاه ساختاری بلوک طبس ویژگیهای یکسان ندارد و به بخشهای متفاوتی تقسیم میشود که راور در بخش راور مزنیو قرار میگیرد.