بخشی از مقاله
چکیده:
هدف این تحقیق طراحی و تدوین استراتژی های نوین بازاریابی خدمات بانکی بانک انصار می باشد. گرایش این پژوهش کاربردی، رویکرد آن توصیفی و پیمایشی می باشد.
این تحقیق با درنظر داشتن عناصر آمیخته بازاریابی اقدام به الهام از سیستمهای بازاریابی بانکهای مطرح کشورهای اسلامی نموده و با طرح فرضیه هایی بر اساس این عناصر و با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسناد و مدارک و تکمیل و گردآوری پرسشنامه در جامعه آماری با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج حاصل از این مطالعه در روش های مناسب توزیع، کیفیت خدمات - محصولات - ارائه شده، بسته بندی صحیح خدمات برا اساس گروههای مشتریان و فرآیند بازاریابی صحیح بانک انصارشناسایی، تحلیل و پیشنهاداتی نیز در این راستا در مقایسه نتایج حاصل از بانک انصار و بانکهای اسلامی ارائه شده است .
مقدمه:
بازاریابی با درک نیاز مشتریان، توسعه محصولات و خدمات برای رفع این نیازها، قیمت گذاری اثربخش محصولات و خدمات، اطلاع رسانی به مشتریان در مورد قابلیت دسترسی به این محصولات و خدمات، تحویل کارا و اطمینان از رضایتمندی در طول و بعد از فرآیند مبادله همراه است
بسیاری از موسسات و شرکتها تفسیر بدی از بازاریابی دارند. بعضی ها بازاریابی را تقلب، اسراف گرا، مزاحم و غیر حرفه ای می دانند. بعضی ها نیز آن را معادل با تبلیغات و فروش می دانند. اما در سالهای اخیر بازاریابی از تصویر قدیمی اش جدا شده و امروزه بطور فزاینده ای به یکی از مهم ترین وظایف در کسب اهداف سود آوری سازمان ها تبدیل شده است.[2] یکی از دستاوردهای اصلی برنامه ریزی راهبردی بازاریابی، استراتژیهای بازاریابی است که در مرحله پیاده سازی آنها، موسسات و شرکت ها اقدام به تدوین برنامه های بازاریابی جهت تعیین و پیش بینی فعالیتهای عملیاتی جهت پیاده سازی موثر آنها می کنند
مدیران بازاریابی به منظور انجام مبادلات سودآور و توسعه روابط با مشتریان، انواع استراتژیهای بازاریابی را تهیه، اداره و بهبود می دهند.استراتژیهای بازاریابی، برنامه عملی راجع به تولید، توزیع، ترفیع و قیمت گذاری خدمات و محصولاتی است که نیازهای مشتریان خاصی را در بازار هدف فراهم می کند.[4] استراتژی بازاریابی بهترین روش به کارگیری منابع سازمانی و تاکتیک های تامین و برآورده کردن اهداف کلان و بخشی یک سازمان را بیان می کند.
تمرکز اصلی استراتژی بازاریابی بر تخصیص مناسب منابع و هماهنگی فعالیتهای بازاریابی به منظور تامی اهداف عملیاتی موسسات و شرکتها از حیث یک بازار- خدمات/ محصول است. از این رو، مسئله اصلی در قلمرو استراتژی بازاریابی، عبارت از تعیین بازار هدف خاص برای یک خانواده محصول و یا یک محصول خاص است. سپس، شرکت از طریق طراحی و اجرای برنامه مناسب عناصر آمیخته بازاریابی طبق نیازها و خواسته های مشتریان بالقوه در آن بازار هدف، به دنبال کسب مزیت رقابتی و ایجاد هم افزایی است.
با توجه به اینکه محیط کسب و کار جهانی امروز با پیچیدگی روزافزون، تغییرات سریع و تحولات غیر منتظره بازارها همراه است. انتخاب و گزینش بازار هدف پایه، مبنایی برای جایگاه یابی بنگاه به منظور تامین و برآورده ساختن نیازها و دست یابی به اهداف می باشد. جهت نیل به این منظور، آمیخته بازاریابی مناسب نقش حیاتی در تحقق استراتژیهای بازاریابی بنگاه ایفا می کند.
رایج ترین تعریف آمیخته بازاریابی به منظور جایگاه یابی شایسته در بازارهدف عبارت است از عرضه خدمات/ محصول مناسب در محل مناسب، با قیمت مناسب و در زمان مناسب است.
در واقع آمیخته بازاریابی، مسیر عملکرد سازمان را با استفاده از یک سری متغیرهای قابل کنترل در محیطی که عوامل غیر قابل کنترل زیادی دارد، مشخص می کند. به بیان بهتر متغیرهای تصمیم بازاریابی در قالب مدلهای مختلف آمیخته بازاریابی، چارچوبی فراهم می کنند که بنگاه به وسیله آنها برنامه هایی را برای فعالیتهای بازاریابی خود توسعه می دهد. بدین ترتیب دو دسته کاربرد برای بکارگیری آمیخته بازاریابی متصور است؛ یکی برای تصمیم گیری در خصوص نحوه عرضه خدمات/ محصولات به بازار و دیگری سنجش و ارزیابی استراتژیهای بازاریابی موجود می باشد.
بیان مسئله:
در یک تعریف جامع می توان بازاریابی بانکی را فرآیندی دانست که به موجب آن بازار و مشتریان بانکی و نیازها و خواسته های آنها، توانمندی ها و خدمات بانک و نیز عملکرد و اقدامات رقبا در سطوح مختلف مورد شناسائی قرار گرفته و خدمات بانکی بانک انصاربا شرایط مورد نظر مشتریان هدف به شکلی بهتر از رقبا به آنان ارائه می گردد به گونه ای که رضایت آنها فراهم شده و یک ارتباط بلند مدت بین بانک و آنان به صورت سودمند برای هر دو طرف ایجاد و تداوم یابد و این رابطه تا جایی عمق پیدا نماید که آنان مشتری جدیدی را به بانک معرفی کنند. بدلیل گسترش خصوصی سازی در صنعت بانکداری و افزایش رقابت، لزوم تدوین یک استراتژی بازاریابی مفید بیش از پیش احساس می شود. این پژوهش تلاشی در جهت تدوین استراتژی اثربخش بازاریابی مناسبی برای صنعت بانکداری کشور بوده و بیانگر آن است که افزایش کیفیت خدمات تا چه حدی روی جلب رضایت مشتریان از بانک تأثیر گذار است.
