بخشی از مقاله

چکیده

مهدي اخوان ثالث از شاعران برجسته معاصر است که در زمینه شعر، تئوري هاي ادبی و داستانی، آثاري ماندگار به یادگار گذاشتهاست. اخوان از ادب سنتی خراسان و از قصیده و شعر خراسانی الهام گرفتهاست و آشنایی او با زبان و بیان و ادب سنتی خراسان به حدي زیاد است کهاین زبان را به راستی از آن خود کردهاست. آگاهی و تسلط او به پیشینه ادب فارسی، از جاي جاي اشعار او آشکار است ویقیناً یکی از مهمترین عوامل ماندگاري او نیز، همین ویژگی است. اخوان، در کنار اشعار نغز و نابش، تفننهایی آورده و تعدادي از ضر ب المثلها را به نظم درآورده که در کتاب »تو را اي کهن بوم و بر دوست دارم« او ثبت و ضبط شدهاست. نمونهي بارز اثر فولکلور او، شعر معروف »قصهي شهر سنگستان« است. اشعار »سر کوه بلند«، »قاصدك«و »مار قهقهه« نیز از این جملهاند. در مجموع نمونههاي ارائه شده تنها گوشههایی از تأثر اخوان از فرهنگ تودهاست. در این مقاله بر آنیم تا با جستجو در آثار فوق، میزان تأثیرپذیري اخوان را از فرهنگ توده مورد بررسی قرار دهیم.

کلیدواژهها: اخوان، فرهنگ عامیانه، فولکلور.

-1مقدمه و بیان مسأله

ادبیات عامیانه پایه و اساس فرهنگ هر ملّتی را نشان میدهد. شاید این نوع ادبیات در نگاهاول به ظاهر ساده و حقیر جلوه کند، اما زمانی که عناصر سازنده ي آن به دست هنرمند سپرده شود، با همان عناصر ساده میتواند دست بهافرینش شاهکاري جهانی بزند. مگر نهاین است که شاهکاري چون شاهنامه ي فردوسی، غالب عناصر و اصول خود را از ادبیات و داستان هاي عامیانهاقتباس کردهاست. - ستوده، - 50 :1378

»فرهنگ عامه یا فرهنگ مردمی یا فولکلورمرکّب، از دو بخش folk به معنی توده و lore به معنی دانش، اصطلاحی است که در سال 1846 از سوي ویلیام تامس دانش، اصطلاحی است که در سال 1846 از سوي ویلیام تامس - William - Thams عتیقه شناس انگلیسی ابداع شد و به نحوهي زندگی انسان ها در طبیعت، رفتارها و همچنین معناهاي مشترکی گفته میشود که عامه ي مردم جامعه در زندگی روزمره با آن سر و کار دارند.« - استوري، . - 24 :1386 فولکلور را میتوان مجموعهاي شامل افسانهها، داستان ها، موسیقی، تاریخ شفاهی، ضرب المثل ها، هزلیات، باورهاي عامیانه و آداب و رسوم دانست. مهدي اخوان ثالث - زاده اسفند 1307، مشهد- درگذشته 4 شهریور 1369، تهران - شاعر پرآوازه و موسیقی پژوه ایرانی بود.

نام و تخلص وي در اشعارش »م. امید« بود. اشعار او زمینهي اجتماعی دارند و حوادث زندگی مردم در آن زمان را به تصویر کشیدهاست و داراي لحن حماسی آمیخته با صلابت و سنگینی شعر خراسانی بودهاست و اشعار او در بردارندهي ترکیبات نو و تازه بودهاست - ستایشگر، . - 52 :1376 پدر او که علی نام داشت، یکی از سه برادري بود کهاز اردکان در استان یزد به مشهد نقل مکان کرده بود و از این رو آنان نام خانوادگی شان را اخوان ثالث به معنی برادران سه گانه گذاشتند - تابلوي زندگینامه مهدي اخوان ثالث در کنار مزارش - . کارنامهي ادب اخوان بسیار درخشان است. آثار او را میتوان در یک نگاه کلی به سه دستهي عمده تقسیم کرد:

1.    مجموعه ي اشعار: از قبیل ارغنون، تو را اي کهن بوم و بر دوست دارم، زمستان، آخر شاهنامه، از این اوستا، منظومه ي شکار، پاییز در زندان، عاشقانهها و کبود، در حیاط کوچک پاییز در زنداندوزخ، اما سرد و زندگی میگوید: اما باز باید زیست.

2.    کتب داستانی: مرد جن زده، درخت پیر و جنگل.

3.    در باب ادبیات و شعر فارسی: بدعت ها و بدایع نیما یوشیج، عطا و لقاي نیما یوشیج، نقیضه و نقیضه سازان، حریم سایههاي سبز، 2جلد، مجموعه مقالات، صداي حیرت بیدار که شامل گفت و گوهاي اوست.

با توجه به پیشینه ي پژوهش در این زمینه، مسألهاین است کهاثار اخوان در یک نگاه کلی بررسی نشدهاست و ادبیات عامیانه در آثار انگشت شماري مورد تحلیل قرار گرفتهاست. لذا در این مقاله بر آنیم تا میزان تأثیرپذیري اخوان را از فرهنگ توده به صورت کلی در آثار ایشان مورد بررسی قرار دهیم. هدف از پژوهش حاضر بررسی جلوههاي فرهنگ عامه در آثار مهدي اخوان ثالث میباشد و به صورت کتابخانهاي و توصیفی- تحلیلی انجام شدهاست.

-2اخوان و رد پاي فرهنگ توده

شعر، ریشه در گذشته داشتن، نفی دلباختگی به فرهنگ غرب، تعادل احساس و اندیشه، التقاط جنبههاي به ظاهر متضادي چون فرهنگ عامه و خاصه، زبان ساده، جایگاه ویژهاي دارند؛ جاي شگفتی نیست اگر اخوان براي دستیابی بهاین اندیشههاي عالی، نگاهی ویژه به فرهنگ توده داشته باشد که هم می تواند الهام بخش بهترین آثار او باشد و هم اندیشههاي ناب او رامحقّق سازد. از این رو انعکاس روح عوامانه در شعر، استفادهاز اصطلاحات و ضرب المثل هاي رایج در میان مردم، استفادهاز ترانهها و تصنیف ها در خلال شعر، بهره گیري از قصههاي عامیانه، خلق آثاري به لهجهي خراسانی و همچنین طبع آزمایی در زمینهي ادبیات داستانی کهغالباً روح قصههاي عوامانه بر آنها حاکم است، نشان می دهد که پیوند اخوان با دانش توده، پیوندي عمیق و چشمگیر است. این نکتهاز مصاحبهاي که تحت عنوان »شعر بومی خراسان« در کتاب »صداي حیرت بیدار« به چاپ رسیده و همچنین گوشههایی از مقالهي »طوس دیروز و مشهد امروز« در کتاب »حریم سایههاي سبز« نمودار است و گاه تصریح اخوان، گویاي این دلبستگی است:

»مسایل فولکلوري گاه می تواند تمامهم مرا مصروف خودش کند و گاه گوشهاي از کارم را در جنب کارهاي دیگرم، بسته بهاینکه چه جوري باشد و اقتضاي کار چی باشد و چگونه پیش بیاید« - اخوان، . - 150 :1371 از این رورد پاي فرهنگ توده در جاي جاي اشعار او به چشم می خورد. استفادهاز لحن و بیان عامیانه و اصطلاحات ساده و روزمره و تمثیلهاي عوامانه با تکیه بر همان تجربههاي ایرج وار، در راه شعر واقعی، و انعطاف بخشیدن بهاین زبان و رساندن آن به حد یک زبان شعري کامل در »آخر شاهنامه« صورت میگیرد و گاهی بهاوج هم میرسدمثلاً.

در شعر »نادر یا اسکندر« چندین اصطلاح عامیانه شعریت کامل یافته و در کنار کلمات مألوف و مأنوس شعري، خوش و رام نشستهاند. »آبها از آسیاي افتادهاند، مرغکان سرشان به زیر بالها، مشتهاي آسمان کوب قوي وا شده، کاسهي پست گدایی، آش دهنسوز، صدایم کوتهاست، بس به گوشم خواندهاند، من نهم دندان غفلت بر جگر، چشم هم اینجا دم از کوري زند، شانهاي بالا تکاند، و بار خود را بست« - اخوان ثالث، - 21 :1387 و چند اصطلاح روزمرهي دیگر بهاین شعر نرمش و رامشی خاصی میدهند. استفادهاز این اصطلاحات آن چنان ماهرانه صورت گرفتهاست که براي استفاده نکردن از زبانی تا حدي ادبی جاي پشیمانی نیست. اخوان بهاین اصطلاحات تشخیصی شعري دادهاست. - قاسمزاده و دریایی، :1370 - 123

مهدي اخوان ثالث براي برجسته سازي ترکیبات و واژگان زبان، که گونهاي از کاربرد ترکیبات و واژگان، در خارج از محدوده ي مورد کاربرد در یک زمان خاص است، ترکیبات، واژگان، اصطلاحات و عبارتهاي عامیانه و محاورهاي را در اشعار خود بهکار بردهاست. او با بهرهگیري از زبان محاوره و به بیان دیگري با بهکارگیري زبان مردم کوچه و بازار، توانستهاست به نوعی »هنجارگریزي سبکی« دست یابد. اخوان در مصاحبهاي میگوید: »من از زبان عامه ي روزگار هم بهرهها بردهام. کلمهاي دیدهام که جانشین ندارداصلاً. در زبان عامهاست من چرا ازش استفاده نکنم و آن را بهکار نبرم؟ پهلوي یک کلمهاي به قول حضرات آرکائیکمثلاً، یک کلمه متداول امروزي – که در زبان عامه ي ما هست- هم استفاده کنم. منتها نوع تلفیق اینها و بهاصطلاح جا انداختن اینها، بدون اینکه قصدي داشته باشم، اینجوري درآمدهاست.« - کاخی، - 442 :1382

-3اسطوره در شعر اخوان ثالث

اخوان ثالث یکی از برجسته ترین چهرههاي شعر معاصر در به کارگیري اساطیر و افسانههاي قدیمی است. او میداند و در زنده کردن آنها بسیار میکوشد. محمدرضا شفیعی کدکنی در »راوي افسانههاي رفتهاز یاد« خود را این باره مینویسد: یکی از برجسته ترین خصوصیات شعر اخوان مسئله گرایش بهاساطیر و ویژگی هاي زندگی ایرانی است و در یک کلمه خلاصه میکنم: رنگ ایرانی شعر است و این خصوصیت از دو سو قابل بررسی است: نخست اصل اطلاع از میتولوژي غنی و سرشار ایرانی - که به نفسه شعر محض است - و تأثیر از گذشته دیرین آن و دیگر برداشت این مسئله و نوع تلقی آن هاست. . . - لطافتی. :1384 » . - 193کتیبه« روایتی است اساطیري انسانی: اسطوره پوچی، اسطوره جبر، اسطوره شکستهاي پی درپی و به قولی: »کتیبه، نمونه کامل یک روایت بدل بهاسطوره گردیدهاست« - براهنی، . - 128 :1370

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید