بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسهي مقوله دستوري »صفت« در دو زبان فارسی و هندي است. این بررسی دربرگیرنده مقایسه و مقابله صفت در دو زبان مذکور است - بررسی شباهتها و تفاوتهاي این مقوله در زبانهاي فارسی و هندي - . از آنجایی که زبانهاي فارسی و هندي ریشه در یک خانواده زبانی دارند، انتظار می رود مقولههاي دستوري ِ این دو زبان—که صفت نیز یکی از آنهاست—به لحاظ جایگاه نحوي و ویژگیهاي صرفی رفتار مشابهی داشته باشند. در این پژوهش، نگارنده با جمع آوري دادهها به شیوه اي کاملاً توصیفی به این نتیجه دست یافته است که صفات موجود در زبان هندي هم از جنبه صرفی و هم نحوي متفاوت با زبان فارسی و از جنبه معنایی مشابه با این زبان است مشروط بر اینکه آن صفت مشترك میان هر دو زبان باشد.
واژگان کلیدي: صفت ساده، صفت مرکب، مقوله دستوري، جایگاه نحوي، ویژگی صرفی، شباهت معنایی.
-1 مقدمه
زبانهاي فارسی و هندي دو زیر شاخه از یک خانواده زبانی به نام هندواروپایی محسوب می شود. شاخه هندواروپایی خود متشکل از چندین شاخه کوچکتر است که یکی از آنها شاخه هندوآریایی با دو زیرشاخهي هندي باستان و ایرانی باستان می باشد - ابوالقاسمی، 4-3 :1389؛ تراسک، . - 184 : 2000 نویسنده کتاب »زبان شناسی تاریخی« نموداري از خانواده زبانی ِ هندواروپایی ترسیم کرده که در این مقاله تنها آن بخشی از نمودار که مرتبط با شاخه هندو آریایی است را به تصویر می کشیم - تراسک، : - 184 :2000همانگونه که از نمودار فوق برمی آید، هریک از زبانهاي ایرانی و هندي شامل چندین شاخه کوچکتر ِ زبانی است که در ایرانی باستان، فارسی نو و در هندي باستان، هندي از جمله زبانهایی است که ملاك بحث و بررسی در این مقاله قرار گرفته است.
-2 پیشینه پژوهش
در تعریف مقوله دستوري صفت به طور کلی، چنین می نویسند: »صفت کلمه اي است که به توصیف یک چیز، کیفیت، حالت یا عملی می پردازد که اسم به آن اشاره می کند« - ریچاردز و شمیت، . - 13 :2002 در زبان فارسی، صفت داراي اقسام گوناگونی است که مطابق با یک نوع تقسیم بندي به صفت بیانی، صفت ساده، صفت فاعلی، صفت مفعولی، صفت نسبی، صفت لیاقت، صفت ساده و صفت مرکب طبقه بندي می گردد - انوري و احمدي گیوي، - 138 :1387 زبان شناس دیگري نیز تعریفی مشابه از صفت ارائه نموده و این مقوله را گاه وابسته ي فاعل و گاه وابسته مفعول تلقی می کند - خانلري،. - 65 :1386
در زبان هندي نیز، صفت از اقسام گوناگونی برخوردار است اما در خصوص این تقسیم بندي باید گفت از آنجایی که در زبان هندي جنس ِ دستوري نقش مهمی در ایجاد تمایزکاربرد مقوله هاي نحوي از جمله صفت ایفا می کند، تقسیم بندي ِ این مقوله در این زبان با آنچه در فارسی وجود دارد متفاوت است. یک دستورنویس هندي در طبقه بندي مقوله دستوري صفت، آن را در وهله اول در دو گروه کلی زیر قرار می دهد: .1 صفاتی که مختوم به واکه است؛ .2 صفاتی که مختوم به همخوان است. سپس صفات گروه اول را به دو گروه کوچک تر تقسیم می کند: الف - صفاتی که به واکه ā ختم می گردد؛ ب - صفاتی که به واکه ī ختم می شودوي. تقسیم بندي ِ گروه اول را به دلیل اهمیت جنس دستوري در این زبان مطرح کرده است - رائو، - 48 :2000در.
تقسیم بنديِ دیگري از صفت، یک زبان شناس هندي، این مقوله را در درجه اول به دو گروه تصریفی و غیرتصریفی و در درجه دوم به دو گروه کیفی و کمی تقسیم می نماید - کول، . - 81 :2008 بدیهی است با وجود تقسیم بنديهاي متعددي که براي این مقوله در زبان هندي قائل شده اند، ماهیت، کاربرد و جایگاه آن در تمام این دسته بنديها یکسان بوده و تنها تفاوت موجود مربوط به شیوه نگرش و تحلیل پژوهشگران نسبت به این مقوله است.در بخش بعدي، شیوه پژوهش مطرح می شود. پس از آن نگارنده به بحث و تحلیل دادهها، تقسیم بندي انواع صفت در زبان فارسی، جایگاه نحوي و تحلیل صرفی هر یک در مقایسه با زبان هندي می پردازد. بخش پایانی این پژوهش نیز به نتایج حاصل از این مطالعه و تحلیل یافته ها اختصاص دارد.
-3 شیوه پژوهش
شیوه اي که بر اساس آن دادههاي این پژوهش گردآوري و سپس تحلیل شده است شیوه اي کاملاً توصیفی - غیرآزمایشگاهی - است. بر این اساس، نگارنده ابتدا به مطالعه مقالات و کتبی که در خصوص مقوله دستوري صفت در هر دو زبان فارسی و هندي وجود داشتهپرداخته سپس با دسته بندي ِ دادهها و مثالهاي مربوط به اقسام صفت در هر یک از این دو زبان، به طبقه بندي ِ انواع صفت در هر یک دست یافته است. پس از طبقه بندي صفت در هر زبان به گروههاي مختلف، جایگاه نحوي و ویژگیهاي صرفی آن در مثالهاي هر یک از دو زبان مذکور بررسی و با یکدیگر مقایسه شده و در نهایت با فهرست بندي و مقابله ي دادههاي موجود، شباهتها و تفاوتهاي این مقوله در زبانهاي فارسی و هندي مطرح گردیده است.
-4 تحلیل داده ها
همانگونه که در چکیده به آن اشاره شد، انتظار می رود مقولههاي دستوري موجود در زبانهاي فارسی و هندي به دلیل آن که از یک خانواده زبانی نشأت گرفته اند از جایگاه نحوي یکسانی برخوردار باشند. اقسام صفت در زبان فارسی از این قرار است - انوري و احمدي گیوي، : - 142- 138 :1387در این تقسیم بندي، »صفت ساده« دوبار در جدول ذکر شده و دلیل این امر آن است که صفت مذکور یکبار در تقابل با »صفت مرکب« قرار می گیرد و از اینرو »ساده« خوانده می شود و بار دیگر به این دلیل که در زمره هیچ یک از صفات نسبی، لیاقت، بیانی و... نیست آن را »صفت سادهمی« نامند که در این صورت تنها به چگونگی و خصوصیت موصوف ِ خود اشاره می کند. صفتهاي ساده از دسته دوم - صفت ساده اي که در تقابل با مرکب نیست - عبارت است از: خوب، مهربان، خردمند، کوچک، صاف، روشن. این صفات تنها به چگونگی وضعیت موصوف خود می پردازد و توصیفی کلی از آن ارائه می کند. به عنوان مثال، وقتی از کسی در مورد کتابی که خوانده است سوال می شود »کتاب چطور بود؟« و او