مقاله زمینه یابی کارآفرینی های فردی کارکنان و تاثیر آن بر جذب منابع مالی ( مطالعه موردی بانک انصار استان مازندران )

بخشی از مقاله

زمینه یابی کارآفرینی هاي فردي کارکنان و تاثیر آن بر جذب منابع مالی

(مطالعه موردي بانک انصار استان مازندران)

چکیده

در تحقیق حاضر به " زمینه یابی کارآفرینی هاي فردي کارکنان و تاثیر آن بر جذب منابعمالی(مطالعه موردي بانک انصار استان مازندران)" پرداخته شده است. کلیه مدیران و کارکنان بانک انصار استان مازندران در حوزه سرپرستی و شعبات که جمعاN=152 نفر می باشند.روش نمونه گیري تصادفی ساده تعدادي نمونه انتخاب می شود حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی ومورگان انجام شده است. که با توجه به تعداد جامعه، تعداد نمونه برابر با n= 108نفر محاسبه شده است.. با توجه به اینکه در بسیاري از مواقع پرسشنامه ارسالی بازگشت داده نمی شوندو آمار مورد نظر را با مشکل مواجهه می نمایند،لذا در این تحقیق براي پوشش این خطاي تحقیق تعداد 115پرسشنامه پخش شد که تعداد110عدد از آنها برگشت داده شد و مورد مطالعه قرار گرفته است.توصیف داده و تجزیه و تحلیل فرضیه با استفاده از نرمافزار spss و آزمون کولموگراف اسمیرنف و آزمون tتک گروهی و همبستگی و اندازه گیري مکرر براي اثبات فرضیههاي تحقیق استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد وضعیت زمینه هاي کارافرینی هاي فردي دربانک انصارمطلوب است.همچنین مولفه هاي کارآفرینی فردي به جز خطرپذیري و تحمل ابهام وضعیت مطلوب در بانک انصار دارند.وضعیت زمینه هاي کارافرینی هاي فردي دربانک انصار که موجب جذب منابع مالی بانک انصار می گردد مطلوب است. مطابق با نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیري مکرر بیشترین رتبه به مولفه چالش طلبی و کمترین رتبه به مولفه تحمل ابهام اختصاص داده شده است

کلمات کلیدي:کارآفرینی، مولفه هاي کارافرینی فردي ، منابع مالی ، بانک انصار

.1 مقدمه

امروزه شرایط محیطی و قواعد بازي رقابت به حدي پیچیده ، پویا و نامطمئن است که سازمانها دیگر نمیتوانند تنها با تغییرات روبنایی مانند تغییر روشها ، سیستمها ، ساختار ، فناوري و غیره حیات و بقاي بلند مدت خود را تضمین نمایند . لذا سازمانهاي امروزي نباید انقلابی در اذهان مدیران و کارکنان خود بوجود آورند. آنها باید شرایطی را فراهم کنند تا همه کارکنان روحیه کارآفرینی پیدا کنند و بتوانند به راحتی ، مستمر و بطور فردي یا گروهی فعالیتهاي کارآفرینی خود را به اجرا در آورند.

کارآفرینان منافع و فواید زیادي براي جامعه به بار می آورند که از آنجمله اشتغالزایی ، تشویق و ترغیب سرمایه گذاري ، ایجاد و گسترش بازارهاي جدید ، تشویق حس رقابت ، سازماندهی منابع جهت استفاده اثر بخش از آن ، رفع شکافها و تنگناهاي بازار میباشد . کار آفرینی درون سازمانی ، در کنار این که بیشتر نوآور و پیش کنشانه بودن و ریسک پذیري کسب و کارها را پشتیبانی میکند ، با استفاده موثر از منابع درون سازمانی چه در قلمرو مدیریتی و چه در بازار ، منافع زیادي را با ایجاد رویکردهاي متناسب تامین میکند.(نظري،(100: 1389

آنچه در شرایط سخت کنونی ضرورت آن در جامعه بیش از پیش احساس می شود، پرداختن به این مقوله اساسی، یعنی کارآفرینی است. زیرا مسلماً کارآفرینان باتوجه به خصوصیات ممتاز و برجسته خود قادرند در چنین شرایطی منابع لازم براي ایجاد رشد و توسعه در زمینه هاي تولید و منابع انسانی فراهم کرده، اشتغال و کسب و کار جدید ایجاد کرده و با نوآوري صنعتی بر توسعه دامنه محصولات و خدمات بیفزایند . امروزه نیروي انسانی به عنوان یک منبع نامحـــــدود و محور هر نوع توسعه مطرح می باشد. در این بین کارآفرینان به طورخاص داراي نقشی موثرتر در فرایند توسعه اقتصادي می باشند. تحقیقات نشان داده که بین رشد اقتصادي و تعداد کارآفرینان در یک کشورهمبستگی مثبت وجوددارد.زیرا کشوري که داراي تعداد زیادي کارآفرین باشد از محرکهاي تجاري و اقتصادي قویتري برخوردار است.

اقتصاددانان شرایط اقتصادي را موجب کارآفرینی میدانند ، طبق نظر آنها کارآفرینان ویژگیهاي خاصی دارند و کارکردها و فعالیتهاي مناسبی به آنها نسبت داده میشود. براي یک اقتصاددان، کارآفرین فردي است که موجب میشود منابع، نیروي کار، مواد و سایر داراییها با هم ترکیب شوند تا ارزش آنها بیش از قبل شود، و نیز نوآوريها و تغییرات جدیدي را مطرح کند.(آقاجانی،1389،ص(7

کارافرین فردي است که مسئولیت اولیهي جمع آوري منابع لازم براي شروع و یا رشد کسب و کاري را بسیج مینماید و تمرکز او برنوآوري و توسعه فرآیند، محصول یا خدمات جدید میباشد. به عبارت دیگر کارآفرین فردي است که یک شرکت را ایجاد و اداره میکند و هدف اصلیاش سودآوري و رشد است . یکی از مهمترین منابع براي هر سازمان منابع مالی می باشد و کارافرین میتواند با توجه به ویژگی هاي خاصی که دارد این منابع را براي سازمان جذب نماید.

این تحقیق بر آن است تا با بررسی تحقیقات پیشین و تحقیقات میدانی زمینه هاي کارآفرینی فردي دربانک انصار را شناسایی نموده و تاثیر این زمینه هابرجذب منابع مالی را آنطور بررسی و تجزیه و تحلیل نماید که مشخصات با مختصات شرایط و اتمسفر فرهنگ سازمانی ، ساختار و محتوا و مقررات بانک انصار که یکی ازبانکهاي موفق ولی نو ظهور ایران در نظام مالی و اعتباري است مطابقت داشته باشد .

.2ادبیات تحقیق

.1-2کارآفرینی1

کارآفرینی فرایندي است که در محیط ها و مجموعههاي مختلفی اتفاق میافتد و طی آن تغییرات در سیستم اقتصادي از طریق نوآوري افرادي که به فرصتهاي اقتصادي واکنش نشان میدهند، رخ میدهد و این باعث ایجاد ارزش فردي و اجتماعی خواهد شد . هیسریچ و پیترز2معتقدند کارآفرینان براي آنچه که انجام میدهند شناخته میشوند : آنها خدمات ، کالا ، و فرایند جدید براي بازار خلق میکنند. در کل ، کارآفرینان به عنوان افرادي که بهبودي هم براي افراد دیگر و هم براي جامعه به وجود میآورند تعریف میشوند. دیوید جانسون با جمع بندي تعریف هاي مطرح شده ، کارآفرینی را به شرح زیر تعریف میکند :

• عملی خلاق است که به وسیلهي آن چیزي که درگذشته وجود نداشته است ایجاد میشود.

• نوآوري مبتنی بردرك و یافتن فرصت ازیک محیط نامشخص.

• ساخت و ایجاد فرصت با استفاده از منابع یا جستجوي منابع جدید.

• فعالیت دربرگیرنده خطر که به دلیل نو بودن ، امکان محاسبه ارزش افزوده آن مشکل است.

• کارآفرینی منجر به ایجاد ارزش در شخص، گروه وجامعه میشود.

• کارآفرینی دربرگیرنده فعالیتهاي مخرب خلاق است .

• این تعریفها روزنه کوچکی است به پارادایم کارآفرینی(برنکردجی3،2009،ص.(449

.2-2کارآفرینی سازمانی4

کارآفرینی سازمانی در نظر دارد تا رفتارهاي کارآفرینی میان سازمان را ارنقاء بخشد . کارآفرینی سازمانی از مفاهیم مدیریت استفاده کرده و ایجاد سبک رفتاري جدیدش ، منجر به چالش در سازمانهاي اداري گشته و آن ها را تشویق به نوآوري میکند. کارآفرینی سازمانی تلاشی درجهت ارتقاء نوآوري از یک دیدگاه سازماندهی شده داخلی از طریق ارزیابی فرصتهاي جدید بالقوه تنظیم منابع ، بهره برداري و جنبه تجاري دادن به فرصتهاي سازمانی است. لازم به ذکر است که کارآفرینی سازمانی به جاي کارآفرینی درون سازمانی نیز به کار برده میشود . همچنین در شرکتهاي نوپا انقلاب جدیدي به سوي تسهیل امر کارآفرینی درون سازمانی و تقدیر از کارآفرینان درون سازمانی جریان دارد .

کارآفرینی سازمانی فرآیندي است که کارمندان در داخل سازمان علاوه بر منابع تحت اختیارشان در سازمان به دنبال فرصتهاي دیگر مانند انجام کارهاي جدید و عدول از روشهاي مرسوم انجام کار براي جستجوي فرصتهاي تازه ، روح کارآفرینی درسازمان در حال فعالیت و تاسیس سازمانهاي جدید به وسیله یک سازمان بزرگ و سر یا به عنوان تشویق به نوآوري در محدوده فعالیتهاي سازمان میباشد.(خنیفر،1389،ص(12

.3-2 سازمانهاي کارآفرین

کارآفرینی، روشی براي انجام کسب و کار به شیوهاي مبتکرانه، با تمرکز بر نیازهاي مشتري و خطر پذیري حساب شده و واقع گرا است، گرچه سازمانهاي کارآفرین ، گاهی ریسکهایی را میپذیرند که به شیوهاي دقیق تجزیه و تحلیل و محاسبه نشدهاند، اما تصمیمات اخذ شده درآن حوزه عموماً با واقعنگري عقلایی همراه است. هدف اساسی سازمانهاي کارآفرین، رشد است، رشد و تعالی به سمت آرمانها و اهداف از پیش تعیین شده که شاید قدري براي ذهنهاي خسته از روزمرگی، بوي آرمانگرایی و رویاپنداري دهد، اما این آرمانها و اهداف دور از ذهن، گاه آنچنان جهشی در امور ایجاد میکند که زندگی بشر را موردتاثیر جدي خود قرار میدهد، زندگی الگوهاي کارآفرینی در دنیا به زلالی همان رویاها بیانکننده این واقعیت هستند. اگرچه براي سازمانهاي کارآفرین به شمار انسانهاي کارآفرین فعال در آن میتوان ویژگیهاي منحصربه فرد جستجو کرد اما عموماً سازمانهاي کارآفرین را میتوان با ویژگیهاي زیر شناسایی کرد:

• توجه به رشد و تعالی و خلق ارزش

• برخورداري از سیاستهاي نوآورانه در بازار

• تمرکز بر مشتري و نیازهاي او

• ارزیابی ریسکها و مخاطرات مطرح در فعالیت تجاري

• آمادگی رویارویی با شکست و بحران

• برخورداري از نیروي انسانی داراي چشمانداز، استراتژي و آرمانگرا.

سازمانهاي کارآفرین با تکیه بر دانش و خلاقیت نیروي انسانی خود، ضمن اتخاذ سیاستهاي خلاقیت محور، حرکت سازمان در جهت جهش به سوي آینده را تسهیل کرده و از تکتک فرصتهاي محیطی و تغییرات پیوسته دنیاي پیرامون، در راستاي آرمانهاي خود، بهترین بهرهها را جستوجو میکنند.(جانبازي،1389، ص(11

میتوان گفت کارآفرین کسی است که:

• کار و اشتغال ایجاد کند.

• خود اشتغالی و دیگر اشتغالی در سطوح مختلف جامعه ایجاد کند.

• محصولات یا خدمات جدید به وجود آورد.

• خلاقیت و نوآوري کاربردي در توسعه خدمات، صنعت و اطلاع رسانی داشته باشد.

• با خطرپذیري، فعالیتهاي تولیدي و اقتصادي انجام دهد.

• نیازها را شناسایی و آنها را برآورده سازد.

• منابع و امکانات را به سوي هدفهاي تولیدي و تکنیکی هدایت کند.

• براي تقاضاهاي بالقوه محصول بیافریند (پیشبینی در عرضه و تقاضا)

• ایده خلاق را به ثروت تبدیل کند.

.4-2ریسک پذیري5

خطرپذیري به حالتی گفته می شود که فرد براي انجام کاري یا پذیرش مسئولیتی که احتمال شکست در آن وجود دارد، اعلام آمادگی می کند. خطر کردن ممکن است به آگاهی فرد از موضوع بستگی نداشته باشد و حتی فرد از نتایج و پیامدهاي احتمالی آن نیز بی اطلاع باشد. ارنستو اشمیت به عنوان یک فرد کارآفرین در زمینه خطرپذیري خود می گوید: هنگامی که شغلم را به عنوان عضو گروه بستون رها کردم، براي چهار ماه هیچ درآمدي نداشتم. براي راه اندازي کسب و کار خویش باید پول قرض می کردم و نیز خانه ام را می فروختم. من آماده بودم که خود را به پرتگاه برسانم.خطر کردن به شخصیت فرد و به نتایج کارهایی که فرد در گذشته یا حال به دست آورده است، بستگی دارد.(افتخار،(10 :1389

.5-2کانون کنترل درونی6

کانون کنترل به عنوان یکی از ویژگی هاي شخصیتی از موضوعات مهم مورد مطالعه در رشته مدیریت سازمانی است که بر بسیاري از جنبه هاي رفتاري کارکنان و مدیران تأثیرگذار است . به عنوان مثال افراد داراي کانون کنترل بیرونی از ویژگی هایی مانند مسؤولیت پذیري کم، غیرمنطقی بودن در برابر حوادث و علل رویدادها، رضایت شغلی پایین، نرخ غیبت بالا و احساس بیگانگی نسبت به محیط کار، عدم اعتماد به دیگران، انگیزش کم، اعتماد به نفس پایین و نظایر اینها برخوردارند. درصورتی که افراد داراي کانون کنترل درونی از مسؤولیت پذیري بالا، سلامت و بهداشت روانی بیشتر، تمایل به همکاري با دیگران و اعتماد به آنان، میل به پیشرفت و اعتماد به نفس زیادتر بهرهمندند.به طور کلی کانون کنترل عبارتست از این که شخص چگونه منبع نتایج مثبت یا منفی را به خود یا دیگران نسبت می دهد. (افتخار،(15 :1389

.6-2خود اتکایی(عزت نفس)7

خوداتکایی یکی از مشخصات بارز کارآفرینان است. در ادبیات کارآفرینی، همواره بر این نکته تأکید میشود که کارآفرینان نسبت به دیگران خوداتکایی بالایی دارند .بر طبق گفته کرومی (2000)، مستقل بودن و نیاز به آن یکی از ویژگیهاي کارآفرینان است. بر طبق این ویژگی کارآفرین مایل است که کار را به شیوهي خودش انجام دهد و کار کردن براي دیگران برایش دشوار است. از ترکیب دو خصوصیت مرکز کنترل داخلی و استقلال میتوان به برخی از خصوصیات یک کارآفرین مثل مسئولیتپذیري دست پیدا کرد. (فضل زاده،(6 :1389

.7-2خلاقیت و نوآوري8

صاحب نظران روانشناسی و مدیریت هر کدام به نحوي در مورد اندیشیدن خلاق سخن گفته اند. توجیه روانکاوان از اندیشیدن آفریننده، متکی بر جنبه هاي ناهوشیار اندیشیدن است . فروید ( 1959 )، اندیشیدن خلاق را نوعی رویاي روز یا خیال بافی می داند که در آن ذهن، فرآیندهاي ثانوي را کنار می گذارد و به فرآیندهاي ابتدایی (اصلی) رو می آورد؛ همان تفکر دوره کودکی که در آن عروسک بیجان صاحب شخصیت و تمایلات یک آدم واقعی است و تکه چوبی به راحتی یک اسب تلقی می شود. اما در مورد بزرگسالان خلاق، حوزه عمل فرایند ابتدایی ذهن به واقعیت محک زده میشود. در مکتب رفتارگرایان (براي مثال مدنیک، 1964 و (1962 آفرینندگی چیزي جز تکوین تداعی

بین محرك ها و پاسخ هاي دور از هم نیست . بر مبناي همین نظریه آزمون هاي تداعی بعید براي اندازه گیري استعداد آفرینندگی تهیه شده است . گاهی هم سعی شده است که رفتار خلاق بر طبق الگوي شرطی شدن ابزاري توجیه شود . به همین اساس فرد خلاق در برابر رفتارهاي خلاق با پاداش روبه رو می شود و به تدریج اندیشه و نیروي او در مسیر رفتارهاي خلاق متمرکز می شود.(افتخار،(16 :1389

.8-2توفیق طلبی9

بر طبق این تئوري، میل به پیشرفت عبارتست از نیرویی که انسان را به سمت موفقیت وکمال هدایت میکند. افرادي که این میل در آنها وجود دارد، تمایل شدیدي به حل مسأله توسط خود، تعیین اهداف بر اساس تلاش خود، و عملکرد بالایی از خود به نمایش میگذراند. از خصوصیات کارآفرین نیاز به توفیق و یا نیاز به مطرح بودن است. خصوصیت جنجـال بـرانـگیزتـري کـه مـیتـوان بـراي کارآفرینان ذکر کرد، نیاز به توفیق و مطرحشدن است. بر طبق پژوهشهاي انجام شده میل به توفیق طلبی، یکی از ویژگیهایی است که بیشترین ارتباط را با کارآفرینی در مقایسه با سایر ویژگیهاي ذکر شده دارد. (فضل زاده،(4 :1389

.9-2جرات و جسارت

جرات و جسارت عبارت است از پذیرفتن عدم قطعیت به عنوان بخشی از زندگی، توانایی ادامه حیات با دانش ناقص درباره محیط و تمایل به آغاز فعالیتی مستقل بی آن که شخص بداند آیا موفق خواهد شد یا خیر . به نظر می رسد که کارآفرینان به مراتب بیش از مدیران شرکت ها، قدرت تحمل ابهام را داشته باش ند، کارآفرینان بدون این که احساس تهدید یا ناراحتی کنند، قادرند به طور اثربخش با شرایط و اطلاعات مبهم، ناقص، غیرقطعی، سازمان نیافته و غیرشفاف روبرو شوند و ضمن رفع ابهامات، آنها را به نفع خود تغییردهند . (افتخار،(11 :1389

.10-2استقلال طلبی

این نیاز را میتوان به صورت عباراتی نظیر »کنترل داشتن بر سرنوشت خود«، »کاري را براي خود انجام دادن« و »آقاي خود بودن« تعریف کرد.نیاز به استقلال همان چیزي است که روانشناسان آن را »سلطه جویی درونی« مینامند. »سلطه جویی درونی« آن است که فرد احساس دکنشخصاً به سرنوشت خویش احاطه دارد. (سپهردوست،(14 :1389

.11-2داشتن چشم انداز

شناخت دقیق نیازهاي مصرف کنندگان ، برانگیخته به سوي بازار، تمایل به ایجاد ارزش و افزایش آن، از محسنات داشتن چشم انداز به آینده می باشد.داشتن چشمانداز به کارآفرین کمک میکند تا حرکتی مستمر و بدون سردرگمی و مستقیم به سمت هدف داشته باشد. علاوه بر این، چشمانداز قابل انتقال، دیگران را نیز در طی مسیر همراه او مینماید.(مصطفوي،(16 :1389

.12-2پیشینه تحقیق

در تحقیقی که عبادي و همکارانش((1391 با عنوان "نقش کارافرینی فردي در جذب منابع مالی " بیان می کنند که منابع مالی بزرگترین و مهمترین منبع براي تمامی سازمانها خصوصا بانک ها دارد.آنها پژوهششان را در بانک ملت انجام داده و با کمک آزمون تی تست و فریدمن به این نتیجه رسیده اند که کارافرینی فردي در جدب منابع مالی موثر است و بیشترین رتبه به مولفه چالش طلبی و کمترین رتبه به مولفه تحمل ابهام اختصاص داده شده است.

همچنین تحقیقی با عنوان بررسی وتبین مدل بومی موانع کارآفرینی سازمانی در وزارت کشور انجام شده است( دهقانی زاده، .(1385که در این تحقیق ،محقق موانع کارآفرینی را در سه گروه موانع داخلی، موانع محیطی و موانع برآیندي بررسی نموده است. که موانع داخلی شامل: کثرت و ابهام در اهداف، رفتار بیش از حد محتاط مدیران، سیاست هاي محدود کننده پرسنل، فقدان یک نظام پاداش مناسب و فقدان استقلال مدیریت در تصمیم گیري می باشد. موانع محیطی شامل: قوانین و مقررات وضع شده توسط دولت، رضایت مشتریان، نبود ابزار مناسب جهت اتصال، موانع حوزه هاي کارکردي، عدم تدوین قوانین و نبود ایمنی می باشد. و در نهایت این که موانع برآیندي شامل: عدم برقراري ارتباط صحیح و مناسب مدیران با زیردستان، نبود فرهنگ همکاري و همدلی در بین کارکنان ، تضارب افکار و اختلاف سلیقه در میان مدیران می باشد. و پس از طراحی و توسعه مدل تحقیق، به جاي فرضیه ( فرضیات) از یک سوال اصلی و سه سوال فرعی جهت ارزیابی و مشخص نمودن موانع کارآفرینی سازمانی در وزارتخانه و بین سه موانع داخلی، و محیطی و برآیندي و کارآفرینی سازمانی در وزارت کشور ارتباط معناداري وجود داشت.

بورگردس و همکارانش در سال 2009 در پژوهشی با عنوان نوآوري در درون سازمان ها بیان می دارد که کارآفرینی سازمانی را میتوان بعنوان فرایندي که به موجب آن یک فرد یا یک گروه در داخل یک سازمان، یک کسب و کار جدید را ایجاد کرده، در نتیجه منجر به تجدید حیات و نوسازي یک سازمان میشود، تعریف کرد. تا زمانی که شرکت صرفا از منابع داخلی برخوردار می باشد، بنظر میرسد کارآفرینی درون سازمانی مناسبترین عبارت براي مفهوم کارآفرینی در درون یک شرکت موجود میباشد. در هر حال، فرصتهایی نیز براي کارآفرینی و نوآوري و ایجاد دانش و شایستگیهاي جدید در خارج از مرزهاي سازمان وجود دارد که بعنوان کارآفرینی برون سازمانی تعریف میشود. بسیاري از محققان بر روي این موضوع توافق دارند که کارآفرینی سازمانی یک اصطلاح کلی براي سایر اصطلاحات و رویکردها می باشد. در این مقاله گستره کارآفرینی سازمانی را نشان داده و از چهار جنبه آن را بررسی کردیم: (1)کسب و کار سازمانی، (2)منابع داخلی، (3)بین المللیسازي و (4)شبکه هاي خارجی. این جنبهها نشان میدهد که یک سازمان در چهار حوزه میتواند براي نوآوري بیشتر تلاش نماید. چهار دیدگاه کارآفرینی سازمانی با فرصتهاي مدیریتی در ارتباط است. زمانیکه فرصتهاي جدید شرکتها، با مدل کسب و کارشان متناسب نباشد، نیاز به باز کردن روشهاي جدیدي از تجاريسازي دارند. به نظر میرسد در همه این دیدگاهها دانش نقش حیاتی را در شکلگیري مبنایی براي فعالیتهاي نوآوري، مدلهاي کسب و کار و کارآفرینی سازمانی ایفا میکند.وي بیان میدارد که نوآوري دردرون سازمانها مستلزم تغییر درالگوي بکارگیري منابع وایجاد تواناییهاي جدیداست.براي تجدیدحیات سازمانی باید ازراهبردهاي سه گانه ریسک پذیري سازمانی،نوسازي سازمانی وتغییر مبتنی برچارچوب شکنی استفاده شود.

.3روش تحقیق

آزمون هاي انجام شده در این پژوهش عبارتند از:

(1آمار توصیفی، به منظور طبقه بندي و بررسی ویژگی هاي پاسخ دهندگان و جامعه آماري.

(2آزمون آلفاي کرونباخ براي بررسی پایایی پرسشنامه.

(3آزمون Ks براي تعیین نرمال بودن توزیع: براي نشان دادن نرمال و غیر نرمال بودن توزیع ها (متغییرها ) از آزمون کولوموگروف – اسمیرنوف((K-S استفاده شده است . که در تعیین این آزمون چنانچه اگر sig بزرگتر از 0.05 باشد توزیع نرمال و می توان از آزمون هاي پارامتریک جهت تجزیه وتحلیل استفاده کرد در غیر این صورت از آزمون هاي ناپارامتریک استفاده می شود.

(4 آزمون :t-testبراي بررسی هریک از سئوالات و گزینه هاي مربوط به آنها از این ازمون استفاده شده است.

فرض آماري :

فرضیات یا گزینه ها وضعیت مطلوب ندارند. sig ≥0.05 : HO
فرضیات یا گزینه ها وضعیت مطلوب دارند. sig< 0.05 : H1

اگر0/05 sig < باشد فرض H1 تائید می شود.

(5آزمون همبستگی

جهت تعیین همبستگی بین گزاره هاي تحقیق از این آزمون استفاده شده است

sig ≥0.05همبستگی معنی ندارد. H0: ρ <3

sig<0.05 همبستگی معنی دارد. H1: ρ≥3

.4تجزیه و تحلیل داده ها

فرضیات تحقیق

-1 وضعیت زمینه هاي کارافرینی هاي فردي دربانک انصار مطلوب است.

-2وضعیت زمینه هاي کارافرینی هاي فردي دربانک انصار که موجب جذب منابع مالی بانک انصار می گردد مطلوب است.

-3میان توانایی هاي فردي کارافرینی بانک انصار و جذب منابع مالی رابطه وجود دارد.

به منظور بررسی فرضیات تحقیق از نظر معنا داري آماري نخست توزیع نمرات به لحاظ نرمال بودن مورد آزمون قرار گرفت.براي بررسی نرمال بودن توزیع ها از آزمون اسمیرنف –کولموگروف استفاده شده است.جدول 5-4خلاصه نتایج آزمون اسمیرنف – کولموگروف را نمایان می سازد. چنانکه مشاهده می شود هردو مقیاس کارافرینی سازمانی و جذب منابع مالی از توزیع نرمال برخوردار بوده و در همه خرده مقیاسها توزیع نرمال دارند.

جدول : 5-4 نتایج آزمون اسمیرنف – کولموگروف