بخشی از مقاله

چکیده

کانسار آهن خانلق در 30 کیلومتری شمال غرب نیشابور واقع شده است. کانیسازیهای آهن در این کانسار به صورت پراکنده، رگهای، برشی و تودهای در یک زون گسله در داخل سنگهای میزبان ساب ولکانیک دیوریت پورفیری، کوارتزدیوریت پورفیری و میکروگرانودیوریت توسعه یافته است. با توجه به بررسیهای مینرالوگرافی و تجزیههای XRD، مگنتیت کانه اصلی این کانسار بوده که در قسمتهای هوازده به هماتیت تبدیل شده است. واحدهای ساب ولکانیک میزبان توسط سیالات گرمابی دگرسانی پروپیلیتیک، آرژیلیک و کربناته متحمل شدهاند.

اندازهگیری شدت کل میدان مغناطیسی در شبکهای به ابعاد 2×1,3 کیلومتر مربع انجام شده است و در مجموع 2070 ایستگاه مغناطیس سنجی اندازهگیری شده است. بررسیهای انجام شده، بیهنجاری مغناطیسی در جنوب غرب منطقه را نشان میدهد. با استفاده از مطالعات صحرایی، مینرالوگرافی و تلفیق آنها با بررسیهای ژئوفیزیکی منبع بیهنجاری در جنوب غرب محدوده، مرتبط با کانیسازی مگنتیت در عمق میباشد.

-1 مقدمه             

محدوده    مورد    مطالعه    به مختصات جغرافیایی  02،  35،  58 تا  43 ، 37 ، 58 طول شرقی و 36 ، 23 ،    36    و  22،    25 ،  36 عرض شمالی در یال شمالی رشته کوههای بینالود، در 30 کیلومتری شمال غرب نیشابور واقع شده است. بارزترین ویژگی زمین شناسی محدوده مورد بررسی حضور کانیسازیهایی از آهن به فرمهای رگهای، تودهای، برشی و پراکنده در داخل واحدهای ساب ولکانیک میباشد. تاکنون مطالعات زیادی بر روی مسائل کانیشناسی این ذخیره صورت نگرفته است.

مطالعات انجام شده قبلی بر روی این ذخیره بیشتر جنبه اکتشافی داشته و به صورت گزارشات مختلف اکتشافی میباشد. در این مطالعه سعی شده است با استفاده از بررسیهای صحرایی، پتروگرافی و کانیشناسی و ارتباط بین مینرالوژی این ذخیره با یافتههای مغناطیس سنجی موقعیت ذخیره پنهان مورد بررسی قرار گیرد. امید است نتایج بدست آمده از این مطالعه کمک شایانی در اکتشاف این تیپ ذخایر در کشور داشته باشد.

-2 مواد و روشها

در این مطالعه بررسیهای کانیشناسی، مینرالوگرافی و پتروگرافی بر روی 50 عدد از نمونههای سنگی برداشت شده از رخنمونهای سطحی و محل حفر ترانشهها در دانشگاه تبریز انجام شده است. برای تعیین فازهای کانیایی نامشخص تعداد 20 نمونه از زونهای دگرسان و مینرالیزه به روش XRD در شرکت کانساران طیف بینالود تجزیه شدهاند. بررسیهای ژئوفیزیکی به روش مغناطیس سنجی در منطقه در شبکهای به ابعاد 2×1,3 کیلومتر مربع صورت گرفته است.

فواصل ایستگاههای اندازهگیری شده بین 10 تا 20 متر میباشد. در مجموع پذیررفتاری مغناطیسی در 2070 نقطه بر روی رخنمونهای سنگی واقع در طول پروفیلهای مغناطیسسنجی اندازهگیری شده است - شرکت توسعه و سرمایهگذاری معادن شرق ایران، . - 1390 دستگاه سنجنده مغناطیس مورد استفاده از نوع پروتون مدل GSM-19T میباشد. دقت این دستگاه 0/05 گاما بوده و ساخت شرکت GEM کانادا است. نقشههای منحنی میزان، انتقال به قطب و فراسو توسط نرم افزار GeoSoft ترسیم شدهاند.

-3 نتایج و بحث

زمینشناسی بررسیهای زمین شناسی نشان میدهند سنگهای میزبان کانسار آهن خانلق ساب ولکانیک میباشند که به عنوان یک واحد سنگی ثابت در مرکز محدوده مورد مطالعه گسترش دارند - شکل . - 1-3 این واحدها با سن الیگوسن قدیمیترین تشکیلات سنگی منطقه بوده و به صورت رورانده بر روی مارن و شیلهای متعلق به میوسن قرار گرفته اند. بررسیهای پتروگرافی نشان میدهند سنگهای ساب ولکانیک در محدوده مورد مطالعه شامل دیوریت پورفیری، کوارتز دیوریت پورفیری و میکروگرانودیوریت میباشند.

شاخصترین ویژگی زمینشناسی این سنگها وجود شکستگیها و سیستمهای درزهای زیاد بوده که به نظر میرسد حاصل فرایندهای ساختمانی باشد. کانیسازیهای آهن عمدتاً در شکستگیهای حاضر در این سنگها رخ داده و از راستای گسترش آنها تبعیت میکنند. این کانیسازیها به فرمهای رگهای، دیسمینه، تودهای و برشی که دارای ابعاد و ضخامت متغیر بوده مشاهده میشوند - اشکال 2-3 الف و 2-3ب - . در فرمهای مذکور کانه اصلی آهن مگنتیت میباشد. حرکات تکتونیکی پس از تشکیل کانیسازی در منطقه شکستگی های فراوانی در آنها ایجاد کرده است. فرایندهای پر شدن فضاهای خالی و تشکیل کلسدونی و حضور رگههای کربناته ازجمله فرایندهای بعد از کانهزایی بوده است که بر روی این ذخیره اعمال شده است.

شکل :2 -3 تصاویر صحرایی کانسار آهن خانلق الف - مگنتیت که به صورت رگهای فضای بین شکستگیهای سنگ میزبان دیوریتی را پر کرده است. ب - کانیسازی مگنتیت به صورت توده ای کانیشناسی سنگهای ساب ولکانیک مطالعات میکروسکوپی نشان میدهد پلاژیوکلاز کانی متداول در این سنگها بوده که به دو صورت بلورهای دانهریز در زمینه سنگ و فنوکریستهای یوهدرال توزیع یافتهاند - شکل 3-3 الف - . در این میان کوارتزهای ریز بلور به صورت پراکنده حضور دارند. کانیهای رسی نظیر سریسیت، مونتموریلونیت آنها را در مقادیر فرعی همراهی مینمایند. به نظر میرسد اغلب کانیهای مذکور توسط فرایندهای هیدرولیز از دگرسانی فلدسپارها تشکیل شدهاند.

حضور بلورهای کاذب کانیهای رسی نشان از جانشینی کامل آنها به جای فلدسپارها دارند. در نمونههای مربوط به دیوریتها آثاری از پیروکسن به صورت پراکنده مشاهده میشود - شکل 3-3 ب - . بررسیهای کانیشناسی نشان میدهند که آمفیبول از کانیهای متداول در کوارتزدیوریتها بوده و پیریت و اکسیدهای آهن عمدتاً در میکروگرانودیوریتها حضور دارند. مجموعه های کانیایی مذکور در این سنگها به کلریت، اپیدوت و کلسیت دگرسان شدهاند. بررسیهای بافتی نشان میدهند که بافت میکرولیتیک پورفیری و پورفیری بافتهای غالب در تمامی سنگها میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید