بخشی از مقاله

چکیده

در با توجه به رشد روز افزون تکنولوژی و شهرنشینی هر روز شاهد به وجود آمدن سبک ها و موج های جدیدی در معماری هستیم که بصورت بناها و فرم های متفاوت و کاملا عجیب خود را مطرح می کنند ، اما به راستی سوال اینجاست که کدام اثر معماری را می توان به نوعی اثر ماندنی و پایدار معرفی کرد؟ با کمی مطالعه در می یابیم که خیلی از بناها سنتی ما بطور نسبی معماری زمینه گرا به حساب می آیند چون عواملی مانند فرهنگ و اصالت ، اقلیم ، مصالح منطقه و روابط عملکردی مناسب در این بناها تاثیر گذار بودند اما این بناها بطور نسبی زمینه گرا می باشند و هیچ بنایی بطور صد در صد زمینه گرا نمی باشد چون نیازهای ما از فضاهای معماری در طول زمان عوض می شود به همین دلیل ما در هر سبکی از معماری می توانیم به نوعی معماری زمینه گرا بصورت نسبی داشته باشیم به شرطی که به شاخص های معماری پایدار نزدیک باشد .

در مطالعات به عمل آمده ای این نتیجه حاصل شد که معماری اکوتک و معماری ارگانیک و تا حدودی تفکرات معماری پست مدرن به معماری زمینه گرا نزدیک می باشند و نتایج بدست آمده از این بررسی ها حکایت از آن دارد که با توجه به کمبود انرژی و مشکلات زیست محیطی و رشد شهر نشینی باید درپی خلق آثار معماری زمینه گرا باشیم و معماری زمینه گرا باید در یک شرایط زمانی شامل این موارد باشد: هماهنگی و سازگاری با طبیعت و محیط زیست - حداقل آسیب به طبیعت و صرفه جویی در انرژی - تاثیر پذیری از شرایط فرهنگی ، محیطی واقلیمی- پاسخ درست به نیازهای عملکردی - خوانایی و دور از ابهام ...

مقدمه

این تأثیرات عصر ارتباطات و صنعتی شدن جوامع بر فضاهای معماریکاملاً مشهود است، و هر روز فرم ها و طرح های متفاوتی را در معماری شاهد هستیم ، طرح ها و فرم هایی که شاید با توجه به یک سری شرایط و ضوابط و یا بدون توجه به شرایط خاص و صرفاً به علت فرم های جالب توجه یا تقلید صرف ساخته می شوند .اما امروزه با توجه با کاستی ها و معضلاتی که در زمینه تاثیرپذیری از شرایط فرهنگی، محیطی و اقلیمی با آن مواجه هستیم و همچنین توجه به بهینه سازی فضاهای معماری و تغییر نیازهای عملکردی ما از معماری باید به سوی تعریف نوینی از خلق بناها با عنوان معماری زمینه گرا باشیم و برای کاربردی تر کردن آن باید اصول کلی این نوع معماری شناخته شود . از آنجایی که هیچ بنایی را نمی توان بصورت مطلق و صد در صد زمینه گرا
دانست، باید فضاهایی خلق شوند که به صورت نسبی به این اصول نزدیک باشند.

معماری زمینه گرا

معماری و شهرسازی سنتی ما همواره در تعامل با محیط اطراف خود بوده است اما در دوران معاصر به علت افزایش جمعیت و رشد بی رویه و بدون حساب شهرها رشته این تعامل از هم گسست و شهرهایی با چهره ناهمگون و نامتناسب با محیط اطراف به وجود آمد. زمینه گرایی روشی در طراحی است که به تعامل معماری و زمینه و سایت اطراف می پردازد. معماران زمینه گرا تلاش دارند که پتانسیل های مثبت هر سایت را پیدا و در بنای خود استفاده کنند. اگرچه در دوران معاصر با وجود شهرهایی با چهره ناهمگون فقدان زمینه ای که بتوان به آن رجوع کرد حس می شود، اما با این وجود هر سایت دارای قابلیت های فرهنگی، کالبدی، تاریخی، طبیعی و ... است که می توان از آن استفاده کرد - لاگرو، . - 60 :1392

تاثیر پذیری از شرایط فرهنگی و محیطی و اقلیمی

هر انسانی در اجتماع و شهر و یا کشوری زندگی می کند که فرهنگ و شرایط خاص خود را دارا می باشد که این فرهنگ و سنت ها همانطور که در زندگی آن ها تاثیر گذار است باید در نوع معماری نیز تاثیر گذار باشد چون معماری نیز جز لاینفک زندگی انسانها می باشد .که در این بحث می توانیم به عنوان زمینه گرایی یاد کنیم که رویکردی است که در تعامل و هماهنگی با فرهنگ و بستر فرهنگی قرار داشته و بر لزوم توجه به ویژگی های فرهنگی ، جغرافیایی و اقلیمی یک منطقه خاص تاکید می کند .

در همین راستا تاریخ معماری معاصر نشان از آن دارد که معماران پست مدرن تلاش کردند. تا نگاه معماران را به سمت فرهنگ و تاریخ و سنت و در یک کلام آن چیزی که هویت انسان و محیط کالبد پیرامون آن را شکل می دهد ، برگردانند. به عبارتی معماری نباید مانند یک محصول صنعتی بصورت سری و انبوه تولید شوند بلکه باید شرایط اطراف و محیط و آداب و رسوم و فرهنگ در آن تاثیر داشته باشد.

در خلق یک معماری پایدار باید شرایط اطراف در آن نقش داشته باشند که این تاثیر می تواند از لحاظ نوع فرم ، اقلیم و مصالح و ..... باشد. در واقع باید بنایی خلق کنیم که نسبت به اطراف خود غریبه نباشد و طراحان زمینه گرا باید بعد از تطبیق بنا با اقلیم و شرایط اطراف و توجه به بهره گیری از انرژی های محیطی، به فرهنگ و دین و نژاد مردمی که قرار است برای آنها طراحی کنند توجه نمایند - لاگرو، . - 60 :1392

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید